کد خبر: ۱۸۴۴
همزمان با تحصیل در دانشکده افسری دامپزشکی هم خواندم/ دو رئیس قبلی نظام دامپزشکی همکلاسم بودند/ بزرگترین خطر برای دامپزشکی با هم نبودن دامپزشکان است!/ مرغداری می‌گفت حاضرم یکی از بچه‌هایم بمیرد ولی مرغ‌هایم نمیرند!...

حکیم مهرگفتگو با سرهنگ دکتر مقصودی ، معاون بهداشت نهاجا به مناسبت 29 فروردین روز ارتش

 

-          رشته طیور را شیک می‌دیدم

-          در ابتدا هیچ شناختی از دامپزشکی نداشتم

-          همزمان با تحصیل در دانشکده افسری دامپزشکی هم خواندم

-          دو رئیس قبلی نظام دامپزشکی همکلاسم بودند

-          می‌گفتند این کلینیک جدید معجزه می‌کند!

-          مرغداری می‌گفت حاضرم یکی از بچه‌هایم بمیرد ولی مرغ‌هایم نمیرند!

-          دامپزشکان جوان درستکار باشند و امید را از دست ندهند

-          بزرگترین خطر برای دامپزشکی با هم نبودن دامپزشکان است!

-          دامپزشکان مدیرانی قوی و پرکار و کم توقع هستند

 

 حکیم مهر : آقای دکتر در ابتدا از اینکه وقت خود را در اختیار این نشریه قرار دادید تشکر می‎کنم. روز ارتش را هم به جنابعالی تبریک می‌گویم. در ابتدا خواهش می‌کنم به چند سؤال کوتاه پاسخ بفرمایید. متولد چه سالی هستید؟

1338

حکیم مهر : اهل کجا؟

مشهد به دنیا آمده‎ام.

حکیم مهر : چه سالی به دانشکده دامپزشکی وارد شدید؟

1357

حکیم مهر : چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟

1365

حکیم مهر : موضوع پایان نامه و استاد راهنمایتان را به خاطر دارید؟

بله. سندرم کاهش تخم مرغ با جناب آقای دکتر بزرگمهری

حکیم مهر : چه سالی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟ تحصیلات و شغل‎شان چیست؟

چهارم فروردین 1362 ازدواج کردم. چند روز قبل سالگرد آن بود (با خنده) ، همسرم دبیر است. دو پسر گل هم دارم که از زمان اخذ دیپلم هر چند نیاز اقتصادی نداشتند اما کار کرده‎اند. یکی مهندس کامپیوتر است و دیگری هم سال سوم همین رشته را می‌خواند و در مجتمع کامپیوتر پایتخت در شرکت کامپیوتری که داریم از اول بچه ها هم کار کرده‎اند و هم درس خوانده‎اند. بچه‎های خیلی خوبی هستند و بسیار همراه پدر و مادرشان هستند و به یاد ندارم که چیزی گفته‎باشم و بچه‎ها نگفته باشند (چشم پدر جون!) و این برایم خیلی ارزش دارد که خداوند بچه‎های خیلی خوبی را به من هدیه کرده‌ است و دلیلش هم فکر می‎کنم این است که من هم سعی کرده‎ام در حد توانم برای بچه‎‌های این مملکت آنچه از دستم برمی‌آید کوتاهی نکنم.

حکیم مهر : بهترین اساتیدتان چه افرادی بودند؟

آقای دکتر زاکاریان ، مرحوم آقای دکتر نقشینه و  آقای دکتر نوروزیان افرادی بودند که جز لحظات خوش دانشجویی با آنان تجربه‌ دیگری نداشتم. آقای دکتر بازرگانی به دلیل سخت‌گیری‌ که داشتند هم خوب به یاد دارم.(با خنده) آقای دکتر برین هم که در عین اینکه استاد بودند دوست هم بودند.

حکیم مهر : مشاور پایان‌نامه من هم بودند و افتخاری برای من بود. در دوران دانشجویی کدام درس را بیشتر دوست داشتید و سرکلاس آن حتماً حاضر بودید؟

سعی می‎کردم درسخوان باشم و یادم نمی‎آید سر کلاسی غایب بوده باشم و تلاش داشتم در همه کلاسها حاضر باشم. به درس طیور خیلی علاقه داشتم و به دلیل حضور استادی مثل آقای دکتر بزرگمهری که خیلی موفق بودند و همینطور چون این درس را شیک‎تر می‎دیدم به این درس بیشتر علاقمند شدم.

حکیم مهر : به خاطر دارید که تعداد افراد ورودی‌تان چند نفر و چند دختر و پسر بود؟

70 نفر و 20 دختر و 50 پسر بودیم.

حکیم مهر : صمیمی‌ترین دوست شما در زمان تحصیل در دانشکده چه کسی بود؟

آقای دکتر داریوش خسروی که سازمان دامپزشکی هستند.

حکیم مهر : در زمانی که کلینیک طیور داشتید رابطه شما با سازمان دامپزشکی چطور بود؟

در آن زمان بسیار رابطه صمیمی و دوستانه داشتیم و واقعاً سازمان پشتیبان بود. سعی سازمان دامپزشکی این بود که شما را یاری کند تا اینکه بخواهد سنگ‌اندازی نماید. خیلی تلاش داشتند که بخش خصوصی تا جایی که ممکن است فعال شود. کد آزمایشگاهی من 3 بود و یادم هست یک را به نیروی زمینی و دو را به آقای دکتر طباطبایی از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران داده بودند و سومی هم من بودم. از نظر مواد اولیه و غیره خیلی کمک می‌کردند.

حکیم مهر : مختصر از مسیری که تا پذیرفتن مسئولیت معاونت بهداشت نهاجا پیمودید توضیح می‌فرمایید؟

در سال 57 همزمان با دانشکده افسری امام علی (ع) در دانشگاه تهران هم تحصیل در رشته دامپزشکی را شروع کردم. قبل از آن شناخت زیادی از این رشته نداشتم ولی به مرور علاقه مند شدم. بیشتر تمرکزم را در دوران تحصیل بر روی طیور و بیماریهای آن گذاشتم، بطوریکه در سال 65 که فارغ التحصیل شدم نسبت به همکارانم در زمینه طیور وضعیت مناسبی داشتم. در آن زمان چون نظامی هم بودم به عنوان بازرس مواد غذایی نیرو شروع بکار کردم. البته یک دوره یک ساله در ارتش و چند ماه هم در آزمایشگاه نیروی زمینی در میدان رشدیه و 8 ماه هم اینجا در کنار آقای دکتر حسینی آموزش عملی دیدم و کارم را شروع کردم. این مسئله ادامه داشت تا همین اواخر که این مسئولیت را پذیرفتم. البته از نظر سازمانی جزو اداره بهداشت بودم ولی از دو سه سال قبل تاکنون به عنوان معاون بهداشت نهاجا عهده دار مسئولیت گشتم.

حکیم مهر : پس قبل از اینکه دامپزشکی را در دانشگاه بخوانید شناختی از این رشته نداشتید؟

هیچ شناختی نداشتم و اصلاً نمی دانستم این رشته وجود دارد! حتی اصلاً با دامپزشک برخورد نکرده بودم. اما وقتی وارد شدم علاقهمند شدم و سعی کردم درسم را خوب بخوانم که همکلاسیهای من این مسئله را تأیید میکنند.

حکیم مهر : از همکلاسی‌هایتان یاد فرمودید. در این بین چه افرادی مثل شما موفق هستند و مسئولیت‌های مهمی بعهده دارند؟

 

آقای دکتر مطلبی را که همه می شناسند همکلاس من بود. رئیس پیشین نظام دامپزشکی آقای دکتر صفاریان البته به دلیل زندان رفتن قبل از انقلابشان بعداً همکلاس ما شدند. آقای دکتر هاشم زاده نخستین رئیس سازمان نظام دامپزشکی هم همکلاس من بودند. آقای دکتر خسروی در سازمان دامپزشکی از دوستان صمیمی من بودند. آقای دکتر قاجار هم به همین نحو همکلاس من بودند. در کار بالینی (اسب) هم آقای دکتر کاشی یارندی موفق است. البته به علت نظامی بودن ارتباطم قدری با بچه‌ها کم شده و بقیه هم مطمئناً موفق هستند.

حکیم مهر : مختصر درباره هدف و کار اصلی معاونت بهداشت نهاجا توضیح می‌فرمایید؟

هدف اصلی ما حفظ بهداشت است. ما شعاری داریم که سرباز سالم محور امنیت پایدار است و این مسئله خیلی برای ما مهم است. به همین علت در درجه اول سلامت پرسنل و سربازانمان برای ما از اهمیت فوق العاده بالایی برخوردار است. حتی اینجا زیرمجموعه ای داریم به نام بهداشت روان که نشانه اهمیت این مسئله است تا جایی که در همه پادگانهای ما متخصصین بهداشت روان حضور دارند و سربازان را کنترل و به ما گزارش می کنند. به هر حال اگر کسی از لحاظ روانی در سلامت کامل نباشد نباید اسلحه به دست بگیرد و پاسدار شود.

نظر شما
ادامه