کد خبر: ۶۸۵۵۵
تعداد نظرات: ۲۳ نظر
در گفت‌وگو با «دکتر امید مرادی» رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی مطرح شد:
اظهارات بی‌پایه، جانبدارانه، غیرعلمی و یک سویه برخی افراد که گویی عنادی ذاتی با سگ دارند، نباید تنها ملاک قضاوت و تصمیم‌گیری در کشور قرار گیرد ...
 

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: اظهارنظرهای متفاوت و متناقض درخصوص سگ‌های بدون سرپرست و ترند شدن بحث افزایش این حیوانات در فضای مجازی، باعث شد تا به سراغ یکی از کارشناسان این حوزه برویم و دقایقی را با او به گفت‌وگو بنشینیم.

از نظر «دکتر امید مرادی» رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی، نکته قابل توجه، عرصه باز اظهارنظر موافقان این نظریه و سانسور شدید نظر مخالفان است، تا جایی که شاهد هستیم هرگونه اظهارنظر غیرعلمی و بعضاً کاملا غلط به دلیل کشش موجود از طرف حاکمیت به سرعت نشر و بسط می‌یابد و خطر آن وجود دارد این‌گونه اظهارنظرها، با توجه به آنکه از زبان افراد به ظاهر موجه و دانشگاهی بیان می‌شود، مبنای تصمیم‌گیری و اجرا قرار گیرد.

حکیم مهر: آقای دکتر، ارزیابی شما از مساله امروز سگ‌های بی‌سرپرست چیست؟ اساسا علم در مورد موضوع مدیریت سگ‌های بی‌سرپرست چه می‌گوید؟

متاسفانه مدتی است که بسیاری از مشکلات اجتماعی، محیط زیستی، بهداشتی و درمانی کشور با موضوع سگ‌های بی‌سرپرست مرتبط شده و روزی نیست که مطلبی در این ارتباط در رسانه‌ها منتشر نشود. از اظهارنظر مسئولان وزارت بهداشت و کشور گرفته تا برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی که همگی بر این نکته اتفاق نظر دارند که گویی سگ‌های بی‌سرپرست مسئول بزرگترین مشکلات سلامت و محیط‌زیست در کشور هستند.

نکته قابل توجه، عرصه باز اظهارنظر موافقان این نظریه و سانسور شدید نظر مخالفان است، تا جایی که شاهد هستیم هرگونه اظهارنظر غیرعلمی و بعضاً کاملا غلط به دلیل کشش موجود از طرف حاکمیت به سرعت نشر و بسط می‌یابد و خطر آن وجود دارد این‌گونه اظهارنظرها، با توجه به آنکه از زبان افراد به ظاهر موجه و دانشگاهی بیان می‌شود، مبنای تصمیم‌گیری و اجرا قرار گیرد. با توجه به اینکه پیش‌بینی می‌شود این موارد، مقدمه‌ای بر توجیه تصمیمات سهل‌الوصول و غیرعلمی ازجمله حذف فیزیکی سگ‌های بی‌سرپرست در آینده‌ای نزدیک باشد، بنابراین لازم می‌دانم توضیحاتی درمورد موضوع سگ‌های بی‌سرپرست کشور ارائه دهم تا اظهارات بی‌پایه، جانبدارانه، غیرعلمی و یک سویه برخی افراد که گویی عنادی ذاتی با سگ دارند، تنها ملاک قضاوت و تصمیم‌گیری در کشور قرار نگیرد و رویه تکراری و بی‌ثمر حذف فیزیکی به عنوان تنها راه حل، اجرا نشود.

حکیم مهر: تجربه دنیا در این زمینه چیست؟

موضوع مدیریت سگ‌های بی‌سرپرست سال‌هاست در صدر توجه بوده و از این‌رو نهادهای مهم بین‌المللی از جمله سازمان جهانی بهداشت (WHO ) ، سازمان جهانی بهداشت دام (OIE ) ، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO ) و همچنین سازمان‌های بین‌الملی غیردولتی مانند، جامعه جهانی دامپزشکی (WSAVA )، سازمان جهانی حمایت از حیوانات (WAP) و برخی سازمان‌ها و نهادهای دیگر، نتایج مختلف حاصل از تجارب موفق یا ناموفق اعضای خود را منتشر و در قالب توصیه‌نامه، دستورالعمل و شیوه‌نامه عرضه کرده‌اند.

از این‌رو و با توجه به وجود دسترسی به تمامی این منابع، می‌بایست با استفاده از آنها و اجتناب از هزینه‌زایی جهت کسب تجربه جدید، بهترین تصمیم بر مبنای شواهد علمی پیشنهاد و اخذ گردد. جامعه جهانی دامپزشکی (WSAVA)  با بیش از 200 هزار عضو از بیش از 125 کشور جهان، با همکاری چندین سازمان غیردولتی معتبر دیگر مانند همیاری جهانی برای کنترل هاری (GARC )، دانش متخصصانشان را در دستورالعمل‌های ائتلاف جهانی مدیریت حیوانات همدم (ICAM) به اشتراک گذاشته‌اند.

حکیم مهر: اساسا آیا غذادهی به حیوانات بی‌سرپرست منجر به افزایش جمعیت آنها خواهد شد یا خیر؟

یکی از موارد چالش‌برانگیز در موضوع سگ‌های بی‌سرپرست کشور که شاید همگی با آن روبرو شده‌ایم، همین سوال است. جهت پاسخ به این سوال باید با اصطلاح ظرفیت حمل (Carrying Capacity ) آشنا شویم. این اصطلاح به معنای حداکثر ظرفیت یک ناحیه برای پشتیبانی یک گونه است یا به عبارتی دیگر، حداکثر تعداد یک گونه که می‌تواند بر اساس ظرفیت یک ناحیه در آن زندگی نماید. این ظرفیت عددی مشخص در هر منطقه است به نحوی که چنانچه تعداد افراد آن گونه از این ظرفیت فراتر رود، جمعیت شروع با کاهش می‌کند و بالعکس چنانچه جمعیت به هردلیلی نظیر بیماری و... کاهش یابد، نرخ مهاجرت سگ‌های اطراف به منطقه و زادآوری موفق افزایش یافته تا ظرفیت حمل خالی نماند. برخلاف تصور ساده انگارانه فعلی، متغیر اصلی ظرفیت حمل دسترسی به منابع غذایی نیست، بلکه ظرفیت حمل ترکیب پیچیده‌ای از عوامل اکولوژیک، بایولوژیک و سوسیواکونومیک موثر بر سگ‌ها است.

ائتلاف بین‌المللی مدیریت حیوانات همدم (ICAM )، در بیانیه‌ای که در جولای 2021 صادر نموده، تاکید می‌نماید که امکان افزایش جمعیت سگ‌های بی‌سرپرست با افزایش دسترسی به منابع غذایی و همینطور کاهش جمعیت آنها با محروم کردن آنها از دسترسی به منابع غذایی منتفی است. ‌علت این است که جمعیت سگ‌های بی‌سرپرست تنها درصورتی به دلیل گرسنگی کاهش می‌یابد که حیوان وارد مرحله سوء‌تغذیه شدید شده باشد که این امر جدای از مشکلات اخلاقی، در جوامع فعلی و دسترسی آسان به پسماند، زباله و... هیچگاه برای سگ بی‌سرپرست رخ نخواهد داد. بنابراین با توجه به یافته‌های علمی تا امروز، می‌توان مطمئن بود غذادهی منجر به افزایش جمعیت سگ‌های بی‌سرپرست نخواهد شد.

جالب اینجاست در همان بیانیه ذکر شده که تاکنون هیچ رفرانس علمی که درآن اثبات شده باشد با غذادهی یا محرومیت از منابع غذایی می‌توان بر جمعیت کل اثر گذاشت وجود ندارد و اضافه می‌کند به جای آنکه مردم را به غذا ندادن به حیوانات تشویق نمایید، باید "غذارسانی مسئولانه" ترویج و آموزش داده شود و مصادیق آن را نیز عنوان می‌دارد. ضمن آنکه بر اساس بخش 7 منشور سازمان جهانی بهداشت دام (OIE)  که در مورد اصول رفاه حیوانات نوشته شده است، هیچ کشوری حق ندارد حیوانات را از رفاه اولیه یعنی غذا و آب محروم نماید. جالب اینجاست که در بیانیه نشست تخصصی کارشناسان سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO ) در سال 2011 نیز عنوان شده که به دلیل وابستگی سگ‌ها به منابع غذایی و وابستگی عاطفی غذارسان‌ها نمی‌توان از مردم درخواست کرد به سگ‌های گرسنه غذا ندهند، بلکه می‌بایست غذارسانی در محل‌های صحیح و مشخص انجام پذیرد (در آن سال عبارت غذارسانی مسئولانه تعریف نشده بوده است).

حکیم مهر: طی سال‌های گذشته به دلیل افزایش غذارسانی، سگ‌های بی‌سرپرست زیادتری را مشاهده می کنیم که تاکنون مسبوق به سابقه نبوده است. اگر ادعا می‌شود، غذارسانی باعث افزایش جمعیت نمی‌شود، پس چرا مشاهدات ما چیز دیگری می‌گوید؟

این سوال پاسخ ظریفی دارد. به رغمی که غذارسانی جمعیت کل را افزایش نمی‌دهد ولی می‌تواند توزیع جمعیتی یک گونه را تغییر دهد. بر اساس ظرفیت حمل، هر منطقه ظرفیت مشخصی برای سگ‌های بی‌سرپرست دارد که ممکن است تمام آنها قابل مشاهده نباشند. متعاقب غذارسانی، تغییر در توزیع جمعیتی رخ خواهد داد و تراکم سگ‌هایی که در اطراف محل‌های غذارسانی مشاهده می‌شوند، بالا خواهد رفت. از این‌رو تصور می‌شود جمعیت سگ‌ها به دلیل غذارسانی افزایش یافته، درصورتی که مطلقا این اتفاق رخ نداده است.

شاید ذکر این مطلب حائز اهمیت باشد که عمده غذارسانی‌ها در کشور در مناطقی که مردم آن از تمکن بالاتری برخوردار هستند اتفاق می‌افتد، پس اگر این امر منجر به افزایش جمعیت سگ‌های بی‌سرپرست می‌شد، چرا اکنون ما با مشکل افزایش جمعیت در مناطق محروم کشور نیز مواجه‌ایم؟ در پاسخ باید گفت که اساساً اکولوژی سگ‌ها وابسته به انسان است و با افزایش جمعیت انسان و افزایش و پیشروی مناطق شهری، روستایی و شهرک‌ها مناطق جدیدی دارای «ظرفیت حمل» سگ‌ها فراهم می‌شود. بنابراین به لحاظ علمی بدیهی است که باید جمعیت سگ‌ها در ده‌های اخیر در ایران افزایش یافته باشد.

حکیم مهر: برخی منتقدان می‌‌گویند که غذادهی به سگ‌های بی‌سرپرست در آنها توقع ایجاد کرده و آنها را شرطی می‌نماید و چنانچه این اتفاق تکرار نگردد، منجر به حمله آن سگ به انسان‌ها خواهد شد.

 این گفتار، سخنی سطحی و عامیانه است و در جستجوهای ما هیچ سند علمی دال بر تائید آن یافت نشد. اگر این امر مصداق می‌داشت تاکنون باید با تعداد بی‌شمار سرپرستان دریده شده و کشته شده سگ‌های خانگی مواجه بودیم که در تغذیه حیوان خود تاخیر یا اهمال داشته اند. برعکس، بر اساس نظر بوویر در کتابش رفتارشناسی سگ‌سانان، از آنجا که انسان‌ها به‌لحاظ سن و سایز بدن از سگ‌ها بزرگتر هستند، زمانی که توله‌ی سگ در یک منطقه بین مردم بزرگ می‌شود، در حدود سن ۱۵ هفتگی‌، انسان‌ها را به‌عنوان حکم‌فرما در سلسله مراتب خود می‌پذیرند و در نتیجه رفتار مطیع (Submissive)  پیدا می‌کنند که در خصوص منابع غذایی، در رفتارشناسی سگ‌سانان، همیشه این فرد حکم‌فرماست که حق دسترسی به منابع را دارد.

انستیتو پاستور ایران در مقاله ای که درسال 2019 به صورت مرور (ریویو) بیست ساله از حیوان گزیدگی در ایران به چاپ رسانده است، عنوان می‌دارد از هر 10 مورد سگ گزیدگی  7.5 مورد از سگ باسرپرست و تنها کمتر از 0.5 مورد آن مربوط به سگ‌های بی‌سرپرست است که نشان‌دهنده پایین بودن خطر گزش حتی در مقایسه با سگ‌های دارای سرپرست می‌باشد و این خطر بالقوه به اندازه‌ای که وانمود می‌شود، بزرگ نیست. هرچند بنده معتقد هستم که حتی یک مورد آن نیز می‌تواند زیاد و غیرقابل جبران باشد. جالب اینجاست ائتلاف جهانی مدیریت حیوانات همدم (ائتلاف آیکم) عنوان می‌نماید که حذف منابع غذایی نه تنها منجر به کنترل یا کاهش جمعیت سگ‌های بی‌سرپرست نمی‌شود بلکه منجر به افزایش خوی پرخاشگری جهت به دست آوردن غذای محدود می‌شود که این امر می‌تواند شانس درگیری با انسان و همچنین انتقال بیماری‌های مشترک را افزایش دهد.

حکیم مهر: با توجه به جمیع جوانب موجود، آیا حذف فیزیکی می‌تواند منجربه کنترل جمعیت آنها گردد؟

در سال 2019 مقاله‌ای با عنوان The effectiveness of dog population management که یک سیستمیک ریویو با بررسی بیش از 4800 مقاله است و مولفین بسیار معتبری دارد که برخی از آنها از مدیران ارشد OIE می باشند، انتشار یافت. در این مقاله تاکید می‌گردد، حذف فیزیکی سگ‌ها در هیچ جای دنیا در دراز مدت منجر به کنترل جمعیت سگ‌های بی‌سرپرست نگردیده است و این روش بلااثر است.

حکیم مهر: علت این رخداد چیست؟

با حذف فیزیکی سگ‌های یک منطقه پدیده‌ای به نام اثر مکشی (Vaccum Effect ) ایجاد می‌شود. به این معنی که با توجه به خالی ماندن ظرفیت حمل یک منطقه، نرخ مهاجرت به منطقه و زادآوری موفق سگ‌های آنجا بالا خواهد رفت و جمعیت به سرعت جایگزین می‌شود، به نحوی که میزان توله‌هایی که درحالت طبیعی 30 تا حداکثر 50 درصد آنها به سن بلوغ می‌رسیدند، حالا بسیار بیشتر خواهد شد، درحالی که تا پیش از این هرچه زاد و ولد بیشتر بود، میزان مرگ و میر نیز بیشتر بود. لذا با گذشت زمان محدودی مجددا جمعیت سگ‌های منطقه به حالت قبل باز می‌گردد. بنابراین کنترل جمعیت بدون کنترل منابع تولید سگ بی‌سرپرست (توله‌کشی و رهاسازی و زادآوری سگ‌ها) کاملا بی‌اثر است.

سازمان جهانی بهداشت (WHO ) در سال 1990 به همراه یکی از سازمان‌های ائتلاف آیکم، سازمان حفاظت از حیوانات(WAP )، در توصیه نامه‌ای به کشورهای عضو، خواستار توقف کشتار سگ‌های بی‌سرپرست شد. همچنین سازمان جهانی بهداشت دام (OIE) در دستورالعمل مربوط به سال 2016 که به زودی نیز به روزرسانی خواهد شد، به صورت صریح عنوان می‌دارد کشتار سگ‌های بی‌سرپرست نه تنها اخلاقی نیست، بلکه موثر و کارآمد هم نیست. این دستورالعمل برای کشورهای عضو از جمله ایران لازم الاجرا است (توصیه نامه نیست) و تخطی از آن می‌تواند عواقبی برای سازمان دامپزشکی کشور به همراه داشته باشد.

حکیم مهر: آیا حذف فیزیکی سگ‌های بی‌سرپرست برای حفاظت از حیات وحش می‌تواند مفید باشد؟

در موارد استثناء و درصورتی که امکان اجرای سایر روش‌های توصیه شده، قابل اجرا نباشند این روش به کار گرفته شده و می‌شود اما هیچ‌گاه به عنوان راهکار اصلی برای حل این مشکل مطرح نشده است. آقای گامپر در کتاب Free ranging dogs and wildlife conservation عنوان می‌دارد از مهمترین خطرات سگ‌های بی‌سرپرست برای حیات وحش، بیماریهای قابل انتقال آنها می‌باشد. دربین این امراض، سه بیماری هاری، دیستمپر و پاروا ویروس بالاترین میزان مرگ را ایجاد می‌نمایند. جالب اینجاست با حذف فیزیکی سگ‌ها، دیاگرام سنی جمعیت تغییر می‌کند و میانگین سنی جمعیت به شدت پایین می‌آید، از این رو نزاع و درگیری جهت جفتگیری و تعیین قلمرو افزایش و هاری شیوع بیشتری می‌یابد. همچنین دیستمپر و پاروا ویروس که شیوع بالایی در سن پایین دارند و می‌توانند به راحتی منجر به مرگ حیات وحش شوند، فزونی می‌یابد.

حکیم مهر: آیا حذف فیزیکی سگ‌های بی‌سرپرست به کنترل هاری کمک می‌نماید؟

سازمان جهانی بهداشت(WHO ) در نشست تخصصی کارشناسان مرتبط با هاری (گزارش سوم) در سال 2017 به صراحت عنوان می‌دارد کشتار نه‌تنها هیچ کمکی به کنترل هاری نمی‌کند، بلکه می‌تواند مانعی در محقق سازی برنامه کنترل و مهار هاری محسوب شود. زیرا برای کنترل هاری می‌بایست واکسیناسیون توده‌ای سگ‌ها (MDV )انجام پذیرد که کشتار و جمع‌آوری می‌تواند این امکان را از بین ببرد و منجر به حذف سگ‌های واکسینه و افزایش سگ‌های غیرواکسینه شود. همچنین بر اساس یکی از دستورالعمل‌های WAP (world animal protection)  که سازمان جهانی بهداشت نیز به اقدامات ایشان ارجاع داده است، تاکید گردیده کشتار سگ‌ها کاملاً جهت کنترل هاری بلا اثر و مخرب است و می‌بایست جهت کنترل هاری، واکسیناسیون و آموزش انجام پذیرد. در این ارتباط انستیتو پاستور ایران نیز دستورالعمل کاملاً مشابهی دارد.

حکیم مهر: به‌عنوان حرف آخر...

همانطور که ملاحظه شد با یک بررسی اجمالی در منابع متقن علمی می‌توان متوجه شد اصولاً سگ‌های بی‌سرپرست مشکل اصلی بسیاری از مواردی که عنوان می‌شود، نیستند و خود آنها محصول و قربانی فاکتورهای متعدد دیگری نظیر افزایش جمعیت جوامع انسانی، گسترش شهرنشینی و حاشیه‌نشینی، دفع نابسامان زباله و پسماند و غیره می‌باشند. هرچند نمی‌توان منکر وجود افراد سودجو و منفعت‌طلب در بین افرادی که به حیوانات از سر دلسوزی کمک و غذارسانی می‌کنند شد، اما بی‌انصافی است اگر تمامی این مشکلات را به آنها مرتبط بدانیم و با حذف صورت مساله سعی در حل مشکل داشته باشیم. زیرا چنانچه به صورت ریشه‌ای این مشکل را حل ننمائیم، تنها مواجهه با آنرا به صورت موقت به تعویق انداخته‌ایم.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

انتشار یافته: ۲۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۵
سلطانی منش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۴۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
6
21
بلاخره یک اظهار نظر علمی و فنی مبتنی بر حقایق دیدیم. احسنت بر شما
هومن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
6
17
درود بر دکتر مرادی که با ارجاع به متون علمی راه حل ارائه دادند
نه مثل دوستان محیط زیستی فقط راه حل سنتز کنند
مهناز ايراني
|
Germany
|
۱۵:۲۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
4
12
درود
بسيار معقول و موجه و كارآمد و علمي بود
و جناب دكتر مرادي هم بسيار مفيد و مختصر و گويا و كامل پاسخ دادن
به اميد اينكه صحبت هاي ايشان مورد توجه قرار بگيره كه بسيار مفيد خواهد بود .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
15
9
در کلاس اول یاد گرفتیم که غذا باعث ازدیاد جانوران میشه
ایشون چیو داره رد می کنه
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands (Kingdom of the) |
۲۰:۳۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
کلاس اولت رو کجا خوندی درستون با ما فرق داشت شیطون راست بگو
حامد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۶
یاد درس ها رو خوب نخوندی یا کلاس اشتباه نشستی
مهنازبراتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
4
11
ضمن درود وتشکر بابت ارایه رفرنسهای علمی وبروز وهمچنین حمایت ازحقوق حیوانات .عالی بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
3
8
خیلی استفاده کردم. متشکرم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۶
3
5
سپاس فراوان بابت حمایت از حیوانات.
مخلوقات خدا را احترام بگذاریم.
دکتر حسینی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۲۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۶
3
5
عالی بود تشکر از دکتر مرادی عزیز
شهرکی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۶
6
8
سلام.. ایشان فقط از چند مقاله و نظرات سازمان‌های جهانی نام برد ودر واقع هیچ راهکار علمی نداد، بلکه اصل حرفشان این بود:غذا دادن به سگهای ولگرد باعث ازدیاد جمعیت نمیشه، بلکه افزایش جمعیت انسانی و دفع زباله باعثش هست! پس این سگهای نژاد دار که ول شدن (در اثر خستگی صاحبانشان از نگهداری یا هزینه های بالا یا..) واکثرا وارداتی هستند باعث ازدیاد جمعیت نیست؟!.. ضمنا وقتی غذا نباشه کوچ می‌کنند به جایی که غذا هست، پس غذا دادن مؤثره. به نظرم باید هرگونه واردات، پرورش و فروش سگ(به استثناء سگهای ویژه پلیس یا گله) ممنوع اعلام شود و از ورود سگهای ولگرد به مراکز جمعیتی جلوگیری و پروژه عقیم سازی دنبال شود.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
حالا سگ نژاد دار مگه چند درصد مساله هست که شما روش تاکید داری؟ضمنا اون سگ نژاد دار هر کجای دنیا باشه همونجا هم یک قلاده سگ هست و فرقی نمیکنه در مکان جغرافیایی Xباشه یا Y
حامد
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
امیدوارم دامپزشک نباشید وگرنه راه رو قطعا اشتباه رفتین.
مجید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۷
4
5
"انستیتو پاستور ایران در مقاله ای که درسال 2019 به صورت مرور (ریویو) بیست ساله از حیوان گزیدگی در ایران به چاپ رسانده است، عنوان می‌دارد از هر 10 مورد سگ گزیدگی 7.5 مورد از سگ باسرپرست و تنها کمتر از 0.5 مورد آن مربوط به سگ‌های بی‌سرپرست است که نشان‌دهنده پایین بودن خطر گزش حتی در مقایسه با سگ‌های دارای سرپرست می‌باشد" شایسته آن است بجای ارائه آمار گزش ، به درصد موارد ابتلا به هاری در انسان با سابقه گزش سگ های بی سرپرست در مقایسه با سگ های دارای سرپرست اشاره شود .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۹
2
2
با این تفاسیر نتیجه میگیریم باید جوامع انسانی را کاهش داد تا سگهای ولگرد کم بشن وگرنه بقیه راهکارها، غیر علمی و غیر اخلاقیه
پاسخ ها
باراد
| United States of America |
۱۳:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
نه عزیز مشکل اصلی اینجاست که در کشور ما امثال شما بجای توجه و مطالعه رفرسنهای معتبر جهانی و پروتکلهای بهداشت جهانی تراوش ذهنی و اظهار نظر شخصی خود را غالب میکنید که هیچ پایه و اساس علمی ندارد . تا زمانی که امثال شما اظهار نظر میکنید نتیجه موثر حاصل نمیشود . البته این مدل نظرات منسوخ شده . عدم غذا رسانی سالم به حیوانات شهری هرگز بر کاهش زاد آوری آنها موثر نبوده . ضمن اینکه عموما و غالبا در کشور ما غذا رسانی انجام نمیشود بسیار اندک . ما در برخی مناطق کشور بخصوص مناطق جنوبی هرگز غذا رسانی وجود ندارد ولی در همان مناطق زاد آوری و افزایش بیشتر بوده . لطفا رفرسنهای مربوطه در سال ۲۰۲۴ را مطالعه کنید و منطقی باشید
اشکان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۳۰
1
10
.............. "جهت پاسخ به این سوال باید با اصطلاح ظرفیت حمل (Carrying Capacity ) آشنا شویم. این اصطلاح به معنای حداکثر ظرفیت یک ناحیه برای پشتیبانی یک گونه است یا به عبارتی دیگر، حداکثر تعداد یک گونه که می‌تواند بر اساس ظرفیت یک ناحیه در آن زندگی نماید. این ظرفیت عددی مشخص در هر منطقه است به نحوی که چنانچه تعداد افراد آن گونه از این ظرفیت فراتر رود، جمعیت شروع با کاهش می‌کند و بالعکس"

ایشان این واقعیت ساده را که غذا رسانی به عنوان یکی از متغیرهای مربوطه در معادله "ظرفیت حمل" و ارتباط مستقیم آن با میزان رشد و نمو توله ها می باشد را انکار می کنند در حالی که اگر ظرفیت حمل را تابعی از میزان غذا، قلمرو، و آبِ در دسترس گونه حاکم بر آن منطقه بدانیم به نحوی که چگالی آن با امید ریاضی برتری دیگر گونه های رقیب در منطقه در ارتباط باشد، آنگاه غذا رسانی به عنوان یکی از متغیرهای در ارتباط با میزان منابع در دسترس برای زاد و ولد و رشد و نمو توله ها دارای اهمیت اساسی است.

به زبان ساده، هر جا غذا بیشتر است تعداد سگ های ولگرد آن منطقه نیز بیشتر است مگر آنکه با سیاست های معدوم سازی و کنترل جمعیت و یا برتری گونه رقیب همراه باشد.

ای کاش و ای کاش و ای کاش، دامپزشکان در کنار دروس تخصصی حداقل اپسیلونی هم ریاضی و آمار مطالعه می کردند تا به این قبیل اشتباهات نظری در نتیجه گیری ها دچار نشوند.
پاسخ ها
دامپزشک
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۲
ای کاش، ای کاش و ای کاش اشکان جان شما نیز یک اپسیلون به متن همین مقاله دقت می کردی و بجای اتهام زنی به دامپزشکان و عصبی شدن، در کامنت نوشتن عجله نمی کردی:
"برخلاف تصور ساده انگارانه فعلی، متغیر اصلی ظرفیت حمل دسترسی به منابع غذایی نیست، بلکه ظرفیت حمل ترکیب پیچیده‌ای از عوامل اکولوژیک، بایولوژیک و سوسیواکونومیک موثر بر سگ‌ها است."
اشکان
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۲۷ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۳
دوست و همکار گرامی، متغیر اصلی نبودن به معنای متغیر بی اثر بودن نیست. اولا که ایشان طبق کدام مدل اکولوژیک که در ایران بومی سازی شده است می فرمایند که متغیر اصلی نیست؟ دوما اگر متغیر اصلی نیست آیا متغیری تعدیل کننده است؟ آیا متغیری میانجی است؟ بالاخره نقشش در رابطه با متغیر وابسته یعنی میزان زاد و ولد و رشد و نمو چیست؟ ایشان تنها کلی گویی نموده اند "عوامل اکولوژیک، بیولوژیک، و سوسیواکونومیک" اما به مدل آماری خاصی اشاره نمی کنند. هر حتی فاقد تخصصی نیز به خوبی می داند که این عوامل مهم می باشند اما مدل آماری که مشخص کند چه متغیرهایی از این عوامل در محیط بومی ایران مهم و تاثیرگذارند کجاست، روابط بین این متغیرها چیست، برازش مدل های ارائه شده در محیط های دیگر در رابطه با داده های جمع آوری شده در محیط بومی ایران چیست؟ این قبیل اظهار نظرها نیاز به انجام مطالعات بومی و ارائه مدل های مستدل آماری با روش هایی همچون SEM یا همان مدل معادلات ساختاری دارند. دوست گرامی بپذیریم که اکثریت جامعه دامپزشکی با آمار و ریاضیات آشنایی کافی ندارند. بنده خود فارغ التحصیل دامپزشکی هستم و تنها موقعی به این ضعف اساسی پی بردم که در دانشگاه شروع به مطالعه رشته دیگری نمودم و آنجا بود که اهمیت آمار و ریاضیات برایم آشکار گشت.
ابراهیم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۴
3
4
سلام و وقت بخیر
می خواستم جواب این دامپزشک مرکزی را بدم دیدم قبلا بقیه زحمتش را کشیدند.
مملکت را سگ برداشته بعد این آقا به فکر منافع شخصی خودش از این سگدونی است.
پاسخ ها
باراد دیبا
| United States of America |
۱۳:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
این پاسخ شما که خیلی غیر علمی و ساده لوحانه است . مگر شما آمار حتی تقریبی از جمعیت سگها داری . این نظرات غیر علمی تنها از سوی کسانی مطرح میشود که فوبیا دارند و احتمالا نمی‌دانند فوبیا قابل درمان است . وجود سگ و گربه اجتناب ناپذیر است ضمن اینکه بر اساس اطلاعات واصله علمی محققان ایران با چهار درصد جمعیت سگها بر حسب نفر و مساحت جزو کشورهاییست که جمعیت سگ کمی دارد . و جمع آوری و کشتار سگها هرگز راه حل مدیریت جمعیت سگها نبوده و نیست اگر بود که با اینهمه کشتار طی سالهای گذشته الان باید تموم میشد . لطفا به مستندات علمی و رفرسنهای بین آلمالی توجه کنید و بر معلومات خود بیفزایید
ناشناس
|
United States of America
|
۱۶:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
0
2
علمی و درست بود.
ناشناس
|
United States of America
|
۱۳:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۷/۲۸
0
0
درود دکتر مرادی عزیز . مطالب کاملا موثق و علمی بود . واقعیت اینست که در سالهای گذشته عدم توجه به پروتکل های بهداشت جهانی در خصوص مدیریت جمعیت سگها با عث عدم موفقیت در کشور بودیم . آلبرت انیشتین میفرماید با همان تفکری که شکست خورده ای نمی‌توانی موفقیت کسب کنی . امیدوارم با اجرای نظرات دقیق و علمی حضرتعالی که برگرفته از پروتکل های علمی و موفق جهانی می‌باشد شاهد موفقیت در کشور باشیم . مضاف بر اینکه نظرات مغرضانه و غیر علمی حیوان ستیزان موجب افزایش و ترویج خشونت در جامعه گردیده
نظر شما
ادامه