گفت‌وگوی حکیم مهر با «دکتر محمدرسول الله‌توکلی» دانشجوی ممتاز جراحی دامپزشکی دانشگاه تهران/ از دانشکده دامپزشکی شهید باهنر کرمان تا رتبه ۲ آزمون دستیاری

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «دکتر محمدرسول الله‌توکلی» رزیدنت جدیدالورود ممتاز دوره تخصصی جراحی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با حکیم مهر معتقد است که علاقه‌مندی اصلی دانشجویان به رشته تخصص از ترم‌های هشتم و نهم شکل می‌گیرد که دیگر همه موارد رشته را دیده‌ و درس‌ها را خوانده‌اند: «کسی که می‌خواهد برای آزمون تخصص درس بخواند، اول باید بداند که رتبه بسیار مهم است. بعد نوع خواندن اوست که بهتر است بیشتر جزوه بخواند. مورد بعدی پایان‌نامه مرتبط است و اگر مقاله‌ای از آن گرفته باشد که خیلی بهتر است. مدرک زبان هم خیلی مهم است.»

دکتر الله‌توکلی بسیار علاقه‌مند است که در آینده در حوزه آکادمیک فعالیت کند اما نگرانی‌هایی هم دارد: «ممکن است زمانی انسان به این نتیجه برسد که فعالیت در بخش خصوصی از نظر اقتصادی به نفع اوست.»

حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟ آیا علاقه‌مند بودید یا دست تقدیر شما را به این حوزه وارد کرد؟

واقعیت این است که من در ابتدا به دامپزشکی علاقه‌ای نداشتم و صرفا به این دلیل که رتبه پزشکی را نیاورده بودم وارد رشته دامپزشکی شدم، اما از همان ابتدا به حوزه جراحی علاقه‌مند بودم.

حکیم مهر: وروی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟

ورودی سال 96 دانشگاه شهید باهنر کرمان هستم.

حکیم مهر: چرا به جراحی علاقه‌مند بودید؟

شاید به این خاطر که بیشترین نزدیکی را به رشته پزشکی داشت به این حوزه علاقه دارم. البته علاقه‌مندی اصلی دانشجویان از ترم‌های هشتم و نهم شکل می‌گیرد که دیگر همه موارد رشته را دیده‌ایم و درس‌ها را خوانده‌ایم. آنجاست که تصمیم خود را می‌گیریم.

حکیم مهر: زمانی که دوره عمومی در رشته دامپزشکی قبول شدید، خانواده شما مخالفتی با این رشته نداشتند؟

اتفاقا چرا. گهگاهی می‌گفتند که دوباره کنکور بده، اما تصمیم خود من بر ادامه دادن این رشته بود.

حکیم مهر: شما برای امتحان تخصص به طور متوسط چقدر درس می‌خواندید؟

تقریبا از مهر ماه شروع کردم و به طور متوسط تقریبا روزی شش ساعت درس می خواندم.

حکیم مهر:‌ چه منابعی را می‌خواندید؟

برای تخصص بیشتر باید جزوه‌ها را بخوانیم چون حالت کنکوری دارد و معمولا سوالات از جزوات دانشگاه‌ها و به خصوص دانشگاه تهران مطرح می‌شود. اما من در کنار آن یک‌سری کتاب هم خواندم مثل کتاب ترنر، کتاب جراحی دام کوچک و کتاب بیهوشی دکتر وصال را خواندم. اما بیشتر زمان خودم را برای جزوه گذاشتم.

حکیم مهر: رتبه شما چند بود؟

رتبه دو.

حکیم مهر:‌ آیا سهمیه داشتید یا جزء سهمیه آزاد بودید؟

خیر، من سهمیه آزاد بودم.

حکیم مهر: پس با این تعداد ساعت کم درس‌ خواندن، کار بزرگی کردید که این رتبه را آوردید.

البته من میانگین را عرض کردم. یعنی از مهرماه تا بهمن ماه روزی تقریبا شش ساعت درس خواندم که آن اواخر و نزدیکی‌های کنکور به 12 ساعت هم رسیده بود. خیلی کار سختی نیست و بیشتر از آن، استمرار مهم است و اینکه هر روز مطالعه انجام شود. مورد بعدی جمع‌بندی است که ماه آخر انجام می‌دهیم و خیلی مهم است که خلاصه‌نویسی داشته باشیم و این که بدانیم که در یک ماه آخر، فقط باید خلاصه‌خوانی کرد و دیگر نمی‌شود که برگشت و دوباره جزوه را خواند.

حکیم مهر: فرایند مصاحبه به چه شکل بود و چه حال و هوایی داشتید؟ آیا استرس داشتید؟

استرس که همیشه هست، به خصوص در زمان مصاحبه. علی‌الخصوص که من هم از شهر دیگری بودم و فضا را نمی‌شناختم و استرس داشتم اما زمانی که شروع به صحبت کردم، با نحوه برخورد اساتید به مرور از استرس من کم شد. چون خیلی دوستانه رفتار کردند و احساس غریبی که در ابتدای مصاحبه داشتم، همان اوایل مصاحبه برطرف شد. پنج نفر از اساتید در اتاق مصاحبه حضور داشتند و سوال می‌پرسیدند.

حکیم مهر: یک تفکر غالبی وجود دارد مبنی‌بر اینکه دانشکده‌ها در دوره تخصص بیشتر دانشجویان خود را قبول می‌کنند. شما از کرمان به تهران آمدید. آیا فکر می‌کردید که در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شوید؟

با توجه به رتبه‌ای که داشتم، احتمال زیادی می‌دادم که تهران قبول شوم اما این تفکر هم تا حد زیادی درست است. به این خاطر که آن دانشکده یا بخش معمولا دانشجویان خود را می‌شناسد و می‌داند که مثلا فلان دانشجو اهل کار کردن و درس خواندن هست یا از زیر کار فرار می‌کند. به همین خاطر بیشتر به دانشجویان خود اعتماد می‌کنند و این رویه در همه دانشکده‌های کشور وجود دارد.

حکیم مهر: بیشتر چه سوالاتی از شما پرسیدند؟

ابتدا که معرفی است. بعد در مورد پایان‌نامه سوالاتی را پرسیدند. اینکه آیا به دام بزرگ علاقه دارم یا دام کوچک؟ اینکه منی که از شهر دیگر آمدم، در کجا ساکن خواهم شد. در ادامه هر استاد یک استاد علمی پرسیدند و یک پاراگراف هم تکست خواندم و ترجمه کردم.

حکیم مهر: CV شما شامل چه مواردی بود؟

مدرک زبان MSRT داشتم. پایان‌نامه من یک مقاله ISI داشت و این‌ها مهمترین موارد CV من بود چون من خیلی به دنبال نگارش مقاله نرفته بودم.

حکیم مهر:‌ برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟ آیا تصور می‌کنید که در بخش آکادمیک فعالیت خواهید کرد یا به بخش خصوصی می‌روید؟

بخش آکامدیک را دوست دارم اما باید منتظر بمانم و ببینم که شرایط چطور پیش می‌رود؟ در حال حاضر که خیلی به این حوزه علاقه‌مندم. اما ممکن است زمانی انسان به این نتیجه برسد که شاید خصوصی کار کردن از نظر اقتصادی به نفع او باشد.

حکیم مهر: بازار کار رشته را در آینده چطور ارزیابی می‌کنید؟

جراحی در کل خوب است. من در کرمان بودم و در آنجا هم تعداد جراحان کم بود، قطعا در تهران شرایط کاری به خاطر تعداد کیس خیلی بهتر است. آن چیزی که من می‌بینم این است که بازار کار بسیار خوبی دارد. نحوه کار کردن بیشتر بستگی به خود فرد دارد و اینکه اگر بتواند راهی در این قضیه پیدا کند، خود را جمع‌وجور می‌کند.

حکیم مهر: برای افرادی که قصد شرکت در آزمون دستیاری دارند، چه توصیه‌ای دارید؟

اول اینکه رتبه بسیار مهم است و باید رتبه خوبی بیاورند. بعد نوع خواندن آنهاست که بهتر است بیشتر همان جزوات را بخوانند. در یکی دو سال اخیر سوالات به گونه‌ای بوده که از جزوات دانشگاه تهران بیشتر سوال می‌آمده است. اگر فرد از شهرستان باشد، برای ادامه تحصیل در دانشگاه تهران حتما باید رتبه او بین یک تا سه و نهایتا چهار باشد. یعنی اگر رتبه او پنج به بعد باشد، احتمال رد شدن او بسیار بالاست. این شرط را که به دست آورد، مورد بعدی پایان‌نامه مرتبط است و اگر مقاله‌ای از آن گرفته باشد که خیلی بهتر است. مدرک زبان هم خیلی مهم است.

حکیم مهر:‌ از نظر شما مهمترین مشکلات و چالش‌های تخصص جراحی دامپزشکی در ایران چیست؟

بهترین کاری که می‌توان انجام داد تا شرایط بهتری از نظر آموزشی برای این رشته فراهم شود، این است که وسایل بیشتری بخرند و تجهیزات را نوسازی کنند.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.