به بهانه فرا رسیدن ۱۶ آذر، روز دانشجو
بیایید یک روز هم مراسم فارغالکنکوری برپا کنیم!
بهزاد رنجبران
اعتراض دانشجویان دانشگاه نفت آبادان، دومین دانشگاه تأسیس شده در کشور، یک فریاد صنفی نیست که در قیل و قال سالمندان سیاسی شنیده نشود یا در برابر منطق «به من چه! و به تو چه!»ی نولیبرالها منکوب شود. این اعتراض، صدای رسای بیش از یک دهه دانشجوست که تحت چپاول مالی و زمانی نظام معیوب آموزش عالی، جوانی خود را صرف آموختن چیزهایی نمودند که در برابر آن مدرکی دریافت کنند؛ چیزهایی که بعداً مشاهده شد علمای فن به جای عنوان "دانش"، صرفاً نام "اطلاعات" را برای آن برگزیدهاند. این دانشجویان هیچگاه نتوانسته بودند کاری در حیطهی اطلاعات کسب شده خود پیدا کنند تا اطلاعاتشان را به دانش بدل سازند.
در خلال خبر قطعی آب و برق و تعطیلی دانشکده صنعت نفت آبادان، گفتگویی میان آقایان لاریجانی رئیس مجلس و نوبخت معاون رئیس جمهور منتشر شده است که در آن رئیس مجلس از معاون رئیس جمهور خواسته است که در انحلال سازمان سنجش بکوشد؛ معاون هم قول مساعد داده بود.
جناب آقای علی لاریجانی - جناب آقای محمدباقر نوبخت؛ سازمان سنجش دیگر جزو میراث فرهنگی این کشور شده است؛ فرهنگ آزمونهای راجعه، آزمونهای متوالی، آزمونی از پس آزمون دیگر، آزمون سراسری، کاردانی به کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکتری! آزمونهای استخدامی و جدیداً آزمون مضحک و غیر الزامآور "استخدام شرکتهای خصوصی و دانشبنیان".
فرهنگی که با اقتباس از برهنگی فرهنگی، به برهنگی علمی رسیده است. مراسمی به نام جشن فارغالتحصیلی برپا میکنند، چیزی بر تن دانشجو میکنند و به حضار میگویند کف بزنید که وی به لباس علم ملبس شده است!
بیایید یک روز هم مراسم فارغالکنکوری برپا کنیم. بیایید بگویید ای نیروی کار نگونبخت، تو را قبول داریم. با همهی آزمونهایی که دادهای. راحت باش؛ آزمون ساختگی دیگری در کار نیست. اما چگونه چنین چیزی ممکن است، وقتی سران امر صحت مدارک صادره از وزارت علوم را نمیپذیرند و باز آزمون دیگری برگزار میکنند؟
جناب آقای علی لاریجانی- جناب آقای نوبخت، با این اصراری که بر برچیده شدن سازمان سنجش دارید، آیا اندیشیدهاید در نبود این سازمان، تکلیف استخدامات دولتی چه خواهد شد؟ کدام مرجع صلاحیتدار، صلاحیت استخدامهای انگشتشمار سازمانهای دولتی را بر عهده خواهد گرفت؟ نکند این مهم، به وزارت بهداشت محول خواهد شد تا با آزمایش ژنتیک، خوبترینها را به دستگاه مربوطه معرفی کند؟
دانشجوی دانشکدهی به شدت تخصصی (بخوانید انحصاری) صنعت نفت به چه امیدی باید ادامه تحصیل دهد، وقتی با این تحصیلات تنها میتواند برای کسی کار کند که به او درس داده است؟
مورد دانشکده صنعت نفت آبادان مرا به یاد عزیزی انداخت که پس از مدتها بیکاری و اضطراب در قالب طرح، سه سال در بخش دامی یکی از موسسات سرمسازی کشور مشغول به کار است و چون به عنوان کارآموز وارد این شرکت شده است، حقوقی کمتر از دیگر همکاران خود (که همزمان با وی به این شرکت راه یافته بودند) دریافت میکند. اکنون به وی گفتهاند سه سال طرح شما رو به اتمام است و باید با این مؤسسه خداحافظی کنی.
به راستی این سه سال کارآموزی در کدام شرکت دیگر به کار این دانشجو خواهد آمد؟ مگر چند موسسه سرمسازی در این کشور مشغول به کار است که نیاز به نیرو داشته باشد؟ هنگامی که یک سازمان عریض و طویل دولتی نتواند در مدت سه سال برای معدود کارآموزان خود کارآفرینی داشته باشد، چه انتظاری از بخش خصوصی خواهد رفت؟ از همین سنخ است وضعیت بسیاری از رشتههای تحصیلی.
مسئولان دانشگاه نفت آبادان گفتهاند «دانشکدهی صنعت نفت تا اطلاع ثانوی تعطیل شده و بازگشایی مجدد این دانشکده منوط به حضور دانشجویان در کلاسهای درس است.» این هم از آن حرفهاست. مسئول محترم، وقتی دانشگاه تعطیل است دانشجویان چگونه در کلاسهای درس حاضر شوند؟ دانشجویان در صحنه حاضرند؛ این شمایید که سالهاست غایبید.