«خبرگزاری فارس» نوشت:
«حجت الاسلام حسین انصاریان» در بخشی از سخنرانی خود در حسینیه همدانی های مشهد، گفت: روایات موجود در مورد کشف حقیقت در دنیا بهتآور است، شخصی از شامات دوردست برای حضرت صادق(ع) هدیههایی آورد و امام هدیه او را قبول کردند؛ معلوم بود آن شخص انسان خوب و درستی بود که هدیه او را قبول کردند و به ما هم دستور داده شده هدیه برایتان آوردند، رد نکنید و بپذیرید. عرض کرد: یابن رسولالله، ما یک رسمی در آن منطقه شامات داریم که گوشت حلال را خشک میکنیم.
پنجاه، شصت سال پیش هم در بعضی از قریههای ایران بود و گاهی هم گوشت و نمک و فلفل و زردچوبه را در یک خمرههای گلی ردیف میچیدند که زمستان چهار، پنج ماه تکهتکه درمیآوردند و میخوردند، فاسد هم نبود . یعنی قدیمیها بدون فریزر و یخچال بلد بودند که گوشت را چگونه نگه دارند. بشر به شکمش خیلی خوب رسیده، ولی به خودش، عقلش، نفسش و جانش نه. یعنی اکنون هشت میلیارد جمعیت روی کره زمین هست که کل آنها مجتهد شکم هستند و یقیناً خیلی خوب مسائل مربوط به شکم را تشخیص میدهند.
گفت: یابن رسولالله، ما یک رسمی داریم؛ گوشت را خشک میکنیم و استفاده میکنیم که یک کیسه هم از آن گوشت خوشمزه را جزء هدیههایم برایتان آوردهام. حضرت فرمودند: من همه هدیههایت را قبول میکنم، الّا این گوشت خشک شده را! گفت: چرا یابن رسولالله؟ فرمودند: قبول نمیکنم، نمیخواهم، نمیخورم! گفت: از یک آدم متدینی خریدهام - یک قصاب بییقه و ریشدار، متدین، آستین کوتاه و ریشتراشیده و کراواتی نبوده است – یابن رسولالله آدم باایمانی بود.
حضرت فرمودند: نه نمیخواهم! گفت: چرا آقاجان، عیب این گوشت چیست؟ فرمودند: گوشت ذبح شرعی نشده است و ما ابداً لقمه حرام به بدنمان راه نمیدهیم. حال که آوردهای و نمیخواهم این بار را برگردانی، گوشه آن اتاق ببر و کیسه گوشت را بگذار. گوشه اتاق برد و برگشت، عرض کرد: آقا حق فرمودید، چون من کیسه گوشت را زمین گذاشتم، از کیسه صدا درآمد که هدیه دهنده، من حرام هستم و ذبح شرعی نشدهام.
اگر ایمان ما هم مانند حضرت صادق(ع) بالا برود تا بر باطن اشراف پیدا کند، هم مرغها و هم گوشتها را که میخریم، میفهمیم که نباید بخوریم.