حکیم مهر - «روزنامه جام جم» در شماره امروز خود به گفتگو با زوج دامپزشکی پرداخت که با حضور در اردوهای جهادی به خدمت رسانی به مناطق محروم می پردازند.
متن این گفتگو به شرح زیر است:
هیچ چیز بهتر از این نیست که زن و شوهر از یک جنس باشند؛ هر دو مهربان، هر دو نیکوکار، هر دو نوعدوست و هر دو دارای دغدغهای مشترک. این اتفاق در زندگی دو دامپزشک متخصص رخ داده، «دکتر زهره عبدالملکی» و «دکتر محمدامین اسلامپور» دو عضو هیات علمی دانشگاه که کنج عافیت را هر از گاهی رها میکنند و به دل مناطق محروم میزنند تا با تیمار دامهای روستاییان، امنیت خاطری برای آنها ایجاد کنند. این دو همتی بلند و انگیزهای قوی برای خدمت دارند که میتواند الگوی خوبی برای ما باشد .
چطور با اردوهای جهادی آشنا شدید؟
اسلامپور: از سال 91 عضو بسیج دانشجویی و با بچههایی آشنا شدم که فعالیتهای جهادی انجام میدادند. من هم که از قبل تجربه خدمت رسانی به مناطق محروم را داشتم، به حضور در این اردوها راغب شدم. البته به علت مشغله کاری و محدودیت زمانی نمیتوانم در بیش از دو اردو شرکت کنم، ولی هر زمان که مقدور باشد، حتماً شرکت خواهم کرد.
عبدالملکی: من و همسرم سال 92 با هم ازدواج کردیم و چون او در این اردوها شرکت میکرد و از خاطرات و تجربیاتش برایم میگفت، من هم مشتاق شرکت در اردوهای جهادی شدم. اولین اردویی که شرکت کردم نیز در دهات و ایلات توابع نظرآباد کرج بود، یک منطقه بسیار محروم که شاید کمتر کسی باور کند در فاصله دو ساعت و نیم از پایتخت چنین مردمی با این درجه از محرومیت زندگی میکنند.
تا به حال در چند اردو شرکت کردهاید؟
اسلامپور: چهار اردو؛ اردوی تایباد، اردویی در استان تهران، اردوی کرمانشاه و اردویی که در اطراف نظرآباد کرج برگزار شد.
عبدالملکی: من هم یک بار، که اگر موفق شوم در اردوی هفته بعد در ایلام شرکت کنم میشود دو بار.
یک تیم دامپزشک در اردوی جهادی چه کار میکند؟
اسلامپور: در حوزه دامپزشکی ما چند خدمت ارائه میدهیم: از ارائه آموزش به افراد گرفته تا خدمات تشخیصی و درمانی. ما وقتی وارد یک روستا میشویم، در تکتک خانهها را میزنیم و دامهای اهالی را معاینه میکنیم و ضمن ارائه خدمات تشخیصی، درمان را نیز به صورت رایگان انجام میدهیم، اما کار بعدی ما ترسیم چهره بیماری غالب در هر منطقه و اطلاعرسانی به شبکه دامپزشکی منطقه است تا اقدامات لازم برای کنترل بیماری انجام شود. این کارها مهم است چون در مناطق دورافتاده و مرزی چند راس دام همه سرمایه یک خانواده است، در حالی که آنها سالها از خدمات دامپزشکی محروم بودهاند، یا به علت نبود دامپزشک، یا به علت این که خانوادهها وسع مالی برای به خدمت گرفتن یک دامپزشک را نداشتهاند.
تا به حال مهمترین مشکل دامها چه بوده است؟
اسلامپور: البته منطقه با منطقه فرق میکند، ولی بیشترین بیماریای که ما در میان دامها مشاهده کردهایم تب مالت بوده است، ولی اگر ما متوجه بیماریای نشدهایم به این معنا نیست که مشکلی وجود نداشته است.
تا به حال پیش آمده به مردم بگویید دامهایشان به علت بیماری باید معدوم شوند؟
اسلامپور: بیماری تب مالت در دام درمان ندارد و دام آلوده باید معدوم شود، اما ما در گروه جهادی وارد این بحث نمیشویم چون طبیعی است وقتی همه سرمایه یک خانواده یک یا چند راس دام است، وقتی میشنود باید نابود شوند چه حالی پیدا میکند، بنابراین ما فقط میرویم سراغ تشخیص و درمان.
وقتی مردم میبینند یک خانم خدمات دامپزشکی ارائه میدهد، چه واکنشی نشان میدهند؟
عبدالملکی: در اردوهای جهادی یک اصل وجود دارد و آن رعایت موازین اخلاقی است، به ویژه این که ما عازم مناطقی میشویم که مردمانش به رفتار تازهواردها حساس هستند. ما قبل از سفر به هر منطقه از دهیاری درباره اخلاق و مرام مردم سوال میکنیم و با شناخت وارد میشویم. آنچه من تجربه کردهام این است که اگر با مردم مناطق روستایی و محروم با آرامش صحبت کنیم، نگاه از بالا به پایین نداشته باشیم و رفتارمان رفاقتی و صمیمی باشد، آنها هم جهادگران را میپذیرند حالا چه زن باشند و چه مرد.
با این حال تقریباً همه جهادگرانی که میشناسم میگویند لحظه ورود به این مناطق و ساعتهای اولیه کار در آنجا بسیار دشوار است.
عبدالملکی: بله، آنها ابتدا فکر میکنند ما آمدهایم در کارشان دخالت کنیم یا هزینههایی را بر آنها تحمیل کنیم.
اسلامپور: ما وقتی وارد روستاها میشویم چون تا به حال اردوهای جهادی ندیدهاند، ابتدا برخورد خوبی ندارند و تصورشان این است که آمدهایم یا هزینه برایشان ایجاد کنیم یا به دلائل مختلف دامهایشان را از بین ببریم، اما وقتی متوجه میشوند قرار نیست هیچ اقدام تهاجمی انجام دهیم و کارمان فقط تشخیص و درمان رایگان است، برخوردهایشان گرم میشود به طوری که وقتی کارمان تمام میشود و قصد خروج از روستا را داریم با اصرار ما را نگه میدارند و نمیخواهند از آنجا برویم.
پس رمز موفقیت شما ارائه خدمات رایگان است؟
اسلامپور: دقیقاً؛ البته ارائه خدمات رایگان تا 10- 15 سال قبل در شبکه و سازمان دامپزشکی سابقه داشته و آنها داروی رایگان میان دامداران توزیع میکردند و روستاییان هنوز این سابقه ذهنی را دارند. به همین علت با آمدن اردوهای جهادی آن خاطرات در ذهن مردم تداعی میشود و از کار ما استقبال میکنند.
میدانم که در اردوهای جهادی، جهادگران با حداقل امکانات کار میکنند و جای راحت و خوراک خوب ندارند. شما برای چه به این اردوها علاقه دارید؟
اسلامپور: بله، در اردوهای جهادی از راحتی خانه و امکانات شهرهای بزرگ خبری نیست، اما در عوض سبک جدیدی از زندگی وجود دارد که جالب است. اردوی جهادی به ظاهر یک سفر است، اما در واقع سفری درونی است، یک جور تلنگر است به ما آدمها که برای چند روز هم که شده، از اسم و رسم و مقام دور باشیم و به افراد محروم خدمت کنیم. بعد از بازگش از اردو نیز جاهطلبیهای ما رنگ میبازد، در حالی که کولهباری از تجربه اندوختهایم.
آیا خاطره جالب و جذابی از این اردوها در ذهنتان نقش بسته که برای ما نقل کنید؟
اسلامپور: اولین تصویر که در ذهنم وجود دارد همان نگاههای متعجب مردمی است که برای نخستین بار گروه جهادگران را میبینند و با چشمهای نگران و متعجب به تعدادی دامپزشک جوان نگاه میکنند. بعضی از یک روزنه، بعضی از بالای در و دیوار و این که بالاخره ما با سرزدن به خانه کدخدا و معاینه دامهای او اعتماد مردم را جلب میکنیم و آنها مطمئن میشوند که ما قرار نیست بلایی سرشان بیاوریم.
یا این که مردم مناطق محروم واقعا دستشان خالی است، اما وقتی اعتمادها جلب میشود آنهایی که دستشان به دهانشان میرسد به اندازه وسع خود خوراکی میآورند و ازبچهها پذیرایی میکنند. یک بار هم میخواستند برایمان گوسفند سر ببرند که ما اجازه ندادیم.
عبدالملکی: خاطرهای که هرگز فراموشش نمیکنم در مورد کودکی است که بشدت درد میکشید و نمیتوانست راه برود، گویا مدتی قبل از جایی افتاده بود و پدرش به علت فقر راضی نمیشد او را به مرکز درمانی ببرند، مادر این بچه اما زیاد بیتابی میکرد. بعد از معاینه متوجه شدم زانوی بچه آسیبدیده و نیاز به درمان فوری دارد، برای همین سعی کردم پدر بچه را راضی کنم و من به او گفتم مگر پسر برای شما یک سرمایه نیست، اما با این پا او وقتی بزرگ شود نمیتواند به شما کمک کند. همین شد که راضی شد و وقتی ما هزینه درمان را هم پرداخت کردیم، بچه برای مداوا به مرکز درمانی ارجاع شد.
حرفهای شما مدرکی است بر سختی کار جهادگران و نیاز به صبر زیاد در مناطقی که از فقر فرهنگی رنج میبرند. با این حال باز هم این کار را ادامه خواهید داد؟
اسلامپور: بله، قطعاً ادامه میدهم و دیگران را نیز به این کار ترغیب میکنم. اردوهای جهادی مجال خوبی است برای خدمت کردن به مردم و جامعهمان و البته سفری است متفاوت از همه سفرها و تلنگری برای ما که سبکهای متفاوتی از زندگی در سرزمین مان وجود دارد که حاصل نزدیک شدن به آن روی آوردن به قناعت است.
عبدالملکی: من هم ادامه خواهم داد، چون معتقدم جامعه ما به این قبیل حرکات خودجوش و بیچشمداشت نیاز دارد. من دوست دارم برای کشورم سفیر کار و تلاش باشم و کارهای موثر برای مردمم انجام دهم. در کارهای خیرخواهانه و بشردوستانه لذتی است که حاضر نیستم آن را با چیز دیگری عوض کنم و معتقدم آن شادی و شعف درونی که از این کارها حاصل میشود، بهترین پاداش برای جهادگران است.
منظورتون اینه که تب مالت را درمان میکنید یا اینکه بدون اینکه به دامدار بگید رهاش میکنید