عکس / دانشجوی شهید رشته دامپزشکی که با استخاره این رشته را برای تحصیل برگزید + معرفی شهدای گرانقدر رشته دامپزشکی

حکیم مهر - سایت سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران به بهانه انتشار خبری درباره برگزاری یادواره شهدای جهاد کشاورزی خراسان شمالی تصویری از دو شهید عزیز رشته دامپزشکی (شهید حاتمی و شهید میرعابدینی) هم منتشر کرد.

به همین بهانه و ضمن تقدیر از اقدام سازمان نظام دامپزشکی، به مرور زندگینامه برخی از شهدای عزیز و دانشجوی رشته دامپزشکی می پردازیم.

هم اینک در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران اسامی برخی از سالن ها و کلاس‎های درس به نام برخی از شهدای عزیز این دانشکده نظیر شهید حاتمی، شهید عودی، شهید افسری و شهید پورمهدی مزین است.

شهید علی حاتمی / از دانشجویان پیرو خط امام و از فاتحان لانه جاسوسی آمریکا

در زمستان یخ زده  و فسرده ستم شاهی و در بهمن فقر  و کفر و الحادی که از تمدن غرب ریزش آغاز نموده بود در سال ۱۳۳۷ در یکی از محله های خانی آباد یعنی محله جهان پهلوان تخنی، به دنیا امد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه جعفری در سال ۱۳۵۰ به پایان رسانید . تحصیلات متوسطه را در دبیرستان پیرنیا ادامه داد و دیپلم را در دبیرستان دارالفنون به پایان رسانید. با احراز رتبه ۲۹ در کنکور از انجا که قلبی پاک و مومن داشت رشته تحصیلی خود را در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران با استخاره برگزید و پس از پیام امام در مورد جهاد سازندگی همراه دیگر برادران عازم جهاد سازندگی در چهار محال بختیاری گردید و در بدترین شرایط با روحی مومن و مقاوم همچون کوه استوار به تلاش و کوشش برای رفع محرومیت و استضعاف موجود در منطقه  پرداخت.

در سال ۵۸ و پس از تسخیر لانه جاسوسی او حضوری فعال در این جریان داشت و جزء اولین نفراتی بوده وارد لانه جاسوسی گردید. او در حین این جریان  در وزارت ارشاد نیز در طرح بازسازی این وزارت خانه به تلاش و کوشش  فراوان و مخلصانه  پرداخت. با شروع جنگ تحمیلی با کسب رضایت از مادر راهی جبهه نبرد حق علیه باطل گردید و در نبردی سخت و سرخ در هویزه و در حالی که در محاصره دشمن قرار گرفته بود همراه دهها تن از پاسداران انقلاب و دانشجویان خط امام و دانشجویان فاتح لانه جاسوسی  مظلومانه به شهادت رسید. حسن خلق، خلوص، صداقت و سعة صدر در مقابل برخوردهای نادرست از ویژگیهای بارز اخلاقی این شهید والا مقام بود.
وصیت نامه شهید علی حاتمی :

سلام و درود بر امام امت خمینى کبیر درود و تهنیت به امت شهید پرور، امتى که حضور و آگاهى خود را در تمام صحنه‌هاى انقلاب اسلامى ایران به اثبات رسانیده است . سلام بر دانشجویان مسلمان و مبارزى که در اقصى نقاط جهان مظلومیت ملت ایران را فریاد مى‌کشند و مستکبران تاریخ را به زانو در آورده‌اند و با اعتصاب غذاى خود بجان ستمگران ، تشویش افکنده‌اند و درود بر خطى که مبارزه با هر چه شرک را در انحصار خود دارد و خطى که به اثبات رسانیده که تنها امید مستضعفین جهان و حرکتهاى اسلامى است و تنها این خط است که مى‌تواند قدس ، این قلب محرومان مسلمان را نجات بدهد . با اینکه مى‌دانم این نوشته به درازا مى‌کشد ، ولى حس مى‌کنم که مسئولیت اینجانب تا آنچه را که لازم مى‌دانم بنویسم مى‌خواهم از محیطى که برادران و خواهران دانشجو در لانه جاسوسى بوجود آورده بودند ، بنویسم . محیطى که مرا ساخت و باعث پرورش من شد و محیطى که مى‌تواند نمونه باشد . اول از نمازهاى جماعت بگویم . امام جماعت آقای خوئینى‌ها بود . شاید بهترین نمازهایم را در لانه جاسوسى خوانده باشم . بعد از هر نماز ، ایشان براى ما صحبت مى‌کرد ، از تزکیه نفس و خودسازى مى‌گفت ، از تقوى و از پاکى حرف مى‌زد ، از راهنمائى و هدایت سخن مى‌راند و از شهادت مى‌گفت و از سپاه پاسداران ، سپاهى که خود جوش بود و پاسداران از لحاظ ایمان و اعتقاد و اخلاق نمونه بودند گفتگو مى‌کرد . از امام امت خمینى برایمان تعریف مى‌کرد ، از استاد بزرگوارش امامى که سالها تزکیه نفس کرده است حتى یک شب هم نماز شب خود را ترک نگفته است امامى که تمام حرفهایش و رفتارش بوى وحى مى‌دهد و الگوست …… خداوند ایشان را در راه خدمت به ملت اسلامى موفق بدارد.

شبهاى جمعه استاد پرورش این کمیل زمان به لانه جاسوسى مى‌آمد و ما با ایشان دعاى کمیل مى‌خواندیم و گناهان خویش را اقرار مى‌کردیم .خداوند این کمیل را براى على دوران و براى مسلمانان حفظ فرماید . هفته‌اى یکبار با امام موسى خوئینى‌ها درباره خط امام جلسه داشتیم و امام این خط سراسر مبارزه و سراسر انقلاب ، را براى ما تشریح مى‌کردند . چه جلسات خوبى بود براستى که من احساس مى‌کردم که چقدر مشکل است که در این خط بودن و این مسیر را پیمودن . خداوند تمام مسلمانان را در این جهت هدایت فرماید . بخاطر مى‌آوریم که هر وقت حاج احمدخمینى به لانه جاسوسى مى‌آمد برادران و خواهران غرق در شادى و شور مى‌شدند ، بخصوص درمواردى که دانشجویان تحت فشارهاى گوناگون قرار مى‌گرفتند و از هر طرف مورد حمله و تهمت قرار مى‌گرفتند آمدن ایشان نوید دوباره‌اى بر پایدارى این حرکت انقلاب مى‌داد . ایشان به ما امید و صبر و استقامت مى‌دادند که هراس نداشته باشید و بجز خداوند از کسى نترسید و ما امیدوار مى‌شدیم و نیرو مى‌گرفتیم . خداوند این امید امام و خدمتگزار مستضعفین را یارى فرماید . دیدار با شخصیتهاى مبارز و مسلمان از کشورهاى مختلف ما را هر چه بیشتر با توطئه‌هاى آمریکا – این دشمن اصلى ما – آشنا مى‌ساخت . این دیدارها ما را به واقعیت انقلاب اسلامى خودمان واقف مى‌کرد . انقلابى که در هیچ کجاى دنیا تا کنون رخ نداده و وحدت کلمه آن کوبنده هر قدرت شیطانى و اهریمنى است . انقلابى که اگر شکرش را نگوئیم کفرش را گفته‌ایم و اگر در جهتش گام برنداریم ناگزیر بر ضد آن عمل نموده‌ایم رفتارمان با گروگانها بقدرى خوب و اسلامى بود که روزى یکى از گروگانها گفته بود من فراموش کرده‌ام گروگان هستم اظهارات کوئین گروگانى که اخیرا آزاد شد ، این ادعا را به اثبات مى رساند . و در آخر نامه خطابم به پدر و مادر و خواهران و برادران است . از شما پوزش میطلبم ومعذرت مى‌خواهم که نتوانستم برایتان خدمتى انجام دهم و در حالى که شما زحمت زیادى براى من کشیده بودید و من مى‌دانم وظایف فرزندى و برادرى را در حق شما عمل نکرده‌ام . ولى خواهش مى‌کنم که مرا ببخشید زیرا مقصرم و عذرى ندارم . سلامتى شما را از درگاه پروردگار خواهانم . سلام مرا به تمام دوستان و آشنایان بخصوص دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برسانید . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.  امضاء : على حاتمى

شهید رجبعلی افسری

شهید رجبعلی افسری فرزند عباس در تاریخ 15/10/1344 در شهرستان سراب دیده به جهان گشود دوران نوجوانی وی مقارن بود به اوج گیری انقلاب ملت مسلمان ایران علیه رژیم طاغوت و شهید افسری سایر اقشار مردم در تظاهرات حضور فعال داشت تا با پیروزی اسلامی جهت پاسداری از دست آوردهای آن در پایگاه بسیج ثبت نام نمود.

شهید بسیار مقید به انجام فرائض دینی بود و در مواردی که اقتضا می نمود امر به معروف و نهی از منکر را اجرا می کرد و همواره در حال راز ونیاز با پروردگارش بود ‹‹‌این دنیا برایم مانند زندان است , خدایا کاری کن تا از قفس تن رها گردم و به سوی تو که شب و روز در عشقت می سوزم و عاجزانه از درگاهت طلب عفو می نمایم , خداوندا مرا پیش خود بخوان تا در جوار رحمتت از عشق بی پایانت لبریز گردم......››

با شروع جنگ تحمیلی پس از فراگیری آموزشهای لازم به جبهه های نبرد حق علیه باطل عزیمت نمود و در عملیات والفجر مقدماتی از ناحیه دست مجروح گردید و در یکی از بیمارستانهای جنوب کشور بستری شد .علی رغم توصیه پزشکان مبنی بر لزوم استراحت جهت بهبودی کامل , چند روزی بیشتر از عمل جراحی دستش نگذشته بود که مجددا عازم جبهه گردید و در عملیات بدر شرکت نمود که در این عملیات نیز از ناحیه سر بر اثر اصابت ترکش خمپاره مجروح گردید.

اما اینگونه صدمات هیچگاه در عزم راسخ وی برای حضور در میادین نبرد خللی وارد نساخت و از آن پس نیز در جبهه های جنگ حضور می یافت .

شهید رجبعلی افسری پس از اخذ دیپلم در سال 1363 در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد و همزمان با حضور در جبهه های جنگ تحصیلات خود را نیز ادامه داد و در عملیات فتح فاو,آزادسازی مهران , کربلای 4 , کربلای 5 حضور فعال داشت .

شهید رجبعلی افسری در تاریخ 22/10/65 در منطقه عملیاتی کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و به آرزوی دیرینه خود رسید و بدین سان به خیل شهدای انقلاب اسلامی و برادر شهیدش سهراب افسری پیوست.

بخشی از دست نوشته شهید رجبعلی افسری :

ای رب العالمین !‌دنیا برای دشمنانت زیباست اما برای عاشقانت قفس است جسم مومن در زمین است اما روحش در آسمانها در پرواز است .

سالک الی الله جانی را که پروردگار به او داده به بهای اندک و فانی نمی فروشد.

حال ای معشوق و معبود من از حضورت عاجزانه با حالت خضوع وخشوع تقاضا دارم تا شهادت در راهت را نصیبم گردانی تا کی در فراقت بسوزم تا کی برای حسین اشک بریزم ولی او را نبینم و تا کی خدا خدا بگویم ولی از تو دور باشم به دوستانی که سن کمی داشتند ولی به سویت پر کشیدند غبطه می خورم ان شاءالله به آنها ملحق شویم و با هم بر سر سفره اباعبدالله(ع) باشیم به امید خدا.

ای عزیزان قدر رهبر انقلاب و این فرزند خلف حسین (ع) را بدانید که ما هرچه داریم از اوست.

از پدر و مادر و خواهران و برادران عزیز می خواهم که مرا حلال کنند و از گناهان من بگذرند.

والسلام. اردوگاه کرخه 26/9/65

شهید غلامحسن پورمهدی چلیکدانی

شهید غلامحسن پورمهدی چلیکدانی فرزند احمد در تاریخ 1/1/1335 در خانواده ای مذهبی در شهر رشت چشم به جهان گشود . در سن 3 سالگی پدرش را از دست داد و تحت حمایت مادرش قرار گرفت . او دارای یک خواهر و یک برادر بود . پس از اخذ دیپلم وارد ارتش شد و در همان سال در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد . او در سال 1358 ازدواج کرد .

شهید پور مهدی در تاریخ 26/10/1360 جهت انجام مأموریت به رقابیه اعزام شد و به فیض شهادت نائل آمد.

شهید محمد جعفر سعادتی

شهید محمد جعفر سعادتی در سال 1343 در تویسرکان همدان چشم به جهان گشود . وی در دورانی پا به عرصه وجود نهاد که نهضت امام در حال شکل گیری بود . دو وضعیت سیاسی – اجتماعی ایران در عصر بیداری قرار گرفته بود . از اینرو ایشان نیز از همان دوران کودکی تحت تاثیر این تعالیم قرار گرفت و در یک خانواده مذهبی با اندیشه ها و تعالیم دینی آشنا شد . وی در دوران انقلاب اسلامی نوجوانی بیش نبود اما با این وجود همواره پا به پای انقلابیون در صفوف راهپیمائیها و مبارزین شرکت می کرد . پس از گذراندن دوران تحصیل با شرکت در کنکور سراسری دانشگاه در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد . اما نتوانست دوری از جبهه های نبرد را تحمل کند از اینرو عازم جبهه های جنگ شد و پس از شرکت در عملیتهای مختلف بالاخره در تاریخ 28/11/1364 در عملیات فاو جام شهادت را نوشید و به خیل شهدای اسلام پیوست.

بخشی از وصیت نامه شهید محمد جعفر سعادتی :

به شما سفارش می کنم : که نسبت به انجام فرائض و مسائل دینی کوشا باشید برای انقلاب اسلامی و ثمره پر بهای آن ، ولایت فقیه، که همان تداوم خط سرخ جهاد و انقلاب ائمه اطهار است یاوری صدیق و پیروی خالص باشید .

از شما می خواهم که بچه ها را به انجام فرائض و پشتیبانی از ولایت فقیه و گام نهادن در این راه راهنمایی کنید.

شهید محبت علی عودی

شهید محبت علی عودی در شهریور سال 40 در روستای بانیال چشم به جهان گشود و در دامن مادری پاک و پدری مومن به بالندگی رسید تا سال چهارم دبستان در روستای بربر قلعه درس خواند و از شاگردان ممتاز بود هوش و استعداد بی نظیر داشت .

شهید عودی سال چهارم را در دبیرستان گرگان به پایان رسانید و پس از آن در دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه پذیرفته شد.

شهید در دوران انقلاب و پس از آن فعالیت های گسترده ای در زمینه سیاسی مذهبی داشت . در تاریخ 5/7/1360 شهید پا به جبهه های جنگ گذاشت و عازم جبهه های غرب شد و طی ماموریتهای زیادی که انجام داد به فرماندهی پایگاه سپاه پاسداران سرو آباد درآمد و سرانجام در خط خونین کردستان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

بخشی از وصیت نامه شهید محبت علی عودی :

بار خدایا! معبودا! اینک عبد حقیرت با قلبی دردمند و با خضوعی که از حق وجودش برمی آید از تو می خواهد که او را در خیل قوانین و بخشود شده گان درگاهت قرار دهی.

بدین طریق آبرویم را حفظ کردی با تمام عشقم می خواهم در راه تو فنا شوم و جانم را که آنرا نیز تو اعطا فرموده ای می خواهم در راه اعتلای دین تو و احقاق حق بندگان مظلوم تو ز جاودانگی سیره سنت پیامبرت محمد(ص) فدا کنم و در پایان با ایمان به فجر و برآمدن سپیده از پس گذر تباهی ها و تاریکی ها و نوید پیروزی مستضعفان بر مستکبران گیتی نکاتی چند متذکر شوم.

شما را توصیه می کنم به تقوای الهی که وصیت مقتدایم علی(ع) است و اطاعت از ولایت فقیه .

در پایان ضمن اعتراف به اینکه نتوانسته ام حق فرزندی را در حق پدر و مادرم ادا نمایم همگی شما عزیزان را به خدا می سپارم.

شهید حبیب الله ملکی

شهید علی اکبر رشمه زاد

نام پدر : عباس / تاریخ تولد : 1343 / محل تولد : گرمسار / رشته تحصیلی : دامپزشکی / تاریخ شهادت : اردیبهشت 1367 / محل شهادت : دزفول

شهید رضا جلوه گران اسماعیلی

نام پدر : غلامحسین / تاریخ تولد : 1333 / محل تولد : اصفهان / رشته تحصیلی : دامپزشکی / تاریخ شهادت : اسفند 1362 / محل شهادت : سردشت

شهید فضل الله میرعابدینی

دانشجوی دامپزشکی دانشگاه تهران / اولین شهید دانشجویان  پیرو خط امام / شهادت در جریان حماسه مقاومت سوسنگرد

یاد همه شهدای گرانقدر به ویژه شهدای دامپزشکی گرامی باد
 

گفتنی است مدیرمسئول حکیم مهر در اوایل دوره ریاست دکتر آقامیری بر سازمان نظام دامپزشکی (شهریور 1386) سندی راهبردی مبتنی بر افق 1399 با چشم انداز 12 ساله (در قالب سه برنامه) تدوین و ارائه کرد که در آن به الزامات امور اجتماعی در آن سازمان پرداخته بود.

دکتر محمد لطفی‎زاده در بند پانزدهم از مجموع 40 بند بخش دوم این سند پانزده صفحه‎ای، شناسایی ایثارگران جامعه دامپزشکی و تجلیل از ایثارگریهای آنان در مراسم مختلف را از جمله الزامات و وظایف واحد امور اجتماعی ذیل معاونت رفاه و امور اجتماعی دانسته بود.

وی در بخش سوم این سند که به زمان بندی پروژه های مختلف اختصاص داشت و به تقسیم بندی پروژه های مختلف به سه نوع کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت پرداخته بود تحقق دستیابی به این هدف را در افق 1399 ترسیم و لیکن تشکیل بانک اطلاعاتی و تدوین سامانه جمع آوری اطلاعات ایثارگران را در ردیف پروژه های کوتاه مدت تعریف نموده بود.

هر چند بسیاری از موارد تدوین شده در قالب این سند مورد غفلت واقع شد و با انحلال زودهنگام معاونت رفاه و امور اجتماعی هم به طور کلی به فراموشی سپرده شد با این حال به طور پراکنده بعضی از این موارد در دستور کار آن سازمان قرار گرفت.

در این بین سازمان نظام دامپزشکی در اقدامی شایسته همزمان با برگزاری همایشی به منظور یادبود شهدای رشته دامپزشکی یک شماره از ماهنامه خود را به معرفی برخی از شهدای عزیز دانشجو در رشته دامپزشکی اختصاص داد.

با این حال همچنان انتظار می رود معاونت برنامه ریزی و پشتیبانی سازمان نظام دامپزشکی که در دوره اخیر معاونین زیادی را به خود دیده است به موضوع تدوین اسناد راهبردی مبتنی بر الزامات کاربردی تحقق راهبردها اهتمام ویژه ای داشته باشد.

خبر مرتبط :