دلنوشته همسر شادروان «دکتر جعفر درودی» مدیرکل اسبق دفتر مطالعات و ارزیابی مخاطرات غذا، دارو و فرآوردههای بیولوژیک سازمان دامپزشکی به مناسبت چهلمین روز درگذشت ایشان
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساختهاند از بدنم
جعفر عزیزم؛ روزی که با تو در زندگی همراه شدم دانستم که با انسانی از تبار عشق و شهادت، شهامت و ایثار، آزادگی و رادمردی و مردی از دیار دریادلان و سلحشوران پیمان بستهام.
در دل چه به خود بالیدم از این نیکبختی و خوشاقبالی که با انسانی از جنس نور و خورشید نه از جنس خاک، یار و همبالین گشتهام.
فراموش نمیکنم روزی را که در فراق دوستان هم رزم شهیدت که همگی به فیض شهادت نائل آمده و به دیدار معبود شتافته بودند، اشک حسرت ریختی و از اخلاص و پاکی آن سلحشوران برایم گفتی و افسوسها خوردی از این جاماندن و امروز حکمت آن جا ماندن را دریافتم و میدانم که تو نیز هماکنون در جایگاهی بس رفیع در کنار آن ارواح مطهر سکنی گزیدهای.
پاکی، بی آلایشی، سادهزیستی، تواضع، صداقت، حقگویی، حقخواهی، جوانمردی، اخلاص، مهربانی، نوعدوستی، گذشت، مناعت طبع را بیشک از مولایت امیرالمومنین علی (ع) و فرزند خلفش آموختی و سرلوحه زندگی کوتاه خویش قرار دادی.
وارسته بودی و همواره در حال تحصیل و کسب علم و دانش و کمال و هیچگاه متاع دنیوی نتوانست تو را بفریبد و از هر آزمون الهی همواره سربلند و با افتخار بیرون آمدی.
سرباز مخلص وطن بودی و همانگونه که در نوجوانی نشان دادی که در راه دفاع از اعتقاداتت از جان گذشته و فدایی هستی، در مابقی عمر عزیز و پربارت نیز با شهامت و شجاعت و افتخار زیستی و در برابر زیور دنیا خوار و تسلیم نبودی بلکه دنیا در برابرت کوچک و زبون بود.
هیچگاه غم معاش نداشتی چرا که توکلت به خدای بزرگ بود ولی غم مردم غمگینت میساخت و حقالناس از دغدغههای زندگیات بود و همین باعث تعهد و وجدان کاری بالا در انجام وظایفت شده بود.
آه ای نیکوسرشت، نیک کردار، ای یار باوفا، رفیق روزهای سخت، شریک غم و شادی زندگی من، خوشا به سعادتت که سرافراز و سلحشور زیستی و سبکبار و سربلند همچون شاهبازی آزاد و رها بسوی ابدیت پر کشیدی.
الحق که شایسته نام مقدس شهید هستی، شهیدی گمنام و جامانده از قافله عشاق که امروز به وصال معبودش رسیده است.
عزیز دلم، اگر که در مکتب تو نیاموخته بودم، اکنون داغ این هجر و فراق تاب تحمل را از من ستانده بود، ولی اکنون با چشمانی گریان اما قلبی مطمئن به زندگی ادامه داده چرا که حضور پر برکت روح پاک و آسمانیت همچون جسم عزیزت همواره همراه و یاور من و در زندگیام راهگشا خواهد بود.
بدینوسیله به رسم ادب و احترام از تمامی دوستان و همکاران محترم سازمان دامپزشکی، ادارات کل دامپزشکی استانها در اقصی نقاط کشور، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، دانشآموختگان ورودی ۶۸ دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران که به صورت حضوری، تماسهای تلفنی و ارسال پیامک و همچنین ارسال تاج گل و بنر مراتب همدردی خود را ابراز داشته و ما را مورد تفقد قرار داده و در این مصیبت تسلی بخشیدند، کمال تشکر و امتنان را داشته، سلامتی و بهروزی همه عزیزان را از درگاه ایزد منان مسئلت مینمایم.