کد خبر: ۸۷۹۷
تعداد نظرات: ۳ نظر

حکیم مهر - کارل لیفلاند وزیر مختار سفارت سوئد در آیین گشایش هفدهمین کنگره دامپزشکی ایران حضور یافت و به ایراد سخنرانی پرداخت.

هفدهمین کنگره دامپزشکی ایران با حضور سفیر سوئد در تهران

حضور وی به مناسبت نقش سوئد در شکل گیری سرویس دامپزشکی در ایران بود.

 

 چپ به راست : وزیر مختار سفارت سوئد و مترجم وی

 

متن کامل سخنرانی وزیر مختار سفارت سوئد که صبح شنبه 9 اردیبهشت ماه سال جاری در مرکز همایشهای بین المللی رازی تهران ایراد شد بدین شرح است :

" رویدادی که ما امروز از آن تجلیل می کنیم و مناسبتی که برای اینجانب بمناسبت شرکت در آن خوشوقتی شادی و افتخار را به ارمغان آورده روز جهانی دامپزشکی در ایران است.
مشارکت سوئد در پایه گذاری خدمات دامپزشکی در ایران


مشارکت سوئد در استقرار خدمات دامپزشکی در سرزمین پارس به یکصد سال پیش یعنی سال 1912 میلادی 1291 خورشیدی بازمی گردد.
زمینه آن نسبتا روشن و صریح بود. در سالهای ابتدایی قرن گذشته هیچگونه خدمات دامپزشکی در ایران وجود نداشت. با در نظر گرفتن وسعت کشور ایران منابع طبیعی بیشمار آن بخش پهناور کشاورزی اش و نیاز به تطبیق دامپروری گسترده  شرایط بسیار جالب توجهی فراهم است.
درآن دوران دو قدرت بزرگ در منطقه که مشخصا امپراطوری روسیه در همسایگی و همچنین پادشاهی بریتانیا بودند که البته پاکستان و هندوستان را نیز تحت کنترل و سلطه خود داشتند.
با وجود کشمکش بر سر قدرت و دولتی که در اکثر مواقع کارامد نبوده و کشور را تحت کنترل کامل خود نداشت. وضعیت در سرزمین پارس در سال 1912 نسبتا با هرج و مرج و بی نظمی همراه بود کشور تحت حکومت پادشاه وقت اداره می شد ولی خانواده های با نفوذ و قدرتمندی نیز بودند که به عنوان رقیب مدعی مشارکت در قدرت و ثروت کشور را داشتند.
در این میان روسیه و پادشاهی بریتانیا علاقمند به تاسیس یک سیستم دامپزشکی کارا و همچنین می توان افزود یک سیستم مراقب بهداشتی بهینه بوده و هر دو از مراکز مختلفی کمک می گرفتند. با ایتالیا و اطریش نیز تماسهایی حاصل شذ ولی موفقیت چندانی به همراه نداشت.

اگرچه در پایان این سوئد بود که انتخاب شد، کشوری کوچک و نسبتا در دور دست که منافع اقتصادی و سیاسی کمی در سرزمین پارس داشت.


کنراد هیل اولین و مهمترین مردی بود که برای این ماموریت با وی قرارداد بسته شد. وی یک مقام رسمی نظامی در نیروی سواره نظام سلطنتی سوئد بود. در سال 1912 او قراردادی سه ساله با دولت وقت سرزمین پارس امضا نمود که طی آن یک سیستم مراقبت دامپزشکی را بنیان نهاد. به ایشان همچنین مسولیتهایی که در خور او باشد محول شد. باید پذیرفت که این عبارت در نظر اول بسیار ساده می آمد ولی بعدها رخدادهایی پیش آمد که بسیار بجا و مرتبط با ماموریت اولیه ایشان بود.
یک دستیار نعلبند نیز همراه او بود که مسئولیت مراقبت از سم ها و نعل گذاری اسبان را برعهده داشت. زمانی که هیل سرزمین پارس را ترک می نمود حدود 200 نفر ایرانی تعلیمات وسیعی در زمینه نعلبندی و مهتری دیده بودند.
در اینجا بعنوان یک نکته شخصی باید عرض کنم که هر دوی این مردان از استانی در سوئد آمده بودند که من در آن ریشه دارم استان سمولند با جنگلهای وسیع و دریاچه های متعدد.

کنراد هیل با علاقه بسیار زیادی وظایف خود را برعهده گرفت و خیلی زود به درجه یاوری (سرگردی) در ژاندارمری ایران رسید. البته ایشان بناچار مجبور به استعفا از مقام خود در ارتش سوئد شد زیرا این غیر ممکن بود که بطور همزمان بتواند در دو نیروی مختلف خدمت کند.


بزودی او به ترفیع دیگری نائل شده و به درجه سرهنگی در ژاندارمری ایران رسید. در عرض یک سال پس از ورود خود به سرزمین پارس هیل توانسته بود یک بیمارستان بسیار پویا برای اسبان، قاطران و شترهای ژاندارمری ایجاد کند.
یک مشکل خاصی که هیل با آن روبرو شد وجود سگهای ولگرد زیاد در تهران و حومه بود که باعث شیوع بیماریهای مختلفی می شدند. یک نمونه خاص از این بیماریهای بد سالک بود که زخم دائمی بر روی بدن قربانیان خود می گذاشت که به اندازه یک سکه هزار ریالی امروزی بود. این بیماری ریشه کن شده است.
در تابستان 1914 میلادی هیل به شهر بروجرد مامور گردید که توسط راهزنان و یاغیان مورد هجوم و تاخت و تاز قرار گرفته بود. در آن هنگام بود که هیل بعنوان یک سرباز بسیار قابل نیز شهرت پیدا کرد. از آنجا که یگان ژاندارمری که وی به آن مامور شده بود فاقد پزشک بود هیل مجبور به انجام برخی از آن وظایف در جهت کمک به مجروحان جنگی نیز شد.
بدین ترتیب کنراد هیل به عنوان یک مرد عمل و وظیفه شناس شهرت پیدا کرد. وی مکررا به دریافت مدالها و نشانهای پارسی نائل آمد. علاوه بر این در پایان ماموریت خود در سرزمین پارس وی معتبرترین نشان که مدال طلای شجاعت در نبرد بود را دریافت نمود و در واقع آخرین سوئدی بود که مفتخر به دریافت این نشان شد.
پس از اظهار این نکات کوتاه در مورد گذشته مشترکمان مایل هستم سخنی چند درباره زمان حال و آینده عرض کنم.
با در نظر گرفتن اهمیت علم دامپزشکی و پیشرفتهای حاصله کمیته های ملی کمیته ملی بورگلات به منظور افزایش همکاری های بین المللی و ترویج و ارج نهادن به میراث تاریخی و علمی دانش دامپزشکی در سراسر دنیا در حال شکل گیری است ما از این کوششها حمایت می کنیم.
مردم غالبا نقش دامپزشکان را مرتبط با کار خصوصی بر روی حیوانات خانگی و اهلی می دانند اگر چه این رشته به مراتب وسیعتر از آن است. رشته دامپزشکی منعکس کننده نیازها و چالشها در زمینه بهداشت حیوان و انسان و نیز در مورد نگرانی های زیست محیطی می باشد. ریشه کن شدن بیماری سالک توسط هیل یک مثال بسیار عالی در این مورد است.
حرفه دامپزشکی در کمک به تامین نیازهای عمومی بویژه در امر بهداشت و سلامت انسان از طریق کشاورزی پیشرفته و سیستمهای ایمن غذایی در پیشبرد پژوهشهای پزشکی و علمی و ارتقای مذیریت زیست محیطی و اکوسیستم نقش بسزایی را ایفا می کند. برای اینجانب باعث سربلندی است که در میان فرهیختگانی هستم که بطور پویا در بهبود وضعیت انسان حیوان و محیط زیست مشغول به فعالیت میباشند.
من در اینجا مایل هستم به کمیته ملی سال جهانی دامپزشکی ایران بخاطر تصویب و اجرای پیشنهاد در کنگره کیپ تاون در جهت تاسیس کمیته بین المللی که اهداف اصلی آن شناسایی جمع آوری و حفاظت از  میراث علمی دامپزشکی وهمکاری با انجمن جهانی دامپزشکی است تبریک عرض نمایم . امیدوارم که بتوانیم شاهد حصول سریع نتایجی از این فرایند باشیم که هم برای تحصیل و هم برای توسعه پایدار از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
در پایان مایل هستم از آقای دکتر دستور رئیس سازمان دامپزشکی ایران و دکتر نبی پور ریاست محترم جامعه دامپزشکان ایران تشکر نمایم و همچنین سپاس ویژه ای از وزارتخانه های کشاورزی و بهداشت برای حمایت فراوان و خانم صدری شریفی از بخش فرهنگی یونسکو برای کمک در این زمینه دارم. در این میان شایسته است از زحمات آقای حمیدرضا محمودی بعنوان سرپرست کمیته ملی سال جهانی دامپزشکی 2011 و کمیته ملی بورگلات نهایت سپاس و قدردانی گردد. ایشان نقش بسیار کلیدی در سازماندهی و برگزاری این رویداد داشته که ملتهای ما را چه از نظر علمی و چه از نظر فرهنگی به یکدیگر نزدیکتر می کند.
از توجه شما ممنونم. "

 

خبر مرتبط :

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
دکتر آراسب دباغ مقدم
|
-
|
۲۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۹
0
0
سلام
سالک کی ریشه کن شد که ما بی خبریم؟؟؟!!!
دکتر مرتضوی تبریز
|
-
|
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۰
0
0
مشکین شهر و اردبیل جز سرزمین بارس نیست که ؟؟برا همین ایشان راست گفته اند لیشمانیوز در سرزمین بارس ریشه کن شده است
رحیمی
|
-
|
۱۹:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۹
0
0
همیشه بایستی به تاریخ رجوع کرد شیرین است و گاهی تلخ....
اما بزرگداشت این بزرگان کاری بس بزرگ است.
نظر شما
ادامه