سخنی چند با ریاست محترم سازمان دامپزشکی کشور
دکتر وحید عطارد
این حکیم عزیز وسوسه نوشتن را در انسان بیدار میکند و تا ننویسی آرامش را از وجود دریغ میدارد. آخر میخواهم بپرسم که ای حکیم جان، مگر در نادانی چه بدی دیدی که با نوشتههایت قصد خبررسانی داری؟ مگر نمیدانی هر قدر کمتر بدانی، همان قدر کمتر دلت به درد میآید و همانقدر کمتر عذاب میکشی. اگر به قضیه اینطور نگاه کنی، نادانی هم آنقدرها بد نیست. بگذار ندانیم.
باز هم در مصاحبه ریاست محترم سازمان دامپزشکی، این مقام محترم و عزیز برای همگی بخصوص صنف محروم دامپزشکان، بیان گردیده است که: «سامانه پایش بیماریهای دامی به بخش خصوصی انتقال داده شده است» و «برای اولین بار تفاهمنامه واردات دام زنده از ترکیه، ارمنستان، گرجستان را در دستور کار داریم...»
از دومی بگوییم:
جدول زیر گزارش بیماریهای موجود در کشور ترکیه میباشد که به سازمان جهانی بهداشت دام (OIE) مربوط به سال 2018 گزارش گردیده است و کاملاً واضح است که تقریباً تمامی بیماریهای مهم دامی در این کشور وجود دارد.
معمولاً برای اینکه بتوان از کشوری دام و یا تولیدات دامی وارد کرد، با توجه به توصیههای سازمان جهانی بهداشت دام لازم است آنالیز خطر برای آنها انجام پذیرد تا اینکه جمعیت دامی و انسانی کشور وارد کننده مورد خطر قرار نگیرد. نمیخواهم سر کسی را با چگونگی این آنالیز به درد آورم. بجز اینکه با مطالعه کامل گزارش مشخص است که بسیاری دیگر از بیماریها بطور کلی از این کشور گزارش نمیشوند؛ و همچنین است برای گرجستان و ارمنستان که بعضاً گزارشهای ضد و نقیض آنها وضعیت نابسامان سیستم دامپزشکی آنها را نشان میدهد.
قصد ندارم که وضعیت بهداشتی این کشورها را نقد کنم اما موضوع واردات دام زنده و امضای تفاهمنامه برای واردات از چنین کشورهای آلودهای که مطالعات آنالیز خطر برای تکتک بیماریهایشان اجازه ورود را نمیدهد، چرا باید در دستور کار قرار گیرد. نیازی اصلا به انجام آنالیز خطر نیست؛ نگاهی به این جدول بیاندازید کافی است. مگر از جمعیت دامی کشور چقدر باقی مانده است که لازم است دستخوش تاراج بیماریهایی شود که به راحتی و به دست خودمان به کشور وارد میشوند و اینکه مگر نه این است که بیماری لامپیاسکین از همین کشور ترکیه اولین بار وارد کشور گردیده است.
و اما مطلب اول: قانون سازمان دامپزشکی، پایش و مراقبت بیماریها را انحصاراً در اختیار سازمان دامپزشکی کشور قرار داده است. چطور میتوان یک فعالیت کاملاً حاکمیتی را در اختیار بخش خصوصی قرار داد؟ آیا امید آن نمیرود که بطور کلی کنترل بیماریها که میرود حالت کور به خود گیرد، کاملاً به دست فراموشی سپرده شود؟؟
از جنابعالی تقاضا دارم درباره این موضوعات تجدید نظر فرمایید و بیش از این سرمایه دامی کشور را با خطر روبرو نکنید. اگر این بیماریها در کشور وجود دارند، دلیل آن نمیشود که با ورود دامهای آلوده دیگر کشورها مخازن بیماریهایمان را پر کنیم، تا جایی که کاملاً لبریز شود؛ و اگر وجود ندارند که با استناد به مصاحبههای مکررتان کنترل و ریشهکن شدهاند و یا کاهش بسیار چشمگیری دارند، چرا باید با ورود دامهای آلوده دیگر کشورها دوباره میزان آنها را افزایش داد؟ و اگر قصد بر این است که دامها آزمایش شوند و سپس وارد شوند، زمان لازم برای انجام آزمایش این بیماریها چقدر خواهد بود؟؟ و آیا امکان این آزمایشات در کشور ترکیه وجود دارد و چه تعداد دام قرار است آزمایش شوند؟؟ که قطعاً تعدادشان آنقدر زیاد خواهد بود که آزمایش همگی دامها برای واردات امکانپذیر نخواهد بود.
در نهایت آیا واردات دام از مرزهای شرقی برای ورود بیماری کافی نیست که باید از مرزهای غرب کشور هم وارد کرد؟؟
بیش از این سخنی نیست ... آرزوی موفقیت شما را دارم.