کد خبر: ۳۹۶۶۳
تعداد نظرات: ۸ نظر
نگاه شما:
مدیران اتحادیه‌های تولیدکنندگان فقط شعار می‌دهند و بیرون گود نشسته و انتظار لنگ شدن حریف را دارند؛ حتی یک عکس از مدیران اتحادیه‌ها با لباس کار یا با لباس سفید حرفه دامپزشکی در فارم‌ها در عملیات‌های معدوم‌سازی دیده نشد ...

هدف سیبل روبرو! سازمان دامپزشکی کشور!

نویسنده: امضا محفوظ

 

در گذشته ای نه چندان دور، حرفه دامپزشکی در بعد میدانی و عملیاتی در بخش دولتی و بودجه های دولتی خلاصه می شد. در کنار بخش دولتی، معدود دامپزشکانی بودند که در بخش خصوصی و در شهرهای بزرگ مشغول به فعالیت بودند، چرا که هنوز دامپروری صنعتی چندان در روستاها و اقصی نقاط کشور گسترده نشده بود که انگیزه های اقتصادی دامپزشکان بخش خصوصی را ترغیب به فعالیت در مناطق توسعه نیافته نماید. همچنین مباحثی مانند بهداشت عمومی دامپزشکی در آن سال ها مطرح نبودند. بسیاری از خدمات دامپزشکی به مناطق دور افتاده یا توسعه نیافته توسط بخش دولتی و بصورت دوره ای ارائه می گردید.

پیشرفت های بشری در چند دهه اخیر در بعد بین الملل، جامعه داخلی ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده و بسیاری از موضوعات و مباحثی که پیش از این وجود نداشته و یا اهمیتی نداشتند، پا به عرصه وجود گذاشتند؛ از تب کریمه کنگو تا آنفلوآنزای طیور، از همکاری های بین بخشی با سازمان حفاظت محیط زیست تا ارتباط ناگسستنی با وزارت بهداشت (عدم انجام وظایف توسط محیط زیست و بهداشت در زمینه بهداشت عمومی)، از عدم امکان تفکیک بهداشت کشورها از یکدیگر تا ترویج شعار جهانی «جهان واحد»؛ همه اینها نیازمند توسعه زیر ساخت هایی در حرفه دامپزشکی است که بدون آنها نمی توان نیازهای کنونی این جامعه را پاسخ گفت یا در بعد دیگر پا به عرصه رقابت های بین المللی و یا حتی منطقه ای گذاشت.

حرفه دامپزشکی به مرور زمان در بعد توسعه بخش خصوصی و خدمات آن پشتوانه های قانونی محکمتری یافت و در این راه وظایف آن نیز گسترده تر از سابق گردید. از سویی دیگر، سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران با مصوبه قانونی مجلس در سال 1376 تاسیس شد و اهداف ذکر شده در متن قانون را دنبال نمود. با وجود آنکه وظایف قانونی سازمان نظام دامپزشکی در متن قانون به صراحت ذکر شده، ولی رقابتهای میان بخش دولتی و خصوصی در بعد اجرایی هر دو طرف این ماجرا را از نیل به اهدافی که برای هر یک از آنها تعریف شده بود، باز داشت و این ناشی از عدم درک صحیح از قانون برای هر دو طرف و عدم ثبات مدیریت و تغییر روش های اجرایی با تغییر مدیران این سازمان ها بود.

در بخش خصوصی دپارتمان های تولیدی چه می گذرد؟ همانگونه که در حرفه دامپزشکی انجمن ها و سازمان های دولتی و مردم نهاد تشکیل شدند، در بخش تولید و دامپروری نیز معادل همین ها تشکیل شد؛ از انجمن های استانی مرغداران تا انجمن های سراسری و از کارتل های کشتارگاهی تا بسته بندی ها، ولی این تشکل ها با تشکل های حرفه دامپزشکی یک تفاوت اساسی داشتند؛ این کارتل ها به دلیل در اختیار داشتن منابع مالی و اقتصادی و متصل بودن به منابع قدرت در کشور، چه در بعد قانونگذاری و چه در بعد اجرای قانون، تا جایی نفوذ داشتند که تا متوقف نمودن قوانین مصوب کشور و کارشکنی در اجرای آنها نیز پیش رفتند و در این راه به بهانه حمایت از تولید و در واقع به نفع منافع تجاریشان، حقوق اولیه مصرف کننده را که کلیه هزینه های محصولات تولید را پرداخت نموده است، در زمینه حق داشتن اطمینان از بهداشت و سلامت محصول مصرفی را به هیچ انگاشتند. حال توان عملیاتی این کارتل ها را با توان سازمان ها و انجمن های حرفه دامپزشکی مقایسه نمایید و ببینید کجای کار هستیم؟ از کی تا بحال انجمن تولید کنندگان حق دارد از سوی مصرف کننده و برای آنها تصمیم بگیرد؟ حق بهداشتی بودن محصولات حق تولید کننده است یا مصرف کننده؟ اگر به اختیار تولید کنندگان ما بود که هنوز با مدرک ایزو 9001 به مردم محصول می فروختند و به مردم القاء می نمودند که ایزو 9001 یک گواهینامه بهداشتی است!

در ادامه، هدف اصلی از نگارش این متن را می یابید که برای اولین بار در حرفه مطرح می شود و امیدوارم مورد توجه قرار بگیرد و حتی اگر اصلاح کوچکی نیز در اثر این نوشته ها صورت پذیرد، نگارنده به اهداف خود دست یافته است.

زمان صفر شروع درگیری آنفلوآنزا را در نظر بگیرید: تماس بین جرم بیماریزا و میزبان وی صورت گرفته و این دومینوی ویرانگر آغاز شده است. برای متوقف نمودن این دومینو چه بازیگرانی و چه امکاناتی را در اختیار داریم:

1- تولید کنندگان

2- سازمان حفاظت محیط زیست

3- سازمان دامپزشکی کشور

4- بخش خصوصی دامپزشکی

5- سازمان های مردم نهاد (نظام و جامعه) و انجمن های صنفی حرفه دامپزشکی

6- سازمان های مردم نهاد تولیدکنندگان و انجمن های کارفرمایی تولید کنندگان

7- وزارت بهداشت

8- وزارت کشور، استانداری ها، فرمانداری ها، شهرداری ها و نیروی های انتظامی

9- دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی

10- مردم

11- تکنولوژی، شرکت های تولید کننده دارو و مواد بیولوژیک

البته اگر بخواهیم دقیق تر به موضوع بنگریم، بسیاری بازیگران دیگر را نیز می توان در این میان تصور نمود که علی الحساب برای ادامه بحث ما همین یازده طیف کفایت می کند. آنفلوآنزا وارد صنعت ایران شد و در غیاب توانایی بخش اجرایی دامپزشکی که پایش های آنها نتوانست ورود ویروس را قبل از مبتلا نمودن بخش صنعتی تشخیص بدهد و محققینی که از وظایف تحقیقاتی خود عدول کرده بودند و هزینه های اعتباری آنها به بیراهه رفته بود، تولید کنندگان اولین کسانی بودند که متوجه حضور بیماری در کشور شدند. بر این اساس، در وهله اول خود ما در بعد تشخیصی و پایش اولیه بیماری و واکنش سریع به رخداد بیماری در سازمان دامپزشکی کشور و مراکز تحقیقاتیمان دچار مشکل هستیم. البته لازم به ذکر است که عدم تعهد جامعه روستایی و مالکین فارم های صنعتی به رعایت بهداشت و جلوگیری از ایجاد مشکلات بهداشتی در جامعه خودشان و همچنبن عدم گزارش سریع بیماری از سوی دامپزشکان بخش خصوصی به مراجع قانونی در زمان شروع به ابتلا نیز در ایجاد و تشدید این مشکل سهیم بوده و هنوز هم این روند عدم گزارش یا گزارش با تاخیر ادامه دارد.

بر این اساس، قطعه اول از دومینوی حل مشکل بیماری آنفلوآنزای فوق حاد، آموزش به مردم و دامپزشکان فارم ها و یافتن راهکارهای حرفه دامپزشکی برای گزارش آنی بیماری های اخطار کردنی به مراجع ذیصلاح همچون دامپزشکی، محیط زیست و بهداشت و پس از آن، بازنگری در برنامه ها و رویه های اجرایی سیستم پایش و مونیتورینگ بیماری های دام و طیور در کشور است.

حال بیماری با تاخیر یا به موقع گزارش شد و بدنه دولتی وارد عملیات معدوم سازی و حذف کانون گردید؛ سازمان دامپزشکی کشور بخشی از یک کمیته مرکزی و کشوری تصمیم گیرنده در خصوص مقابله با بحران بیماری است که اعضایی از وزارت کشور، اتحادیه های تولید کنندگان، وزارت بهداشت، محیط زیست و ... دارد و صد البته روتین های مصوب مبارزه با بحران و بیماری های دامی را نیز در اختیار دارد. سازمان دامپزشکی کشور سخنگوی این کمیته نیست که در خصوص گزارش محتویات تصمیم گیری این کمیته به رسانه ها اطلاع رسانی کند، ولی موظف است به ذینفعان و بهره برداران خویش در این برهه زمانی اطلاع رسانی نماید و در صورتی که نسبت به اطلاع رسانی به جوامع تخصصی اقدام نموده است، اسناد و مدارک آن را برای رسانه ها منتشر سازد. همچنین سخنگوی کمیته کشوری آنفلوآنزا بایستی درخصوص دلیل در جریان نگذاشتن جامعه نسبت به این رویداد بحرانی مهم، اطلاع رسانی نماید، هرچند از نظر حرفه دامپزشکی دلیل این عمل مشخص است و دلیل آن عدم تشویش اذهان عمومی نسبت به بیماری که در انسان قابل درگیری و سرایت نیست، می باشد. در بعد اقتصادی نیز وزارت جهاد کشاورزی که متولی تولید است، می بایست دلایل قابل قبولی را برای جامعه درباره علت دلال بازی و سفته بازی برخی تولید کنندگان در این بازار بحران زده را منتشر کند تا مردم بدانند که پول های اضافه ای که بابت تهیه مایحتاج روزانه خود پرداخته اند، به جیب کدام سودجو واریز شده است و از سوی دیگر مکاتبات و فشارهایی را که برخی از اتحادیه ها برای جلوگیری از تحت تاثیر قرار دادن بازار صادرات و داخلی به سازمان دامپزشکی کشور و وزارت جهاد کشاورزی می آوردند، عیان نماید.

و اما حکایت اتحادیه ها و سندیکاهای تولید کنندگان در این میان خود طرفه داستانی است ناب که جای شنیدن دارد. اتحادیه ها در بعد استانی و کشوری حق عضویت هایی را دریافت می دارند و به ازای این حق عضویت ها خدماتی را به اعضاء خود ارائه می کنند. کدام یک از اعضای این اتحادیه های کشوری جز در صورتی که واحد تحت مالکیت خودشان به بیماری دچار نشده بود، رفتند و از نزدیک در جریان عملیات شناسایی، تائید و معدوم سازی واحد های درگیر قرار گرفتند تا از یک سو بتوانند به سایر همکاران خود راهنمایی های لازم را در خصوص مراقبت های امنیت زیستی بصورت عملی ارائه دهند و همچنین مستنداتی از ایرادات کار بخش دولتی داشته باشند تا آنها را در زمینه اشتباهاتشان آگاه سازند تا پروسه های مشکل دار اصلاح شده و دامنه درگیری ها و تلفات کاهش یابد؟

به جرأت می توان گفت هیچ یک از این عزیزان از تهران خارج نشدند و اگر هم به واحد های مبتلا رفتند، مشابه مدیران دولتی که با کت و شلوار برای مراسم افتتاحیه می روند عمل نمودند! به عبارت دیگر، مدیران اتحادیه ها فقط شعار می دهند و بیرون گود نشسته و انتظار لنگ شدن حریف را دارند. حتی یک عکس از مدیران اتحادیه ها با لباس کار یا با لباس سفید حرفه دامپزشکی در فارم ها در عملیات های معدوم سازی دیده نشد. مصاحبه های مطبوعاتی و لابیگری با مقامات ممکن است جامعه و دستگاه های دولتی و خصوصی دامپزشکی را تحت تاثیر قرار دهد، ولی متاسفانه بر روی ویروس آنفلوآنزا بی اثر است. مگر شناسایی و گزارش واحدهای غیر مجاز برای فعالان صنعت طیور که در سرتاسر کشور پراکنده اند، کاری دارد یا هزینه بر است که حتی ارسال این اطلاعات به مراجع دامپزشکی و انتظامی را نیز دریغ می کنند تا جلوی گسترش بیماری بهتر گرفته شود؟ در اینجاست که باید گفت چون دوست دشمن است شکایت کجا برم! وقتی خودتان نمی خواهید قوانین رعایت شوند، از بدنه خصوصی و دولتی دامپزشکی چه انتظاری دارید؟

داستان در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی ما نیز به مشابه این اتحادیه هاست؛ کدام یک از کارشناسان تحقیقاتی به هنگام معدوم سازی در نیمه شب یا طی یک هفته متوالی در فارم مبتلا حضور داشته اند که اکنون می فرمایند که معدوم سازی طبق اصول نبوده است؟ چرا نمی نویسید که کجای معدوم سازی نامناسب بوده است که اصلاح شود؟ فقط در رسانه ها و نشست ها حاضر می شوید و ادعای ایراد دار بودن قرنطینه و معدوم سازی را دارید. سد اول قرنطینه که شکسته شده مربوط به راهنمایی های تخصصی خودتان بوده که با دریافت حق مشاوره های سنگین از مراکز تولیدی به تولید کنندگان ارائه نموده اید و حال که سیاست های فنی و قرنطینه ای و امنیت زیستی توصیه شده خودتان با شکست مواجه شده، دیواری کوتاهتر از بخش دولتی گیر نیاورده اید؟ مگر همین بخش دولتی از تعلیمات شما نیاموخته اند و وارد بدنه دولتی شده اند؟ خوب اگر دانششان به فرض محال کم است، بخاطر چشم تنگی هایی بوده که در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی صورت گرفته و این عنایت شما شامل حال بخش خصوصی هم بوده است، چنان که خود بهتر از ما می دانید!

آیا تا زمانی که همه چیز آرام است و همه مشغول تجارت در حرفه خود هستند، منافع برای شماست و به هنگام بحران، قربانی بهتری از بخش دولتی نمی یابید و تمامی تقصیرات بر عهده به زعم شما بیسوادان پرورش یافته در مریخ بخش دولتی است؟ بر مبنای سوگندی که در فارغ التحصیلی یاد کرده اید، نفوذ جنبه های مالی به فعالیت شما کاملاً نکوهش شده است و لازم است تا برای اولین بار در کشور وظایف اتحادیه های تولیدی، تولید کنندگان ، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی، سازمانهای مردم نهاد دامپزشکی و دامپزشکان بخش خصوصی و در انتها حقوق مترتب بر مردم و مسئولیت های آنان را تبیین کنیم تا در مواقع اینچنینی، یکسویه به قاضی نرویم و یک طیف از ده طیف بالا که حداقل اسامی گروههای موثر در بحران بیماریها بود، را گوشه رینگ نگذاریم و تا از دست و ذهنمان بر بیاید مواخذه اش کنیم. زمان آن است که مسئولیت های حرفه ای و گروهی خود را بهتر بشناسیم، تبیین و مکتوب کنیم و به آنها پایبند باشیم.

به امید روزی که اتحادیه ها و سازمان های مردم نهاد و دولتی دامپزشکی و انجمن های بخش خصوصی محلی برای تعقیب مسئولیت های اجتماعی و حرفه ای باشد، نه اهداف فردی و گروهی بدون در نظر کرفتن مصلحت مردم و کشور.

 


انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۴ - ۱۳۹۶/۱۰/۳۰
0
0
تشکر از دیگاه عالیان. اما بهتر بود می فرمودید همه هم و نشون گرفتن و زمانی که باید همگرایی داشته باشند در اوج واگرایی قرار می گیرن بعضی ها هم پشت هم قایم میشن. البته سازمان دامپزشکی بعنوان بخش دولتی با توجه به ماهیت مشترک بودن بیماری، باید برای کنترل بیماری هم اندیشی و سیاستگذاری و سرمایه گذاری و خدمات قرنطینه ای دهد و گزارش لحظه ای از آخرین وضعیت کانون بیماری را به نظام بدهد و نظام دامپزشکی NGOها را تشویق و فعال نماید و ... و مرغدار تشنه دریافت و رعایت دستورالعمل های بهداشتی قرنطینه ای باشد. و وزارت چهاد از نظرات تخصصی حرفه تمکین نمایند اما عملکرد تمام بخش ها را ارزیابی نمایند و اگر دیدند تمام بخش ها در حد اعلا می باشند اما موفق نیستند، با دعوت از تیم کارشناسی از کشورهای موفق مشاوره حضوری بگیرند. مطمئن باشید استفاده از تجارب دیگران نشانه تدبیر و تقویت بخش است. آقای وزیر منصفانه قضاوت کنن آیا از حد معمول ظرفیت های موجود استفاده کرده اند، حداکثرش ییش کش.. جناب وزیر محترم، باور بفرمائیدما میتوانیم، اگر شما بخواهید...
دامپزشک دولتی
|
Finland
|
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۶/۱۰/۳۰
0
0
بنده به عنوان یک دامپزشک دولتی خدمت حکیم مهر و بقیه عرض کنم تا زمانی که به نظرات نخبگان دانشگاهی و باسابقه دامپزشکی وکلانخبگان و پیشکسوتان هرعلمی توجه نشود نباید انتظار بهبودی اوضاع راداشت. مسیولیتهای حرفه ای دامپزشکی تا زمانی که به ان نگاه حرفه ای نباشد و جایگاه واقعی خود رانیابد انجام نخواهد شد وباید منتظر عواقب و فجایعی به مراتب بدتر از انفولانزا و پیامدهای اجتماعی ان بود. جایگاه اصلی سازمان دامپزشکی دروزارت سلامت محور بهداشت هست و درصورت نگاه منفعت طلبانه و سیاسی به جایگاه دامپزشکی روند کنونی باقی است. حمایت وزارت بهداشت ازبخشهای متبوع خود را با حمایت وزارت کشاورزی از سازمان دامپزشکی مقایسه کنید. اصولا کار سازمان دامپزشکی پیشگیری ازبیماری هاست که مرتبط با وزارت بهداشت است و اگرکسی الگوی کشورهای خارجی که دامپزشکی درزیرنظر وزارت کشاورزی است را مثال بزتد باید این را هم بگوید که دامپزشکی درانجا خود درحدیک وزارت خانه اختیارات دارد.
ناشناس
|
Finland
|
۲۳:۳۸ - ۱۳۹۶/۱۰/۳۰
0
0
در پاسخ به همکار محترم بخش دولتی ، باید عرض شود که اتفاقا" اگر بدرستی بررسی و ریشه یابی شود ، اصلی ترین دلیل وقوع بحرانهایی همچون آنفولانزا یا تب برفکی و موارد دیگر در دامپرورری و صنعت تولیدات دامی کشور فقط و فقط عدم علاقه و حتی نفرت اغلب به اصطلاح دامپزشکان محترم بخش دولتی و حتی بسیاری از (باز هم )به اصطلاح دامپزشکان بخش خصوصی از جایگاه واقعی خود یعنی در کنار دامپروری و صنایع تولیدات دامی بودن است .
ارتباط دامپزشکی با بهداشت دامی برای حمایت و حراست از دامپروری و تولیدات دامی و تامین غذای مردم ( بودن یا نبودن در درجه اول)،یک ارتباط دست اول و اساسی است .
در حالی که رابطه دامپزشکی با بهداشت عمومی و وزارت بهداشت حتی در حد یک رابطه دست سوم هم نیست !!
بحرانهایی همچون آنفولانزا یا تب برفکی در درجه اول بحران تولید و از دست رفتن سرمایه های عظیم مالی است که حتی ممکن است قابل جبران هم نباشد و خطر اصلی این بحرانهای کاهش تولید محصولات دامی، در ایجاد کمبود شدید مواد غذایی و وابستگی به منابع خارجی است که میتوانند بحرانهای اجتماعی به مراتب خسارت بارتری را بدنبال داشته باشند .
این کمبود مواد غذایی و کاهش تولید است که بحرانهای جدی در ابعاد مختلف ایجاد میکند تا مسئله بهداشت عمومی که بیشتر یک مسئله ثانویه است !!
دوستان گرامی بجای انزجار و احساس حقارت از حرفه خود ، که اگر حقیر شده در اصل خودتان در آن مقصر اصلی هستید و بجای پیدا کردن راههای آسان و رفتن سراغ لقمه های آماده مانند رفتن زیر یوغ وزارت بهداشت ، بیاید سر را از زیر برف خارج کنید و خود را باور کنید و با وجدانی بیدار با کسب و افزودن بر علم و مهارت و سلامت حرفه ای خود جایگاه واقعی خودرا بیابید و آنرا اعتلا دهید و دیگر این همه احساس حقارت نکنید !!
اتفاقا" چنین بحرانهایی میتوانند فرصتی باشند برای معلوم شدن اهمیت دامپزشکی برای بقای جامعه و حتی یک حکومت !! واینکه دیگران بدانند دامپزشکی یک حرفه مبتنی بر علم و مهارتهای عملی و تجربی است نه جایگاهی برای جولان سیاست و سیاست بازان !!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۲۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
با درود و تشکر از نوشته شما
با نظر شما در بخشهایی موافق نیستم
وزن بهداشت عمومی دامپزشکی اگر بیشتر از حراست سرمایه دامی نباشد کمتر نیست و با توجه به خشکسالی های اخیر و از بین رفتن جمعیت دامی کشور اتفاقا وزن این بخش در حال سنگینی می باشد

در خصوص اینکه بحران بیماریهایی از این دست در درجه اول بحران تولید است و وابستگی کاملا با شما هم عقیده هستم

در خصوص بند بعدی انزجار و حقارت را به بی ارزشی در جامعه اگر تعبیر کنیم درست تر به نظر میرسد باید همه بپذیریم که جامعه انسانی و ارزشگذاری های حرفه ای در کشور ایران بیمار است و مردم نیاز به آموزش دارند تا زمانی که مردم آموزش ارزشها را ندیده باشند انتظار احترام به حرفه دامپزشکی از سوی آنها انتظار غیر واقعی است تا زمانی که مرغدار غیر مجاز برای سود حداگثری لاشه های آلوده به بیماری را در سطح محیط زیست رها میکند این حرفه ارزشمند نخواهد بود

جمله آخرتان ارزش قاب کردن و چسبانیدن به سر در اتاقها را دارد
ناشناس
|
Finland
|
۰۰:۰۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
0
0
واقعا تصویر زیباییست بدبختر از دامپزشک توی این مملکت ندیدم
کارشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
0
0
بسیار نوشته موثر و جالبي بود بیشتر از این زاویه که هرچه زوایای کار بیشتر باز می شود و بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرارمي ‌گیرد، پیچیدگی بحران بیشتر نمايان می شود و مشخص میشود کار چقدر سنگین است. فقط چند نکته در خصوص نوشته شما لازم به یادآوری است. فرموده بودید تولید‌کنندگان اولین کسانی بودند که بیماری را متوجه شدند و همچنین مسائلي درباره تشخیص بيماري. لازم به یادآوری است که اگر ريز اولين تشخيص ها در رده هاي مختلف پرندگان کشور را ميدانستيد که کجا انجام داده است متوجه مي شديد که کمي کم لطفي به سازمان دامپزشکي، موسسه رازي و بخش خصوصي کرده ايد. در هر کجاي کار که مشکل داشتيم حداقل در این خصوص ما چیزی کم نداریم کار به خوبی در حال انجام می‌باشد اشکال در تشخیص نیست اشکال در مدیریت استفاده از نتایج تشخیص است. همکاران شما در سازمان دامپزشکي کشور و موسسه رازی بهترین هایشان را انجام داده اند که جای تقدیر و تشکر نيز دارد.
در خصوص بودجه های تحقیقاتی فرموده بودید فقط همین یک نکته بس که بدانيد تا کنون از بودجه تحقیقات دامپزشکی کشور، ریالی از معاونت تحقیقات آموزش و ترویج وزارت جهاد کشاورزي به بدنه دامپزشکی کشور( مشتمل بر موسسه رازي، سازمان دامپزشکي کشور يا دانشکده هاي دامپزشکي کشور) پرداخت نشده است. تمامی بودجه تحقیقات دامپزشکی کشور در همان معاونت تحقیقات آموزش و ترویج وزارت صرف سایر قسمت های این معاونت شامل تحقیقات جنگل، مرتع، بیابان و .... می‌شود. آیا ریاست محترم این معاونت آقاي دکتر زند صرفاً جهت تنویر افکار عمومی و جامعه دامپزشکي می توانند در این خصوص اطلاع رسانی نمايند که بودجه هاي تحقيقاتي دامپزشکي در ده سال گذشته را به کدامين قسمت از معاونت خود اختصاص داده اند؟ تا بدين وسيله خود خوانندگان متوجه شوند که اشکال هاي کار يک به يک کجاست؟ سايت محترم حکيم مهر لطفا شما اين سئوال را از معاونت مربوطه بپرسيد و اطلاع رساني نماييد تا خودتان تعجب زده شويد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
در وهله اول باید از شما تشکر کنم که در آن ساعت شب وقت گذاشتید و دست به نوشتن بردید این نشان از ارزشگذاری حرفه ای است که در این آشفته بازار در نایابی است

در خصوص حلقه اول شناسایی بیماری بنده از دیدگاه اپیدمیولوژیک به قضیه نگریسته ام و زمانی که بیماری حادث میشود با وقوع تلفات و کاهش تولید اولین کسی که متوجه وقوع بیماری میشود کارگر مرغداری و خود مرغدار است چرا که ما دامپزشک مقیم جز در برخی فارمهای با سطح امنیت بالا نداریم و مرغدار وقوع یک نوع بیماری را اگر درستکار باشد به دامپزشک فارم خود گزارش میکند و در مراحل بعد بخش دولتی و بخش آزمایشگاهی وارد ماجرا میشوند و صد البته مرغدار یا دامپزشک بخش خصوص کارهایی را که بخش دولتی و آزمایشگاه برای تعیین سویه ویروس و نوع بیماری با ضریب دقت بالای 99 درصد انجام میدهند را نمیتوانند انجام دهند

میدانید کجای کار مشکل داریم آنجایی که تا قبل از وقوع بیماری پایش هایی که انجام میدهیم هیچ کدام به شناسایی ویروس در کشور ختم نمی شود ولی به فاصله دو هفته بعد ناگهان بیماری آغاز میشود پس در پایش بیماری قبل از آغاز مشکل داریم

قسمت دیگری که مشکل داریم ساز و کار گزارش دهی بیماری در مراحل اولیه می باشد کافیست اولین فارم آلوده را در نظر بگیرید و وضعیت بالینی گله در زمان گزارش را میبینید که حداقل دو هفته گرانبها را از زمان مواجهه تا گزارش از دست داده ایم

در خصوص موسسه رازی و دانشکده ها باید عرض کنم که تا جایی که من اطلاع دارم اکنون آزمایشات تائید سویه بیماری در آزمایشگاههای استانی و حتی بخش خصوصی قابل انجام است و نیاز به موسسه رازی و دانشکده ها نیست ولی کم کاری که در این دو بخش صورت گرفته اینست که هدایت منابع مالی مطالعاتی مقاله محور استا نه بیماری محور به عبارت دیگر محققین ما تمام تلاششان برای ارائه مقاله در کنگره ها و کنفرانس هاست تا اینکه مشکلی از مشکلات حرفه را حل کنند

بندهای بعدی سخنانتان معقولاتی است که مطرح شدنشان برای اولین بار در فضای مجازی و به همت سایت حکیم مهر صورت میگیرد و با این اطلاع رسانی که انجام دادید مسلما فشارها بر این افرادی که بودجه ها را نا عادلانه و بدون ارتباط با حرفه دامپزشکی تقسیم میکنند کار سخت تری در آینده خواهند داشت و صد البته جزو مطالبات ریاست سازمان و ریاست موسسه رازی و ریاست سازمان نظام باید قرار گیرد تا سهم دامپزشکان بخش تحقیقاتی و همچنین بخش خصوصی از این منابع برای انجام کارهای تحقیقاتی پرداخت شود

متشکرم نکته های ارزشمندی را به مخاطبین انتقال دادید
یک عضو خانواده دامپزشکی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۱
0
0
خشت اول چون نهد معمار کج...مصداق بارزی بر شرایط و ساختارهای کشور ماست. ارزشهای اخلاقی کاملا رنگ باخته چون برای تطبیق با این ساختارهای منحرف باید کج شد وگرنه به گوشه ای رانده خواهی شد.
نظر شما
ادامه