«جعفر محمدی» در عصر ایران نوشت:
آنچه در باغ وحش کاسیت خرم آباد رخ داد، باید به عنوان یک شرمساری ملی، همه ما را خجالت زده کند: عده ای از بازدیدکنندگان این باغ وحش، به سمت یک گوزن زرد باردار سنگ پرتاب کرده اند و این گوزن نادر که از ازدحام جمعیت و سنگ ها وحشت زده شده بود، دچار استرس شده و خود را به فنس ها کوبیده و مرده است!
بازدید کنندگان افرادی از شهرهای مختلف کشور بوده اند که برای گذراندن تعطیلات به خرم آباد رفته بودند و این فاجعه تلخ را به وجود آوردند و دل هر انسان باوجدانی را آزرده کردند.
در این باره، نکاتی چند قابل توجه است:
1. بی رحمی نسبت به حیوانات در یک جامعه، زنگ خطری جدی محسوب می شود. مردمی که با حیوانات مهربان نیستند، با یکدیگر نیز نامهربان خواهند بود.
اگر می خواهید بدانید یک فرد خاص یا افرادجامعه ای در چه سطحی از انسانیت هستند، رفتار آنها با ضعیف تر از خودشان را با دقت بررسی کنید: راننده با پیاده، بزرگسال با کودک، رئیس با مرئوس، غنی با فقیر، ذیحق یا بی حق، انسان با حیوان بی دفاع و ... .
2. در میان هزاران موضوع عمدتاً غیر مهمی که در خانواده، مدرسه، دانشگاه، رسانه ها و جامعه به ما یاد داده می شود، جای آموزش های مربوط به محیط زیست و مشخصاً رفتار با حیوانات، بسیار خالی است. در این فاجعه، همه اشخاص حقیقی و حقوقی که می توانستند آموزش دهند و ندادند، سهیم هستند، رسانه ها هم به سهم خود.
3. هر چند اصل نگهداری حیوانات در باغ وحش ها، ظلم به حیات وحش است، اما نگهداری شأن در محیط های غیر استاندارد که حتی حداقل های باغ وحش را نیز ندارند، ظلم مضاعف به آنهاست. مثلاً طبق خبرهای منتشره، در همین باغ وحش کاسیت، 9 شیر آفریقایی در یک محوطه 80 متری نگهداری می شوند حال آن که طبق دستورالعمل ها، برای هر شیر، حداقل 150 متر فضای نگهداری لازم است.
وضعیت مشابهی نیز در یک باغ وحش خصوصی در بابلسر حاکم بود که انتشار عکس های رقت بار خرس اسیر در آن، باعث شد مسؤولان سازمان حفاظت محیط زیست وارد عمل شوند و خرس را از آن وضعیت نجات دهند.
خرس اسیر در بابلسر که با انتشار تصاویرش در اینترنت نجات یافت
ماجرای رقت انگیز گوزن باردار در خرم آباد، یک بازبینی و بازرسی فوری و جدی در وضعیت همه باغ وحش ها را الزامی می کند.
واقعیت این است که بسیاری از باغ وحش ها شرایط مناسبی ندارند، چه از نظر وضعیت فیزیکی و محیطی، چه از جهت نیروی انسانی متخصص و چه به لحاظ بودجه. مثلاً همین باغ وحش خرم آباد قبلاً توسط شهرداری اداره می شد و سپس به اداره دامپزشکی سپرده شده که هیچکدامشان صلاحیت اداره آن را ندارند.
از سازمان حفاظت محیط زیست جداً تقاضا می شود پرونده بازرسی همه باغ وحش ها و تعیین تکلیف حیوانات مظلوم اسیر در باغ وحش های نامناسب را بگشاید و در اسرع وقت، خبرهای خوبی از بهبود اوضاع در این زمینه به مردم بدهد.
4. درباره ماجرای غم انگیز باغ وحش خرم آباد نیز باید گفت که با انداختن تقصیر به گردن عده ای انسان نما که به سمت گوزن سنگ پرتاب کرده اند، نمی توان قضیه را فیصله داد، چرا که مسؤولان این باغ وحش باید درباره وضعیت نگهداری گوزن و این که چرا به رغم این که در اواخر بارداری اش بوده، اجازه داده اند مردم از محل نگهداری اش بازدید کنند؟ و چرا مقابل هجوم جمعیت و سنگ اندازی ها را نگرفته اند؟ و اساساً دارای کدام صلاحیت زیست محیطی برای اداره باغ وحش هستند؟ و ... توضیح دهند.
بازدید کنندگان شیاطین انسان نما بودند حتی بازدیدکنندگان همدیگر رامنع نکردند . خدایا پناه بده انسانها وهمه آفریده هایت را ازاین همه ظلم وسنگدلی. 
اولا" مگر بازدید کنندگان مجهز به فلاخن بودند که حیوان آنقدر وحشت زده شد که با شدتی خود را به فنس کوبید که منجر به شکسته شدن مهره های گردنش شد؟!
ثانیا" مگر مساحت جایگاه نگهداری حیوان 2x2 بود که این حادثه رخ داد؟!
ثالثا" مگر بازدید کنندگان اهل سیاره مریخ بودند که بی وقفه و با شدت هر چه تمامتر حیوان را سنگباران کردند به نحوی که حیوان از شدت وحشت چنان خود را به فنس کوبید که گردنش شکست!
یک کلام بفرمایید علیرغم بررسی ها علت مرگ حیوان معلوم نشد و خلاص.