کد خبر: ۵۶۵۸۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
نگاه شما: آنچه وزیر کشاورزی و دامپزشکی ایران باید بداند
وزارت جهاد کشاورزی اگر تنها وزارت‌خانه چند وجهی دولت ایران نباشد، بدون شک یکی از مهمترین‌هاست ...
 
نگاه شما:

آنچه وزیر کشاورزی و دامپزشکی ایران باید بداند

گلوگاههای مخاطرهآمیز دامپزشکی و بهداشت عمومی پیش روی دکتر خاوازی در کسوت وزیر جهاد کشاورزی (بخش اول)

نویسنده: امضا محفوظ

بزرگترین اشتباه مدیران و رؤسای سازمانهای دولتی چیست؟ بهکارگیری خویشان و وابستگان در مجموعه تحت مدیریت؟ عدم اعمال شایستهسالاری و حذف نیروهای باسابقه و توانمند از سیستم سازمانی؟ اشتباه استراتژیک در استقرار دولت الکترونیک در حوزه تحت مدیریت؟ عدم پاسخگویی به شبهاتی که در تریبونها و رسانهها و فضای مجازی نسبت به دستگاه متبوع یا دولت مطرح میشود؟ اگر تصور میکنید اینها بزرگترین اشتباه یک مدیر دولتی میباشد، باید اعتراف کنیم که به بیراهه رفتهاید و جالب است که بدانید بزرگترین اشتباه همانا اطلاعرسانی اشتباه است!

حقایق را بگویید، به وضوح در خصوص آنها سخن بگویید، خاضعانه با مخاطبین ارتباط بگیرید و همدلی و همراهی با کسانی که در حوزه مخاطرات بهداشتی و اقتصادی گرفتار آمده اند، میبایست اولویت شماره یک شما قلمداد گردد؛ هر مقدار که مشاورین اطراف مدیران دولتی انسانهای باهوش و خردمندتری باشند، به همان میزان در مواجهه با رخدادهای بهداشتی و اقتصادی پاسخ بهتری را میتوان طراحی نمود و هر چقدر این مدیران خود را مقید به پرسیدن سوالات بیشتر از مشاورین هوشمند اطراف خود بدانند، به همان میزان در مواجهه با بحران ها عملکرد بهتری از خود ارائه خواهند نمود.

حال مدیری را در نظر بگیرید که در حوزه مدیریت تمام دلمشغولیهایش بکار گماردن وابستگان خود در این پست و آن منصب باشد! از مشاورانی که فقط به دلیل وابستگی به این تولیدکننده و آن اتاق هذا و این انجمن کذا در این پستها برایش به کار گمارده اند مشاوره می گیرد و هیچ وقت اطلاعات دست اول و غیر جهتداری را دریافت نمی دارد چگونه میتوان انتظار داشت که در زمان بحرانهای بهداشتی و اقتصادی اولاً درست و  منطقی و ثانیاً در زمان مناسب عمل کند؟

وزارت جهاد کشاورزی اگر تنها وزارت خانه چند وجهی دولت ایران نباشد، بدون شک یکی از مهمترینهاست؛ وزارتخانهای که دو بعد ایمنی و امنیت زیستی و غذایی کشور ایران را در حوزه بهداشت عمومی و غذایی تامین می نماید. سالهاست این وزارتخانه با انواع و اقسام ویروس و باکتری و قارچ و باقیمانده سموم و... دست و پنجه نرم میکند تا بتواند علاوه بر تامین امنیت غذایی مردم ایران، ایمنی آن را نیز بیش از پیش فراهم کرده باشد. خوشبختانه در سالهای اخیر با بسط و گسترش فوق العاده بخش خصوصی در حوزه تولید محصولات دامی و کشاورزی، وظایف بسیاری از دوش وزارت جهاد کشاورزی برداشته شده است، بهگونهای که میتوان گفت قریب به 100 درصد رویه تولید در حال حاضر توسط بخش خصوصی مدیریت میشود و وزارت جهاد کشاورزی در سالهای اخیر فراغتی یافته است تا به مدیریت جنبه های بهداشتی و حاکمیتی این تولیدات بیشتر ورود نماید. توسعه سازمان نظام دامپزشکی و سازمان نظام مهندسی کشاورزی در راستای هدف فوق یکی از بزرگترین دستاوردهای وزارت جهاد کشاورزی در اعمال نقطه نظرات حاکمیتی خود در مقوله تولید و بهداشتی بودن آن می باشد.

حقیقتا دیر زمانی است که مردم کشور ایران همچون بسیاری از کشورهای مترقی دنیا به حول و قوه الهی و با مدد گرفتن از سختی هایی که در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن در دوره تحریم ها گذراند، دیگر فقط به کمیت تولید نمی اندیشند؛ نه در حوزه تولید کنندگی و نه در حوزه مصرف کنندگی و به قدری در این خصوص آگاه شده اند که کوچکترین خبری در خصوص مخاطرات بهداشتی یک غذا و یا رخداد یک بیماری نوظهور جدید منجر به عکس العمل پیشدستانه آنان حتی جلوتر از ساز و کارهای دولتی میشود.

این مردم سالهاست که دیگر فقط به دنبال خرید گوشت نیستند! آنها به دنبال خرید گوشت بهداشتی و سالم هستند؛ سالهاست به دنبال خرید شیر و لبنبات نیستند بلکه به دنبال لبنیات بدون پالم و بدون وایتکس و بدون آفلاتوکسین می باشند و وقتی مخاطره ای به نام آفلاتوکسی گریبان افکار عمومی جامعه را میگیرد، به دنبال مدیر هوشمندی هستند که سریعا در رسانه حاضر شود و مستندات مربوط به آزمایشات گذشتهنگر آفلاتوکسین را رو کند و اطمینان خاطر را به جامعه بازگرداند. در حوزه تولید کنندگی دیگر تولید کننده به دنبال استفاده از نان کپک زده در خوراک دامش نیست؛ کشتارگاهیان به دنبال استفاده حداکثری از تکنولوژی برای روند استحصال محصولات خام دامی هستند و ناظران بهداشتی دولتی از مرحله اصلاح کشتار طیور در بشکه های آبی و پرکنی دستی در حال حاضر کار را به آزمایش و نمونه برداری های باقیمانده های فلزات سنگین و استفاده از تکنولوژی های جدید گندزدایی و سالم سازی محصول حرکت کرده اند.

باید قبول کنیم که مدیریت بر این نسل از مردم، ناظران بهداشتی و تولید کنندگان به مراتب پیچیده تر از مدیریت نسلهای قبلتر از آنها می باشد و دانش بالاتر و ابزارهای بهروزتر و مهمتر از همه اینها مدیران ذیصلاحتر را می طلبد. نه مردم و نه تولیدکننده و نه حتی جمعیت تخصصی دامپزشکان و مهندسان کشاورزی و دامپروری حوصله تحمل وابستگان این حزب و یا آن جناح را بر مصدر امور تخصصی همچون بهداشت عمومی جامعه، دامپروری و کشاورزی را کمتر از گذشته دارند و اگر ببینند که مدیری فارغ از این دستهبندیهای سیاسی و حزبی بر مصدر کار انتخاب گردیده است، تا پای جان در کنار وی خواهند ایستاد.

در خصوص جنبه های اعمال نظارتهای حاکمیت بهداشت عمومی جامعه و سلامت محصولات تولید دامپروری و کشاورزی که اکنون میرود تا به وظیفه اصلی وزارت جهاد کشاورزی تبدیل شود، اگر به رخداد بیماری که کرونا ویروس در ایران همچون سایر کشورها در حال تاخت و تاز و گرفتن جان هموطنانمان و نابود کردن شالوده اقتصادمان می باشد خوب دقت کنیم، درسهای بسیار بزرگی برای یاد گرفتن وجود دارد که شاید هیچ گاه اینقدر برایمان هزینهبر نبوده است.

آن هنگام که دوربینهای رسانه های دیداری و نوشتاری بر روی چهره وزیر سابق جهاد کشاورزی فوکوس نموده بودند که در حضور پیشکسوتان علم واکسن سازی ایران هر گونه واکسن سازی را در موسسه رازی حرام اعلام می نمودند، درست زمانی بود که یک مدیر دولتی در حال ارائه اطلاعات اشتباه به مردم و متخصصان بود اصولا کاری به عمدی یا سهوی بودن این رفتار نداریم چرا که کار ما تحقیق در این خصوص نیست ولی مدیری بود که تصمیم گرفته بود برخلاف نظر متخصصین و پیشکسوتان یک علم و حرفه میرفت تا بنیان امنیت و ایمنی بهداشت عمومی یک جامعه را از بیخ و بن بر کند که دست سربازان گمنام این مرز و بوم این بلندگوی ناصواب را از دست ایشان گرفت و به فردی تحویل داد که اکنون اولین سخنش احیای دوباره آن افتخارات و پیشروی هاست؛ اکنون 24 ساعت از تفویض پست وزارت به وی سخن از موسسه رازی و واکسنهایش میزند، چیزی که بیش از 6 سال در همین رسانه ما نوشتیم و فریاد زدیم.

رخداد بیماری کووید 19 در چند ماهه جبهه جدیدی را علاوه بر سیستم بهداشت و درمان کشور پیش روی وزارت جهاد کشاورزی گشوده است. بدون استثناء کلیه بخشهای وزارت جهاد کشاورزی از سازمان دامپزشکی کشور تا موسسه جهاد نصر در رخداد این بیماری غافلگیر شدند. دسترسی به محصولات محافظت فردی برای کارکنان و مدیران به منظور اطمینان از ادامه دار بودن ارائه خدمات به مردم و تولید کنندگان به بوته آزمایش سختی گذاشته شد و حتی در سازمان دامپزشکی کشور که سازمانی است بر شالوده بهداشت، ضریب تامین این تجهیزات و مایحتاج بهداشتی در خوشبینانه ترین حالت 40 درصد بوده است، هیچ برنامه درون دستگاهی و بین دستگاهی و برون سازمانی برای چنین بحرانی پیشبینی نشده بود و ادارات استانی به فراخور درک مدیران خود نسبت به انجام کارهایی اقدام نمودند که مشخصه مشترک تمامی آنها نداشتن مرکزیت واحد بود.

شایدد بگویید که در زمان بحرانهای اینچنینی ما تابع ستاد مرکزی کرونا هستیم و یا تابع سازمان مدیریت بحران استانداری هستیم ولی باید خدمتتان عرض کنم که درک واقعیات آنچه در حوزه نظارتهای بهداشتی مثلا دامپزشکی اتفاق می افتد برای یک مسئول استانداری میشود آن نامه ستاد بحران که رئیس محترم سازمان دامپزشکی کشور مبنی بر بکارگیری نیروی دامپزشکی در دفن بهداشتی اجساد کرونا با هامشی به کارکنان استانی خود باز ابلاغ فرمودند ولی سؤالی که اینجا مطرح می شود آیا دامپزشکان کاری در حوزه خود ندارند که باید به کفن و دفن بهداشتی بپردازند؟ پاسخ یک خیر بزرگ است، چگونه؟ با من همراه باشید:

بارها در همین حکیم مهر نوشتیم و تنها خواننده اش هم فقط ما دامپزشکان شدیم که وزارت جهاد کشاورزی و علی الخصوص سازمان دامپزشکی کشور موظف است (یکبار دیگر تاکید میکنیم موظف است!) به لحاظ اینکه درگیر بیماریهای نوپدید و بازپدید مشترک بین انسان و دام است تا ذخیره استراتژیکی از پوششهای محافظت کننده فردی و مواد ضدعفونی کننده موثر در برابر ویروسها و باکتریها و ... برای کارکنان خود داشته باشد و همچنین کلیه واحدهای تابعه تحت نظارت خود را از طریق دامپزشکان مسئول فنی که در آن واحدها پروانه صادر نموده است موظف به پیاده سازی همین سیاست بنماید تا اینگونه با یک رخداد که تازه قسمت اعظم درگیری آن در حوزه انسانی است، اینگونه بدون تجهیزات و برنامه نماند، پس گلوگاه اول مهم برای آقای دکتر خاوازی دستور سریع پیاده سازی دستورالعمل ذخیره استراتژیک تجهیزات محافظتی و گندزدایی برای وزارتخانه و علی الخصوص سازمان دامپزشکی کشور است تا اطمینان از متوقف نشدن خدمات بهداشت عمومی برای وزارت جهاد کشاورزی حاصل شده باشد.

رخدادی را که در حال حاضر در حوزه بهداشت و درمان دامی شاهد آن هستیم مثال بعدی برای موضوع مورد نظر دوم می باشد. سالهاست ایران با موضوع تحریم ها دست و پنجه نرم می کند، بخش دارو و درمان بصورت صد در صدی به بخش خصوصی واگذار شده است، سازمان دامپزشکی کشور هیچ فعالیتی در حوزه تشخیص و درمان انجام نمی دهد و اعتقاد دارد مربوط به بخش خصوصی است ولی تشدید شدن تحریم ها در دو سال اخیر باب جدیدی را برای بخش خصوصی دامپزشکی و سازمان دامپزشکی کشور گشود. به همان میزان که تحریم ها تشدید شدند قوانین سازمان دامپزشکی ایران در خصوص ثبت و واردات دارو و مواد بیولوژیک تسهیل شدند و در بسیاری از موارد نادیده گرفته شدند. اگر مثال دقیق تری بخواهیم بگوییم واردات دارو و مواد بیولوژیک از کشورهایی که فارماکوپه نداشتند و حتی سابقه ورود دارو و مواد بیولوژیک هم نداشتند آزاد شد، دارو ها و واکسن هایی که مشخص نیست چه عوارضی در دامها و بالتبع در انسانها ایجاد خواهند نمود و این دستپاچگی در تغییر قوانینی که سالیان سال ملاک عملکرد بودند تا مطمئن ترین داروها و مواد بیولوژیک با استانداردهای اروپایی و غربی برای بهداشت جامعه ایرانی تامین شود، به همین سادگی بهداشت مردم ایران را تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد، در حالیکه اگر متولیان امر به این موضوع التفات ویژه داشتند مطمئنا راههای به مراتب هوشمندانه تری از مجاز نمودن داروهایی با اثرات نامعلوم برای سازمان دامپزشکی کشور مطرح بوده و هنوز هم هست و مهمتر از همه اینها ویروس کرونا به ما اثبات نمود که حذف موسسه رازی و همچنین نداشتن ذخیره استراتژیک دارو و موادبیولوژیک در خصوص دارو و واکسن های مهم در سازمان دامپزشکی کشور ممکن است اینبار آخرین اشتباه یک مسئول دولتی باشد که قبل از فروپاشی سد حفاظت بهداشتی یک کشور اتفاق می افتد.

بر این اساس، گلوگاه دوم پیش بینی رویدادهای آتی در حوزه تامین دارو و مواد بیولوژیک استراتژیک مورد نیاز کشور و برنامه ریزی صحیح برای تامین آنها به طریق مقتضی همچون پیش بینی ذخیره سازی و یا هماهنگی های بین المللی برای تامین آنها از منابع تائید شده معتبر و نه از طریق رهاسازی قوانین و یا تغییر قوانین به سمت منابع معلوم الحال و به مخاطره انداختن بهداشت کشور است و گاهی داشتن یک بیماری آندمیک و بومی بهتر از وارد کردن یک سویه جدید در اثر واردات از یک کشور نامعلوم است و همچنین داشتن ذخیره مناسب از دارو واکسن های مورد نیاز توسط سازمان دامپزشکی کشور و احیای مجدد موسسه رازی به عنوان قطب اصلی اتکای این ذخیره استراتژیک و منع تضعیف جایگاه آن با آمدن و رفتن افراد و احزاب.

در حال حاضر بیماری کووید 19 دارای ضریب ابتلا و مرگ و میر خاص خود است که تمامی آحاد جامعه را مشغول خود نموده است. حال فرض کنید که بیماری دیگری با ضریب ابتلا و مرگ و میر وحشتناک همچون طاعون دوباره پدیدار شود؛ حال چه طبیعی پدیدار شود و چه در اثر حمله بیولوژیک اتفاق بیافتد که دسته دسته انسان ها را به کام مرگ بکشاند. وقتی مصرف کننده در اثر بیماری مسری وحشتناک از میان برود یک داستان است و وقتی یک تولید کننده از میان برود دو داستان پدید می آید؛ یکی مرگ و میر تولید کننده در اثر بیماری و دوم مرگ و میر حتمی مصرف کننده حتی اگر در گاو صندوق بانک خود را قرنطینه کند در اثر گرسنگی و نداشتن غذا. بر این اساس داشتن برنامه ای به منظور اعمال سیاست های مراقبت مضاعف بهداشتی از قشر تولید کننده متبحر یکی از وظائف سازمان دامپزشکی کشور است تا دستورالعملی داشته باشد و پلنی داشته باشد که کدام تولید کننده و در کجا باید تحت کدام دستورالعمل حفاظتی و بهداشتی قرار بگیرد تا علاوه بر در امان ماندن خودش از بیماری مهلک و مسری شایع شده، بتواند محصول قابل اطمینانی را به جامعه تا رفع شیوع بیماری برساند. پس گلوگاه سوم برای وزارت جهاد کشاورزی و علی الخصوص سازمان دامپزشکی کشور داشتن دستورالعمل و طرحهای درجه بندی شده برای شرایط بیمارهای مسری و عفونی و مشترک با درجات مختلف سرایت باشد تا در درجه اول سلامت و زنده ماندن تیم تولید را تضمین کند و در درجه دوم محصول سالم عاری از عفونت و بیماری را به جامعه برساند، چه اگر دوران بیماری طولانی گردد هر ذخیره ای به انتها خواهد رسید و در آن زمان علاوه بر بیماری با مشکل گرسنگی هم مواجه خواهیم بود.

وزارت جهاد کشاورزی و بالتبع آن سازمان دامپزشکی کشور در حوزه بکار گیری رایانه در انجام امور فنی به سان طفلی مکتبی در برابر ابن سیناست. متاسفانه رخداد کرونا در کشور حتی ابن سینای ایران در حوزه بهداشت و درمان را با آنهمه سیستم های رایانه ای به چالش عظیمی کشید و وزارت بهداشت نتوانست تامین مایحتاج مورد نیاز برای مقابله و کنترل این بیماری را از طریق سیستم های رایانه ای به خوبی پیش بینی و مدیریت نماید و دوباره سخنی را که بارها دانشمندان به آن اشاره کرده اند که سیستم های رایانه ای وسیله ای در خدمت پرسنل بهداشتی می باشند را اثبات نمود، زیرا پدیده های بیولوژیک از قانون صفر و یک حاکم بر رایانه تبعیت نمی کنند که آنرا بتوان جایگزین نیروی مجرب بهداشتی و دانشمندان این علم نمود. این مساله در حوزه دامپزشکی که تحت مدیریت وزارت جهاد کشاورزی می باشد کمی پیچیده تر است؛ مدتی است که برخی در سازمان دامپزشکی کشور تصور می کنند که پدیده های بیولوژیک حوزه دامپزشکی همچون بهداشت و بیماریها را میتوان یک بار در دنیای صفر و یک تعریف نمود و پس از آن با خیال راحت نیروهای بهداشتی را مرخص نموده و از سیستم گزارش بگیرند و کارها هم انجام شود. نمونه بارز شکست این سیستم ها را میتوان در سیستم GIS  سازمان دامپزشکی کشور، سماصت وزارت جهاد کشاورزی در خصوص مدیریت مرغداریها و... یافت. اخیرا سازمان دامپزشکی کشور در حال گسترش این سیستمهای منفک از یکدیگر در حوزه دارو و درمان است و از کنترل جابجایی یک دارو تا میزان عدد و رقم ریالی آن را میخواهد تحت کنترل خود در بیاورد و این دیدگاه برخاسته از یک ذهن صفر و یکی است که به قاطعیت میتوان گفت که پس از مدتی به دلیل ناتوانی این سیستم رایانه ای خود به پابندی بر پای سیستم دامپزشکی تبدیل میشود که برداشتن این اینرسی خود حرکتی عظیم برای لشگر دامپزشکی ایران خواهد بود. بر این اساس گلوگاه چهارم برای وزارت جهاد کشاورزی و علی الخصوص سازمان دامپزشکی ایران خاتمه دادن پادشاهی رایانه بر بهداشت دامی و بهداشت عمومی کشور ایران است و برگشت دادن آن به نقش اصلی آن به عنوان ابزار در دست این سازمان و وزارتخانه می باشد چرا که این پادشاهی رایانه ای که اکنون در سیستم دامپزشکی حکومت میکند و هر روز با هزینه گزافی که به دولت و بیت المال تحمیل می نماید تا کنون حتی یک رخداد بیماری را پیش بینی و یا کنترل نکرده و برای کادر بهداشتی دامپزشکی فاقد بهره وری است و تنها تفاوتی که با سال 1360 دارد این است که به محض رخداد بیماری در یک شهرستان دور افتاده، کادر بهداشتی دامپزشکی علاوه بر حل مشکل بیماری باید در سیستم نیز وارد کند که هیچ کس حتی یکبار هم به آن نگاه نمی کند و بدتر از همه اینکه واقعیت بیماری و رخدادهای بیولوژیک دامپزشکی اتفاق افتاده در سطح کشور تفاوت فاحشی با عدد و رقم ها و آمار ثبت شده در این سیستم دارد.

جناب آقای دکتر خاوازی، ضمن عرض تبریک به حضرتعالی و آرزوی توفیق روز افزون در سنگر جدید خدمت به کشور و مردم برای شما صلاح دیدیم تا سلسله مباحثی را بر اساس آنچه که برای وزارت جهاد کشاورزی در حال حاضر و آینده با توجه به تغییر اجباری ماهیت جهاد کشاورزی از اعداد کمی به سمت مولفه های کیفی متصور خواهد بود با شما در میان بگذاریم که نوشته حاضر بخش اول این سلسله مطالب خواهد بود. ایام عزتتان مستدام.

 

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۴
0
2
بسیار عالی است
ادمهای gis محور ......... فقط دیدگاهشان gis است و حتی الفبای تشخیص و درمان و اپیدمیولوژی را نمی دانند بر مسند مدیرت قرار می گیرد و کشور را به سوی قهقرائی می برند
هزینه های غیر قابل انکار و هنگفت این سیستم ها را یکبار شده برررسی گنید /با کوچکترین مشکلی و افندی از طریق هکرها کل ان به هم می ریزد
در ادارات با قطغ شدن اینترنت کلیه کارهای اداره می خوابد و نمی توان کاری انجام داد
ناشناس
|
United States of America
|
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
0
0
موافقم حکیم...ولی ...
نظر شما
ادامه