حکیم مهر - بسیاری از نقاط جهان تنها به خاطر آنکه زیستگاه یک حیوان خاص هستند، زبانزد خاص و عام شدهاند. وجود حیوانات خاصی که در معرض خطر هستند یا دیدنشان بسختی صورت میگیرد، هیجان خاصی را برای طبیعت دوستان به وجود میآورد تا هر طور شده آن حیوان را از نزدیک ببینند.
مثلا گردشگر طبیعی از قلب نیویورک در قاره آمریکا هزاران هزار کیلومتر را میپیماید تا به شرقی ترین نقطه قاره سیاه برود و یک شیر ماده را در حال شیر دادن به تولهاش در پارک ملی سرنگتی تانزانیا از نزدیک ببیند. دیدن چنددقیقهای شیر دادن یک شیر به تولهاش چرخهای از هزینهها را در بر میگیرد که گردشگر پولدار (یا حتی نهچندان پولدار) برای دیدنش با رغبت هرچه تمامتر آنها را هزینه کرده است. در این بین کشورهایی برنده اصلی هستند که پارکهای طبیعی راه انداختهاند تا به جای جولان شکارچیها در طبیعت، عرصهای را برای حضور گردشگران در طبیعت فراهم سازند.
از تانزانیا به ایران بیایید. ایران نیز یکی از همین کشورهاست که میتواند میزبان گردشگران طبیعی باشد. در این یادداشت قرار نیست از ببر مازندران، یوزپلنگ ایرانی و خرس سیاه و قهوهای ایرانی و حتی گور ایرانی سخن به میان آوریم که چندتایی از آنها مانده است و دیدنشان اصلا میسر نیست، بلکه میخواهیم کمی بیشتر با گاندوها به عنوان خجالتیترین تمساحهای جهان که دست بر قضا در کشور ما زندگی میکنند، آشنا شویم. گاندوها حیوانات کمیابی هستند که هم میتوان بسادگی از نزدیک دیدشان و هم بهواسطه آنکه تنها در منطقه بلوچستان زندگی میکنند، میتوانند به عنوان تنها تمساح ایرانی حتی در فهرست میراث طبیعی ثبت ملی شوند.
گاندوها در واقع تنها تمساح پوزه باریک ایران هستند که به واسطه خشکسالیهای مکرر در جنوب شرقی ایران کمکم نسلشان در معرض خطر قرار گرفته است. شهرستان سرباز در سیستان و بلوچستان به خاطر وجود رود و نخلستانهای سرسبز، زیستگاه طبیعی گاندوهاست، شهر سرباز به چابهار هم نزدیک است و براحتی میتواند گردشگران بسیاری را جذب کند.