کد خبر: ۵۶۲۵۵
تعداد نظرات: ۴۱ نظر
نگاه شما:
من به تنگ آمده‌ام از همه چیز! من به دنبال فضایی می‌گردم، که در آنجا نفسی تازه کنم، که صدایم به شما هم برسد، چاره درد ما را باید این داد کند، از شما خفته چند! چه کسی می‌آید با من فریاد کند!!
 
 

متن پیام تبریک نوروزی اعداد دامپزشکی!

نویسنده: امضا محفوظ

من به تنگ آمدهام از همه چیز! من به دنبال فضایی میگردم، که در آنجا نفسی تازه کنم، که صدایم به شما هم برسد، چاره درد ما را باید این داد کند، از شما خفته چند! چه کسی میآید با من فریاد کند!!

پرده اول: کلینیسین دامپزشکی و خدمت در مناطق محروم

پس از تقلای فراوانش و عرق ریختن سختش برای سختزایی که از نیمههای شب مشغول به آن شده بود، صندلی عقب خودرویش تنها آغوشی بود که برای رسیدن به آن سر از پا نمیشناخت و چنانکه وزش باد گرم بخاری خودرو صورتش را به زور گرم میکرد، چشمهایش را بست...

به جمله مشهدی حسن فکر میکرد که ابتدای آمدنش به طعنه به او گفته بود «دکتر جان، اگر نمیآمدی میخواستم بروم سراغ حاج علی!!». حاج علی همان دامداری بود که به بهانه کمک کردن به خودش چند صباحی همراه وی شده بود و اکنون عنوان «دکتر» را در چند پارچه آبادی اطراف یدک میکشید.

دنبال چیزی بود که روی جعبه ست جراحی زیر سرش بگذارد تا کمی زمختی جعبه را برای خواب راحتتر کند. هیچ چیز بهتر از برگههای ابلاغیه تعرفههای سال 98 نبود که کف ماشین ولو بودند؛ هم ضخیم بودند و هم اعتقاد داشت حیف کاغذ و پرینتر که صرف چاپ آنها کرده بود. مصوبهاش که تف سربالایی بود که به صورتش نشسته بود ولی کاغذش میتوانست خوابی راحتتر برایش به ارمغان بیاورد. تقلای بینتیجهای را با بدنش داشت بلکه دمی بخوابد تا در راه بازگشت در اثر خوابآلودگی وسط دره و بیابان چپ نکند و هر چه تقلایش بیشتر شد، کمتر خواب به چشمانش آمد.

گوشی موبایلش را برداشت و به محتوی آن سرگرم شد تا خوابش ببرد. بزرگان دامپزشکی در کانالها و سایتهایشان برایش پیام نوروزی داده بودند؛ با خواندن پیامهای نوروزی عزمش برای نخوابیدن بیشتر جزم شد و بلند شد و با غرولندی که معلوم نبود مخاطبش کیست به راه افتاد ولی خودش هم نمیدانست به کجا...

پرده دوم: دامپزشک کشتارگاه و نظارت بر بهداشت عمومی

صدای بلند مالک شرکت بود که به عمد با صدای بلند وسط کشتارگاه فریاد میزد تا به گوش من در اتاق کارم که شباهتی به اتاق نداشت و جایی شبیه کانکس بلیط فروشهای قدیمی شرکت واحد وسط چهارراه بود برسد که میگفت: «غلط کرده همچین حرفی زده! بهش بگین از فردا نمیخواد بیاد؛ بره از همونی که براش قانون بهداشتی گذاشته پول بگیره! ما اینجا به جاسوس مسلک پول نمیدیم، گورش رو از اینجا گم کنه بره، من به کسی پول میدم که برای من کار کنه»...

صدا قطع شد و من در فکر مقایسه کار خودم با جاسوسی، خودم رو مشغول نوشتن گزارش کشتار اون روز کردم تا یادم بره. تلفن که داخل کیوسک دامپزشکی نداشتم، گوشی موبایلم زنگ خورد؛ مباشر کشتارگاه بود که داد میزد «فلانی، زود بیا دفتر حاجی کارت داره!»

گزارش آن روز رو در دست گرفتم و در ذهنم داشتم دلایل علمی دستوری رو که برای عدم استفاده از آن ضدعفونیکننده سرطانزا داده بودم، آماده میکردم که با مالک شرکت صحبت کنم. بعد از هماهنگی مباشرش به داخل اتاق اجازه ورود دادند؛ هنوز در بسته نشده بود و صدای دشنامهایی که به من میداد به گوش منشی و مباشر و بقیه کارمندا میرسید که میگفت: «مردک، تو از کی میخوای برای جاسوسیهات برای دامپزشکی پول بگیری؟ از من؟ تو چیکارهای اینجا که خرج رو دست من برای ضدعفونی کننده گرید خوراکی میگذاری؟ فکر میکنی من خودم نمیفهمم؟ من صدتا دکتر مثل تو رو با افسار تا اداره دامپزشکی میبرم و برمیگردونم؟!! از فردا نمیخواد بیایی. برو بیرون از اینجا»... منتظر توضیحات من نشد و گوشی رو برداشت و با مباشرش هماهنگی اخراج من از اتاقش و کشتارگاه رو انجام داد.

هنوز اول صبح بود، پس اداره دامپزشکی باز بود. مستقیم از کشتارگاه به سمت اداره کل رفتم. دم در نگهبانی کشتارگاه نگهم داشتن که آقا حمید (مباشر حاج آقا) کارت داره. ایستادم تا بیاد. وقتی رسید یک کیسه نایلون مشکی زباله دستش بود؛ منتظر سؤال من نشد، جوری که نگهبانها بشنوند گفت «اینا لباسا و آت و آشغالاته با خودت ببر، جای بعدی لازمت میشه »...

به اداره که رسیدم صاف رفتم حوزه ریاست که مدیر کل رو ببینم. مسئول دفترش گفت ایشون هستن. خودم رو معرفی کردم: «دکتر فلانی ناظر بهداشتی کشتارگاه ....»، رفت داخل اتاق و بعد از پنج دقیقه بیرون آمد و گفت «دکتر فرمودن شما میتونید برای پیگیری پرونده بازرسی یا حراست تشریف ببرید!!»

آن روز متوجه منظورش از پرونده نشدم ولی روزهای بعد که فهمیدم مالک کشتارگاه با مباشرش برام پرونده عدم حضور در محل کار درست کردند و مدیر کل پیگیر این پرونده هست، فهمیدم که فیلمهای استفاده از وایتکس برای ضدعفونی برای هیچکس مهم نیست. آخرین باری که رفتم اداره یکی از کارشناسهای جزء اداره که هنوز مهر استخدامش خشک نشده بود، بهم میگفت «دکتر، بعد از اینهمه سال تجربه یاد نگرفتی که چطوری باید کار کنی، به چیزهایی که ما بهت میگیم چرا گوش نمیکنی؟!!»...

سرعتم رو برای رسیدن به ماشین بیشتر کردم. قبل از باز کردن در ماشین دو تا صدای رسیدن پیغام آمده بود. قبل از روشن کردن ماشین نگاهشون کردم، یکیشون حکم تائیدیه اداره کار برای اخراج از محل کار به خاطر عدم حضور ساختگی کارفرما که به تائید دامپزشکی هم رسیده بود و دومی پیام تبریک نوروزی یکی از مسئولین عزیز برای سال 1399 و آرزوی ایشان برای موفقیت روزافزون برای من در سال پیش رو....

پرده سوم: مسئول فنی و بهداشتی دامداری

داخل نظام استان که رسیدم، دفتر نظام کیپ تا کیپ آدم نشسته بود، دامدار و مرغدار و دامپزشک خلاصه هر کسی که کارش به نحوی در ارتباط با اینجا بود توش دیده می شد. «آقای دکتر ...»، اسم من بود که صدا میزدن، رفتم جلو و خودم رو معرفی کردم. همزمان با معرفی من یه آقایی نشسته بود کنارش و به زمین و زمان ناسزا میگفت. از صحبتهاش اینجور معلوم بود که 500 راس گاو داره و اصرار میکرد میگفت «مگه من چقدر درآمد دارم که بخوام دو و نیم میلیون به یه دامپزشک پول بدم، به خدا این پولها خوردن نداره»...

آقای ... که من رو صدا کرده بود، من رو به همون دامدار معرفی میکنه و میگه «حاج ممد، تو گفتی دامپزشک نداری و کسی رو هم نمیشناسی، ایشون دکتر فلانی هستند و قبلا چهار سال دامداری کار کرده و میتونید برید با هم قرارداد مسئول فنی ببندید و بیایید برای ادامه کار اینجا»...

حاج ممد شبیه اسبی که به نعلبندش نگاه کنه، با حالتی که نفرت از لحن صداش میبارید گفت «چقدر میخوای بگیری؟»

غافلگیر شدم، گفتم «آقای ... شما که هنوز کار من رو ندیدید، اجازه بدید در این مورد با هم صحبت کنیم»

حرف من رو نیمهکاره گذاشت و گفت «ببین آقای دکتر، من خودم دامپزشک دارم که ماهی یک بار میاد کارهام رو انجام میده و میره، هر ماه هم بهجز هزینه دارو و اکسن پونزده میلیون بهش پول میدم، فقط هم من نیستم، اون منطقه همهاش دست دکتر فلانیه، الان هم که من رو مجبور کردن با تو قرارداد ببندم، بهخاطر اینه که دکتر خودش نمیتونه قانوناً اونجا کار کنه و من فقط امضاء تو رو لازم دارم، با بقیش هم کارت نباشه»

تا اسم دکتر غیرمجازش رو آورد به خاطرش آوردم، تو دامداری قبلی دیده بودمش، یادمه اولین باری که دیده بودمش با نگاه بالا به پایینی گفته بود «دکتر، اگه میخوای اینجا کار کنی باید کنار ما باشی» و من هم به احترام پیشکسوت بودنش جواب داده بودم که «اختیار دارید دکتر جان، شما پیشکسوت ما هستید، ما درس پس میدیم خدمتتون». هفته بعد اقای دکتر یه یادداشت برام تو دامداری گذاشته بود در مورد آنتیبیوتیکهایی که باید تو فارم مصرف میشد ولی من توی فارم مشکل عفونی نداشتم. گوشی رو برداشتم و به دکتر پیشکسوت توضیح دادم که «دکتر، اشتباهی شده، شاید آنتیبیوتیکها مال فارم دیگهای باشه». جواب دادن که «نه دکتر، برای همون دامداریه» ولی من وقتی فهمیده بودم برای اون دامداریه که به سفارش استاد پیشکسوت از اونجا اخراج شده بودم و الان پیش حاج ممد بودم برای قرارداد جدید برای ماهی دو و نیم میلیون ولی حاج ممد میگفت بیشتر از هشتصد نمیده...

قبول نکردم و بعد از چندتا دشنام حاج ممد که چرا وقتش رو تلف کرده بودم و دکتر با این قیمت زیاده از نظام اومدم بیرون، صدای نوتیفیکیشن موبایلم اومد، وقتی خواستم بشینم تو ماشین که برم خونه نگاهی به موبایلم انداختم، چیز مهمی نبود، پیام نوروزی یکی از مسئولین دامپزشکی بود که برام سال خوبی رو آرزو کرده بود...

پرده چهارم: کارمند اداره دامپزشکی

امسال تصمیم گرفته بود که یه مسافرت خوب برای عید ترتیب بده، آخه سالها بود که همسرش و بچههاش رو برای مسافرت طولانی جایی نبرده بود، البته نه اینکه نخواد، بیشترش بخاطر این بود که بعد از اجاره آپارتمان جدید و پول پیش خونه پولی براش نمونده بود با دو تا بچه، ولی اینبار زرنگی کرده بود و 9 ماه بود برنامه ریخته بود که یه مسافرت بره، از طرف دیگه بالاخره مسئولین سازمان فهمیده بودن که کار دفتر زیاده، یه نیروی قرارداد کار مشخص بهش داده بودن تا کمی از فشار کاری بخش از روش کم بشه، یواشکی بابت این موضوع هم خوشحال بود که بالاخره یکی هست که در نبودش کارهاش رو جابجا کنه...

یه روزی تو همین روزها مدیر کل صداش کرد که برای ماموریتی باید بره تهران و تو جلسه مهمی شرکت کنه. سریع شال و کلاه کرد و خودش رو رسوند به قطاری که میرفت به سمت تهران. توی جلسه شرکت کرد و هماهنگیها رو انجام داد و دستورات رو گرفت و سریع بعد از تموم شدن جلسه با همون قطار برگشت به خونه. راستش رو بخواهید، بخاطر جای نامناسب خوابگاه و نحوه پذیرایی نامناسب حتی دلش نمیخواست یک دقیقه اضافه تو تهران بمونه...

فردای اون روز رفت سرکار، دید که کارمند قراردادی پشت صندلیش نشسته. پیش خودش گفت که شاید مدرکی چیزی میخواست برداره ولی بعد از سلام و احوالپرسی هم اون کارمند قراردادی که از نزدیکان یکی از مقامات سازمان مرکزی بود از جای خودش تکون نخورد، رفت یه سری به بقیه زد و کمکم فهمید که در زمانی که مامور بوده تو تهران، آقای کار مشخص رو بجای ایشون به عنوان جانشین حکم زدن و هیچکس هم بهش چیزی نگفته. جالبتر اینکه برای اون حتی جایی رو هم در نظر نگرفتن، یه چیزی شبیه خلع مقام وزیر امور خارجه تو سفر آفریقایی...

چهارده روز بعدی رو توی اداره سرگردان بود و هیچکس هم چیزی بهش نمیگفت، حتی یه صندلی نمیدادن که بنشینه. بعد از کلی تهدید و تفسیر فرستادنش تو یه شهرستانی فعلاً از جلوی چشم دور بشه، حقوق و مزایاش رو قطع کردن. توی ذهنش تمام این سالهایی رو که برای ساختن و سرپا موندن این اداره تلاش کرده بود روی اعصابش رژه میرفتن و جلوی چشمش بادمجان دور قاب چینهایی رو میدید که حتی به خودشون زحمت حاضری زدن هم تو اداره نمیدن ولی هم حقوقشون رو میگیرن و هم اینکه کسی باهاشون کاری نداره و همیشه هم یه پست و مقامی برای اینکه دهن خودشون یا حامیانشون بسته بمونه بهشون میدن. البته یادش میاومد که اون اوایل که شروع به کار کرده بود، بهش گفته بودن که اگه تو تیم نباشی تو اداره هم جا نداری، ولی ایشون فکر میکرد که اداره جای دستهبازی و باندبازی و اینجور چیزا نیست و همه باید کارمند دولت باشند نه کارمند این دسته و اون کارتل...

بعدش هم که کرونا تو کشور اومد، همه مشغول کرونا شدن و دلیل این رفتار اداری هیچوقت معلوم نشد. همین اواخر که هر روز صبح با بیدار شدنش از خواب خانوادش و خودش استرس این رو میگرفتن که امروز به کرونا مبتلا میشه یا نمیشه و نگران این بودن که چرا تو محیط کار وسایل حفاظتی مثل دستکش و ماسک در اختیارشون گذاشته نمیشه. حالا بجز همکارانی که ممکن بود هر کدومشون مبتلا باشن مراجعه هر روزه دامدار و مرغدار و دامپزشک به اداره استرسشون رو دو چندان میکرد. وضعیت کشور خیلی وخیم بود، آخر سال با این وضعیت تحریمها و... خبری از هیچ مزایایی نبود و حتی اداره به زور میتونست حکم کارگزینی رو پرداخت کنه، فشار عصبی رفتار نابهنجار مقام مافوق هر روز مثل خوره تو ذهنش میچرخید و فکر مسافرت کنسل شده بخاطر کرونا دو چندانش میکرد.

روز 28 اسفند که داشت میرفت سوار ماشینش بشه تا بره خونه صدای SMS  اومد، خوشحال شد که بالاخره تو این فشارها یه پرداختی صورت گرفت، گوشی رو که نگاه کرد پیام نبریک نوروزی یکی از مقامات بود و خبری از پرداخت نبود، پیام رو خوند و جمله به جملهاش رو پیش خودش هی تکرار میکرد...

...........

خیلی سرتون رو به درد آوردم تا به اینجا برسم که اگه خوب نگاه کنید، این افرادی که ازشون نام بردیم و قسمتی از سرگذشتشون رو با هم دوره کردیم، همیشه تو گزارشات به عنوان عدد و رقم ازشون نام برده میشه: شش هزار کارمند دامپزشکی، سی و شش هزار دامپزشک عضو نظام، استخدام 2500 نفر در این سازمان و اون نهاد، ولی یادمون باشه که وظیفه اصلی امور حرفه دامپزشکی بر عهده اینهایی است که سرنوشتشون و نحوه مناسباتشون با حرفه، جامعه و بهرهبرداران خدمات دامپزشکی به نازلترین سطوح افت پیدا کرده و تا زمانی که فکر اساسی برای این وضعیت نابهنجار اونها نشه، نباید انتظار پیشرفت در این حرفه را داشت و انتظار داشته باشیم تا مردم بهش حرمت قائل شوند و بهجای یک یا دو تا، اگر هزاران پیام تبریک نوروزی هم برایشان ارسال کنیم چون در عمل چیز دیگری میبینند، لاجرم بر اعتقادات و برداشتهای خود تاکید خواهند نمود و دل آنها با برگه شادباشی شبیه صدآفرینهای دوره دبستان شاد نخواهد شد. دامپزشکان امروز احترام، ارزشمند بودن و حق و حقوق حرفهای خود را نیازمندند و با گفتار درمانی نمیتوان آنها را وادار به ارائه خدمات بهتر نمود. زمانی که از دامدار و مرغدار تا صاحب کشتارگاه و تا رئیس این اداره کل و آن دفتر احترامی برای همکاران خود قائل نمیشوند، همینکه وضعیت اینگونه است باز جای شکرش باقی است و از مسئولین محترم تقاضامندم که متن پیام شادباش نوروزی اعداد حرفه دامپزشکی را پذیرا باشند.

بی مزد بود و منت، هر خدمتی که کردیم

یا رب مباد کس را، مخدوم بی‌عنایت

رندان تشنه لب را، آبی نمی‌دهد کس

گویی ولی‌شناسان، رفتند از این ولایت

 

انتشار یافته: ۴۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
United States of America
|
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۲
0
7
بالاخره يكي حرف دل من رو زد
ميان اينهمه پيام نوروزي كه اين مقام ميده بيرون يا اون يكي مقام و جالبيش اينه كه حتي مسئول شبكه هاي دامپزشكي هم ياد گرفتن پيام نوروزي ميدن

اين مقامات هميشه از ما با عدد و رقم اسم ميبرن انگار كه ما ادم اهني باشيم كسي نه اسممون رو ميدونه نه رسممون رو قربونشون برم از نگهبان دم در اداره هم ما رو تهديد ميكنن تا مدير كلش

همه اينايي كه نوشته عين واقعيته مخصوصا اون تعرفه هاي مزخرف كه بعد سه سال پيگيريهاي هفتگي رئيس سازمان بالاخره تا يه هفته ايشون بيكيري نكردن ابلاغ شد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
بدون شک تمام موارد بالا مطابق با واقعیتهای عینی است و اگر کسی به هر دلیل تا کنون با آنها مواجه نشده زیاد نگران نباشد بالاخره روزی صابون آن به تنش خواهد خورد !
اما این بیماری فرهنگی ، اجتماعی و اداری که در این مقاله تا حدی علائم و عوارضش تشریح شده ، بدون درک ریشه هایش ، قابل درمان نیست و اگر بطور اساسی درمان نشود تا فروپاشی کامل یک جامعه و یک کشور و سیستم سیاسی و اداری آن پیش خواهد رفت . نمونه شروع این فروپاشی یا عوارض ناکارآمدی بنیانی را در فاجعه شیوع ویروس جدید به خوبی می توان دید .
این به این معنی است که حتی کاسبان و منتفعین این سیستم بیمار هم از زیان و بلا در امان نخواهند بود و عوارض روشهای غیر اصولی و نادرست آنها در رسیدن به منافع آسان و نامشروع ، پای آنها را هم خواهد گرفت چون همه ما در یک کشتی هستیم و همه با هم غرق خواهیم شد.
اکنون ما در یک دهکده جهانی زندگی میکنیم و یک سیستم بیمار فقط یک کشور یا یک جامعه را تخریب نمیکند و روزی نه چندان دور ، کل بشریت طعم تلخ بی توجهی به کشورهای بیمار از لحاظ فرهنگی و اجتماعی را با تمام وجود خواهد چشید .
دکتر دامپزشک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۲
0
4
ایشالله سال 99 سال خوبی برای همه باشه.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۲
1
7
حکیم جان چرا
فقط این زمینه ها را مثال آوردید
اگه همکاران اهل کار باشند می توانند در زمینه های شرکت های دارویی انسانی کار کننده و اصلا هم با نظام دامپزشکی و سازمان دامپزشکی هم هیچ سر و کاری نداشته باشند و درگیری با این دو نهاد بی فایده را هم ندارند و در آمدی بهتر از این زمینه ها را دارند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
6
1
سلام جناب نوشته های شما از یک دیدگاه درست اما باید نیمه دیگه لیوان را ببینید
خیلی وقتها حمایت بی چون چرا هم فساد و شاید باعث ظلم شود ایا همه ما ظرفیت شو داریم که خودمان را در برابر وسوسه های نفسانی حفظ کنیم ایا به نظر شما در حرفه های دیگر مشکلات کم وبیشی وجود ندارد اما در حرفه دامپزشکی چون زیر بنای سلامت وبهداشت جامعه هست به نظر بایستی همه دست به دست هم بدیم تا ازاین وضعیت بیرون بیام وقانون و شایسته سالاری حاکم بشه من با حرف شما موافقم بشرط اینکه خودمان یعنی من وشما رعایت کنیم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
یقینا مسئولین فعلی ظرفیت شو دارند که خودشان را در برابر وسوسه های نفسانی حفظ کنند
ناشناس
|
Netherlands (Kingdom of the)
|
۰۰:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
2
کلینیسین های حیوانات خانگی دامپزشک نیستند آیا
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
6
0
زیادی بد بینانه است‌. این همه دامپزشک هم دارن کار می کنن زحمت میکشن و تکرار معاش می کنن در حد حفظ آبرو لااقل و بعضی بهتر. کمتر دیدم دامپزشک باسواد و با عرضه تو همه زمینه ها به چنین روزی بیفته
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
با کمی تامل به نظر میرسد جنابعالی خوش بین باشید
ناشناس
|
United States of America
|
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
4
قرار نيست وجود معدود دامپزشكهايي كه شما ازشون نام ميبريد وجود همكاران گفته شده در متن يا شرايطشون رو انكار كنه
در مقابل گفته شما كه بنا به اعتراف خودتون معدود هستند خيل عظيمي از همكاران هستند كه به اين درد دچارند

من فكر ميكنم بجز اين وضعيت همكاران نويسنده سعي داشته بيخبري مسئولين سازمان دامپزشكي و سازمان نظام رو از وضعيت همكاران به تصوير بكشه كه هي فرت و فرت تو اين بيخبري پيام تبريك و شادباش نوروزي نامربوط از خودشون ساطع ميكنن
ناشناس
|
United States of America
|
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
4
مركل صدر اعظم آلمان اخيرا گفته بود كه قربانيان كرونا عدد نيستند ما براي زنده ماندن تك تك آنها خواهيم جنگيد

چقدر شبيه جملات مسئولين دامپزشكيه و چقدر براي سر پا موندن دامپزشكا و شغلشون اينها هر شب و روز ميجنگن به قول اون دوستمون تو كامنت اول به محض اينكه رئيس سازمان يك هفته تعرفه هاي دامپزشكي رو پيگيري نكرد اونها مصوب شدند
ناشناس آشنا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
5
بشنوید در آلبوم فریاد و غرق لذت شوید در این زمانه بی های و هوی لال پرست!!
شاهکار آواز حضرت استاد شجریان
با شعری از زنده یاد استاد فریدون مشیری:
(حرفهای دل ما را در این آواز بشنوید)
مشت می‌کوبم بر در

پنجه می‌سایم بر پنجره‌ها

من دچار خفقانم، خفقان

من به تنگ آمده‌ام از همه چیز

بگذارید هواری بزنم

آی! با شما هستم

این درها را باز کنید

من به دنبال فضایی می‌گردم

لب بامی

سر کوهی

دل صحرایی

که در آن‌جا نفسی تازه کنم

می‌خواهم فریاد بلندی بکشم

که صدایم به شما هم برسد

من هوارم را سر خواهم داد

چاره درد مرا باید این داد کند

از شما خفتهٔ چند

چه کسی می‌آید با من فریاد کند؟!
مسعود
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
4
سلام تبریک عرض میکنم سال جدید رو . امیدوارم سال خوب و خوشی داشته باشید
حرف دل ما رو گفتید ها ....
ناشناس
|
United States of America
|
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
6
اين رو هم به داستان هاتون اضافه كنيد

كلينيسين دام كوچيكي كه تو مطب و بيمارستان خودش مشغول رسيدگي به مراجعين هست و يكدفعه هياتي با جلال و جبروت و با كثرت بسيار زياد هيات دولتي وارد مطب ميشن به اسم بازرسي سر زده

بعد از كلي ايراد گرفتن به كج بود تابلو پروانه مطب و پايين بودن روسري مراجعين يواشكي در گوش فرمودند كه براي مذاكره پاره اي مسائل به اداره شرفياب شوم

چند روز بعد شرفياب شدم ولي متوجه عرايضشون نشدم تا وقتي كه احضاريه دادگاه قضايي اومد دم در مطب من متحير از اينكه اگر تابلو جواز مطب هم كج بوده بايد به هيات بدوي انتظامي ارجاع ميشد نه دادگاه و دادگستري
بعدتر فهميدم كه ايني كه همراه رئيس اومده بود بازرسي خودش تو اين منطقه ميخواد مطب بزنه و غير رسمي هم فعاليت داره و خود رئيس هم سابقه .................. داره
پاسخ ها
فرار کرده از بخش خصوصی به دولتی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
سالهای طولانی در بخش خصوصی سالم کار کردم و موفق هم بودم ولی دخالتهای بخش دولتی و کارمندانش خسته ام کرد تا حدی که نشستم خوندم و قبول شدم و شدم کارمند ، قسم میخورم بدترین نفر بخش خصوصی ( بدون در نظر گرفتن بازنشسته های دولتی) از نصف (حداقل) بخش دولتی ها سالمتر است. سال نو مبارک.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
6
این متن به زیبایی تمام،مشکلات دامپزشک رو نمایش داده.اون جمله "غلط کرده همچین حرفی رو زده"رو فقط به دکتر مسئول فنی نزده،به رییس سازمان دامپزشکی زده!اگه یه کم جنم و عرضه تو این سازمان باشه،با شنیدن این حرف صورتشو اون ور نمی کنه یا خودشو به بی خیالی نمی زنه،کاری می کنه،که طرف نه تنها جرات نکنه این حرف رو بزنه بلکه به فکرش هم خطور نکنه. ......... در مسئولین در این چند دهه اخیر به چیز عادی تبدیل شده.تاوان ........های سازمان دامپزشکی و نظام دامپزشکی رو باید دامپزشک های بیچاره بخش خصوصی بدن!!!البته سازمان های دیگر کشور هم وضع بهتری از این ندارن.بهترین کار اینه که اصلا رشته دامپزشکی رو نخونید تا اعصابتون راحت باشه.رشته های فنی خیلی از این رشته به صرفه تر و بهتر هستن.منتظر ............... باشید،عمر نوح کفاف نخواهد کرد!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
6
خاطرات من رو زنده كرد اين نوشته

فارغ التحصيل شده بودم و دنبال كار ميگشتم يكي از همكاران به من گفت كه تو شهرستان ........... جا براي مسئول فني شدن هست و بايد برم پيش رئيس شبكه ما هم رفتيم خدمت ايشون بعد از تعارفات معمول فرمودن كه معرفيتون ميكنم فلان جا حقوقتون دو تومن هست و شيريني ما هم فراموش نشه ما هم به شوخي گفتيم چشم ولي من فقط دو ماه مسئول فني موندم و معلوم شد كه نفر بعدي واقعا شيريني داده و خودش بهم گفت كه يه ماه حقوق رو پرداخت كرده
اين اقا بعدش انقدر اونجا خورد كه از اونجا ورش داشتن بردن اداره كل كردن رئيس اداره اي كه مسئول فني هاي بيشتري زير دستش بودن

حكيم مهر عزيز منتشر كردن يا نكردن سرگذشت من رو به اختيار خودت ميسپارم سال نوتون مبارك
حیرت زده.
|
Netherlands (Kingdom of the)
|
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
7
اگه من رییس دامپزشکی یا نظام دامپزشکی بودم ووضع فجیع کاری واقتصادی ومظلومیت و بی یاربودن دامپزشکان را میدیدم خودم رااز قله اورست پرت میکردم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
سقوط آزاد ضرورتی ندارد، همینکه همکاران بی مسولیت خود را ببیند و مقارن با سال جدید در جهت بهبود اوضاع تصمیم بگیرد، کفایت میکند
ناشناس
|
Serbia
|
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
0
3
وقتی که مسئول فنی یکی از کشتارگاههای معروف به کشتار تو وضعیت فاجعه آمیز تو .............. هر دو ماه یه بار مسئول فنی عوض میکنه و با وجود نداشتن مسئول فنی ثابت افزایش ظرفیت میده خوب وجود این داستانها رو نباید از طرف صاحبان واحدها دونست بلکه از بدنه قانونی که این وضعیت رو عامدانه نادیده میگیره باید دونست

تا دلگرمی به یه مقام دولتی نباشه هیچ خلافکاری نمیتونه خلاف کنه مطمئن باشید تا وقتی که جلسات بازنگری قوانین بهداشتی تو اتاق بازرگانی و سندیکا و اتحادیه ها انجام میشه وضعیت همین هست که میبینید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
5
0
.........ترین متنی بود که من دیدم اگه با دامپزشکی اینطور برخورد کنن باید خودشو کفن پیچ کنه .چرا ابروی رشته و کار رو می برید من خودم تقریبا تو بیشتر این جاهای که گفتین کار کردم بخدا هیچ جا یه نفر جرات نکرده به من بگه مردک و .... اگه به شما همچین چیزای گفتن مطمئن باش مشکل از خودته.تورو خدا ابروی این حرفه رو نریزید هر کی این متنو ببینه چی از دامپزشکی میمونه؟چی رو میخای ثابت کنید ؟ کجا شرایط کار اینطوریه اخه چرا من هر جا برا کار رفتم به عنوان یه دکتر بهم احترام گذاشتن (البته بجز جاهای که یه دامپزشک دیگه ابرومونو برده و بخاطر بی لیاقتیش و زیر اب زدناش مجبور بودم سرمو پایین بندازم)
از ماست که بر ماست
پاسخ ها
ناشناس
| United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland |
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
خیلی ناراحت کننده بود؟ نوشته ها زشت بود؟ آبروی رشته و کار رفت؟ دو تا از این اتفاقات برای خود من افتاده اینا جوک و شوخی یا زاییده تخیلات نویسنده اش نیست اینا واقعیتای موجود تو جامعه است هر چقدر هم تلخ باشه ولی واقعیه و باید باهاش روبرو بشید

اگر هم شما باهاش برخورد نکردید یا تو ایران زندگی نمیکنید یا شبیه بچه حداد عادل مامی و پاپی براتون یه دامداری ساختن میرید اونجا کار می کنید

زیر آب زدن توسط دامپزشک پیشکسوت برای خود من اتفاق افتاد اتفاقا اون دامپزشک پیشکسوت نصف سال رو کانادا زندگی میکنه و نصف سال رو ایران زن و بچش هم کانادا هستن اینجا دامپزشکی میکنه اونجا بساز بفروشی و عشق و حال و من و شما اینجا اسیر اینکه آقای پیشکسوت میخواد آنتی بیوتیک بفروشه به دامداری باید زیرآب من بخوره

دم نویسندش گرم ، خاک بر سر متولیان این رشته و حرفه که جز لاشه ای از این حرفه چیزی براش باقی نذاشتن بمونه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
جناب ناشناس به احتمال فراوان شما از همکلاسی ها یا اقوام ریاست سازمان هستید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
2
4
یکی از مشکلات تازه فارغ التحصیل های دامپزشکی که میخواهند در دامپروریهای بزرگ کار کنند اینستکه دامدارها و کارگران دامداری اطلاع عملیشان بیشتر از آنها میباشد. دامپزشکی که در دانشگاه مخزنی از دروس تئوری هست چگونه می خواهد مشکلات یک دامپروری بزرگ را حل نماید. مطمنا آن دامپرور صاحب کار او از نظر علمی دارد اشتباه میرود ولی چون دامپزشک جوان اعتماد به نفس ندارد (بخاطر ضعف اطلاعتش) نمیتواند اورا به چالنج بکشاند و زود مجبور است کوتاه بیاید. کلا در ایران دامپزشکان با 3 مشکل روبرو هستند اول و از هم مهمتر پایین بودن اطلاعاتش در مورد شغل دامپزشکی در مقایسه با یک پزشک و دندان پزشک ،یکی دیگر دولت که از آنها حمایت نمیکند و با دلال های خودش و وارد کردن دام و نهاده های دامپروری بستر مناسب شغلی برای آنها فراهم ننموده و روز به روز عرصه را بر او تنگ مینماید و بلاخره دامدار بزرگ که پول زیادی در دستش هست دوست داره کارش به نحو احسن انجام شود ، اطلاعات علمیش کم است ، مجبور یک دامپزشک داشته باشه و اکثرا با دامپزشکش در تعارض هست.
نتیجه گرفته میشود گر چه انسانها به محصولات دامی نیاز دارند و رشته دامپزشکی فوف العاده حیاتی است ولی به خاطر شان و منزلت انسانی خود بهتر است اولا وارد این رشته نشویم و ثانیا اگر مجبور به ادامه شدیم پس از فراغت فقط از تیترش استفاده کنیم و به شغل دیگری بپردازیم.
پاسخ ها
ناشناس
| United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland |
۱۹:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
شما با چه جراتی به خودت همه رو با هم جمع میبندی
گیرم که شما و دوستاتون موقع فارع التحصیلی به ضرب و زور تک ماده پاس کردید و مدرک گرفتید ولی همه اینطوری نیستن

چطوره که همین دامپزشکا پاشون رو که خارج از ایران میگذارند هم تو مراکز دانشگاهی و هم تو مراکز حرفه ای دامپزشکی به بهترین پست ها میرسن آیا از مرزها که پاشونو بیرون میذارن باسواد میشن و لیاقت پیدا میکنن ؟؟

یا اینکه برعکس دامداریهای خارجی و شرکتهای خارجی اینجا با یه عده کلاش طرفن و یا یه عده همکار همه چیز خوار سلطه گر که هم میخوان تو سازمان و اداره کل باشن ، هم تو نظام پست و مسئولیت داشته باشن و هم کلینیک و بیمارستان و داروخانه داشته باشن و هفته به هفته هم برن ویزیت دامداری و مرغداری ؟

کمی چشماتون رو باز کنید و بهتر ببینید یه عده آدم یه لا قبا پیدا شدن و انگ بیسوادی رو از بالا تا پایین همکارا میکشن اونم با اعتماد به سقفی که داره از مخ نداشته شون تراوش میکنه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
چون در خارج از کشور شایسته سالاری و باند بازی وجود ندارد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۳
1
0
میتوانید در مقایسه با پزشکان و دندانپزشکان بگویید چند نفر دامپزشک ایران تحصیل کرده در کار دامپزشکی در خارج موفق هستند؟. گرفتن PhD را نمیگویم موفقین کلینیکی را منظورم میباشد. ولی 100 ها پزشک و دندانپزشک ایران تحصیل کرده در بیمارستانهای خارج از ایران بسیار موفق دارند کار میکنند.ولی اگر خواستید من یک لیست از دامپزشکان ناموفق ایرانی را که سالها تلاش کردند وارد زنجیره دامپزشکی کشور های مقصد شوند در اختیار حکیم مهر قرار دهم. تقریبا تمامی از عدم توانایی در قبولی در امتحانات مربوطه شکایت دارند امتحاناتی که پزشکان و دندانپزشکان ایرانی وسیعا از آنها در میآیند.
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۰۰:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
ليست دامپزشكان ناموفق تان خارج از ايران را همينجا منتشر كنيد منتظريم احتمالا از اطرافيان خودتان هستند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
1
0
شما هم انهایی را که پاشون گذاشتند انور آب و موفق شدند لطف فرمایید منتشر کنید.
پاسخ ها
ناشناس
| United States of America |
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
من ادعايي براي ليست دادن نداشتم شما بوديد كه شبيه آن مرد كه رفته است هي بگم بگم راه انداختيد و فرموديد ليست تو حكيم مهر منتشر ميكنيد خدا رو شكر تو حكيم مهر نميشه كامنت هاي قبلي رو پاك كرد حالا من منتظر ليست كذايي تون هستم

اگر كرونا در اثر بي تدبيري پزشكان باسوادتون با رياست داروساز بزرگ كشور نكشتتون و زنده مونديد يواش يواش ليست جمع كنيد واقعا كه خجالت آوره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
1
1
دوست محترم من نگفتم توی حکیم مهر منتشر میکنم گفتم قرار میدهم چون صحیح نیست که نام فردی نا موفق را منتشر کرد ولی اگر دوست دارید مقایسه ای از سطح آموزش پزشکی و دامپزشکی بدون داشتن تعصب بدونید شما را میبرم به قبل از انقلاب که ما 4 دانشکده دامپزشکی داشتیم. پس از انقلاب سیلی از تحصیل کرده ها به خارج رفتند از جمله اساتید دانشکده های دامپزشکی در بین آنها از مربی بود تا استاد تمام. این واقعه برای پزشکان هم اتفاق افتاد. حال جهت اطلاع حضرتعالی می‌گویم حتی برای نمونه یک نفر از دامپزشکان مهاجر موفق به یافتن شغلی برای خود نشد در حالیکه تعدادی از دندانپزشکان و پزشکان مهاجر پس دادن امتحانات مربوطه تا پست پرفسوری دانشگاه ه رسیدند. دوست محترم دانشکده های دامپزشکی ایران آموزشی نیستند ولی فارغ التحصیلان پزشکی و دندان از امکانات آموزشی بیشتری برخوردارند و در در خارج بسیار در شغل‌شان موفق. من دوستی دارم که برای ویزیت نزد دکتر ارتوپد ایرانی مقیم دبی می‌رود. این یک حقیقت تلخ است که خوشبختانه نسل جوان به آن آگاه شده و کمتر دوروبر این رشته می‌رود. در مورد کرونا اینه دیگه بچه شیر خواهم میدونه که تصمیم گیرنده مقابله با آن کادر پزشکی نبوده و وزیرهم چند بار هم استعفا داده. واقع نگر باشیم.
پاسخ ها
ناشناس
| Spain |
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
من یک لیست از دامپزشکان ناموفق ایرانی را که سالها تلاش کردند وارد زنجیره دامپزشکی کشور های مقصد شوند در اختیار حکیم مهر قرار دهم

شما نگران انتشار اسامی ناموفقین نباش ، ببینید بهتره کم سفسطه کنید و آسمان و ریسمان بهم ببافید

صحبت از عهد ناصرالدین شاه نکنید چون مجبور میشوم مطالبی را بگویم که تمایلی به آن ندارم

اگر در اوایل انقلاب پیشرفتی در علم پزشکی اتفاق افتاد مدیون شرایط جنگی بود که مردم بین شانس زنده ماندن کم و یا مردن در اثر جراحات جنگ چاره ای جز پذیرفتن آزمون و خطای پزشکان نداشتند

آنقدر این آزمون و خطاها بر روی مردم ایران انجام شد که برخی به حاذق ترین آزمون کنندگان مبدل شدند و رفتند آنور آب و شدند نور چشمی اصولا اینها تجاربشان را از قصابیهای مردم ایران به دست آوردند نه از دانشگاههای که شما ندانسته به آنها افتخار می کنید

وقتی میگویم بر مبنای اطرافیانتان و دوست دبی نشینتان سخن میگویید مثالتان سخن من رو خودبخود اثبات نمود همان دوست ارتوپد ایرانی مورد نظرتان انقدر اینجا بلا سر مردم آورد که الان پول جانهای از بین رفته را در دبی درو می کند

اما در بعد دوم آیا اگر روند محدود نمودن کرونا موفق میشد باز هم پای استعفای وزیر میگذاشتید ؟؟

متاسفانه در این کشور حد و مرزی برای وقاحت وجود ندارد پیش بینی عدم وجود ماسک در کشور بر عهده دولت بود یا وزارت بهداشت؟
پیش بینی عدم وجود دستکش بر عهده دولت بود یا وزارت بهداشت؟
پیش بینی عدم وجود دارو بر عهده دولت بود یا وزارت بهداشت؟

بجز اینها مگر وزارت بهداشت بنه جدایی از دولت دارد ؟ اعتراضات مردم به قتل اعضای خانواده شان در نظام پزشکی را به خاطرتان می آورم عباس کیا رستمی چهره شناخته شده بین المللی را یادتان هست؟ بخاطر همین پزشکان فشل و بیسواد از بین نرفت مگر ؟ هزاران هزار عباس کیا رستمی از مردم عادی در حال از بین رفتن هستند ؟ وزیر استعفا داد؟

کلام آخر اینکه : سفسطه کردن را کنار بگذارید مردم میدانند در کشور چه خبر است و علی الخصوص در سیستم پزشکی شما از آب گل آلود ماهی نگیرید و اجازه بدهید همین معدود حامیان واقعی مردم که در بیمارستانها جان آنان را نجات میدهند به کارشان ادامه دهند و گرنه همیشه گندترین و بیسواد ترین و غیر کاری ترین پزشکان در دانشکده ها بوده اند چرا که اگر کاری بلد بودند و ارتباطاتی نداشتند در آن سمت و جایگته نبودند

مثل همین دامپزشکی که مسئولین و مقاماتش را میبینی و فکر میکنی همه از همین قماش هستند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
0
0
دوستان شک نکنید
این که ارزش دامپزشکی پایین امده از کم ارزشی دامپزشکان ماست ولاغیر
علت آن هم بیسوادی (واقعا حیف اسم دکتر) و عدم تسلط فنی و نیز روش برخورد با مردم در جامعه است
اگر سواد داشته باشید و روش برخورد بلد باشید رییس کشتارگاه که هیچ، مدیر کلش هم جرات بی احترامی نمیدهد
پاسخ ها
ناشناس
| Spain |
۲۳:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
حق با شماست ما تسلط فنی لازم برای مصرف وایتکس تو بسته بندی ها و کشتارگاهها را نداریم

همچنین ما تسلط فنی لازم برای دیفراست گوشت یخی و فروش با عنوان گوشت تازه را نداریم

ما تسلط فنی برای گرفتن پول و ترسیم نقشه تاسیس دامداری برای دامداری را نداریم

آنچه ما بلدیم حول و حوش بهداشت میچرخد که با ذهن دلال مسلک شما جور در نمی آید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
0
0
شما دوست عزیز دلت از جایی دیگه پره میبینی 6 سال درس خوندی وقتی میری تو گاوداری کار گر افقانی بیشتر میدونه واز همه مهمتر همکلاس خودت که 6 سال دندانپزشکی خوانده حقوق یک روزش به اندازه 6 ماه حقوق شماست من هم بودم عصبانی میشدم من از شما خواستم یک کلنیسین ایرانی موفق دامپزشک ایرانی را در خارج نام ببر بجاش این همه توهین به شریفترین انسان های این مملکت نمودید.بیشترین مهاجرت پزشک از ایران در 10 سال گذشته بود. چون من خود تمام تحصیلات دامپزشکی خود را در اروپا و امریکا گذراندم جهت اطلاع حضرتعالی میگویم یک نفر پزشک عمومی که از ایران و هر کشوری دیگر وارد امریکا میشود 4 امتحان USMLE را باید بگذراند انوقت میشود رزیدنت. در هربیمارستان دانشگاهی امریکا که بروید تعدادی رزیدنت ایرانی میبینید ولی هیچوقت یک دامپزشک رزیدنت را نمیتوانید در یکی از دانشکده های دامپزشکی امریکا ببیند. میدانید چرا؟. یکی از امتحانات ورودی برای رزیدنتی عملی است پزشک ایرانی آنرا براحتی میگذراند چرا که از خود امریکاییها در دوره عمومیش بیشتر کیس دیده و پزشکی ایران از تکنولوژی روز دنیا برخوردار است. در صورتیکه دامپزشک ایرانی بعلت ندیدن فارم در ارتباط با خوک،اسب،گاو و طیور همواره از امتحان رد میشود.نتیجه میگریم پزشک و دندانپزشک بعلت آموزش بهتری که میبینند هم در داخل و هم در خارج موفق تر اند.خوب شد یا هنوز توضیح بدم واگر فحاشی کردید دیگر پاسختان را نمیدهم.
پاسخ ها
ناشناس
| Spain |
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
فحاشی کردن را شما بلدید نه من
از این شاخه به آن شاخه پریدن باعث نمی شود که بتوانید از اصل موضوعی که مطرح کردید طفره بروید قرار بود لیستی از ناموفق ها انتشار دهید ولی اکنون رسیده اید به سفسطه گری ، ضمنا اینکه جواب من را بدهید یا ندهید فرقی برای من ندارد ، اینکه همکاران پزشک و دندانپزشک حقوق یک روزش به اندازه شش سال کارکرد من است هم دلیلی بر باسوادی ایشان نیست بسیارند کسانی که بجای سیتی آنژیو ، آنژیو تجویز میکنند یا از این آزمایشگاه به آن ام آر ای مردم را آواره می کنند همه مردم به خوبی با رمز و رموز درآمدهای کلان آشنا هستند نیازی به اقرار صریح از سوی شما نبود
جملاتی که در بالا گفته شد عین حقیقت بود نه توهین بود و نه افترا و اینکه شما دوست ندارید آنها را بشنوید امری جداست البته اجازه دهید من گوشتان را به مثالهای بدتری آشنا نسازم

همچنین اعتراف کردید که پزشک ایرانی چگونه تعداد زیادی کیس می بیند و چگونه بیمار سکته کرده از بیمارستان مرخص میشود و بعد از فوت میشود تجربه ای برای پزشک کذایی شما و این تجربه به قیمت مرگ بیمار رقم میخورد در حالیکه در همان خارج از ایران که برای شما معیار است چنین اتفاقی تا بسته شدن بخش و بیمارستان جلو می رود
بله پزشک ایرانی آموزش بهتری می بیند به قیمت جان انسانها و موفق بودن همین مقدار که در مورد کرونا اتفاق افتاده است کفایت می کند ، آمار مرگ و میر آنفلوآنزاها را ننویسیم که اوضاع بدتر میشود بنابراین با اطلاعات غلط و ناقص خودتان سخنان نادرست در فضای مجازی منتشر نکنید
راستی نکته کوچکی و آن اینکه اگر تحصیلاتتان در اروپا و آمریکا طی شده است چطور است که هنوز تفاوت امور کارگری گاوداری را با فعالیت های دامپزشکی نمیدانید و نمیدانید که آنچه کارگر گاوداری می داند اصولا لازم نیست دامپزشک هم بداند مگر آنکه در اروپا و آمریکای شما امور کارگری و دامپزشکی تلفیق گردیده است

من منتظر لیست دامپزشکان ناموفق هستم از سخنی که از زبانتان خارج شده نمی توانید طفره بروید لیست را منتشر کنید
ناشناس
| Spain |
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
یادم رفت بنویسم که علت متوهم بودنتان در خصوص شرایط دامپززشکان در ایران به علت همان تحصیلات گرانقدرتان در اروپا و آمریکا است پیشنهاد میکنم برگردید همانجا برای شما انجام کار در اینجا غیر ممکن است
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۵
0
0
بابا این اقا که نگفته لیست منتشر میکنه گفت میده به حکیم مهر ضمنا بعضی حرفهاش درسته چرا واقعیت کتمان کنیم حقوف ما از لیسانس های پیرا پزشکی هم کمتر است و ضمن کاره توهین های زیادی بما میشود و کلا تو دانشگاه یک اموزش منسجمی هم بهمان نمیدهند و کیس های بسیار کمی هم در طول تحصیل میبینیم. من تو مسئول فنی مغداری هستم علنا مرغدار کار خودش میکنه میگه تجربه من بیشتره
ناشناس
|
Spain
|
۰۲:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۵
0
0
حقوق ما که تو کم بودنش شکی نیست و توهین هایی هم که به ما میشه تقصیر ما نیست فرهنگ این جماعت دلال مسلک همین است وگرنه دامداری ندیدم که به دامپزشک توهین کند ، ئضعیت دانشگاههای ما با جذب هایی که اخیرا صورت گرفته رو به سراشیبی سقوط است و در آن شکی نیست

ولی یک نکته را در ذهن داشته باشید برای انجام بالای 95 درصد کارهای دامپزشکی در یک دانداری و مرغداری سواد دامپزشکان کفایت میکند ولی باید تفاوت قایل باشید بین دامپزشک مسئول فنی و دامپزشک فارم ایندو اساسا نقش متفاوتی بر عهده دارند

اگر سیستم حاکم بر کشورهای غربی بخواهد در ایران پیاده شود بیش از سه چهارم دامداریهای فعلی در همان ماه اول اجرا پلمب میشوند و صاحبانشان به دادگاه احضار شده و محاکمه میشوند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۵
1
0
با سلام خدمت همکاران عزیز
متنی رو حکیم مهر منتشر کرد که با خوندن هر خطش احساس پشمونی کردم از اینکه چرا دامپزشکم.
وقتی دامپزشکی رو به مجموعه دامداری معرفی می کنی و ایشون در طول یک ماه کار کردن فقط 17مورد درمان موفق داشته و 89مورد گوسفند زیر دستش تلف شده شما اگه جای صاحب دامداری بودین چکار میکردین؟
وقتی دامپزشکی مسئول فنی یک مرغداری میشه و نمیتونه یک تست سرولژیک ساده رو تفسیر بکنه و منجر به شکست واکسیناسیون چن میلیونی یه واحد شده شما بودین چه رفتاری داشتین؟
وقتی دامپزشک یک کیس LDAرو پنومونی تشخیص داده و فقط پن استرپ و فلونکسین داده ودام 40میلیونی یه روستایی رو تلف کرده شما بودین چه واکنشی نشون میدادین؟
وقتی شما تماس مسگیرید برای یه شرکت دارویی برای مسئول فنی و میگید طبق تعرفه در جواب به شما میگه همکار خانوم با حقوق 1/5قبول کرده بیاد و از خانوم دکتر میپرسی چرا این مبلغ رو قبول کردی میگه دکتر من که نیاز به کار ندارم همینو گفتم سر کار نمیرم ماهی 1/5تا2تومنم بهم میدن
چقدر مثال بزنم از دامپزشکای که نمیتونن کار کن و فقط ابروی رشته رو میریزن چقدر مثال بزنم از دامپزشکای که نمیتون ویزیت کنن وبجای اینکه توان علمی و عملی خودشون بالا ببرن 24ساعت زیر اب دکتری دیگه رو میزنن و هر جا میشنین از رشته بد میگن
همه ما دور اطرافمون دامپزشکای موفق زیادی دیدم که کار خوب دارن پول خوب دارن و توانمندن
خاهش بی عرضه گی خودتونو گردن رشته ندازید .
دامپزشکی سفرش اینقدر وسیع هست که همه ما بتونیم سر این سفره بشینیم.
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands (Kingdom of the) |
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۵
شما مسئولیت فنی رو با امر درمان با هم مخلوط فرمودید ایندو مقوله کاملا با هم متفاوت است

درمان ناموفق در پزشکی هم بسیار است و مختص دامپزشکی نیست و تا زمانی که اطلاعات غلط به دامپزشک بدهید و بخواهید که درمان از راه دور داشته باشید وضعیت بهتر از این نیست شما نمیتواند پول پیکان بدهید و انتظار سوار شدن به رولز رویس فانتوم را داشته باشید

دامپزشک ناشی و کار نابلد هم زیاد داریم دامدار رو کسی مجبور نکرده با دامپزشک ناشی و ناوارد کار کنه میتونه عوضش کنه

فعلا یکی باید پیدا بشه که مسئولین فعلی رو از دوستی خاله خرسه بودن با دامپزشکی برحذر بدارن
نظر شما
ادامه