«دکتر مهدی محقق» رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، در مقاله ای به تقسیمبندی علوم از نظر دانشمندان اسلامی پرداخته است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از مهر، در بخشی از این مقاله به تقسیمبندی علوم از دیدگاه صدرالدین شیرازی (وفات ۱۰۵۰ هـ) پرداخته شده است:
صدرالدین محمدشیرازی معروف به ملاصدرا باب اول از کتاب خود اکسیر العارفین را به تقسیم علوم و انواع آن اختصاص داده و در این باب پنج فصل به ترتیب ذیل آورده است: ۱- در تقسیم مطلق علوم ۲- در تقسیم علم گفتارها ۳- در تقسیم علم کردارها ۴- در تقسیم علم اندیشه ها ۵- در علم آخرت. و ما در اینجا خلاصهای از آن فصول را یادآور میشویم.
فصل اول: در تقسیم مطلق علوم:
این علم به دو قسمت دنیوی و اخروی تقسیم میشود دنیوی به نوبه خود سه قسم است که عبارتند از: ۱- اقوال ۲- افعال ۳- احوال
فصل دوم: در تقسیم علم اقوال: (=گفتارها) و آنچه متعلق بدانست.
این علم یا عامی است یا خاصی، عامی برحسب موضوع به سه گروه تقسیم میشود.
۱-آنچه مربوط به آواهای ساده است که در آن، جماد، حیوان، چارپایان، انسان، عاقل و کودک مشترکند.
۲- آنچه مربوط به حروف مفردهای که از حرکات و هیات پدید میآید.
۳- آنچه متعلق به الفاظی است که دلالت بر معانی حاصل از ترکیب حروف در زبانی از زبانها اعم از عربی و فارسی و عبری سریانی و جز آن دارد.
فصل سوم: در تقسیم علم اعمال:
علوم فعلی نیز چهار قسم دارد: ۱- آنچه که مربوط به اعضاء و جوارح است، نظیر فعل صاحبان حرفهها، از قبیل بافندگی، کشاورزی و معماری که پایینترین اقسام علوم فعلی است. ۲- آنچه از تقسیم پیشین اندکی بالاتر است مانند علم کتابت، حیل، کیمیا، شعبده، قیافهشناسی و مانند آنها. ۳- آنچه که به تدبیر معاش وابسته است و به وجهی که به صلاح امر دنیا بمنظور بقای خود شخص یا نوع یا هیأت اجتماعی بستگی دارد یا نوع یا هیأت اجتماعی بستگی دارد یا به وجهی است که مربوط میشود به امر دین و صلاح آخرت مانند علم معاملات همچون: نکاح، طلاق، دیابت، جرائم و حدود و نظایر آن که علم شریعت است. ۴- آنچه که مربوط به اخلاق زیبا و کسب ملکات و فضائل و پرهیز از ملکات بد و رذائل است که علم طریقت و دین است.
فصل چهارم: در علم افکار:
و این دارای چهار قسم است. ۱- شناخت حدود و برهان. و این دو مبدئی برای رسیدن به اشیاء و حقایق آن است.
یکی که حد است بمنظور حقیقت شیء و تصور ماهیت آن منتهی میشود و دوم قسمی که منتهی به حضور وجود و تصدیق به هلیت آن می شود. هر یک از این دو در حدود با یکدیگر مشارکت دارند. اجزاء حد بعینه همان اجزاء برهان است با تفاوتی در نظم و ترتیب آن که در علم میزان (=منطق) بیان شده است.