حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی:
«دکتر محمد ترابی» رزیدنت ممتاز دوره تخصص بهداشت و بیماریهای طیور دانشکده
دامپزشکی دانشگاه تهران است که دوره عمومی خود را در دانشگاه آزاد گرمسار به پایان
رسانده و قبل از اینکه نتیجه نهایی گزینش تخصص اعلام شود، تصور میکرده که دانشگاه
تهران اقبالی به پذیرش دانشجویان سایر دانشگاههای کشور را ندارد: «اما واقعیت این
است که در ورودی تخصص بهداشت و بیماریهای پرندگان که حدود ۶ نفر هستیم، هیچکداممان از
دانشگاه تهران نیستیم.»
وی در گفتوگو با حکیم
مهر تکرار در مطالعه را یکی از تجربههای خوب خود
در آزمون تخصص معرفی و تصریح میکند: «من به جای اینکه عمیق شوم و مباحث بیشتری
بخوانم، مباحثی را که مهمتر بود و مطمئنتر بودم که در آزمون با آنها مواجه میشوم،
حدود ۱۰ و ۱۲ مرتبه و بعضی ها را ۱۵ و ۲۰ مرتبه تکرار کردم. یک اشتباهی
هم که کردم و توصیه میکنم که دیگران نکنند، درخصوص بحث CV بود. من اصلا روی این بحث کار نکرده بودم و زمانی که نمره مصاحبه
آمد، نمره تراز کتبی من را پایین کشید.»
حکیم مهر: آقای دکتر چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
آیا به این رشته علاقهمند بودید یا دست تقدیر شما را وارد این مسیر کرد؟
انتخاب رشته دامپزشکی برای من بر اساس علاقه بود. پدربزرگ من
دامدار بود و من در دوران کودکی با حیوانات سروکار داشتم و از همان زمان به آنها
علاقهمند بودم. این علاقه ادامه پیدا کرد و در دبیرستان نیز همیشه یکی از رشتههای
مورد علاقه من دامپزشکی بود؛ به طوری که وقتی قبول شدم، دوستان نزدیکم میدانستند
که من قرار است به رشته دامپزشکی بروم.
حکیم مهر: آیا خانواده مخالف این رشته نبودند؟
خیر، اتفاقا آنها هم علاقهمند بودند.
حکیم مهر: ورودی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟
ورودی سال 96 دانشگاه آزاد گرمسار.
حکیم مهر: پس واقعا کار بزرگی کردید که از دانشگاه آزاد
گرمسار به دانشگاه تهران آمدهاید. برای آزمون تخصص چقدر درس میخواندید؟
مطالعات پراکنده و معمولی من از عید سال قبل و با روزی یکی
دو ساعت شروع شد. در فصل پاییز تعداد ساعات مطالعه به روزی شش و هفت ساعت رسید و
بعد در زمستان که دیگر تصمیم گرفتم رتبه برتر شوم، در دو ماه آخر بهطور میانگین
روزی 12 ساعت مطالعه داشتم. به هر حال دانشگاه آزادی بودم و به قول شما به نوعی حس
ترس داشتم.
حکیم مهر: برای تخصص بیشتر چه منابعی را میخواندید؟
ابتدا از جزوههایی که برای دانشگاه تهران بود، شروع کردم.
بعد جزوههای استاد خودم دکتر صدرزاده را خواندم و اگر جایی اختلافی در جزوهها میدیدم
یا احتیاج به تحقیق بیشتر بود، از رفرنس معروف طیور یعنی disease
of poultry استفاده میکردم.
حکیم مهر: حال و هوای روز مصاحبه چطور بود؟
من نیم ساعت زودتر به اتاق مصاحبه رفتم که اولین نفر وارد
شوم اما گویا همه همین فکر را کرده بودند و من چهاردهمین نفر بودم که داخل شدم.
حکیم مهر: کدام اساتید داخل اتاق بودند؟
دکتر رزمیار، دکتر پیغمبری، دکتر بزرگمهریفرد، دکتر برین و
دکتر حسنزاده داخل اتاق بودند. از 13 نفر قبلی هر کسی بیرون میآمد، راضی بود و میگفت
که سوال خاصی نپرسیدند و سوالات خیلی کلی بود. من که داخل رفتم، نمیدانم به واسطه
رتبه بود یا هر چیز دیگر، اما از من خیلی سوال پرسیده شد و مصاحبه من جزو مصاحبههای
طولانی آن روز بود.
حکیم مهر: آیا استرس داشتید؟
در ابتدا خیلی استرس داشتم و فقط اسامی اساتیدی که داخل
بودند را شنیده بودم و میدانستم که انسانهای بزرگی هستند. من با استرس نشستم و
دکتر رزمیار کنارم بود و خیلی به من کمک کرد. ایشان برخورد خیلی خوبی داشتند اما
چون خود دکتر بزرگمهریفرد از قدیمیهای دانشگاه تهران و استاد اساتید ما بودند،
من جلوی ایشان ترس داشتم. در هر صورت با وجود استرس زیاد، اما تقریبا توانستم بیشتر
سوالات را جواب دهم.
حکیم مهر: رتبه شما چند بود؟
رتبه یک.
حکیم مهر: آیا سهمیه هم داشتید؟
خیر، من بدون سهمیه وارد شدم.
حکیم
مهر: یک تفکر غالبی وجود دارد مبنی بر اینکه دانشکدهها در مقطع تخصص، دانشجویان
خود را پذیرش میکنند. البته در مورد شما این تفکر نقض شد. حس و حال خودتان چه
بود؟
خود من هم تا زمانی که
جواب بیاید، همین فکر را میکردم. بالاخره یک تفکر عام است و همه تصور میکنند که
به همین صورت است، اما واقعیت این است که در ورودی تخصص بهداشت و بیماریهای
پرندگان که حدود ۶ نفر هستیم، هیچکداممان از دانشگاه تهران نیستیم. با اینکه خود
دانشگاه تهران یک رتبه هفت داشت، اما شاید دانشجوی بعد از آن را گرفته باشند و ایشان
را نگرفتند. خلاصه بعد از اینکه جوابها آمد، این تفکر نقض شد اما در جلسه معارفهای
که با سایر رزیدنتها داشتیم، اینطور که من دیدم و با دانشجویان صحبت میکردم،
اکثر رزیدنتهای سایر رشتهها، از خود دانشجویان دانشگاه تهران بودند.
مساله دیگر این است که
قطعا دانشجویان عمومی دانشگاه تهران قوی هستند. دانشگاه تهران شاید برترین و قطعا یکی
از بهترین دانشکدههای دامپزشکی کشور است و اینکه دانشجویان عمومی دانشکده، رزیدنت
همانجا شوند، شاید خیلی وابسته به انتخاب گزینشی استاد نباشد. هرچند که طبق شنیدههای
ما مواردی از این رخداد هم بوده است، اما اینکه سطح آن تا چه اندازه باشد، من نمیتوانم
قضاوت کنم.
حکیم
مهر: CV شما شامل چه مواردی است؟
متاسفانه من فقط با رتبه
پذیرفته شدم، در واقع نه مقاله داشتم و نه کنگره، حتی مدرک زبان هم نداشتم. خودم
بودم و معدلم که بالای ۱۷ بود.
حکیم
مهر: برای آینده چه برنامههایی دارید؟ آیا در بخش آکادمیک فعالیت میکنید یا به
بخش خصوصی ورود خواهید کرد؟
علاقه زیادی به بخش آکادمیک
ندارم. شاید صرفا به صورت حقالتدریسی و اینکه تنها یک روز در هفته را درگیر باشم،
مناسب من باشد. آن هم فقط به خاطر نزدیک بودن با مباحث علمی و به روز نگه داشتن
خودم. اما اینکه بخواهم به عضویت هیات علمی فکر کنم، خیر. چون تعداد زیادی از
روزهای هفتهام را پر میکند و علاقهای به این مساله ندارم و بیشتر علاقهمند به
کار در صنعت هستم.
حکیم
مهر: فکر میکنید که تخصص شما چقدر میتواند در صنعت موثر باشد؟
اگر بخواهیم صرفا کارکردن
را در نظر بگیریم، دامپزشکان عمومی هم در صنعت کار میکنند، اما به هرحال با مدرک
تخصص و با آموزشی که از اساتید دانشکده میگیرم، شاید حداقل هدف من این است و
تلاشم را میکنم که بتوانم فرقی با سایرین داشته باشم و در حد خودم یک انرژی و تکان
کوچک به صنعت بدهم.
حکیم
مهر: فکر میکنید که بازار کار رشته شما در آینده چگونه باشد؟
قطعا فوقالعاده است.
حکیم
مهر: برای افرادی که قصد شرکت در آزمون دستیاری را دارند، چه توصیههایی را دارید؟
یکی از تجربههای خوبی که
من داشتم، تکرار در مطالعه بود. من به جای اینکه عمیق شوم و مباحث بیشتری بخوانم،
مباحثی را که مهمتر بود و مطمئنتر بودم که در آزمون با آنها مواجه میشوم، حدود
۱۰ و ۱۲ مرتبه و بعضیها را ۱۵ و ۲۰ مرتبه
تکرار کردم ولو اینکه شاید چند مرتبه از این ۱۵ بار، خیلی هم با دقت نبوده است،
اما این تکرار باعث میشد که یک تصویر ذهنی داشته باشم و در جلسه آزمون سوالات برایم
ساده بود.
یک اشتباهی هم که کردم و
توصیه میکنم که دیگران نکنند، درخصوص بحث CV بود. من اصلا روی این بحث کار نکرده بودم و زمانی که نمره مصاحبه
آمد، نمره تراز کتبی من را پایین کشید. البته من شکر خدا قبول شدم اما اگر یک مدرک
زبان یا چند مقاله مرتبط داشتم، خیلی بیشتر کمککننده بود.
حکیم
مهر: مهمترین مشکلاتی که در رشته بهداشت و بیماریهای طیور وجود دارد، چه چیزهایی
هستند؟
چیزی که الان متوجه شدم و
بعد از ورود به دانشکده خیلی به چشم من آمد این است که در حال حاضر در دانشگاه
تهران و در رشته ما، تمرکز کار عملی روی پرندگان زینتی است. بهداشت و بیماریهای
پرندگان دو شاخه دارد که یکی از آنها صنعتی و دیگری زینتی است. خود من خیلی از قبل
تمایل داشتم و فکر میکردم که با ورود به دانشگاه تهران، دری به سمت کارهای صنعتی
به روی من باز میشود. البته اینطور که از دوستان سال بالایی شنیدم، این دریچه باز
میشود اما بیشتر خودم باید به دنبال آن بروم و به این شکل نیست که خود دانشکده
کارهای صنعتی یا آزمایشهای دیگر را انجام دهد. برعکس آن، بخش زینتی در بیمارستان
فعال است و خیلی خوب کار میکند و واقعا انسان این ماجرا را در آن یاد میگیرد.
اما متاسفانه بخش صنعتی تقریبا تعطیل است.
حکیم
مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
در دانشگاه سراسری افرادی که عمومی رو آزاد خوندن جذب هیات علمی نمیشن بعدا.
این در مورد سایر دانشگاههای سراسری هم صدق میکنه.
نمونه بارزش چمران اهواز!!!
این مدل جدید رو بهتره از خود اساتید هیات علمی بپرسین.
بعنوان مثال رجوع کنید به اعضای هیات علمی طیور اهواز.