کد خبر: ۶۰۰۲۶

روزنامه خراسان نوشت:

در این مطلب گزارشی آماده کرده ایم از تعمیرگاهی که در غیاب نظارتقانونی، خزندههای کمیاب را خریدوفروش میکند .

چرا حیوانها از دست ما در امان نیستند؟ عجیب نیست که خیلیهایمان با هر باور و عقیدهای، بهطریقی آزار و آسیب رساندن به حیوانات بیزبان را مجاز میدانیم؟ یکی شکار میکند، چون معتقد است این هم راهی ا‏ست برای کسب درآمد و چراکه نه؟ «جهان درخدمت ما خلق شده و هر راهی که به رفاه ما منجر شود، بیاشکال و ایراد است». یکی خوردن انواع و اقسام جانوران را توصیه میکند، چون هرکدامشان خاصیت و فایدهای برای بدنمان دارند و چرا که نه؟ «مهم این است که ما سیر و سالم باشیم!» یکی از آنسر جهان، حیوانی را از زیستگاهش بیرون میکشد و توی خانهاش که هیچ ربط و شباهتی به خانه جانور بیچاره ندارد، نگهش میدارد، چون خوشش میآید! چرا که نه؟ «ما برای سرگرم شدن و پر کردن تنهایی فرزندانمان و عقب نماندن از مد روز، حیوان خانگی لازم داریم». من فعال حقوق حیوانات نیستم و بهنظرم برای تقبیح این خودپسندی، نیازی نیست که حتما فعال و آگاه به حقوق حیوانات بود. حیات، حق همه موجودات است و ما اجازه نداریم این حق را از موجودی سلب کنیم. بهانه نوشتن این پرونده، اتفاق عجیبیاست که چندوقت پیش شاهدش بودم؛ یک تعمیرکار خودرو، خیلیراحت و بیهیچ نگرانی در مغازهاش خزنده می‌فروخت.

روغن ترمز، لنت، ایگوانا

گزارشی از تعمیرگاهی که در غیاب نظارتقانونی، خزندههای کمیاب را خریدوفروش میکند
باورم نمی‌شد چه می‌بینم. گرما ، استرس کرونا و  گرانی هرقدر هم به آدم فشار بیاورد، چنین توهمی بعید است. توهم نبود. واقعا داشت لابه‌لای قوطی‌های روغن موتور و آچار و لاستیک، می‌خزید و زبان قرمزش را تندتند بیرون می‌آورد. باحیرت می‌پرسم: «ایگوانا؟»، صاحب مغازه جواب می‌دهد: «آره. همون که تو سریال مرد هزارچهره بود». منظورم این نیست که نمی‌دانم ایگوانا چیست، منظورم این است که این‌جا چه کار می‌کند. مات و مبهوت زل زده‌ام به حیوان بیچاره. تعمیرکار، شگفت‌زدگی‌ام را نشانه کنجکاوی و علاقه تلقی می‌کند و هیجان‌زده ادامه می‌دهد: «از اسپانیا اومده». چرا آمده وقتی محل زندگی‌اش این‌جا نیست؟ این حیوان گرما و رطوبت دوست دارد. باید از درخت بالا برود و شنا کند و غذا پیدا کند و قدرت استتارش را به‌کار بگیرد و از چشم شکارچی مخفی شود. به چه اجازه‌ای از زندگی طبیعی‌اش محروم شده است؟ می‌دانم اگر این سوال را با همین میزان عصبانیتی که در ذهنم می‌گذرد به زبان بیاورم، چیزی دستگیرم نمی‌شود. با کنجکاوی ساختگی می‌گویم: «نگهداریش سخت نیست؟» می‌گوید: «نه، می‌ذارمش تو تراریوم» و با دست به محفظه شیشه‌ای کوچک گردوغبار گرفته‌ای اشاره می‌کند که فقط کمی از طول ایگوانا، بزرگ‌تر است.

اجازه می‌دهد ایگوانا را بغل کنم!

قبلا در وبسایت یک کلینیکدامپزشکی که درآمدش از راه قاچاق حیوانات است، درباره تراریوم ایگوانا چیز‌هایی خواندهام. حتی آنها هم که عاری از دلسوزی برای حیوانات هستند، ویژگیهایی برای محل نگهداری ایگوانا قید کردهاند که هیچ شباهتی به این آکواریوم کثیف ندارد؛ از جمله آنکه طول محفظه باید یکونیمبرابر طول حیوان و مجهز به وسایلی مثل دیسپنسر آب، لامپ فلورسنت برای اطمینان از دریافت ویتامین D، چراغ به‌عنوان هیتر، چمن مصنوعی، سنگ‌ها و گیاهان تزیینی باشد. تعمیرکار، به اشتباه مطمئن شده که چشمم حیوان را گرفته است و مثل یک مشتری بالقوه با من رفتار می‌کند. سخاوتمندانه اجازه می‌دهد ایگوانا را بغل کنم. خبر ندارد همین‌که کم‌کم به من نزدیک می‌شود، کافی است تا جیغم دربیاید. خودم را کنترل می‌کنم. نباید بفهمد خبرنگارم، چون در بهترین حالت به فضولی متهم میشوم و توضیح دادنِ آنکه آزار رساندن به حیوانات مسئله شخصی نیست، کار واقعا سختی است. پس لبخند می‌زنم و مثل یک خریدار خوب سوال‌های ریزودرشت دیگری می‌کنم.

۴ میلیون خریده، ۶ میلیون می‌فروشد

در نهایت می‌فهمم خریدوفروش حیوان، شغل دوم آقای تعمیرکار است. آن‌طور که خودش می‌گوید ایگوانا را چهار میلیون خریده، به کلینیک‌ها پنج میلیون و ۹۰۰ هزار تومان قیمت داده است و با من پنج میلیونو ۸۰۰ حساب می‌کند. توضیح می‌دهد غیر از این، در کار عقرب و رتیل هم هست. بعد هم برای این‌که خیالم را راحت‌تر کرده باشد، اضافه می‌کند: «نگهداری ایگوانا هزینه زیادی ندارد، چون فقط صیفی‌جات می‌خورد.» راست می‌گوید، واقعا خوب و به‌صرفه است! چی از این بهتر که در هر خریدوفروش ایگوانا حدود ۲ تا ۵ میلیون تومان به جیب بزنی و کسی هم کاری به کارت نداشته باشد؟ بله حیوان بیچاره گیاهخوار است، اما فقط این کافی نیست که گیاه بهاندازه کافی در دسترسش قرار بگیرد. ایگوانا برای هضم غذایش نیاز به دمای مشخصی دارد و دخالت در روند طبیعی زندگی، سلامت حیوان را به‏ خطر میاندازد.

نسبتدادن خصلتی انسانی به ایگوانا!

جایی خواندم اگر ایگوانای شما غذای مشخصی را نمیخورد، آن را با خوراکیهایی که دوست دارد مخلوط کنید تا بدغذاییاش برطرف شود. نسبتدادن خصلتی انسانی، بدغذایی، به موجودی که بنا بهغریزه در زیستگاه طبیعیاش آنچه خوردنی باشد، میخورد و طبعا از ناز و ادا‌های انسانی بیخبر است، شاهکار نیست؟ کسی میتواند تضمین بدهد مشتریان واقعی آقای تعمیرکار از این بدفهمی مبرا هستند و برای تربیت ایگوانا جانش را بهخطر نمیاندازند؟ سوالهایم تمام شده و نمی‌توانم بیشتر از این درنقش خریدار ذوق‌زده باقی بمانم. موقع رفتن از تعمیرکار می‌پرسم فکر می‌کند خریدوفروش این حیوان بینوا و نگهداری‌اش کنار چال سرویس، کار درستی است که جواب می‌دهد: «خزنده‌ها رو دوس دارم!»

حیوان‌آزاری با توجیه حیوان‌دوستی

از جواب تعمیرکار غافل‌گیر نمی‌شوم البته شاید اگر می‌گفت پول خوبی در این کار است، صادقانه‌تر بود. غیر از کاسبان بازار حیوان خانگی، قاچاقچیها و بعضی دام پزشکها که هدفشان مشخص است و ژست علاقه به حیوانات اصلا بهشان نمیآید، حیوان‌دوستی بین دارندگان حیوان خانگی هم مُد قابلافتخاریاست. حیوان را از زیستگاه و شیوه زیست طبیعی‌اش دور می‌کنند و به‌نظرشان هم کار غلطی نیست، چون به‌هرحال آن حیوان در بازار هست و اگر آن‌ها نخرند، مشتری دیگری پیدا می‌شود؛ چه بهتر که حیوان به خانهصاحب دلسوزی برود! یا استدلال می‌کنند که برای حیوان خانگی‌شان چیزی کم نمی‌گذارند، از واکسن و غذای مخصوص گرفته تا اسباب‌بازی و خوراکی و لباس. واقعیت، اما این است که تا تقاضا نباشد، عرضه هم نخواهد بود. فروشندگان حیوانات، از مشتری خیال‌شان راحت است که خطر قاچاق را به جان می‌خرند و حیوانات پرطرفدار را درشرایط فاجعه‌بار به جفت‌گیری وامی‌دارند. پشت ویترین حیوانات قشنگ و ملوس و تمیز، ماده‌های مفلوکی هستند که شیره جان‌شان کشیده می‌شود و در پناهگاه‌های کثیف به فجیع‌ترین شکل ممکن جان می‌دهند. خوراکی مخصوص و اسباب‌بازی هم بیشتر ابزاری ا‌ست برای کاسبی فروشندگان و احتمالا کاستن از عذاب وجدان خریدار. نه ریختن شاخه و برگْ قفس را برای سنجاب محل زندگی می‌کند؛ نه بستنی مخصوص گربه چیزی از رنج توله‌کشی حیوان مولد کم می‌کند؛ نه به‌هیچ‌طریقی می‌شود آب‌وهوای گرم و مرطوب را برای ایگوانا یا اقلیم سرد را برای هاسکی بازسازی کرد. حیوان‌دوستی آشکارا با دامن زدن به چرخه تکثیر و فروش حیوانات و با درمعرض انقراض قراردادنِ گونه‌های نادر، منافات دارد.

نگهداری حیوانات در منزل، مصداق بارز حیوانآزاری است

یک فعال حقوق حیوانات درباره نگهداری از حیوان در منزل نکات قابل تاملی را مطرح می‌کند.

«سجاد ندیمی»، فعال حقوق حیوانات و مدیر سابق پناهگاه مهر مشهد در یک گفتوگو به سوالات ما، درباره نگهداری ایگوانا و بهطور کلی حیوان خانگی پاسخ می‌دهد. پاسخ‌هایی که قابل تامل به نظر می‌رسد و باید توجه بیشتری به آن‌ها داشت.

کلینیکهای دامپزشکی و فروشندگان حیوانات متفقالقول میگویند از آنجاییکه ایگوانا حیوان ساکت و آرامیاست، برای نگهداری در خانه گزینه خوبی بهشمار میرود و کافی است ملاحظاتی مثل دمای مناسب و دردسترس بودن آب رعایت شود. این ادعا درست است؟

ما فقط زمانی اجازه داریم از حیوانی -چه اهلی و چه وحشی- در محیط منزل نگهداری کنیم که آن حیوان به دلایل مختلف نتواند در محیطزیست طبیعی خودش زندگی کند؛ مثلا آسیبدیده یا در معرض خطر باشد. مشخصا درباره ایگوانا که در دسته حیوانات اگزوتیک (گونه‌های جانوری که درشرایط عادی و به‌طور معمول به‌عنوان حیوان خانگی نگهداری نمی‌شوند و در بیشتر کشور‌ها داشتن آن‌ها غیرقانونی ا‌ست) قرار میگیرد، نگهداری از آن در منزل مصداق بارز حیوانآزاری است. افراد اغلب بهدلیل خودخواهی چنین حیواناتی را میخرند، چون بهنظرشان زیبا هستند یا برای‌شان شأن اجتماعی بههمراه می‌آورند. بر خلاف ادعایی که مطرح میشود، ممکن نیست برای ایگوانا در منزل، شرایطی شبیه محیطزیست طبیعیاش فراهم شود درنتیجه حیوان دچار استرس و اختلالات بیولوژیک میشود.

کسانی که حیوان خانگی نگه میدارند، علاقه به حیوانات را دلیل کارشان مطرح میکنند. اینروز‌ها حجم بالای رهاسازی حیوانات خانگی در خیابان به‌دلیل شیوع ویروس کرونا نشان داد علاقه و احساس مسئولیت، دلیل واقعی خیلی از صاحبان حیوانات خانگی نیست.

من در فضای مجازی صفحه و کانالی دارم که ازطریق آن برای حیواناتِ رها، گم یا دزدیدهشده سرپرست پیدا میکنم. بعد از شیوع ویروس کرونا تعداد گزارشهایی که از حیوانات رهاشده دریافت کردم، خیلی بیشتر از قبل بود و همچنان هم ادامه دارد. بهنظر من افرادی که حیوانات را میخرند، عشق و علاقهای به آنها ندارند وگرنه در موقعیتی که خطری تهدیدشان کند، فورا حیوان را رها نمیکنند. درمقابل کسانی که حیوانات را به سرپرستی می‌گیرند، معمولا احساس مسئولیت بیشتری دارند و برای نگهداری از آنها با شرایط میجنگند.

خرید و فروش حیوان در برخی سایت‌ها و فضای مجازی خیلی رایج شدهاست. نظارت در این زمینه برعهده کدام نهاد است و مردم چطور میتوانند تخلفات در اینزمینه را گزارش کنند؟

در کشور ما متأسفانه هیچ قانونی برای دفاع از حقوق حیوانات وجود ندارد. وقتی قانون حتی حیوانآزاری را هم چندان پیگیری نمیکند، خیلی دور از ذهن است که خریدوفروش حیوانات را بتوان گزارش کرد با این همه مردم میتوانند به پلیس فتا شکایت کنند. شاید اگر تعداد شکایتهای مردمی زیاد شود، قانون هم اقدام کند. آنچه در این آگهیها آزاردهندهاست، شرایط بد نگهداری و ابتلای حیوانات به بیماریاست که از روی عکسها بهوضوح قابل مشاهده است. اغلب هم قیمتهای بالایی در این سایتها درنظر گرفته میشود و بهنظر من نوعی گروگانگیری و سوءاستفاده از احساسات دوستداران حیوانات است که مجبور شوند آن حیوان را بخرند تا از وضعیت بد نجاتش دهند. لازم میدانم تأکید کنم ما حق خریدن حیوانات را نداریم، حیوانات برده ما نیستند.

زیستگاه حیوانات قابل بازسازی نیست

درباره نگهداری حیوانات در محلی متفاوت از اقلیمطبیعیشان که هم نادرست است و هم غیراخلاقی
موضع ما درباره نگهداری حیوانات خانگی از آن‌چه تا حالا خواندید، مشخص است؛ اساسا خریدن هر حیوانی، درست و اخلاقی نیست، اما خریدن بعضی حیوانات خیلی نادرست و غیراخلاقی است. نگهداری حیواناتی که زیستگاه طبیعیشان با شهر محل زندگی ما ازلحاظ آبوهوایی اختلافات فاحشی دارد، نهایت بیرحمی است و توصیههای فروشندگان و تلاش صاحبان این حیوانات برای بازسازی زیستگاه آنها، بیفایده است.

 
نظر شما
ادامه