ماهی قرمز خطرناک است! حیوانات خانگی را بیرون نیاورید!/ ضرورت اجتناب از عصبیتر نمودن مردم با استرس غیرضروری در بحبوبه اپیدمی کرونا
نویسنده: امضا محفوظ
یکی از اشنباهاتی که بچههای سه یا چهار ساله مرتکب می شوند این است که فکر می کنند اگر با دست چشم هایشان را بپوشانند کسی آنها را نمی بیند!! در حقیقت آنها ندیدن را با دیده نشدن اشتباه می گیرند؛ حالا شده حکایت ما در حرفه دامپزشکی. کلیت حرفه دامپزشکی از یک سو دیده نمی شود و از سوی دیگر برخی متولیان این حرفه عامدانه مشکلات را نمی بیند. ولی چه دامپزشکان از سوی متولیان بهداشت انسانی دیده نشوند و چه حتی خود متولیان دامپزشکی حقیقت های موجود در جامعه و حرفه را نادیده بیانگارند، حقیقت ماجرا تغییری نمی کند و ندیدن واقعیت یا انکار آن موجب تغییر اصل موضوع نمی شود.
حقیقت ماجرا این است که بیماری کرونا از یک بیماری ساده رخداده در چین به یک پاندمی جهانی تبدیل شده و بیماری در حال سرایت به تکتک افراد است و مرگ و میرهای آن در دنیا در بازه زمانی کمتر از دو ماه در حال پنج رقمی شدن می باشد، بنابراین صورت مساله را نمی توان پاک نمود. از سوی دیگر چه دامپزشکان و نقششان در بهداشت عمومی توسط متولیان وزارت بهداشت دیده نشود و چه دیده بشود ولی برنامه ای برای آن نداشته باشند، میشود همین نقص عملیاتی در حوزه تعقیب و گریز اپیدمی کرونا در کشور که میبینیم کرونا فرسنگ ها جلوتر از وزارت بهداشت در حال تاخت و تاز است و چنان ضربه ناگهانی و سنگین بوده که نیروهای ایثارگر وزارت بهداشت هنوز در حال مداوای زخمیهای ناشی از پاتک هستند و در این میان در حال از دست دادن عزیزترینهایمان در کادر بهداشتی هستیم که مطمئنا نبودن آنها برای جامعه فقدان غیر قابل جبرانی است.
نقش سازمان دامپزشکی کشور و سازمان نظام دامپزشکی را در این خصوص بررسی می کنیم
بررسی مفصلی بر روی اطلاعیه های سازمان دامپزشکی انجام دادم تا بدانم که دیدگاه این سازمان در خصوص رخداد بیماری نوظهور کرونا چیست و آنها چگونه به موضوع می نگرند. خوشبختانه کارم راحت بود چون تعداد اخبار و اطلاعیه ها چندان زیاد نبود. در یکی از آنها ریاست محترم سازمان اطمینان داده بود که کرونا از انسان به دامها منتقل نمی شود. اطلاعیه دیگری مدیر کل محترم دفتر قرنطینه سازمان در خصوص امکان ناقل مکانیکی بودن حیوانات خانگی هشدارهایی داده بودند. اطلاعیه دیگری از سوی مدیر کل آبزیان سازمان دامپزشکی در خصوص انتقال کرونا از طریق ماهی قرمز صادر شده بود و در انتها، یک اطلاعیه هشت بندی در خصوص عدم خرید مرغ و گوشت غیر بسته بندی و عدم خرید مرغ و گوشت فرآوری شده توسط فروشگاهها و مراکز نامشخص و همچنین گوشت چرخکرده و غیره سخن به میان آمده بود.
بر اساس تجربیاتم به عنوان یک دامپزشک قدیمی، بهخوبی با نحوه تعامل مردم در حوزه محصولات خام دامی آشنایی دارم و همچنین از نزدیک وقایع و رخدادهای مربوط به کرونا و آخرین یافته های علمی در این خصوص و همچنین تجربیات چین و کره جنوبی را دنبال نموده ام و در پی انطباق اطلاعیه های صادر شده دامپزشکی با یافته های اپیدمیولوژیک و تجربیات سایر کشورها به نتایجی رسیدم که به اشتراک گذاشتن آن با خوانندگان نشریه وزین حکیم مهر و همچنین عزیزان سازمان دامپزشکی، می تواند باب مباحثه ای را ایجاد نماید که بزرگترین منتفع آن مردم عزیز ایران باشند و شاید این عزیزان نقایص موجود را از دیدگاهی بجز دیدگاه سازمانیشان ببینند و فکری به حال آن بنمایند:
1. رخداد کرونا در ایران و چین شباهت بسیار زیادی با هم داشته و دارند؛ کرونا در چین درست قبل از سال نوی چینی گریبان سیستم بهداشتی و مردم آن کشور را گرفت، درست بهسان آنچه که در حال حاضر در ایران و قبل از عید نوروز شاهد آن هستیم، چینی ها بیشتر از ما با ماهی قرمز سر و کار نداشته باشند، کمتر ندارند. از نظر آنها ماهی قرمز سمبل سعادت و موفقیت است و بنا به تحقیقاتی این سمبل از چینی ها به سفره عید نوروز ایرانیان راه یافته است، رویه خرید و فروش ماهی قرمز در ایران مشخص است. بسیار بعید است که کسی بتواند ماهی قرمز را با دست از آب بگیرد و به خریدار بفروشد. از سوی دیگر مردم نیز ماهی را در نایلونهای سلفونی و یکبار مصرف تحویل می گیرند؛ حالا این احتمالات نادر، محلی شده است برای اطلاعیه ای که در صفحه اول سایت سازمان دامپزشکی خود را می نمایاند و این فکر به ذهن خواننده خطور می کند که اگر درصد افرادی که از این طریق در چین و ایران کرونا گرفته اند، اینقدر بالا بوده که متخصصان سازمان بارها برای آن اطلاعیه داده اند و مصاحبه نموده اند، در حالیکه حتی یک خبر یا اطلاعیه در رسانه های چینی بابت این موضوع منتشر نشده است و اهمیت این راه انتقال آنقدر ناچیز است که واقعا لازم نیست تا به تعداد موضوعات نگران کننده برای مردم افزود. اگر واقعا در این خصوص کاری قرار بود انجام شود، بهتر بود مراکز عرضه را مجبور به اتخاذ روش بهداشتی تری برای عرضه می نمودیم که البته بنا به دیدگاههایی که ما از برخی در حوزه جهاد کشاورزی سراغ داریم، چون باعث ایجاد هزینه برای تولید کننده ماهی قرمز میشد، با آن مخالفت می کردند چرا که به هر حال تولیدکننده، تولیدکننده است، حالا از نوع ماهی قرمز آن و اگر خدای ناکرده برای رعایت بهداشت خود تولید کننده یا مردم مجبور به اتخاذ روش بهداشتی برای عرضه در شرایط بحرانی پاندمی کرونا شود، مغایر با اصل تسهیل فضای کسب و کار است و همان اول این نوع تفکر بایکوت می گردید، چرا طبق سنت حاکم فعلی بر جهاد کشاورزی تولید نباید فدای بهداشت شود و بهداشت رو کی داده و کی گرفته؛ حالا رو کاغذ باشه تا بعد!!!
2. عدم انتقال کرونا از انسان به دامها و همچنین نصیحت مردم مبنی بر تماس کمتر با حیوانات خانگی و بیرون نیاوردنشان اطلاعیه و مصاحبه بعدی بود که منتشر شد. حقیقتا برای بسیاری از مردم ما این موضوع مثل روز روشن است و در منابع خارجی که به حول و قوه الهی در نبود منابع فارسی رسمی داخلی مردم به آنها پناه برده اند به صراحت نوشته است که کرونا از انسان به حیوانات منتقل نمی شود ولی گفتن جملاتی همچون «کرونا از انسان به حیوانات منتقل نمیشود» کمی نامانوس با آنچه مردم اکنون انتظار شنیدنش را دارند می باشند. مردم اکنون نگران انتقال ویروس کرونا به خودشان هستند، نه نگران انتقال کرونا از خودشان به حیوانات و در درجه دوم آنهایی که حیوان خانگی دارند نمیتوانند آن را رها کنند یا به کشتارگاه بفرستند؛ پس راه حل چیست؟
بهترین کار در این زمان کمک گرفتن از متخصصانی است که برای این کار تربیت شده اند و اکنون در سطح کشور قسمت اعظمی از بهداشت عمومی جامعه در خصوص حفاظت از دامداران و مرغداران و همچنین مردم عادی دارای حیوان خانگی را بر دوش می کشند. شایستهتر آن بود که پس از اشاره نمودن به دغدغه های به حق مردم در این زمینه آنان را به سمت بیمارستانها، کلینیک ها و همکاران دامپزشک مسئول فنی هدایت می نمودیم تا بتوانند راهنمایی های لازم در این خصوص را از آنان دریافت دارند و همچنین ضمن تشریح نمودن تمهیداتی که در این زمینه از سوی همکاران بخش خصوصی تدارک دیده شده است، ضریب اطمینان را در آنان ارتقاء دهیم، آنهم در این گیر و داری که هر نارسانهای در حال دامن زدن به دغدغههای مردم است. خلاصه بگوییم که توصیه نکردن به مردم بسیار بهتر است از توصیه هایی که میدانیم هیچ گاه به آنها توجه و عمل نمی شود و یا دغدغه های مردم را بیشتر کنیم ولی راه حل علمی و عملی به آنان ارائه ندهیم و صرفا به گفتار درمانی اکتفا کنیم.
3. خبری همین چند روز قبل از سوی سازمان دامپزشکی کشور منتشر شد که در آن اعضای چندین سندیکای کشتارگاهیان و بستهبندیهای محصولات خام دامی با یکی از مدیران سازمان جلسه ای را برگزار نموده و توصیه هایی را به مردم داشتند و تاکید بر این داشتند که مردم اگر از محصولات بسته بندی استفاده نمایند، از ابتلا به کرونا در امان خواهند بود.
اصل انتشار این مطلب به این شکل، مشابه آن اطلاعیه صدا و سیما است که این روزها هراس در دل خانواده ها افکنده که عنوان میدارد «مردم نگران نباشند؛ ویروس کرونا فقط در افراد مسن موجب مرگ و میر میشود» و همه ما انگشت به دهان مسن های خانواده را در آغوش کشیدیم تا خدای ناکرده سنگینی این سخن ناصواب در دل آنها نماند ، عزیزان و همکاران محترم چند درصد از مردم به محصولات بسته بندی دسترسی دارند ؟ تکلیف آنهایی که به آن بستهبندیها دسترسی ندارند، در مکانهای دورافتاده چیست؟ حتی یک درصد هم فکر نکردید که ممکن است در وسط همین شهر تهران چند درصد افراد محصولات بسته بندی شده را می بینند ولی توانایی خرید آن را ندارند و به سمت محصولات ارزانتر غیر بستهبندی میروند؟
سؤالی که از رؤسای سندیکاهای بسته بندی و کشتارگاههای شرکت کننده در آن جلسه داشتم این بود که چرا از یک ماه سود بسته بندی خود نگذشتید و محصولات بسته بندی شده را به قیمت غیر بستهبندی و ارزانتر در اختیار مردم قرار ندادید تا مردم ایران را در عبور از بحران یاری کرده باشید و همچنین خودتان را!! تعجب می کنید گفتم خودتان را برای این بود که اگر دقت کنید این مردم باید زنده بمانند تا شما بتوانید به امر مقدس کشتار دام و بسته بندی مشغول باشید از ویروس ها یاد بگیرید، ولی شما در جلسه نشستید و بدیهیاتی را که مردم بسیار بهتر از شما میدانند طی مصوبه به خورد خودشان دادید و این هم باز در راستای همان حمایت از تولید است و اینکه خدای نکرده در هیچ شرایطی تولید کننده ما خدای نکرده بار مسئولیت اجتماعی خود را به دوش نکشیده باشد و همچنان به دنبال حذف قوانین هجو و زاید سازمان دامپزشکی و حذف مسئول فنی و بهداشتی و... باشد.
همچنین این عزیزان هیچ اشاره ای به این مساله نکردند که تولید در واحدهای آنان قبل و بعد از رخداد کرونا چه تغییری نموده است که بتواند ضریب اطمینان مردم را بالاتر ببرد؛ آیا مرغ بسته بندی شده بشقابی که توسط یک کارگر ناقل ویروس کرونا آلوده شده باشد، نمیتواند آن را به مصرف کننده منتقل کند؟ آیا تخم مرغ شکسته که قاعدتا بایستی در بسته بندی قرار نگیرد توسط کارگر در بسته بندی قرار می گیرد، محیط کشت غنی و مناسبی برای تکثیر ویروس کرونا نیست؟
4. سیل در سیستان آمد و همکاران فعال در حوزه واردات دارویی دامپزشکی کمک های ارزشمندی را به مردم این خطه از سرزمینمان داشتند که در حد و اندازه خود قابل ستایش بود. حقیقتا از گفتن این موضوع کمی شرمگین هستم که به این عزیزان در سندیکا عنوان کنم بسیاری از همکاران شما در بخش خصوصی و بخش دولتی از داشتن اولیه ترین امکانات بهداشتی برای ادامه ارائه خدمات به مردم و دامداران محرومند؛ شایسته است تا اگر این عزیزان که در حوزه تولید و یا واردات ضدعفونی کننده ها فعال می باشند، پس از تامین اولویت های بیمارستانی و پرسنل حوزه درمان انسانی گوشه چشمی هم به همکاران خود در این حوزه داشته باشند، چرا که به نظر میرسد دست آنها برای دسترسی به این مایحتاج ضروری برای زنده ماندنشان برای ادامه خدمت کوتاه است و متاسفانه و باز هم متاسفانه مدیران این حرفه چه در حوزه دولتی و چه در حوزه خصوصی (سازمان دامپزشکی کشور و سازمان نظام دامپزشکی) دیدگاه مدیریت بحران نداشته اند و تذکرهای قبلی را که در همین حکیم مهر به وفور توسط همکاران نگاشته شده است را ندیده انگاشته اند؛ همان تذکرها که بارها نوشتند که سازمان دامپزشکی کشور نیازمند سوله های مدیریت بحران و دپویی از مواد ضدعفونی و دارو و اکسن برای روز مبادا می باشد و اکنون روز مباداست و کسی در سازمان دامپزشکی و سازمان نظام پاسخگوی این نیاز همکاران دامپزشکی در خصوص تامین تجهیزات مناسب کار که در حداقل آن شامل ضدعفونی کننده و دستکش و ماسک می باشد نیست. مجددا تاکید میکنیم که همانگونه که در مطلع مطلب نوشتیم که ندیدن نیاز موجود و واقعیت ها توسط این بزرگان دلیل بر نبودن آن نیست.
راستش را بخواهید همه موضوعات مهم، آنهایی که ذکرشان در بالا رفت نیست و همکاران گرانقدری هستند که در حکیم مهر روز به روز دغدغه های دامپزشکان را مینویسند و منتشر می کنند که این از فواید بزرگ رسانه های بزرگ دامپزشکی است. البته نکته کوچکی هم می ماند و آن اینکه باید قبول کنیم که تفاوت بسیاری میان نیروهای فنی کنونی سازمان دامپزشکی با نیروهای سابق آن وجود دارد؛ قدیمی ها شکارچیان اژدهای خوبی بودند و کارشان تعقیب و گریز با بیماری بود و در بسیاری از موارد فرسنگها جلوتر از بیماری حرکت می کردند. کنترل بیماریهایی که توسط واکسن های تولید شده در موسسه رازی توسط کارشناسان سازمان در زمانهای قدیم صورت می گرفت، خود گواه معتبری برای این ادعا می باشد. تازه این موضوع را هم در نظر بگیرید که ابتکار عمل آنها توسط سیستم های ناکارآمدی همچون GIS و هزار و یک سامانه عریض و طویل که نمیدانیم اکنون به کجاها گسترده شده است سلب نشده بود و آنقدر در شهرستانهای استان خود گشته بودند و کار مبارزه و درمان کرده بودند که هر یک از آنها بهسان سیستم GIS مستقل محلی بودند که روی دستشان نمی شد به گزافه بلند شد. متاسفانه اکنون همانند موبایل هایی که برنامه گیم داخلش ریخته اند، به هر کداممان یک نام کاربری و یک کلمه عبور داده اند و میخواهند تا فقط به آنچه دستور می دهند عمل کنیم و به صراحت عنوان می کنند که ما از شما فکر نمی خواهیم؛ فکر را ما می کنیم و شما به آن عمل می کنید!! آقایان و بزرگواران عزیز و گرامی، قرار نیست سیستم و یا سیستم هایی که طراحی می کنید بجای اینکه کمک حال بخش فنی و میدانی باشند، دست و پای آنان را بگیرند و یا بدتر از آن آنان را از وظیفه اصلی خود که مبارزه و کنترل بیماری است بازدارد و سخن پایانی اینکه آن سازمان نامش دامپزشکی است و قرار است تکنولوژی و فن آوری در اختیار دامپزشکی قرار بگیرد، نه اینکه این حرفه و متخصصینش توسط سیستم های خلق الساعه به اسارت گرفته شوند و کاری از این سیستم ها در بزنگاه جولان بیماری ها برنیاید.