کد خبر: ۸۱۲۸۷
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
نگاه شما:
به عنوان یک کارشناس دولتی با سابقه که در چندین استان با گوناگونی شرایط و عملکرد دامپزشکی آشنا شده‌ام، مصدع اوقات شما عزیزان شده و طرح نقطه نظرات مشروحه ذیل را خالی از لطف نمی‌دانم ...

باید ۹۹۹ بار فریاد بر سر خودی‌ها زد و شاید یکبار هم بر سر دامدار!

نویسنده: امضا محفوظ

به بهانه رخداد تب برفکی در کانون‌های اخیر بیماری و با لحاظ اخبار و نظرات مطروحه برخی همکاران در اینخصوص، به عنوان یک کارشناس دولتی با سابقه که در چندین استان با گوناگونی شرایط و عملکرد دامپزشکی آشنا شده‌ام، مصدع اوقات شما عزیزان شده و طرح نقطه نظرات مشروحه ذیل را خالی از لطف نمی‌دانم.

آنچه در دفتر مدیریت و مبارزه با بیماری‌های سازمان دامپزشکی می‌گذرد نه مدیریت و بلکه بیشتر شبیه یک مبارزه بی‌برنامه (Unstructured Disease Management) به نظر می‌رسد و از عوارض گوناگونی منجمله عدم مدیریت در موارد ذیل‌الاشاره رنج می‌برد و گوبا اساسا به «بیماری مدیریت بیماری» در دام‌ها مبتلا شده است:

- عدم تامین به موقع و مناسب واکسن و سموم و آنتی‌ژن‌های مورد نیاز با توجه به فصول و زمان مورد تقاضا:

فراهم نمودن اقلام اولیه مورد نیاز در مقوله پیشگیری و مبارزه با بیماری‌ها رکن اصلی مدیریت بوده که در نبود ابزار، کار فلج شده و یا عدم تامین به موقع آن به منزله نوشدارو بعد از مرگ سهراب خواهد بود.

- عدم بررسی علمی و کیفی توانایی (potency) و کارآزمایی بالینی واکسن‌های مربوطه:

دفتر مدیریت بیماری‌ها آزمون وخطا را پیشه نموده و بعید می‌دانم توانایی و قدرتمندی واکسن‌ها جایی در تصمیمات آن دفتر داشته و یا اینکه حداقل با اشراف کامل در این زمینه، تصمیمات و دستورالعمل‌های مربوطه ابلاغ شود.

- عدم هماهنگی با رویکرد و تمایلات دامداران در زمان اجرای واکسیناسیون:

تمایل و رغبت دامدار به نوع واکسن، روش و زمان مصرف (فصل آبستنی دام)، شرط اصلی نیل به اهداف سازمانی درخصوص پوشش حداکثری جمعیت دام مورد نظر بوده که تجربه نشان داده است، این موضوع ظاهرا در نظر دفتر مبارزه محلی از اعراب ندارد.

- عدم لحاظ شرایط منطقه‌ای، اقلیمی و فرهنگی متناسب دامداران در نقاط جغرافیایی مختلف کشور:

ارائه نسخه واحد و شیوه‌نامه‌های یکسان برای تمامی استان‌ها کارساز نبوده و شرایط محلی حتی بعضا در داخل یک استان، نظیر کوچ دام‌ها در این زمینه به شدت تاثیرگذار خواهد بود. شایان ذکر است عدم اشراف به تفاوت‌ها و شرایط گوناگون پرورش دام در کشور و حتی در کشورهای همجوار نیز تاثیر بسزایی در مدیریت بیماری‌ها خواهد داشت.

- عدم ارتباط مطلوب و تعاملات لازم فیمابین برخی ادارات کل ستادی سازمان دامپزشکی کشور:

به نظر می‌رسد دفتر مبارزه سازمان بصورت جزیره‌ای عمل می‌کند و تعاملات و تبادلات لازم از حیث کسب اطلاعات جغرافیایی و یا سایر عوامل مورد نیاز و تاثیرگذار بر برنامه‌ریزی‌های مد نظر در حوزه مدیریت بیماری‌ها را ندارد. 

- عدم وجود اطلاعات کافی و دقیق در سامانه اطلاعات جغرافیایی بیماری‌ها (GIS):

ظاهرا زیرساختی بنام سامانه GIS طراحی شده، ولیکن با مراجعه به آن و استخراج داده‌های مربوطه، به نواقص و ضعف‌های شدید آن در اطلاعات منجمله در اصلی‌ترین هدف آن که اعلام جمعیت دامی واقعی و تبیین پراکنش آن بوده، پی برده و گویا با گذشت سال‌ها از بنای این سامانه، جدیتی بر رفع نواقص آن وجود ندارد.

- عدم پردازش اطلاعات دریافتی و اتخاذ تدابیر لازم و برنامه‌ریزی‌های آتی بر پایه نتایج استخراجی:

شواهدی نظیر حذف کامل گله برخی دامداران و تولیدکنندگان، حاکی از عدم تحلیل و آنالیز اطلاعات واصله از وضعیت  بیماری‌ها در اقصی نقاط کشور منجمله دیتاهای ثبت شده (هر چند ناقص) در سامانه اطلاعات جغرافیایی بیماری‌ها (GIS) با نگاه علمی و اپیدمیولوژیکی، به ویژه در کانون‌های بیماری برای دفتر مبارزه می‌باشد. پردازش اطلاعات و نگاه علمی به موضوعات مبتلابه آن دفتر، ضمن پرهیز از روزمرگی، بهبود و ارتقای روش‌های مواجهه با بیماری‌ها، در زمینه موضوعاتی نظیر عدم توجه به تاثیرات حیات وحش بر جمعیت دام‌های بومی نیز که ممکن است مغفول مانده باشند، بسیار کمک‌کننده می‌باشد.

- کتمان اطلاعات و گزارشات صحیح رخداد بیماری:

متاسفانه گاها با عدم اعلام رسمی  و به موقع رخداد برخی بیماری‌ها در سطح کشور مواجه می‌شویم که نه تنها اثر مثبتی بر مدیریت بیماری‌ها نداشته بلکه موجب خسران بخش تولید و بعضا عوارض نامطلوب آن بر کنترل بیماری خواهد بود.

بنابراین اصطلاح Unstructured Disease Management in Veterinary Medicine به عواقب و مشکلات ناشی از عدم برنامه‌ریزی مناسب در مدیریت بیماری‌های دامی اشاره دارد. این نوع مدیریت معمولاً شامل فقدان استراتژی‌های پیشگیرانه، تشخیصی، و درمانی منسجم است که می‌تواند منجر به شیوع بیماری‌ها و خسارات اقتصادی قابل توجهی گردد.

 لذا عوامل زیر در مدیریت غیرسازمان‌یافته بیماری‌ها در دامپزشکی به شدت تاثیر گذار می‌باشد:

1. بی‌برنامگی:

فقدان یک رویکرد منظم، هماهنگ و برنامه‌ریزی شده در مدیریت بیماری‌ها ممکن است منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست، عدم شناسایی زودهنگام بیماری‌ها، افزایش نرخ شیوع، ارائه درمان‌های ناکافی و ناکارآمدی در کنترل عفونت‌ها گردد.

2- مدیریت بیماری:

در این حوزه اقدامات پیشگیرانه، تشخیصی، درمانی و کنترلی برای مدیریت بهداشتی دام‌ها، شامل واکسیناسیون، قرنطینه، نظارت بر وضعیت سلامتی دام‌ها و آموزش دامداران حائز اهمیت می باشد:

الف. آموزش و آگاهی:

آموزش دامداران درباره بیماری‌ها، نشانه‌ها، روش‌های پیشگیری و درمان بسیار اهمیت دارد. بنابراین فراهم‌سازی اطلاعات علمی و به‌روز برای مخاطبان هدف می‌تواند باعث افزایش آگاهی عمومی نسبت به خطرات بالقوه بیماری‌ها شود.

ب. پیشگیری:

برنامه‌ریزی مناسب برای واکسیناسیون منظم دام‌ها بر اساس شیوع احتمالی بیماری‌های مشخص در کنار شناسایی و کنترل ناقلین (مانند پشه‌ها یا کنه‌ها) که ممکن است باعث انتقال بیماری شوند.

ج. نظارت بر سلامت دام‌ها:

راه‌اندازی سیستم‌هایی برای نظارت واقعی بر وضعیت سلامت جمعیت دامی، شامل بازرسی دوره‌ای و جمع‌آوری اطلاعات مربوط به وقوع بیماری، تعداد مبتلایان، چگونگی درمان و نتایج آن ضروری بوده و چیزی که در حال حاضر به عنوان «مراقبت غیرفعال» از آن یاد می‌شود، فاقد کفایت و کارآیی لازم می‌باشد.

د. تحقیق و توسعه:

در این میان، ظاهرا انجام تحقیقات برای شناخت بهتر الگوهای شیوع، چگونگی انتقال بیماری‌ها و اثرگذاری روش‌های درمانی مختلف و استفاده از تکنولوژی‌هایی مانند ژنتیک مولکولی یا بیوتکنولوژی برای ایجاد واکسن جدید یا داروهای مؤثرتر کاملا فراموش شده است.

در نهایت خاطر نشان می‌گردد اقداماتی که بدون برنامه‌ریزی مناسب انجام شوند، نه تنها اثربخشی کمتری دارند بلکه می‌توانند باعث بروز مشکلات جدی‌تر شوند؛ به طور کلی این اصطلاح ضرورت وجود یک رویکرد سیستماتیک برای مقابله با چالش‌های موجود در حوزه سلامت دامی را برجسته می‌کند تا بتوان با استفاده از روش‌های علمی مؤثرتر اقدام کرد.

ناگفته نماند که محیط زندگی دامی یا همان دامداری‌ها نیز تأثیر زیادی بر ابتلا به بیماری دارد، چرا که شرایط غیربهداشتی ممکن است منجر به ظهور یا گسترش سریع‌تر عفونت‌هایی شود که تحت مدیریت قرار ندارند. پس‌ ‌می‌بایست ۹۹۹ بار فریاد بر سر خودی‌ها زد و شاید یکبار هم بر سر دامدار!!!!؛ به قول معروف یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران...

 

انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۴ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۹
3
14
سلام و خسته نباشید همه موارد گفته شده درست و از همه مهمتر بها ندادن به بخش خصوصی با تعرفه های ناچیز و سختی کار زیاد و همچنین دیر تسویه کردن اون مبلغ ناچیز که اگر بخش خصوصی همکاری نداشته باشد بخش دولتی تو همه کارهاش میمونه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۹ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۰
ضمن تایید این مهم، موضوع طرح شده بیشتر به طرح و برنامه و امور مالی در تخصیص بهنگام اعتبارات طرح توسعه و بروکراسی اداری اداره مالیات و مفاصاحساب بر می گردد و نه اداره بهداشت و مدیریت بیماری های دامی.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۲۷ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
تازه همونم هزارتا بازرسی الکی میان یه گیر پیدا کنن قشنگ طرح ببندن
پول ندن
بعد پول اضافی که مونده بدن لوازم بهداشتی و نمیدونم کیک و آبمیوه برای اداره
ناشناس
|
Germany
|
۲۳:۳۱ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۹
8
4
جناب کارشناس هیچ جای دنیا برنامه واکسن بر اساس تمایل دامدار نیست. اتفاقا واکسیناسیون اجباری است. در ضمن بر اساس ایمنی گله ای در داخل یک منطقه که هیچ گونه زون بندی ندارد واکسیناسیون باید یکباره انجام شد در مدت کوتاه. چطور در ترکیه در عرض ۳۰ روز کل کشور واکسینه می شود. کمی مطالعه و بررسی
نیار بالا حکیم مهر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۱۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۰
0
5
آخه مدیری که با یک فوت تعداد کانون را 500 درصد کم می کنه چه نیاز به واکسن داره؟؟؟ شما نمی فهمید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۴ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۰
1
3
ضمن سپاس از دغدغه مندی همکار محترم نویسنده این مقاله، چند نکته بیان شده ایشان جای تامل و نقد دارد؛
۱-عدم تامین بهنگام واکسن و سموم دولتی بیشتر به تامین بهنگام و بموقع اعتبارات توسط اداره کل طرح و برنامه و امورمالی و ذی حساب برمی گردد که در حوزه معاونت توسعه منابع قرار دارد؛ بارها و بارها دفتر بهداشت و مدیریت بیماری های دامی براورد هزینه ها را بموقع به طرح و برنامه و امور مالی فرستاده ولی متاسفانه ابلاغ اعتبارات و یا مناقصات، توسط امور مالی و ذی حسابی به دلایل نامعلوم، در لحظات آخر و پس از فرصت سوزی انجام می شود.
۲-بررسی اثربخشی و کارایی و توان واکسن ها و فراورده های زیستی دامی بیشتر به دفتر امور دارو و درمان سازمان برمی گردد و نه دفتر بهداشت و مدیریت بیماری های دامی؛ اتفاقا دفتر مدیریت بیماری های دامی با همکاری استان ها در بحث ارسال نمونه برای بررسی سویه ها و زیردودمان های ویروس های درگردش به مرکز ملی تشخیص که آن هم زیر نظر معاون تشخیص و درمان سازمان (و نه معاون بهداشتی_پیشگیری) قرار دارد، اقدام فوری و مناسب انجام می دهد.
۳- به کارگیری واکسن نباید بر اساس تمایل دامدار به برند خاص باشد بلکه باید براساس ویروس در گردش (نتایج مرکز تشخیص) و کیفیت واکسن و فراورده زیستی (نتایج دفتر دارو و درمان) باشد.
۴_ مورد چهارم مطروحه، تاحد زیادی پذیرفتنی است ؛ شرایط اقلیمی استان های متفاوت زمان شیوع بیماری ها را تحت تاثیر قرار می دهد همچنین با توجه به اقلیم و فصل، زمان در دسترس بودن دام های کوچرو و عشایر متفاوت است؛ فصل کوچ دام ها در استان های مختلف متفاوت است؛ در برخی استان ها مانند گیلان و مازندران و گلستان، افزون بر گوسفند و بز، گاوهای بومی محلی و اصطلاحاً جنگلی، به ییلاقات کوچ می کنند و از دسترس ادارات شهرستان خارج می شوند و هیچ مرکز مایه کوبی هزینه تردد و صعب العبور بودن مسیر ییلاقات را برای فازهای واکسیناسیون نمی پذیرد؛ به سخن دیگر، در این استان ها فازبندی واکسیناسیون و انطباق آن با دیگر استان ها ناممکن یا دست کم دشوار است. برای مثال شروع کوچ گاوهای کوهاندار بومی در استان های شمالی از جلگه به سمت مناطق جنگلی و سپس ییلاقات، از اسفندماه آغاز و این کوچ تا نیمه خرداد ادامه دارد و دام ها از خردادماه تا آبان ماه در ییلاقات (بالادست) مستقرند و از آذرماه تا بهمن ماه به مناطق جلگه ای برمی گردند و عملا تنها ۳ ماه در سال در "پایین دست" بوده و در دسترس واکسیناسیون قرار دارند. همچنین در استان های غربی کشور کوچ دام های سبک به صورت " بین استانی" است؛ تابستانها حرکت دام ها به سمت ییلاقات کرمانشاهان و کردستان، و زمستان ها حرکت به سمت شمال غرب خوزستان( اندیمشک و دزفول ) با عبور از استان لرستان. بنابراین فازبندی واکسیناسیون خیلی اجرایی و عملیاتی نخواهد بود مگر آنکه پیش از زمان کوچ دام ها، واکسن ها تزریق شوند به شرطی که واکسن ها چندگانه باشند ( پیشنهادی که سال ۹۹ به مدیرکل محترم وقت دفتر مبارزه سازمان داده شد درباره تهیه واکسن سه گانه آبله+ PPR+ شاربن برای دام سبک و واکسن دو گانه لمپی اسکین+ شاربن برای دام سنگین که با نیروی واکسیناتوری که در بخش دولتی یا خصوصی داریم، این موضوع گریزناپذیر است) به همین دلیل است که ما در بهار، اوج ترافیک واکسیناسیون دامی و در اواخر پاییز و اوایل زمستان کاهش ترافیک واکسیناسیون دامی داریم. (این مساله برای دفاتر طیور و آبزیان وجود ندارد؛ چون طیور و آبزیان پرورشی، کوچ نمی کنند)
۵- درخصوص مورد پنجم یعنی عدم ارتباط برخی دفاتر سازمان با یکدیگر و جزیره ای کار کردن آنها کاملاً پذیرفتنی است ولی دفتر مظلوم مبارزه سازمان همواره در همکاری با دیگر دفاتر سازمان، پیشقدم است و این عدم هماهنگی و جزیره ای کارکردن در مورد دیگر دفاتر مصداق بیشتری دارد؛ چنانکه از پاس کاری فلسفی مکاتبات بین آنها، درباره یک موضوع واحد، کاملاً پیداست. در این مهم، نقش معاونان محترم "بهداشتی_ پیشگیری" و "تشخیص و درمان" و گاهی "توسعه منابع" در برگزاری جلسات برای حل و فصل موضوع و ابلاغ مصوبات این جلسات مهم خواهد بود ولی مشاهده می شود موارد فنی بر زمین مانده و مسکوت (و نه حقوقی)، فقط از طریق مدیرکل محترم حوزه ریاست در سازمان، پیگیری می شود و در عمل این مدیرکل حوزه ریاست محترم سازمان است که به جای معاونین محترم سازمان، پیگیر امورات اختلافی دفاتر سازمان و ابهامات استانهاست.
۶- موارد ششم و هفتم و هشتم کلاً به نگاه مدیران وابسته است؛ اساسا مدیران، علاقه ای به گزارش و ثبت بیماری در GIS ندارند و آن را مغایر عملکرد خود می بینند و بیشتر، سیاست بر عدم گزارش و ثبت بیماری، استوار است. وقتی داده های بیماری ها در سامانه GIS ناکافی و ناقص باشند، بررسی همه گیرشناختی بیماری ها با این داده ها، ابتر، ناکارآمد و ناقص خواهد بود.
بزرگترین درد سازمان، پس از معیشت پرسنل، توجه بیش از حد به حوزه فراورده های خام، داروها و تجارتها و مجوز محور بودن و کم توجهی، به وظایف ذاتی بخش بهداشت دام زنده ( دام، طیور ، آبزیان، زنبورعسل) است. تا سلامت دام، طیور و آبزیان زنده فراهم نباشد، سلامت فراورده و تولید دارویی بی معنی است.
پاسخ ها
آگاه
| Japan |
۲۰:۳۵ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۰
مطالب عنوان شده در نوشتار اصلی درج شده بدلیل عدم آگاهی و اشراف نویسنده محترم از شرح وظایف دفاتر سازمان است و سیاست های فعلی دفتر مبارزه است که البته ناشناس ۱۴۰۳/۱۰/۲۰ ساعت ۱۵/۲۴ پاسخ مناسب و درستی داده است که خیلی از مطالب را پاسخ داده است در تکمیل پاسخ عنوان می کنم در حال حاضر تصمیمات دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی مبتنی بر خرد جمعی و استفاده از اساتید و بخش خصوصی و ادارات کل است . در خصوص واکسن تب برفکی نیز بطور یکسان انجام نمی شود بلکه براساس شرایط خاص استاتها و با هماهنگی با استانها به دوگروه تقسیم بندی شدند داده های ثبت شده در gisتوسط استانها ثبت میشود و به هیچ وجه هیچگونه محدودیت یا فشاری مبنی بر عدم ثبت اطلاعات از دفتر بیماریهای دامی براستانها وجود ندارد و سیاست مبتنی بر شفافیت و واقعیت هاست درضمن یاداور میشود که دفتر مبارزه در مهر و ابان ماه هرسال کل نیاز به واکسن برای سال بعد را براساس نوع واکسن دز واکسن زمان مصرفی واکسن و تمام جزئیات به معاونت توسعه سازمان اعلام می کند ولی متاسفانه انجام امور اداری و مالی خرید واکسن بسیار با تاخیر و بدلایل غیر فنی سرموقع انجام نمیشود . متاسفانه برخی روابط عمومی استانها خبرها را مناسب تنظیم نمی کنند مثل تیتری که برای مدیرکل دفتر بیمار یهای دامی تنظیم شده است نامناسب است . بنده ۱۵ سال است با دفتر مظلوم و کم توقع مبارزه سازمان کار میکنم انسجامی که الان در دفتر وجود دارد کم نظیر است ولی عزیزان باور بفرمایید مظلوم ترین مظلوم ترین دفتر در سازمان دامپزشکی دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی است .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۸ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۱
0
3
دوستان عزیز بیشتر بر فرآیندها متمرکز شده اند در حالی که آنچه برای دامدار و سرمایه دامی کشور اهمیت دارد برآیند کار است که در نهایت باعث میشود تولید آسیب ببیند و امتیت غذایی تحت تاثیر قرار بگیرد. بنابراین این حاکمیت است که باید فرآیندها و هماهنگیها را طوری مدیریت کند که خروجی نهایی به نفع اقتصاد و سلامت و اشتعال کشور باشد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۹ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۱
0
3
باخیلی از موارد مطروحه کاری ندارم اما دوتا موضوع واقعا باید گفته بشه. نیروی سازمان واقعا کم‌هستن اخه پیش خودتون فکر نمی کنید دویست هزار گوسفند و ده هزار رای گاو چه طور باید توسط دونفر در فرجه ۴۵ رپز یا دوماه انجام بشه واقعا شدنیه ؟؟ چرا گزارش کردن بیماری رو و رخداد بیماری رو یخ ایتک منفی برای استانها میدونید ،یعمی ویروس دست ماستت بیاد یا نه واکسیناسیون باید علمی و در زمان مناسب انجام شود و گرنخ با سلیقه دامدار نزدنش بهتره چون تیتر همگون واکسن در کل جمعیت الزامی هست دامدار امرپز میگه ابستنه فردا میکه شیرش کم میشه بعد میگه تازه بر خورده و ... والا ابن ۱۷ سالی که بنده تو سازمان بودم به جز چند مورد خاص همیشه واکسن در دسترس بودن
دومین مطلب عدم تجهیزات به رپز سازمان از خودرو گرفته نا غیره سوم تعدد واکسن هست چندین بار باید به خونه ها دامدارا مراجعه گنیم که ایجاد بی انگیزگی میکنه چه طور تو انسان یا دام کوچک چاکسنهای پلی والان شش گانه و پنج گانه داریم ولی نمیشه تو دام بزرگ کشورمون این کار انجام بدیم تعداد مراجعات به واحدهای دامی زو کاهش بدیم وقتی نمیتونید نیروی کافی استخدام کنید برا واکسیناسیون یا بودجه خرید خدمت ار بخش خصوصی ندایرد خو ب ازاد کنید واکسن رو
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۱ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۲
0
0
با احترام به همه صاحبنظران و مدیران
مشکل اصلی در زمینه پرورش دام سبک عدم مدیریت مناسب هست.
در این خصوص حقیر طرحی رو مطرح می کنم امیدوارم صاحب نظران نقاط ضعف اون رو برطرف و نقاط قوتش رو تقویت کنند تا قابلیت اجرا داشته باشه تا هم معضل کنترل و مبارزه با بیماریهای واگیردار و مشترک و هم معضل قاچاق دام و هم معضل سرشماری دام سبک حل بشه :
مسئله اصلی، پرورش سنتی و بی قید و بند دام سبک در این کشور هست که هر کسی با توجه به امکانات اندک و چند متر جا و به امید افزایش سرمایه یا سرگرمی، خیال پرورش دام رو در سر میپروراند و یک شبه دامدار و صاحب چند راس میش و بره میشه و یک شبه هم همه رو میفروشه و دیگه دامدار محسوب نمیشه.
مقرر کنند پرورش دام مولد رو فقط واحدهای دارای پرورانه بهداشتی بهره برداری داشته باشند و فقط دام ماده و میش داشتی رو پلاک کنند(شامل عشایر هم بشه).ظرفیت این واحدها بالای دویست راس دام مولد باشد.این واحدها همانند واحدهای پرورش طیور تحت نظر یک مسئول فنی دامپزشک باشند.نقل و انتقال میش ماده و بره ماده فقط با مجوز دامپزشکی باشه و در غیر اینصورت قاچاق دام و مشمول جریمه های سنگین باشه.موظف باشه هر شش ماه یکبار موجودی دام رو به صورت خوداظهاری در سامانه ها به روزرسانی کنه و توسط مسئول فنی فارم و کارشناسان شبکه های دامپزشکی و جهاد راستی آزمایی بشه.و به ازای هر تعداد اضافه کردن دام یا کسری موجودی بدون مستندات به هر نحو پاسخگو باشه. هچیکس حق پرورش دام مولد و بره ماده رو به صورت سنتی نداشته باشه .
از اون طرف فقط و فقط پروار بندی به شکل سنتی و صنعتی مجاز باشه و در هر شرایطی.نقل و انتقال دام نر پرواری بدون مجوز باشه.و کشتار دام نر در کشتار بدون مجوز و بدون پلاک مجاز باشه.
با این طرح مزایای ذیل بهره برداری میشه:
کنترل بیماریها در واحدهای دارای پروانه و به صورت صنعتی راحت هست چون تحت نظر دامپزشک و شبکه هست.واکسنها سر وقت خورده میشه.گزارش بیماری انجام میشه.بروسلوز به راحتی تحت کنترل در میاد.آمار دام مولد در کل کشور مشخص هست.دامدار با این شرایط و برای حفظ سرمایه راغب تر به بیمه دام هست.برای تمدید پروانه ها ساختار دامداری مرتب پایش و کنترل میشه.دامدار بره های ماده مازاد رو به صورت شناسنامه دار و با مجوز و فقط به واحدهای پروانه دار میتونه انتقال بده و نه به دامداران سنتی چون قانون بهش اجازه نمیده.بره نر مازاد رو یا خودش پروار میکنه و در کشتارگاه کشتار میکنه یا به افرادی که قصد پرورش دارن(سنتی و صنعتی) بدون مجوز و‌بدون پلاک میده .قاچاق دام به هیچ وجه انجام نمیشه چون دامدار در مورد موجودی دامش مرتب از مجاری مختلف پایش میشه و تحت کنترل هست.
دامدار سنتی هم فقط مشغول پروار بندی بره نر هست و چون فقط یکبار ورود و خروج بره نر به دامداریش رو داره و مدت پرورش کوتاه هست و از دامداریهای تحت کنترل و واکسن خورده خریداری کرده کمتر دچار بیماری میشه و اگر در دامداریهای سنتی دام مولد و بره ماده رویت بشه به عنوان قاچاق دام ،مبدا و مقصد مشمول جریمه های سنگین بشن( مشکل اصلی در حال حاضر اینه که دامدار چند راس میش تهیه میکنه.چند صباحی نگهداری میکنه .واکسن ها رو اصلا نمیزنه.گاهی چند تا مولد یا بره ماده رو میفروشه و نه واکسن خورده و نه از نظر انتقال بیماریش تحت نظر هست.گاهی مواقع هم تو دامداریها دور میگرده و دنبال چند تا میش هست که خریداری بکنه که به این شکل انتقال بیماری به راحتی امکان پذیره)
کشتار دام نر در کشتارگاه بدون مجوز باشه و فقط دام مولد با مجوز به کشتارگاه بیاد اونم فقط دام مولد مازاد یا پیر و بدون آبستنی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۱ - ۱۴۰۳/۱۰/۲۲
0
0
ریاست محترم سازمان فرموده اند:
تعداد کانون‌های تب‌ برفکی از ۶۶ کانون در سال گذشته به ۳۰ کانون در سال جاری کاهش یافته است/ به اخبار غیر‌رسمی در رسانه‌ها توجه نکنید.
پس بیماری تب برفکی نداریم. همه اش جنجال رسانه ای است. واکسن هم لازم نداریم. همه چیز هم آرومه!!!!!
نظر شما
ادامه