کد خبر: ۲۲۶۵۱
تعداد نظرات: ۸ نظر

وقتی «هزارقله» قربانی بی‌توجهی به هشدارهای پژوهشگران می‌شود

 

دکتر سیدحسین حسن‌زاده

 

سالیان درازی است که عادت کرده‌ایم نتایج پژوهش‌های خود را در مجلات مختلف به چاپ برسانیم بدون اینکه نتایج کاربردی آنها از سوی مسئولان مربوطه مورد توجه قرار گیرد و این گونه است که در رخداد تمام بیمار‌ی‌های نوپدید و بازپدید و حتی بحران‌های طبیعی به جای پیش‌بینی‌های لازم منتظر وقوع آنها می مانیم، پس آن‌گاه در صدد راه چاره برمی‌آییم.

تلفات ماههای اخیر در حیات وحش ارتفاعات هزارقله استان مرکزی در اثر بیماری  PPR(طاعون نشخوارکنندگان کوچک) بهانه‌ای شد که نقبی به گذشته بزنم و برخی نکات را یادآور شوم.

از حوالی سال 1373 که نخستین گزارش رسمی بیماری PPR از استان ایلام اعلام شد، طغیان‌های بسیاری از این بیماری از گوشه و کنار کشور گزارش شده اند که تلفات و خسارات اقتصادی بسیاری نیز به بار آورده‌اند. در این مدت 21 ساله افزون بر نشخوارکنندگان اهلی، دامنه بیماری دامن حیات وحش را نیز گرفته و گزارش‌هایی از درگیر شدن حیات وحش در پارک‌های کویر، ساری‌گل مازندران، پارک ملی بمو در فارس و اخیراً نیز هزارقله استان مرکزی وجود دارد.

از سال 1374 که نگارنده نخستین موارد بیماری را در حاشیه پارک حفاظت‌شده مراکان در آذربایجان غربی مشاهده کرد، طی سه مقاله به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخت. در مقاله نخست تحت عنوان "یافته‌هایی پیرامون بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در ایران و جهان" طی شش سال مطالعات میدانی و کتابخانه‌ای افزون بر مرور یافته‌های جهانی، یافته‌های شخصی خود را ارائه نمود که در شماره 4 فصلنامه نظام دامپزشکی در سال 1380 به چاپ رسید. در این مقاله افزون بر پیشنهادهای بسیاری برای استفاده از این یافته‌ها، به صراحت به موضوع حساسیت نشخوارکنندگان وحشی و احتمال وقوع بیماری در حیات وحش پارک‌های حفاظت‌شده اشاره شده است. عین عبارات مقاله مذکور به این شرح است: "نکته مهم بهداشتی دیگری که توجه ویژه‌ای می‌ط‌لبد گزارش بیماری از حواشی پارک‌های حفاظت‌شده است که با توجه به حساسیت فوق‌العاده نشخوارکنندگان وحشی وقوع بیماری در این جانداران، مشکل دیگری بر مشکلات قبلی افزوده و نقش آنها در بقای ویروس و اپیدمیولوژی بیماری کنترل بیماری را مشکل خواهد کرد. برای پیشگیری از این مساله لازم است این مورد با همکاری مسئولان محیط زیست تحت مراقبت باشد." (فصلنامه نظام دامپزشکی، تابستان 1380، ص 43).

علاوه بر مورد یادشده پیشنهادهای دیگری درباره پیشگیری از بیماری، برنامه واکسیناسیون، احتمال کمپلکس شدن آن با سایر عوامل ویروسی مانند اکتیما و عوامل باکتریایی و احتمال تداخل آنتی‌ژنی ویروس  PPRو ویروس RPاشاره شده است که متاسفانه همگی مورد غفلت واقع شدند. با این توضیح که در سال 1380 بسیاری از مواردی که هم‌اینک با آن مواجه هستیم، وجود نداشتند و در حال حاضر چهره بالینی بیماری با آنچه در ابتدای شیوع آن در کشور داشت تفاوت­های بسیاری کرده است.

مشاهده اخبار مربوط به تلفات وسیع در حیات وحش هزار قله بهانه‌ای شد که یادآور شوم انجام پژوهش و تولید علم صرفاً برای چاپ مقالات در مجلات خوش آب و رنگ نیست، بلکه این، نحوه استفاده از علم تولیدشده است که صرف عمر و هزینه‌های گزاف برای پژوهش پیرامون آن را توجیه‌پذیر کرده و گرد خستگی از چهره پژوهشگر می‌زداید.

سالیان درازی است که عادت کرده‌ایم نتایج پژوهش‌های خود را در مجلات مختلف به چاپ برسانیم، بدون اینکه نتایج کاربردی آنها از سوی مسئولان مربوطه مورد توجه قرار گیرد و این گونه است که در رخداد تمام بیماری‌های نوپدید و بازپدید و حتی بحران‌های طبیعی به جای پیش‌بینی‌های لازم منتظر وقوع آنها می مانیم، پس آن‌گاه در صدد راه چاره برمی‌آییم؛ روشی که دقیقا خلاف روش‌های شناخته‌شده بین‌المللی است. فاجعه‌بارتر آنکه بعد از رفع موقتی بحران نیز دیگر پیگیر ماجرا نیستیم و تا وقوع بعدی بیماری یا بحران همه وقایع به نوعی به بوته فراموشی سپرده می‌شود و بدین سان نمودار سینوسی بحران و اقدامات متعاقب آن شکل می‌گیرد که در تمامی موارد آن، بحران چند قدم پیشتر از ما قرار دارد.

در کشورهای پیشرفته که بسیاری از بیماری‌ها ریشه‌کن شده و یا تحت کنترل قرار دارد، تمرکز اصلی بر یافتن راه‌های احتمالی ورود عوامل بیماری‌زا به داخل کشور است؛ چیزی که از آن به عنوانrisk assessment  یا ارزیابی عوامل خطر یاد می‌شود؛ یعنی به جای اینکه منتظر بمانند تا بعد از وقوع بحران به فکر راه چاره باشند، علاج واقعه قبل از وقوع می‌کنند. این امر باعث می‌شود پیش‌بینی‌های لازم مطالعاتی، تجهیز آتی و اعتباری به عمل آمده و در هنگام بروز شرایط بحرانی در سریع‌ترین زمان ممکن واکنش مناسب را نشان دهند.

از سوی دیگر با تشکیل سازمان پدافند غیرعامل انتظار می‌رود این موارد با دقت و حساسیت بیشتری دنبال شود و اطلاعات تولیدشده از مقالات جنبه کاربردی و عملی به خود بگیرند. در این میان تشکیل واحد تخصصی – اجرایی مشابه CDC (مرکز کنترل بیماری‌ها) با اختیارات و مبانی حقوقی تعریف‌شده می‌تواند قابل بررسی باشد.

 

 

خبر مرتبط:

طاعون نشخوارکنندگان کوچک، بیماری استراتژیک پیش روی سازمان دامپزشکی - دکتر رضا شیبانی تذرجی

 

 

انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۷:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۴
0
0
خوشبختانه واکسن بسیار با کیفیتی توسط موسسه و منطبق با پروتکل های OIE در موسسه رازی در سال 91 تولید و پروانه تواید نیز از سازمان دامپزشکی دریافت کرد. گویا اعتبارات سازمان دامپزشکی تکافوی خرید میزان مورد نیاز را نمیکند وگرنه نمیبایست شاهد وقوع انتقال بیماری به حیات وحش و این معظل می شدیم
ناشناس
|
-
|
۲۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۴
0
0
آقای واکسن بسیار با کیفیت! مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید!
ناشناس
|
-
|
۲۱:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۴
0
0
با سپاس فراوان از دوست و همکار عزیز جناب آقای دکتر حسن زاده بخاطر احساس مسئولیت و تدوین مقاله.
ناشناس
|
-
|
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۴
0
0
برادر عزیز اغلب اوقات از واکسنهای تاریخ گذشته استفاده شده.
ناشناس
|
-
|
۲۲:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۵
0
0
سلام دوستان،مطلب زیر طنز می باشد و توهینی به شخص خاص نیست
هزارقله؟!!!!!!!!!
دکتر جان هزار قله در مریوان
بعله بنده هم دیدم خبرگذاری های مختلف اعلام کردن هزار قله اما شما که پژوهشگرید دیگه چرا؟
یک نگاه قبل از نوشتن این مطلب به گوگل مپ میکردید بعد اسم میبردید
منطقه حفاظت شده هفتاد قله نه هزار قله!!!!!!!!!
930 قله دیگش از کجا اوردید دکتر!!!!!!!!
به قول شاعر:استامینوفن یا دیازپام دکتر!!!!!
ناشناس
|
-
|
۲۰:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۶
0
0
تشكر بسيار زياد از اقاي دكتر به دليل تذكر بجا و شايسته و قابل تامل.
علی
|
-
|
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۷
0
0
مطلب بسیار مفیدی بود با امید توجه مسئولان
بهرامی
|
-
|
۱۷:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
0
0
دوست عزیز حالا مشکل شما هزار قله یا هفتاد قله هسش.... اگر همه و در همه مسائل اینگونه ریز بینم بودیم که الان این وضعیتمون نبود. به جای تامل در اصل مطلب دنبال خرده گیری هستیم ...
نظر شما
ادامه