فاجعه علمی ملی: سونامی نتایج کنکور دکترای ۱۳۹۶
دکتر سید محمود نجاتی حسینی
بدون هر گونه شرحی بر فاجعه علمی ملی که فرآورده دو نهاد سیاست گزار به اصطلاح «سیاست علمی» کشور هستند (شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم) و بدون تلف نمودن انرژی و تامل درباره نتایج بحرانی و چالشی «فروش مدارک دکترا به همه مصرف کنندگان!» و بدون پرداختن به وضع اسف بار ورود توده انبوهی از فارغ التحصیلان ناکارآمد فوق لیسانس به دوره دکترای ملی که فاقد هر گونه صلاحیت علمی پژوهشی لازم برای تحصیل در مقطع دکترا هستند و عمدتاً سطح سواد علمی آنان به زحمت در حد دوره لیسانس است، کافی است به «زبان آمار» اکتفا کنیم.
نتایج آماری کنکور دکترای 96 (مأخذ: خبرگزاری آنا)
1- تعداد کل شرکت کنندگان (213 هزار نفر)
2- تعداد داوطلبان مجاز به انتخاب رشته (200 هزار نفر)!!
3- تعداد داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در دانشگاه های دولتی (75 هزار نفر)
4- تعداد داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در دانشگاه های غیر دولتی (125 هزار نفر)
سنتز آمار:
1- به جز 13 هزار نفر که فاقد صلاحیت علمی شناخته شده اند!!؟؟ مابقی 200 هزار نفر شرکت کننده کنکور دکترای 96 از منظر تنها نهاد رسمی تشخیص صلاحیت و سواد علمی کشور (سازمان سنجش و آموزش وابسته به وزارت فخیمه و جلیله علوم!!) واجد سواد علمی لازم برای تحصیل در دوره دکترا شناخته شده اند!!؟؟
2- احتمالاً طبق سیستم سهمیه بندی، از این تعداد 25 درصد افراد «بسیار با سواد!!» وارد دانشگاههای دولتی خواهند شد (همه 75 هزار نفر انتخاب کننده رشته)
3- و یحتمل 75 درصد نیز (125 هزار نفر باقی مانده) که «کم سواد و نیمه سواد» هستند وارد دانشگاههای غیر دولتی می شوند!
تامل:
1- با این اوصاف به راستی چه الزامی به «ورود صد درصدی» همه شرکت کنندگان «کنکورهای فوق لیسانس و دکترا» به این مقاطع تحصیلی مهم و حیاتی برای جامعه است؟
2- به راستی چرا با وجود گزارشات کارشناسی رسمی و حرفه ای درباره وجود کیفیت نازل و پایین تحصیل در دوره های فوق لیسانس و دکترا و نیز اثبات رکود علمی و بی رونقی کلاس های درس دانشگاهی و رقابت داروینیستی دانشجویان کم سواد و نیمه سواد و حتی بعضاً باسواد برای دریافت نمره و مدرک به هر قیمت ماکیاولیستی! که منجر به ایجاد بازار پایان نامه نویسی شده است!! باز هم نهادهای سیاست گزار علمی کشور هم چنان اصرار بر تداوم دادن مدرک دکترا به همه ملت!! هستند؟!
3- به راستی سیاست گزاران علمی و حتی ما دانش پژوهان (مدرسان دانشگاهی) به تاریخ آینده علم و آموزش عالی در ایران چه پاسخی برای مقصر بودن و مسئول بودن در ایجاد این فاجعه علمی و بحران سازی در آموزش عالی خواهیم داد!؟
به راستی سر این معمای بحرانی ملی دانشگاه و آموزش عالی ایران پس از انقلاب اسلامی چیست؟
پاسخ خواجه معظم حافظ شیرازی ره:
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کم تر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
منبع: کانال تلگرام دکتر سید محمود نجاتی حسینی (خراسانی)
متاسفانه کی هست که گوش کنه!
متاسفانه استاد خودشون رو از یاد میبرند. که با زحمت دانشجو به جایی رسیدند و استاد شدند. همون بهتر دانشجو نگیرند و بند و بساط استاد و دانشگاه رو جمع کند. اگر .......ی هست از اساتید به ظاهر استاده Aghye dr alan man 5mah ast ke bikaram va 200doktor dampezeshk mesle man dar mashhad hastan va ama hanoz ma danesh joie dampezeshk darim ke ehtemalan anaha ham mesle man dar shoghle sharif mosafer keshi shaghel khahand shod vaghean digar chizi az shakhsiatam namande vadigar omidi be zendgi nadaram va har roz az khoda mikhaham ke be sharmandgi man jlo zan va farzandam khateme bakhshad va janm ra begirad ke agar tars az gonah khod koshi nabod khodam in kar ra karde bodam الان ديگه همه رزيدنت شدن ،خدا به داد دامپزشكي تو دو سه سال آينده برسه ،مديران نالايق! نسل قبل از انقلاب،به تحصیل خیلی اهمیت می دادن و موج بزرگی از گرایش به تحصیلات عالی در کشور شایع شد و مثل بیماری مسری و همه گیر سراسر کشور رو در برگرفت.علت سونامی گرایش به تحصیلات عالی در کشور بیشتر فشار والدین و ترس از گرفتار شدن به عواقب روانی قبول نشدن در کنکور و عدم تحصیلات عالی وترس از کسر شان و عقب مانده تلقی شدن و ترد جامعه شدن،این انگیزه رو هر چند هدف ها چندان منطقی نبود،شدت بخشید.جمعیت زیاد شده و همه هم قصد رفتن به دانشگاه رو دارن رشته هم هر چی باشه زیاد مهم نیست آزاد یا دولتی هم زیاد فرقی نمی کنه.موجی بود که این ...... چون نتونست به خوبی هدایت و کنترل کنه زیاد صداشو درنمی یاره.یکی از بزرگترین معضلات این .......، عدم توانایی در مدیریت نیروی انسانی و بخصوص نیروی انسانی فارغ التحصیل بود و یه عده سود جو هم با هر امکانات ناقص شروع به تاسیس انواع به درد نخور دانشگاه و موسسه و غیره شدن.چرا الان کسی تمایل به تحصیل به شیوه غلط اون زمان نداره!!بیشتر جملاتی که در اون دهه ها به کار می رفت تا نسل تحصیلات عالی داشته باشن هنوز در یاد ها مونده.این معضل بزرگ شاید الان به خوبی شفا ف سازی نشه ولی بعد این ها،به صراحت تحلیل خواهد شد.این فقط یکی از برزگترین آسیب های اجتماعی بود چون آگاهانه مدیریت نشد.همه کشور های پیشرفته نیروی انسانی خوب گزینش می کنند و به نیروی انسانی بها می دن و بیشتر افرادی رو که ...... اهمیت نمی داده و در کشور سرگردان بودن،در کشورهای پیشرفته،به عنوان بهترین نیرو شناخته شده و مسئولیت های حساسی رو مدیریت می کنند. دامپزشکان دولتی حقوقی ندارند با این گرانی وتورم هر سال ،من همسرم دکتر دامپزشکه ،وشوهر خواهرم معلم ابتدایی ،او باورش نمیشد ایقد حقومانه ،تا با فیش حقوقی خود مقایسه کرد فهمید.هفت سال دکترا بگیری ،که چه بشه .مستاحر باشی ،وبچه هات ارزو بدل ،حتی ارزوی یک سفر به امام رضا مانده تو دلمان.از کنکوریها ،خواهش میکنم ،اول بپرسن بعد ای رشته ها را علامت بزنن.اینه که همه دوست دارند پزشک شوند نه دامپزشک .بخاطر حقوقه ،فقط | بستگی داره نیروی دولتی به کجا وصل باشد.نیروهایی داریم که بدون آزمون استخدام شده اند و 10 سال است که ریاست می کنند و درآمدشان زیر 30 میلیون نیست.هر از گاهی چراغ قرمز را زرد چشمک زن می کنند و حالشو می برند.رانت و وصل بودن به بالا کلید پیشرفت است کنکوری های عزیز وگرامی ،من چون خودم دکتر دامپزشک هستم وصادقانه حرف میزنم ،از شماها خواهشی دارم ،که این رشتع و رشته های زیر مجموعه ان را علامت نزنید ،چون اکثرا بیکارند واستخدام نیست.چشم بهم بگذارید هفت سال گذشته وهیچ ،کاری نمیشه کرد.معلم ها اندازه یک دکتر دامپزشک حقوقشان است ،سه ماه هم ،راحت هستند.معلمی بهترین شغله ،بنظر من دامپزشک ماها اشتباه کردیم .واین شد سرنوشت ما ،نسل جدید شما اشتباه نکنید ،البته مدیران حقوقشان عالیه ،ولی ماه زیر دستان نه ،من از ریس جمهور اینده میخواهم فکری بحال ما دامپزشکان بکند ،که چرا یک پزشک معمولی ماهانه دوازده میلیون حقوقشه ،ولی یک دامپزشک دو میلیون ،اینجا کجاش انصافه ست | چراباید مدیران ده برابربقیه مزایا بگیرند .رییس سازمان چرا اقدامی نمیکند. 2 ملیونم در بیاو باز خوبه! با توجه به درآمدزایی که کلیه آزمون های ادواری(استخدامی ، دکتری ،ق وکالت ، و.........) برای کشور داره ، دولت به این نتیجه رسیده که بهترین راه تامین نیازهای مالی دولت ، همین کاره. بحث بی سوادی فارغ التحصیل های دامپزشکی و ایضا سایر رشته ها از همان سالهایی که سهمیه های 40 تا 45 در صدی ................ باب شد اغاز شده و زمینه را برای وضع حال حاضر دانشگاهها باز کرد.یادم میاد که سال 71 که وارد دانشکده دولتی دامپزشکی شدم ، از کلاس 45 نفر ه حدود 36 نفر سهمیه ای بودند و فقط 9 نفر در کلاس بدون هیچ سهمیه ای در رشته دکتری دامپزشکی قبول شدیم . باز بخاطر میارم که یکی از همکلاسی ها که با سهمیه .......... در کلاس ما درس می خوند در همان ترم اول با مقایسه درصدهای نتیجه کنکور خود با سایر رشته های پزشکی ، دائم خودشو سرزنش می کرد که کاش اصلا به درس زیست شناسی دست نزده بودم تا نتیجه منفی 15 درصد نمی اوردم .وگرنه الان در رشته پزشکی فلان شهر قبول می شدم. جالب توجه اینکه همین دوسنان بزرگوار و عزیز سهمیه ای بنده که قبولی در امتحانات پایان ترمشون هم غالبا یا به شکل ناپلئونی نمره گرفتن از استاد بوده و یا با شگرد های پیشرفته تقلب ، امروز همه در پست های عالی که کمترین شان رئیس اداره دامپزشکی است ، مشغول به ارائه خدمت به ملت هستند . و اگر حکیم مهر عزیز مایل باشند می توانم نام تک تک این عزیزان و سمتشان را ارسال کنم. با سلام
واقعا برای مسوولین نظرات مردم مهمه؟ به نظرم ما فقط خودمون نظرات رو میخونیم و با هم بحث میکنیم 
انصافا با این وضع منه دانشجو حق دارم صحنه رو خالی کنم یا نه ؟
خدایی داره گند دانشجو درمیاد .این حجم از دانشجو بی سابقس!!!!!!!!