کد خبر: ۷۰۸۴۴
تعداد نظرات: ۹ نظر
پیشکسوتان دامپزشکی (۱۲):
دکتر عباسعلی پورکبیره افزود: همه باید به دنبال چیزی که دوست دارند، بروند. چون وقتی انسان علاقه‌مند است، تمام سختی‌ها را تحمل می‌کند؛ همان‌طور که خود من تحمل کردم ...

حکیم مهر:‌ «دکتر ملیحه عباسعلی پورکبیره» یکی از مفاخر دامپزشکی ایران است که موقعیت‌های متعددی از زندگی شخصی، او را به اولین‌ها تبدیل کرده است. شرکت در اولین کنکور سراسری، تدریس به اولین بچه‌های دوره راهنمایی و اولین دختری که با حجاب کامل وارد دانشگاه تهران و فارغ‌التحصیل شد، نمونه‌هایی از این اولین‌ها هستند.

دکتر پورکبیر همواره این جمله را همراه خود دارد که انسان باید به دنبال مسیری برود که عاشق آن است: «وقتی انسان علاقه‌مند است، تمام سختی‌ها را تحمل می‌کند، همان طور که خود من تحمل کردم.»

حکیم مهر: خانم دکتر، متولد چه سالی و کجا هستید؟

بنده متولد ۲۷ دی سال ۱۳۲۵ در تهران هستم.

حکیم مهر: دوران کودکی شما چطور گذشت؟

ما چهار خواهر و دو برادر هستیم که من فرزند چهارم خانواده هستم. به طور کلی دوران کودکی خوبی داشتم. پدرم بازاری پاکدست و بزرگوار و مادری باهوش و مدیر و مدبر داشتم که خانهدار بودند.

حکیم مهر: دوران مدرسه شما چگونه بود؟

ابتدا باید این را بگویم که حق مادرم نادیده گرفته نشود؛ مادرم خیلی اصرار داشت که من حتما به مدرسه بروم و پدرم تقریبا مخالف بودند. اما از آنجا که مادر مدیری داشتم، سرانجام من را به مدرسه فرستادند. اولین‌بار به مدرسه‌ای به نام آزادی و بعد از آنجا به دبستان ایمان رفتم که متاسفانه بعد از مدت کوتاهی ساختمان مدرسه فروریخت بعد از آن به مدرسه‌ای به نام دبستان صدوقی رفتم که خانم صدوقی مدیر آن بودند.

حکیم مهر: آیا شاگرد درس‌خوانی بودید؟

بله، چون خیلی علاقه‌مند به تحصیل بودم.

حکیم مهر: دوران دبیرستان چطور بود؟

پدرم تاکید زیادی روی مساله حجاب داشتند. آن زمان ما یک جامعه تعلیمات اسلامی داشتیم که زیر نظر مرحوم آقای وجیح ‌الهی اداره می‌شد و صاحب چند مدرسه بود که یکی از مدارس آن، مدرسه امامیه نام داشت. در مدرسه امامیه هیچ مردی فعالیت نداشت و من به این دستاویز و با پشتیبانی برادر و مادرم و علیرغم مخالفت پدرم، به این دبیرستان رفتم و تا کلاس نهم را در آنجا خواندم. این مدرسه فقط تا سیکل اول داشت و من تا نهم خواندم و زمانی که درسم تمام شد، پدرم مجددا با ادامه تحصیل من مخالفت کردند و گفتند اجازه نمی‌دهم به دبیرستانی بروی که دبیر مرد دارد و لذا من به مدت دو سال خانه‌نشین شدم. بعد از دو سال، همان دبیرستان مقطع سیکل دوم را راه‌اندازی کرد و ما جزء اولین شاگردان این مدرسه بودیم که سیکل دوم را شروع کردیم. ۲۵ نفر بودیم که تقریبا ۱۰ نفر مثل من بودند. در نهایت دیپلم را از همان مدرسه امامیه گرفتم.

حکیم مهر: چه سالی؟

در سال ۴۶ دیپلم گرفتم.

حکیم مهر: چه سالی برای کنکور شرکت کردید؟

از آنجا که پدرم مخالف کنکور بودند، تصمیم گرفتم مدتی خودم را از چشمان او پنهان کنم، لذا به مدت دو سال به مدرسه دوشیزگان که یکی از دبیرستان‌های تازه تاسیس جامعه تعلیمات اسلامی بود، رفتم و در آنجا به‌عنوان دبیر شروع به تدریس کردم تا پدرم خیلی من را در خانه نبیند. البته دختر خود آقای وجیح الهی نیز همین وضع را داشت و در این مسیر همراه من بود. آقای وجیح‌الهی با اینکه صاحب مدارسی در تهران بودند، اما ایشان هم با کنکور دادن مخالف بودند ما همزمان با تدریس، برای کنکور هم درس خواندیم و در نتیجه در سال ۴۹ با شرکت در اولین کنکور سراسری در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران قبول شده و وارد دانشگاه شدم.

حکیم مهر: چرا رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟

من در ابتدا خیلی به رشته دامپزشکی علاقه‌مند نبودم، بلکه تمایل اصلی من علوم آزمایشگاهی بود. شنیده بودم که اگر کسی وارد رشته دامپزشکی شود نیز می‌تواند در تخصص علوم آزمایشگاهی شرکت کند.

سال‌های سوم و چهارم دانشگاه که بودم، شنیدم که دختران هم باید به خدمت سربازی ‌بروند؛ اتفاقی که تا آن زمان نمی‌افتاد. لذا من و دوستم که البته رشته ما جدا شده بود، تصمیم گرفتیم که به دانشسرای راهنمایی که تازه تاسیس شده بود، برویم. همزمان با تحصیل در دانشگاه امتحان دادیم و قبول شدیم و این دوره را طی کردیم و به استخدام آموزش و پرورش درامدیم. یکی دیگر از اولین‌های من این بود که به اولین بچه‌های دوران راهنمایی، درس دادم.

حکیم مهر: چه درسی؟

ریاضی.

حکیم مهر: تحصیل شما در رشته دامپزشکی در دانشگاه تهران بود؟

بله.

حکیم مهر: چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟

سال ۵۵.

حکیم مهر: بعد از فارغ‌التحصیلی چه کردید؟

بعد از فارغ‌التحصیلی چون همچنان معلم مدرسه راهنمایی بودم، تدریس را ادامه دادم تا زمانی که انقلاب شد. در مجموع ۸ سال تدریس راهنمایی داشتم که دو سال آن را مرخصی بدون حقوق گرفته و به دانشکده پزشکی دانشگاه مشهد رفته بودم و یک دوره را گذرانده بودم. دانشکده پزشکی مشهد رزیدنت می‌گرفت و من شرکت کردم. یک نفر در رشته انگل‌شناسی پزشکی می‌خواستند که من قبول شدم. حدود یک سال و هشت ماه به آنجا رفته بودم که از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران من را خواستند و گفتند که بیا و امتحان بده. من از مشهد آمدم و به اداره آموزش و پرورش تجریش رفتم و اعلام کردم که می‌خواهم وارد دانشگاه شوم. یک آقایی در آنجا نشسته بودند و گفتند «شما حق دارید؛ حداکثر مدرک تحصیلی که ما می‌خواهیم، فوق‌لیسانس است و حیف است که شما اینجا باشید». خلاصه یک برگه موافقت به من دادند و من به وزارت بهداری رفتم. دو وزیر بهداری و آموزش و پرورش موافقت کردند که من به دانشکده دامپزشکی بیایم. ابتدا به بخش سم‌شناسی رفتم و تا سال ۶۳ آنجا بودم. در آن سال بیوشیمی پزشکی امتحان دادم و قبول شدم و تا سال 67 در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران دوره تخصص بیوشیمی بالینی را گذراندم لازم به ذکر است من بدون سهمیه مربیان و بصورت آزاد در کنکور شرکت کرده بودم و بعد از قبولی، با ماموریت تحصیلی از طرف دانشکده به تحصیل مشغول شدم.

حکیم مهر: در دوران خدمت چه مسئولیت هایی داشتید؟

من در طول دوران خدمتم مسئولیت های متعددی چون مشاور دانشجویان، معاونت آموزشی دانشکده، مدیر گروه علوم پایه، ریاست بخش بیوشیمی را به عهده داشتم همچنین در کنگره های متعدد علمی در سالیان متوالی همکاریهایی چون مسئول پانل یا کمیته علمی و عضو ستاد برگزاری و... مشارکت داشتم.

همچنین با سازمان سنجش به‌عنوان طراح سوال و مصحح و مسئول گروه بیوشیمی همکاری داشتم و افتخار می‌کنم که عمده اعضای هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و بسیاری از دانشکده های دامپزشکی کشور از شاگردان من هستند.

حکیم مهر: از اساتید شما در دوران تحصیل کدام تاثیر بیشتری بر روند رشد علمی شما داشتند؟

من مدیون همه اساتید و معلمان خودم هستم و همیشه اگر در قید حیاتند برایشان دعا می‌کنم و اگر از دنیا رفته‌اند، یادشان هستم و نمی‌توانم فردی را نام ببرم چون همه آنها را دوست داشته و دارم و برایشان احترام قائل بوده و هستم اما جا دارد یاد کنم از دو استاد بی نظیر مرحومم مرحوم دکتر هاشمی تنکابنی و مرحوم دکتر ملکنیا که اساتیدی بینظیر، هم از نظر علمی و هم از نظر اخلاقی، بودند که یادشان همیشه گرامی و نامشان ماندگار است.

حکیم مهر: در چه سالی بازنشسته شدید؟

سال ۹۰.

حکیم مهر: بعد از آن چه کردید؟

بعد از دوران بازنشستگی، چند سالی را با سازمان سنجش آموزش کشور همکاری داشتم. به دانشکده می‌آمدم و مشاوره یا راهنمایی تز داشتم. همچنین به عنوان داور در تز دانشجویان دعوت می‌شدم، اما چند سالی هست که بعد از کرونا این ارتباط قطع شده است.

حکیم مهر: در حال حاضر چه می‌کنید؟

در حال حاضر مشغول خانه‌داری هستم و مانند هر هیات علمی بازنشسته دیگر با کتابها و مقالات روز و نیز بعضی کتب متفرقه روزگار می‌گذرانم.

حکیم مهر: چه توصیه‌ای برای جوانان دارید؟

از آنجا که من استاد مشاور دانشجوها بودم، همیشه بچه‌ها و خیلی وقت‌ها پدر و مادرها با من مشورت می‌کردند. مثلا می‌گفتند که فرزند ما در رشته پزشکی قبول شده اما دوست دارد دامپزشکی بخواند. کمااینکه یک دانشجو داشتیم که چنین کاری کرد و از سال پنجم پزشکی به دانشکده دامپزشکی برگشت. یا مثلا دو خواهر بودند که یکی از آنها پزشکی را تمام کرده بود و می‌خواست برای تخصص به انگلیس برود. پدر و مادر آنها نیز از نظر تحصیلی بسیار سطح بالا بودند. به ریاست دانشکده مراجعه کرده بودند که ایشان، آنها را نزد من فرستاد. می‌گفتند دختر دومشان به دامپزشکی علاقه‌مند است و می‌خواهد به این رشته بیاید و ما خیلی ناراحت هستیم. چون به خواهرش گفتیم منتظر بماند تا دختر دوم هم پزشکی را تمام کند و با هم به خارج از کشور بروند. من گفتم که شما می‌توانید این کار را انجام دهید، اما عشق این دختر چیست؟ گفتند دامپزشکی. گفتم پس اجازه دهید تا دخترتان به دنبال عشق خود برود. این جمله همیشه همراه من است. همه باید به دنبال چیزی که دوست دارند، بروند. چون وقتی انسان علاقه‌مند است، تمام سختی‌ها را تحمل می‌کند؛ همانطور که خود من تحمل کردم.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

گفت‌وگو از: محسن طاهرمیرزایی

دبیر بخش پیشکسوتان دامپزشکی: دکتر محمدکاظم کوهی

 

انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
متخصص بیکار
|
Germany
|
۰۹:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
1
10
چقدر در گذشته استادها علاقمند بودند و زحمت می کشیدند. الان متاسفانه جذب هیئت علمی شده رانت و پارتی و سهمیه‌ و اگر کسی پارتی نداشته باشه علیرغم اطلاعات و سواد نمیتونه هیئت علمی بشه و باید مهاجرت کنه... در نتیجه دانشگاه ها پر شده از اساتید بی سواد سهمیه ای و روز به روز، سطح علمی جامعه داره پایین میاد‌.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
0
3
سلام خانم دکتر پورکبیره استادی با اخلاق و خوش رو و باسواد هستند و دامپزشکان امروز تماما به ایشان نمره بیست می‌دهند انشالله سلامت و تندرست باشند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
1
1
وجیه الهی درست است. لطفا غلط املایی را اصلاح کنید
دکتر محمد لطفی زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
0
0
بسمه تعالی
عرض ادب و احترام به استاد بی بدیل سرکار خانم دکتر پورکبیره
ناشناس
|
Germany
|
۲۳:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
0
2
اون دانشجو سال پنج پزشکی که امده دامپزشکی.. الان حالش چطوره؟؟ ................
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۰۰:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۹
اسمش نازگل بود. بعد اتمام درسش تا اونجایی که میدونم نه کلینیسین شد نه ادامه تحصیل داد.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۴
خیلی باحاله سرنوشتش، این خودش درس عبرته، هیچ کس مثل پدر و مادر نمیشن بقیه از شکم سیری حرف میزنند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۱
0
0
اصلاح میکنم اولین کنکور سرتاسری در سال 48 بودو ضمنا در آن زمان درصد بالایی از داشجویان با حجاب کامل بودند و با همکلاسهای بدون حجاب خود سری یک میز مینشستند. بسیار دوران خوشی بود ریاست دانشکده در سال 48 دکتر رفیعی بودند و در سال 49 دکتر نشاط آمدند.
ورودی ۸۴ دانشگاه تهران
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۵/۲۱
0
0
خانم دکتر هرکجا هستین سلامت باشین، با دیدن شما تمام خاطرات سال اول برام تداعی شد
نظر شما
ادامه