«مردمسالاری» نوشت:
شاه باشیم یا گدا، جدای از این که چطور نان شبمان را به دست میآوریم، در مسیری که نامش را زندگی گذاشتهاند باید تعلق و سرگرمی منحصربفردی داشته باشیم تا گهگداری اگر نان شبمان هم حاصل نشد، بتوانیم صبحمان را به شب برسانیم. این روزها اما، انگار که سرگرمیهای شاهانه در میان ایرانیها جای خودش را باز کرده است. کم نیستند مردمی که با هزینههای گزاف خودشان را سرگرم میکنند. از پرواز با پاراگلایدر تا تورهای «آف رود» در کویر، از معمول ترین سرگرمیهای بخشی از مردم ایران شده است. در این میانه اما، هستند مشغولیتهایی که تنها جنبه سرگرمیندارند. رفتارهایی که میتواند محیط زیست و زیستبوم ایران را از یک سو و نظارت بر مرزها و کالاهای قاچاق را از سوی دیگر با خودش درگیر کند تا عدهای کمیبیشتر خوش بگذرانند.
ظاهراً مدتی است که نگهداری از حیوانات عجیب و غریب در میان مردم طرفدار پیدا کرده و بازار چنین خرید و فروشهایی حسابی داغ است. در ایران اداره محیط زیست به شدت در خصوص نگهداری و خرید و فروش حیوانات غیرقانونی حساسیت به خرج میدهد. لااقل در بیشتر موارد این طور به نظر میرسد. به طوری که اگر کسی بخواهد از چنین حیواناتی نگهداری کند باید بعد از طی کردن مراحل قانونی و آمادهسازی محل نگهداری متناسب با زیست بوم حیوان، مجوز پرورش بگیرد. در غیر این صورت اداره محیط زیست وارد عمل میشود. بارها و بارها خبر انهدام انبارهای غیر قانونی پرندگان و سایر حیوانات به گوش میرسد که البته این هم اتفاق چندان خوبی به حساب نمیآید. چرا که بیشتر این حیوانات که اهلی شدهاند در طبیعت رها میشوند و توانایی شکار و دفاع از خود را ندارند.
به دست آوردن اعتماد افرادی که در قالب انبارهای غیر قانونی و حتی مغازههایی با فعالیت پنهانی چندان کار سختی نیست. کافی است از طریق یک آشنا اقدام کنید تا آلبوم و کاتالوگ حیواناتشان را ببینی و از روی آلبوم سفارش بدهی تا در سفر بعدیشان حیوان مورد علاقهات را برایت بیاورند. عمده این افراد تقریبا هر دو ماه یک بار سفارشات را وارد میکنند. بیشتر کارشان در تایلند، استرالیا و برخی کشورهای آفریقایی است. مارها، با اختلاف در صدر پرفروش ترین خزندگان این تجارت به شمار میروند. «مارهای کورن» به خاطر قیمت کم و اندازه معقولشان برای نگهداری طرفدارهای بیشتری دارند. مثلاً قیمت مار کورن نوزاد که تنها کمیبزرگ تر از یک انگشت اشاره است از دو میلیون تومان شروع میشود. برای غذا دادن به آن در ماههای اول باید هفتهای یک موش و بعدترها ماهی یک یا دو خرگوش تهیه کنید که آنها هم هزینههای خودشان را دارند. البته اگر مار بخواهید ناگزیرید تا محفظه مخصوصش را هم خریداری کنید. مخفظههایی که در سقفشان یک لامپ قرمز دارند تا نقش نور محل زندگی حیوان را تعبیه کنند و یک روز در میان هم با آب پاش محفظه را مرطوب کنید. این فرآیند باعث میشود مار کورن بدون هیچ آسیبی پوست بیندازد. این مارها مزیتی که دارند این است که زهردار نیستند. اما در بین مارهای زهردار، نپتون زهردار هم خوب فروش میرود. حواستان باشد این که میگویند زهر مار را میکِشند و دیگر بیخطر میشود ظاهرا درست نیست. اکثر مارهای سمی، زهرشان را که بگیرند بلافاصله از نو تولید میکنند. جالب این که در میان خزندگان، مار تنها موجودی است که اهلی میشود. با صاحبش انس میگیرد و فقط از دست او غذا میخورد. با این حال مار زهردار هر قدر هم که مأنوس باشد، اگر گرسنه شود ممکن است صاحبش را نیش بزند. قیمت نوزاد مارهای زهردار از شش میلیون تومن به بالاست. ایگوانا دیگر خزندهای است که مشتریهای زیادی دارد. ایگوانای سبز که کمترین قیمت را دارد حدود 4 میلیون تومان و ایگوانای آبی بین شش و نیم تا هفت میلیون تومان معامله میشود. تفاوت قیمت هم تنها در رنگ این خزندگان است. مثل موبایل! مزیت ایگوانا به مار، جدای از کم تحرکی اش این است که غذایش، نخود، ذرت و سبزیجات است و از این حیث توانسته خودش را در میان سرگرمیهای خاص پر فروش بگنجاند. لاک پشتهای صخرهای و تمساحهای مینیاتوری هم کم و بیش خوب فروش میروند.
مساله مهم این جاست که این حیوانات که ظاهرا تعدادشان کم هم نیست چطور وارد ایران میشوند. یکی از مطلعین میگوید:« به خاطر مشکل بار و برای این که تعداد ساکها زیاد نباشد تا مبادا کسی بخواهد مشکوک شود، همه حیواناتی که میتوانند کنار هم بمانند را در یک محفظه میگذارند و برایشان کیسه هوا و سرم خوراکی تعبیه میکنند. با این حال به خاطر کمبود اکسیژن در مجموع یک محموله، حدود سی درصد از حیوانات میمیرند. البته گذشتن از گیتهای فرودگاههای کشورهای مختلف به این راحتیها هم نیست و باید حتما آشنا داشته باشی. تازه این برای حیوانات کم حجمتر است. یکی از تاجران این حوزه در سفری خاص برای مشتری اش یک توله ببر نوزاد آورد و برای این که کسی مشکوک نشود، کمی موهایش را کوتاه کرد و بعد از بیهوش کردن طولانی مدت حیوان آن را در ساک مسافرتی یک کودک به عنوان عروسک به ایران آورد و بابت این موضوع ظاهرا پولی هم به خانواده کودک پرداخت کرده است.» توله ببری که نزدیک به 9 میلیون تومان فروخته شد به صاحب جدیدش.
خزندگان تنها قربانیان تجارت حیوانات نیستند. میمون انگشتی هم مشتریهای خودش را دارد و اگر یک بار عکسهایش را در آلبومهای فروشندگان ببینید شاید وسوسه شوید که گاهی اوقات در پیادهرویهایتان یک میمون انگشتی در جیبتان باشد. میمونهای همه چیز خوار کوچکی که از یک انگشت اشاره چندان بزرگتر نمیشوند و معمولا به سازندگان موزیک ویدئوها و کلیپهای این چنینی اجاره داده میشوند. این میمونهای کوچک در تایلند بیشتر از دو میلیون تومان نمیارزند اما در ایران اگر مشتری اش باشی باید نزدیک به 10 میلیون تومان هزینه کنی. از طرفی همچنان خرید و فروش پرندگان هم مشتریهای زیادی دارد. کاکادورها که از تیره طوطیها به شمار میروند، در دو نوع سفید با تاج زرد و خاکستری با تاج صورتی ممکن است برای هر انسانی جذاب باشد. کاکادور هم مانند میمون انگشتی، در زیست بوم خودش یعنی استرالیا بیش از اندازه زیاد است. چیزی شبیه کلاغ خودمان. اما این جا که بیایند قیمتی میشوند؛ تا جایی که جوجه این پرنده حدود دو میلیون و هشتصد هزار تومان و کاکادور بالغ و اهلی نزدیک به هشت میلیون تومان خرید و فروش میشود.
همچنین اکثر تیرههای جغد به جز یکی دو نژاد به خصوص در ایران هست تاجران آنها را از صیادان داخلی میگیرند. نژاد کوف نسبت به بوف شاخدار یا شابوف هزینه به مراتب کمتری دارد. این نژاد بین هفتصد هزار تومان تا یک و نیم میلیون تومان بیشتر نمیارزد اما جغدشاخدار کمترین قیمتش لااقل یک میلیون و هفتصد هزار تومان است و آن هم بر مبنای رنگ و شکل و شمایلش قیمتهای متفاوتی پیدا میکند. جغد انباری هم داریم که زادگاهش کاناداست و به استرالیا که مهاجرت میکند گیر تاجران و واسطههایشان میافتند! چون در ایران نمونهاش را نداریم باید حدود دو و نیم تا سه میلیون تومان برایش هزینه کنید. عقاب از دیگر حیواناتی است که در کشور خودمان یافت میشود و این دست پرندگان شکاری به خاطر آن که حوالی کردستان خودمان زیادند شکارشان چندان سخت نیست. آنها را میشود از داخل به راحتی تهیه کرد و نیازی به قاچاق نیست. گرگ و روباه هم همین طورند و صید آنها که به مراتب از عقاب راحتتر است.
البته این تمام ماجرا نیست. این کار سختیهای خودش را هم دارد. ظاهرا نیروی انتظامیابتدا به ساکن با حیوانات کاری ندارد و در خیابان هم آن قدر گشتهای مختلف هست که دیگر جایی برای گشت محیط زیست نباشد. اما اگر گزارشات مردمیمکرری به محیط زیست برسد که کسی جایی حیوانی را به صورت غیرقانونی نگه میدارد، قانونی ماجرا این است که بیایند و حیوان را بگیرند و صاحبش را هم جریمه نقدی یا جریمههای سنگین تری کنند، البته به هر حال همیشه راه در رویی هم وجود دارداگر واقعا تاجر باشی. از طرفی کار برای صیادان هم چندان راحت نیست. با این حال هستند صیادان مشهوری که همه چیز هم شکار میکنند و در خیابان مولوی مشغول به کارند و ظاهرا چون هم شماره تماسشان به راحتی در دسترس است و هم نامشان را افراد زیادی میدانند، جلوگیری از فعالیتشان چندان کار دشواری به نظری نمیرسد.
در ایران به علت غیرقانونی بودن نگهداری چنین حیواناتی، کلینیکهای دامپزشکی تخصصی وجود ندارد و در صورت آسیب دیدن این موجودات، احتمالا خیلی زود از بین میروند. در بین خود تاجران زیاد این جمله را خواهید شنید که «شاید شکل و شمایل کار چندان خوشایند نباشد اما این تجارت تقاضاهای زیادی دارد و قاچاق آن نسبت به تهیه حیوانات از داخل کار شریف تری است! چرا که در ایران صید حرفهای نداریم و غالب صیادان بدون داشتن تخصص اقدام به صید کرده و حیوانات را با آسیبهای جدی رو به رو میکنند».
جدای از این که خرید و نگهداری از حیوانات غیرقانونی در ایران کار چندان سختی به نظر نمیرسد، خوشبختانه خبر میرسد که هم گیتهای فرودگاه با تجهیزات بروزتری با این مساله برخورد میکنند و هم اداره محیط زست با پشتکار بیشتری با سوداگران این چنینی به مقابله برخاسته است. بعد جامعهشناختی و روان شناختی آدمهایی که شادیشان میشود بازی با یک نپتون زهردار بماند برای کارشناسان مربوطه. صیادانشناس و قابل دسترس خیابان مولوی هم لابد ترفندهای خاص خودشان را برای تجارتشان پیدا کردهاند که کسی با آنها کاری ندارد و در مجموع اگر این روزها دیدید که کسی مار، عقاب یا ببرش را آورده در خیابان بگرداند، چندان ماجرا را سخت نگیرید؛ فعلا باید شاد بود.