حکیم مهر: یکی از مخاطبین محترم حکیم با ارسال یادداشتی به این رسانه، به ارائه دیدگاههای خود از حرفه دامپزشکی پرداخت.
به گزارش حکیم مهر، متن این یادداشت به شرح زیر است:
«دامپزشکی از رویا تا واقعیت؛ سخنی با دانشجویان جدیدالورود»
با سلام خدمت دانشجویان جدیدالورود رشته دامپزشکی، دانشجویان پرامید و پرنشاط که به امید ساختن آینده بهتر وارد عرصه دامپزشکی شدهاند ...
خواندن این مطلب بیانگر واقعیاتی است که شما در سالهای بعد با آن مواجه خواهید شد:
حدود ده سال پیش مانند بسیاری از شما پس از مشقتهای فراوان سالهای کنکور، وارد دانشگاه شدم؛ بهدنبال رویای کودکیم: دکتر شدن!
لذت روزهای اول دانشگاه، محیط جدید، آدمهای جدید، روپوش سفید و موش آزمایشگاهی که ترم اول سوژه بسیاری از عکاسیها است و... (سایر مسائل حاشیهای) شما را سرگرم خودش میکند تا گذر ترم اول را احساس نکنید ...
اما اگر شما نیز مانند من و بسیاری دیگر به عشق پزشک شدن و بنا به عدم قبولی در این رشته وارد دامپزشکی که به استنباط آن زمان من، نزدیکترین رشته به پزشکی بود شدید، مخاطب اصلی این مطلب هستید.
لطفاً با خودتان صادق باشید و به این پرسش در ذهن خود پاسخ دهید که اگر در رشته پزشکی قبول میشدید، آیا باز هم در رشته دامپزشکی تحصیل میکردید یا خیر؟!
رویای اکثر دانشجویان تازهوارد دامپزشکی مانند یکدیگر است: از کشف داروی بیماریهای خاص و درمان کلیه حیوانات گرفته تا درآمدهای مافوق تصور که با مشاهده بیمارستانهای خاص سطح شهر یا دکترهای نامی این رشته در ذهن شکل میبندد، اما واقعیت چیز دیگری است و در پس این درآمدهای آنچنانی و وسوسهانگیز، دامپزشکان گمنام بسیاری هستند که با حداقل درآمد ممکن از این رشته کسب درآمد میکنند و صد البته که دیده نمیشوند!
اما در زمان تحصیل، تا سال چهارم اغلب زمان شما به صرف پاس کردن دروس تئوری که بیشتر آنها کاربرد بالینی ندارند خواهد گذشت و پس از گذراندن این چهار سال، طی دو سال بعدی بسیاری از واحدهای عملیتان نیز به صورت تئوری برگزار خواهد شد و شما غیر از گاو و اسب و مرغ و به صورت محدود دام کوچک، کیسهای درمانی دیگری نخواهید دید!
شما اجازه درمان در درمانگاههای کلینیک حتی در زمان اینترنی نخواهید داشت و فقط باید به تشخیص و درمان اساتید بر روی کیسهای شخصی گوش فرا دهید. فعالیتهای عملیتان به چند تزریق محدود و تعداد انگشتشمار جراحی که معمولاً بر روی حیوانات مرده انجام خواهد شد، ختم میشود و این دوره شش ساله به پایان میرسد و رویاهای بلندپروازانه شما در دالانهای قوانین و بوروکراسیهای اداری دانشگاه کمکم به سردی میگراید.
اما آیا تنها دانشگاهها مقصر هستند؟! جواب قطعاً خیر است.
امروز هزینه تحصیل سالانه این رشته از بسیاری از دبیرستانهای غیرانتفاعی کمتر است!! و دانشگاهها برای توازن هزینهها و درآمدهایشان مجبور به پذیرش تعداد بالای دانشجویان شدهاند!
زمانی که یک ورودی با تعداد سرسامآور ۶۰ تا ۸۰ نفر به کلاسهای عملی سرازیر میشوند، کیفیت آموزش به طرز عجیبی افت میکند. ایا میتوان هر روز به یک حیوان زنده را برای جراحی به یک دانشجو سپرد؟ و یا وقتی استاد حتی نام دانشجویش را به دلیل تعدد بالا نمیداند، آیا میتواند به او اعتماد کند و کیس را برای درمان به دانشجو بسپرد و عواقب بعدی آن را متوجه خودش کند؟
پس نتیجه این معضل، خروج فوجفوج دانشجویان بدون سواد حداقلی تجربی و عملی از دانشگاه خواهد بود ...
برای این رفع این خلاء آموزشی، شما میتوانید در طی سالهای تحصیل به عنوان کارآموز وارد بازار کار شوید (البته خبر بد برای آقایان این است که در این زمینه از کارآموزان خانم توسط همکاران گرامی در همه فیلدها استقبال بسیار چشمگیری میشود که دلیل آن تا به امروز برایم نامشخص است!). کارآموزی تا حد بسیار زیادی شما را با محیط کار و واقعیتهای آن آشنا میکند.
اما شما با طی تمام این مسیرها و سرانجام فارغالتحصیلی، وارد سختترین نقطه این رشته خواهید شد: «پیدا کردن شغل»
امروزه به جرأت میتوان گفت پیدا کردن شغل مناسب برای دکتر دامپزشک کار دشواری است. شما با پیشنهادات مختلفی از جمله گذاشتن غیرقانونی مدرک به عنوان مسئول فنی بهداشتی به صورت غیرحضوری و حقوق حدوداً یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی (که در صورت تخلف آن واحد، شما باید دهها برابر این مبلغ را صرف تبرئه کردن خودتان نمایید) تا کار در گاوداری با حقوق یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی و شیفت شب کلینیک دام کوچک با درآمد میانگین ماهیانه ۷۰۰ هزار تومانی مواجه خواهید شد (دقت کنید ارقام برای سال ۹۸ و دلار ۱۱۴۰۰ تومانی میباشد!).
ارقام و پیشنهادات، بسیار ناامیدکننده است که به نظر میرسد منشاء آن تعدد و کثرت تعداد فارغالتحصیلان این رشته است؛ لازم به ذکر است که این تعداد فارغالتحصیل فعلی برای زمانی است که تعداد ورودی این رشته در هر سال تحصیلی در هر دانشکده حدود ۶۰ تا ۹۰ نفر بوده است و سونامی فارغالتحصیلان ۴۰۰ نفری ورودی سالانه دانشکدههای دامپزشکی هنوز به وارد بازار کار نشدهاند (این تعداد ورودی به هیچوجه برایم قابل باور نبود تا اینکه شخصاً این رقم را از کارمند بخش ثبتنام یکی از دانشگاهها شنیدم که هنوز هم برایم غیر قابل باور است!!)
نکته تعجبآورتر این است که علیرغم نبود کار و اشتغال، همه اعضای صنف نظارهگر این روند پذیرش بیرویه دانشجوی دامپزشکی هستند و دریغ از یک بیانیه محکم از سوی تشکلهای دامپزشکی؛ وجود چنین عدم همبستگی بین دامپزشکان و متضرر شدن دستهجمعی شاغلین این حرفه را در بسیاری از موارد در آینده نظارهگر خواهید بود!!
همه اینها در شرایطی است که شما خدمت مقدس سربازی را پیش رو نداشته باشید که در آنصورت در سن ۲۵ سالگی به بالا باید وارد خدمت مقدس سربازی شوید و حدود دو سال را با قواعد و ضوابط خاص خودش سپری نمایید. و این را قطعاً بدانید که در طی این دوران، شما به هیچوجه از احترامی که به یک پزشک یا دندانپزشک در پادگان میگذارند برخوردار نخواهید بود صرفاً به این دلیل که هر دو دکتر هستید و سالهای تحصیلتان یکسان بوده است!
هنگامی که شما درآمد و جایگاه اجتماعی خودتان را با پزشکان و سایر مشاغل پزشکی مقایسه میکنید؛ پزشکان به راحتی با شیفتهای شب نیمی از روزهای هفته در بیمارستان میتوانند بالای ۱۰ میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشند، داروسازان با یک شیفت در روز در داروخانه درآمدی بالای ۶ میلیون خواهند داشت و حتی پرستاران با پر کردن تایمهای کاری قانونی خودشان در بیمارستان درآمدی بیش از ۵ میلیون تومان در ماه را کسب مینمایند؛ و در این میان شما باید پیشنهادات کاری فولتایم با درآمد ماهانه ۱ تا ۳ میلیون تومانی را بررسی نمایید ...
در نهایت اگر مثل همورودیهای من با داشتن مدرک دکترا به میوهفروشی، موبایلفروشی، رانندگی ماشین سنگین و اسنپ روی آوردید، جای تعجب نیست!
اما اگر اصرار به تحصیل در این رشته و مشتاق به ادامه این راه هستید، توصیه میکنم اولاً تسلط خود به زبان انگلیسی را به بالاترین سطح برسانید و کتابهای مرجع انگلیسی را بخوانید (بهدلیل بازار کار رقابتی، برخلاف رشته پزشکی که کتابهای رفرنسشان هر سال در کمترین زمان ممکن ترجمه میشود، در این رشته شما الزام به خواندن کتابهای رفرنس انگلیسی دارید و کتابهای فارسی در بسیاری از فیلدها موجود نیستند)
بحث کارآموزی را جدی بگیرید و با جدیت پیگیر باشید.
پیدا کردن شغل در این رشته ناممکن و نشدنی نیست اما امروزه کسب درآمد مناسب از حرفه دامپزشکی کار دشواری شده است تا جایی که بسیاری عطای آن را به لقایش بخشیدهاند و با وجود داشتن مدرک دکترا به فعالیتهای جانبی برای کسب درآمد پرداختهاند.
تصور ذهنی خودتان را از دامپزشکی کاملاً از رشتههای پزشکی متمایز نمایید تا در آینده سرخورده نشوید و با ذهن روشن و دید واقعی پای در عرصه دامپزشکی بگذارید.
به قول یکی از اساتید اگر میخواهید دامپزشک خوبی شوید، باید تمام پلهای پشت سرتان را خراب کنید و صرفاً خودتان را دامپزشک بدانید.
دانشجوی امروز و همکار احتمالی فردای من؛ قصد بنده از نگارش این یادداشت دلسرد کردن یا ترساندن شما نیست بلکه نیتم بیان حقایق و واقعیتهای این حرفه است.
سعی کنید متمایز و خاص باشید تا بین خیل فارغالتحصیلان پیش رو، امید بیشتری به گزینش و موفقیت در فیلدهای کاری مختلف داشته باشید؛ البته با این حجم از دامپزشکان بیکار، باید خیلی خاص باشید... خیلی خیلی خاص!
به یاد داشته باشید در هر راهی و هر کاری اگر با تمام توان پیش روید، قطعاً موفقیت از آن شما خواهد بود؛ بعضی راهها سرازیری و بعضی سربالایی!