کد خبر: ۷۳۱۴۹
تعداد نظرات: ۱ نظر

حکیم مهر: برق لبخند ننه ماه شرف در چشمش می‌نشیند و با لحنی آرام می‌گوید: خداراشکر که دیگر شاهد مرگ بره‌های کوچکم نیستم.

به گزارش حکیم مهر به نقل از فارس، مردی بلند قد و لاغر اندام با لباس قشقایی به سمتم آمد. کلاهش را اندکی صاف کرد و با برقی که در چشمش از خوشحالی جریان داشت از شکرگزاری عشایر منطقه دشتستان سخن گفت؛ «این روزها برکت از آسمان و زمین می‌بارد، زمین‌هایمان به یمن باران الهی جامه سبز به تن دارند و از دهه فجر امسال با اجرای طرح رایگان واکسیناسیون، دیگر دلهره مرگ دام‌هایمان را نداریم

او از همت بسیج سازندگی برای بهره‌وری از آب‌ باران می‌گفت؛ ناصر می‌گوید «باران‌های سیل آسایی که می‌توانست تمام زندگی و اشتغال ما را نابود کند، به همت جهادگران، کنترل شده‌است و کشاورزی و دامداریمان بر وفق مراد است

مطالبه عشایر استان بوشهر یارانه نهاده‌های دامی است

«ناصر عادلی» لباس سفید رنگش را صاف ‌می‌کند و اینبار با آب و تاب هیجانی که در گفتارش پیداست از استقبال دامداران از آموزش رایگان گروهای جهادی دامپزشکی می‌گوید. وقتی از ناصر می‌پرسم که مطالبه شما از مسئولان چیست، لبخند دندانهایش را این بار پنهان نمی‌کند و می‌گوید؛ «ما دامداران همواره خدمتگزار مردم خود بوده‌ایم و بر هیچ کس پوشیده نیست که بخشی از غذای گوشتی خانواده‌ها از همت دامداران عشایر سرچشمه می‌گیرد اما تخصیص یارانه نهاده‌های دامی اصلی‌ترین مطالبه ما دامداران است چراکه همین امر می‌تواند اشتغال و زندگی ما دامداران عشایر را متحول کند

کاش دست یاری میراث فرهنگی به کلبه عشایر برسد

خانه‌های کوچکشان را که نگاه می‌کنم، هنر از سرتاپایش می‌ریزد! از گلیم و گبه و جاجیم گرفته تا چنته و خورجین و البته منگوله‌های سرخ فامی که از دیدنش حظ می‌بردم و برق چشمم را گرفته بود؛ شاید رویای دور دستی نباشد اگر میراث فرهنگی، با قرداد‌های یک‌ساله و پای کار آوردن صنایع، سری به عشایری بزند که هنر، ابتدایی‌ترین چیزی است که در وجودشان نهفته‌است.

روایت جهادگرانی که پا در لجن گذاشتند تا لبخند بر لب عشایر بنشیند

در همان نزدیکی که مرد عشایرنشین را به حرف گرفته بودم، جهادگران دامپزشکی درحال واکسیناسیون رایگان دام‌های عشایر بودند؛ در مسیر رسیدن به جهادگران که نگاه می‌کردم، باورم نمی‌شد آنها از میان لجن‌های لیز و بد بو گذشته‌اند و اکنون درست پا وسط آن گذاشته‌اند تا حافظ جان دام‌های عشایر باشند! و البته دوری نگذشت که خبرنگار دیگر این گزارش نیز برای گرفتن عکس در بین لجن‌‌ها قدم گذاشت؛ در هر حال برای به تصویر کشیدن جهاد دامپزشکان، خبرنگار هم باید خود را با محیط عجین می‌ساخت، حتی اگر محیط لجنی باشد!

سپاه تا فراز قله‌ها هم امداد رسانی کرده‌است

واکسینه کردن دام‌های این روستا تمام شده بود و حالا باید خود را به روستای دیگری در بالای قله‌ها می‌رساندیم؛ در میانه راه به پیچ‌های نفس‌گیری دچار شده بودیم که برایمان قابل پیش‌بینی نبود! در جاده‌ای تنگ و باریکی قدم گذاشته‌بودیم که همه را از ترس مجبور به زدن کمربند ایمنی خودرو کرده بود. ناگهان یکی از همکاران کلامی را گفت که ذوق امید در دلم نهفته شد! او گفت: «سپاه تا کجا کار کرده‌است که حتی این مناطق دور افتاده هم از همت سازندگی‌اش برخوردار شده‌اند!» و او راست می‌گفت؛ این مهمترین بارقه امیدی بود که این مسیر سخت را هموار ساخته بود.

بالاخره به جایگاه استقبال از رئیس سازمان دامپزشکی کشور رسیدیم، دختران قشقایی با لباس محلی خود زینت ایلشان شده بودند، از آن دختران ۱۵ ساله می‌پرسم که برای چه با متن تقدیر و دسته‌گل‌های نرگس در انتظار نشسته است؟! دختران می‌گویند «دام‌های ما در سال‌های قبل به‌خاطر کوچکترین بیماری از دستمان می‌رفتند اما جهادگران دامپزشکی امروز ناجی جان دام‌های ما شده‌اند‌

ننه ماه شرف دیگر شاهد مرگ بره‌هایش نیست

وقتی که به واکسیناسیون دام‌ها زل زده بودم، ننه ماه شرف، بانوی اصیل قشقایی با دامان چین‌دارش و لبخندی گشاده و نوایی آرام به سمتم می‌آید، خوش‌مشربی‌اش مرا به همکلامی وا می‌دارد. از ننه ماه‌شرف می‌پرسم که نظرش درباره واکسیناسیون چیست؟! برق لبخندش در چشمش می‌نشیند و با لحنی آرام می‌گوید «خداراشکر که دیگر شاهد مرگ بره‌های کوچکم نیستم

از همان اول رزمایش واکسیناسیون چشم بسته بودم به دامپزشکی که ناجی زندگی عشایر شده‌بود، او بالاخره دقایقی دست از کار کشید و ایستاده کنار خودرو تکیه داد تا استراحتی کند،  این بهترین فرصت بود اما منی که غرق هم‌کلامی با ننه ماه‌شرف شده‌بودم این فرصت را ندیدم که البته با هوشیاری خبرنگار دیگر فارس خود را به دامپزشکی که داشت نفسی چاق می‌کرد رساندم، قبل از این که کلامی رد و بدل شود، چشمم به روپوشی که سراسر بدنش را گرفته بود دوخته شد، روپوش سفید رنگ پلاستیکی، سراسر آغشته به کود حیوانی گوسفندان و بره‌ها و... شده بود و به رنگ قوه‌ای رفته بود.

بعد از سلام اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که چرا حاضر شده‌است داوطلبانه خود را به این روز بیاندازد؟! سوالم را به خنده گرفت و گفت «از ۱۷ بهمن‌ماه برای اجرای رزمایش جهادی واکسیناسیون برای دومین بار به استان بوشهر آمده‌ایم؛ تمام تلاش‌ما در جهت حفظ سلامت انسان‌است زیرا اگر دام سالم باشد، غذای انسان هم سالم و درنتیجه انسان نیز برخوردار از طعم سلامت خواهد بود.

بیش از ۷ میلیون واکسیناسیون رایگان دام انجام شد

«دکتر سید محمد آقامیری» رئیس‌ سازمان دامپزشکی کشور نیز از امیدی دیگر خبر داد، او گفت که تا الان بیش از ۷ میلیون دام واکسینه شده‌اند که در این راستا ما افزایش ۳۸ درصدی سطح واکسیناسیون را داشته‌ایم.

به گزارش فارس، بالاخره از ننه ماه‌شرف و مهمان‌نوازی‌اش دل‌کندیم و راهی مسیر برگشت شدیم، اما ایثار جهادگران دامپزشکی در کنار بسیج، امری بود که هرگز از قلب ننه ماه‌شرف و خانواده‌های دیگر عشایرنشین فراموش نمی‌شد؛ امید است بر اساس وعده رئیس‌ سازمان دامپزشکی کشور، این نوع خدمت‌رسانی‌ها به امری همیشگی برای عشایر غیور تبدیل شود.

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۰ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۵
0
6
بله ولی اگه دامپزشکان با کله هم برند تو لجن چیزی گیرشون نمیآد
نظر شما
ادامه