کد خبر: ۵۵۳۰۸

شبح مرگ همچنان در تالاب «میانکاله» جولان می‌دهد و فلامینگوها و چنگرهای بیشتری را در کام خود فرو می برد.

به گزارش حکیم مهر به نقل از روزنامه ایران، هرچند مرگ، فقط دفتر این دو گونه را نمی‌بندد. «دکتر سیدحسین رضوانی» مدیرکل دامپزشکی مازندران می‌گوید: «مرگ، تاکنون ۲۳ گونه مهاجر را به کام خود کشانده است.» سازمان دامپزشکی ایران هم علت مرگ پرندگان مهاجر میانکاله را بوتولیسم اعلام می‌کند. این علت از سوی برخی از دامپزشکان و کارشناسان مستقل با تردید رو‌به‌رو شده است. دامپزشکان همکار با سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان دامپزشکی از گفت‌و‌گو با رسانه‌ها منع شده‌اند. پس‌از افزایش مرگ پرندگان در میانکاله، یک کمیته بحران تشکیل شد. براساس مصوبات این کمیته، تنها سخنگوی کمیته اجازه گفت‌و‌گو با رسانه‌ها را دارد و آن هم سازمان دامپزشکی کشور است.

«دکتر مسعود مرعشی» از جمله دامپزشکانی است که به میانکاله رفته اما می‌گوید اجازه مصاحبه ندارد. او در اینستاگرام خود بوتولیسم را رد می‌کند و علت احتمالی مرگ پرندگان این تالاب بین‌المللی را «وبای پرندگان» اعلام می‌کند. او مرگ تعداد بالای فلامینگو و چنگر را یکی از دلایل وجود وبای پرندگان می‌داند. به اعتقاد مرعشی این دو گونه از حساس‌ترین پرندگان به این بیماری هستند. او دلیل دیگری هم برای تأکید روی بیماری «وبای پرندگان» دارد.

به اعتقاد او کاهش دمای محسوس باعث ایجاد استرس و شیوع این بیماری می‌شود. مرعشی دلیل سومی هم برای وجود «وبای پرندگان» در میانکاله دارد. او می‌نویسد: «علائم کالبدشکافی تیپیک مثل وجود پتشی در بافت چربی اطراف قلب، وجود کانون‌های نگروتیک در کبد، وضعیت بدنی مناسب پرندگان تلف شده و همچنین ضایعات در پیش معده و سنگدان همه نشان از این بیماری دارد.»

«دکتر هومن ملوک پور» دامپزشک هم  با دیده تردید به «بوتولیسم» می‌نگرد. او معتقد است اگر بوتولیسم عامل مرگ هزاران پرنده مهاجر بود باید در تمام منطقه میانکاله این بیماری به‌شکل گسترده خودش را نشان می‌داد در حالی که مرگ‌ها به یک منطقه در میانکاله محدود شده است. او عدم وجود مرگ ماهیان و آبزیان دیگر براثر بوتولیسم را هم از دیگر دلایل خود در رد آنچه سازمان دامپزشکی کشور به‌عنوان عامل مرگ‌ها در میانکاله اعلام کرده، می‌داند.

عامل انسانی

هرچند از تعداد کسانی که روز اول اعتقاد داشتند مرگ‌ها در میانکاله را عوامل انسانی رقم زده‌اند کم شده اما ملوک‌پور همچنان اعتقاد دارد باید مسئولان روی گزینه «عامل انسانی» دقت بیشتری داشته باشند. او سمی که کشاورزان استفاده می‌کنند را عامل آلوده کردن محیط زیادی از تالاب می‌داند و می گوید: «یک قوطی از این سم برای آلوده کردن یک تانکر بزرگ آب کافی است.» ملوک پور می گوید در صورت تأیید وجود عامل انسانی در مرگ مهاجران زمستان گذران میانکاله باید با آن یا آنها بشدت برخورد شود تا راه تکرار چنین اتفاقات تلخی بسته شود. کسانی که روی فرضیه عامل انسانی در میانکاله اصرار می‌کنند، مرگ‌های دهه 70 در تالاب میانکاله را یادآوری می‌کنند. آن زمان هم یکی از شکارچی‌های معروف، تالاب را آلوده کرد و مرگ هزاران پرنده را رقم زد اما گرفتار قانون نشد!

اما «سهیل اولادزاد» از کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست مازندران  عامل انسانی را رد می‌کند و می‌گوید: «برای آلوده کردن این محدوده از تالاب نیاز به سم بسیار زیادی است و قابل اجرا نیست.»

او حتی اعتقاد دارد که نباید صددرصد عامل بوتولیسم را رد کرد. اولادزاد از تشکیل گروهی از کارشناسان مستقل و خارج از چارچوب محیط زیست و دامپزشکی برای بررسی عامل مرگ‌ها در تالاب بین‌المللی میانکاله خبر می‌دهد و می‌گوید: «نمونه‌ها را به یک آزمایشگاه معتبر فرستاده‌اند.» اما از نام بردن آن آزمایشگاه امتناع می‌ورزد.

اولادزاد می‌گوید: «این ترس و واهمه وجود دارد که دامپزشکی بتواند آزمایشگاه مورد نظر را تحت فشار بگذارد و اجازه ندهد نتیجه واقعی آزمایش‌ها به بیرون درز کند.» او انگشت اتهام را هم به سمت هزاران واحد تولیدی اطراف تالاب میانکاله می‌برد.

به اعتقاد این فعال محیط زیست صنایع اطراف میانکاله از این تالاب به‌عنوان یک تصفیه خانه طبیعی استفاده می‌کند و همه فاضلاب صنعتی، شهری و روستایی خود را روانه آنجا می‌کنند. او درحالی که عامل بوتولیسم را صددرصد رد نمی‌کند، می‌گوید: «اما مسئولان هم با تردید درباره عامل بوتولیسم حرف می‌زنند. آنها نمی‌دانند که بوتولیسم یک عامل میکروبی دارد نه دو عامل.»

همین مسأله هم باعث شده تا او و سایر همکارانش به عامل بوتولیسم با دیده تردید بنگرند. او کنار کشیدن سازمان حفاظت محیط زیست کشور و مانع تراشی برای ورود گروه‌های مستقل کارشناسان به منطقه را هم یکی از عوامل بدبینی آنها به مطالعات رسمی دامپزشکی کشور می‌داند. او می‌گوید: «تالاب میانکاله یک محیط بسته نیست و نمونه برداری‌های ما کاملاً اصولی انجام می‌گیرد و دلیلی برای ممانعت از ورود کارشناسان مستقل نیست.»

او اعتقاد دارد که باید روی عوامل صنعتی و فاضلاب خانگی در ایجاد این مرگ‌ها مکث کرد. اولادزاد از افتتاح شرکت کمپوست‌سازی و رهاسازی شیرآبه آن خبر می‌دهد. به‌گفته او فاصله این شرکت با تالاب میانکاله کمتر از دو کیلومتر است و شیرآبه آن مستقیم به تالاب میانکاله می‌ریزد. میانکاله اما فقط میزبان شیرآبه‌های این کارخانه نیست. به تازگی تالاب میانکاله محل دفن زباله‌هایی شده که پیش از آن در عباس آباد دفن می‌شد.

کارخانه کنسرو‌سازی هم شیرآبه‌اش را به داخل تالاب میانکاله می‌ریزد. فاضلاب شهرهای بهشهر، نکا، کردکوی، گلوگاه و همه روستاهای سر راه، هم به تالاب میانکاله می‌آید. به گفته اولادزاد این حجم از فاضلاب شهری و صنعتی می‌تواند به ایجاد بوتولیسم بینجامد.

اما این سؤال هم بی‌پاسخ می‌ماند که چرا بوتولیسم فقط مرگ پرندگان مهاجر را رقم زده و تأثیری روی سایر آبزیان تالاب نمی‌گذارد؟ هرچند مرگ پرندگان مهاجر، مرگ برخی پرندگان شکاری که از آنها تغذیه می‌کنند را رقم زده است اما اولادزاد خوشحال است که مرگ پرندگان شکاری گسترده نیست. آنها مرگ شغال‌هایی را که از پرندگان تالاب تغذیه می‌کنند نیز شاهد نبودند.

اولازاد این مسأله را ناشی از جمع‌آوری سریع لاشه پرندگان می‌داند. پرندگانی که هرچند میزان مرگ و میر در آنها کاهش یافته اما هنوز هم ادامه دارد. یکی از فعالان منطقه می‌گوید: «اگر در روزهای اول تعداد لاشه پرندگان جمع شده به هزار بال می‌رسید الان به 100 تا 200 لاشه محدود شده است.» با وجود همه این ها، هم مرگ‌ها ادامه دارد و هم فعالان حوزه محیط زیست در میانکاله همچنان نگران هستند.

خبرهای مرتبط
نظر شما
ادامه