حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: سالگرد مرگ تراژدیگونه «پیروز» توله یوزپلنگ آسیایی متولد شده از بطن «ایران» که درست یا اشتباه تبدیل به نوعی سمبل در افکار عمومی شده بود، فرصت مناسبی بود تا پایگاه خبری حکیم مهر به بازخوانی تولد تا مرگ این حیوان بپردازد. البته در این مسیر آقایان دکتر فرهنگ ساسانی، دکتر بابک باستانی و علیرضا شهرداری که هر کدام نقش ویژهای در این موضوع داشتند، حاضر به مصاحبه با حکیم مهر نشدند.
«به عقیده برخی کارشناسان، سازمان حفاظت محیط زیست جهت پیشبرد اهداف خود در هر مقطع، از کمک دامپزشکان بهرهمند میشود اما در جایی که میبایست مسئولیت به عهده گیرد، از زیر بار آن شانه خالی میکند و ایراد را به گردن دامپزشکان میاندازد و این امر باعث این میشود که دامپزشکانی که هر کدام افتخار این مرز و بوم و در کار خود بهترین بودند، دیگر تمایلی به همکاری با این سازمان نداشته باشند.» این را «دکتر امید مرادی» رئیس بیمارستان دامپزشکی مرکزی به حکیم مهر میگوید.
از نظر او از آنجا که اطلاعات مربوط به نتایج پاتولوژی و سمشناسی پیروز انتشار نیافته، اظهار نظر در مورد مسمومیت با جیوه منطقی به نظر نمیرسد اما اگر مسمومیتی با جیوه رخ داده باشد نیز میتواند باعث بروز علائمی چون نارسایی کلیوی گردد و آنالیز محتویات لاستیک یا سایر مواد و ترکیباتی که پیروز در معرض آن بوده میتواند به حل این معما کمک نماید.
حکیم مهر: با توجه به اینکه حضرتعالی مسئول تیمی بودید که در چند روز آخر حیات پیروز از نزدیک شاهد وقایع و اتفاقات بود، لطفا توضیحی از شرایط حاکم بر آن فضا برای ما بفرمایید.
شرایط بسیار متفاوتی بود؛ به رغم اینکه پیش از این ما با بیماران پیچیده بسیاری سروکار داشتیم اما در مورد پیروز ماجرا اساسا فرق مهکرد. کمااینکه علاوه بر شرایط بغرنج بیمار، درگیر شدن اذهان عمومی باعث بالا رفتن حساسیت میشد. سیل مراجعین نگران برای پیگیری شرایط پیروز و خبرنگاران به بیمارستان و همچنین تماسهای تلفنی مسئولین و بازدیدهای لحظه به لحظه آنها، مجموعا شرایطی را به وجود میآورد که از روز دوم مجبور به عدم ارائه خدمات به سایر مراجعهکنندگان به بیمارستان شدیم.
همچنین به دلیل تهدیدهای امنیتی و خطر دزدیده شدن این حیوان از بیمارستان، محافظت شبانهروزی توسط گارد حفاظت سازمان محیط زیست و نیروی انتظامی از بیمارستان انجام میگرفت که همه این موارد فضای جدیدی را ایجاد میکرد که تک تک آنها باعث بالا رفتن استرس کاری بر روی ما بود.
حکیم مهر: یکی از انتقاداتی که به تیم درمانی شما در آن زمان میشد، عدم مشورت با سایر متخصصین بود. آیا این مساله را میپذیرید؟
من به هیچ عنوان این مطلب را نمیپذیرم، چون اتفاقا دقیقا عکس این مطلب حکمفرما بود. اگر منظور شما مشورت با هرکسی است که اعلام آمادگی کرده باشد، مسلما چنین کاری عاقلانه و منطقی نیست، زیرا باعث عدم انسجام تصمیمگیری و اجرای آن خواهد شد. به علاوه اینکه بسیاری از افرادی که در آن زمان اعلام آمادگی میکردند، تلاش داشتند از فرصت ایجاد شده جهت بهرهبرداریهای تبلیغاتی خود استفاده کنند، چون مشاهده میشد که در رزومه کاری آنها تاکنون درمان یک مورد حیات وحش نیز وجود نداشته است، چه برسد به درمان موفق یک بیمار پیچیده با حساسیتهای خاص خود.
حکیم مهر: شما برای درمان پیروز با چه افرادی خارج از بیمارستان همکاری و همفکری داشتید؟
در بدو بستری شدن پیروز، یک گروه سه نفره شامل اینجانب، دکتر باستانی دامپزشک پیروز در پارک پردیسان و آقای دکتر کالدول دامپزشک آفریقایی پیروز و مشاور سازمان محیط زیست، تشکیل شد. در ادامه نیز به تناسب نیاز، با اساتید و همکاران دیگری در تماس بودیم، از جمله دکتر امیر رستمی و دکتر محمد ملازم از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، دکتر طبخی رئیس کنسرسیوم دیالیز ایران، بخش همودیالیز دانشکده دامپزشکی دانشگاه پوردوی ایالات متحده آمریکا توسط یکی از همکاران ایرانی حاضر در آنجا، دکتر مهدی حسنخانی متخصص داخلی حیوانات کوچک و برخی افراد دیگر که الان در خاطرم نیست. اینها افرادی بودند که فارغ از متخصصان زبده ما، خارج از بیمارستان به وضعیت پیروز رسیدگی میکردند.
حکیم مهر: اخیرا معاون سازمان حفاظت محیط زیست طی مصاحبهای به مناسبت سالگرد مرگ پیروز، اعلام کرد که مرگ این حیوان به دلیل وجود تکه پلاستیکی در معده او بوده است. آیا شما این ادعا را تایید میکنید؟
این گونه اظهار نظر کردن برای یک مسئول اصلا زیبنده نیست، زیرا ایشان یک فرد عادی نیستند و به واسطه مسئولیتشان انتظار میرود که به گونهای حرفهایتر اظهار نظر کنند تا مجددا نیاز به تغییر مواضعشان نباشد.
حکیم مهر: آیا شما زمان بستری بودن پیروز در بیمارستان، این جسم را تشخیص داده بودید؟
پیروز طی مدت بستری بودن چهار بار تحت رادیوگرافی و دو بار سونوگرافی قرار گرفت و در هیچ کدام از این دفعات، علائمی دال بر انسداد گوارشی مشاهده نشد. پیروز در روز دوم بستری بودن هم غذا خورد و هم دفع داشت. با این وجود از طرف رادیولوژیستهای بیمارستان به آقای دکتر کالدول پیشنهاد شد که جهت اطمینان بیشتر، رادیوگرافی با ماده حاجب نیز انجام پذیرد. ایشان با توجه به اینکه پیروز به شدت تهوع و استفراغ داشت و از پنومونی استنشاقی نیز رنج میبرد، این کار را به مصلحت ندانستند. با توجه به دانسیته این جسم و عدم وجود انسداد، این لاستیک قابل تشخیص نبود. هرچند که اگر هم تشخیص داده می شد، با توجه به عدم انسداد شاید نیازی به اقدام درمانی نداشت. چون ما با بیماری مواجه بودیم که دچار نارسایی کلیوی بود و در این شرایط اولویت درمان بهبود درمان کلیوی است نه خارج کردن یک جسم غیر مسدودکننده در معده.
حکیم مهر: اخیرا یکی از دامپزشکان اعلام کردند که مرگ پیروز بر اثر مسمومیت با جیوه بوده است. نظر شما در این مورد چیست و آیا ممکن است تکههای پلاستیک مذکور دارای محتویاتی بوده باشد که باعث این مسمومیت شده باشند؟
سوال مهمی است که شاید بهتر از من، بخش سمشناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران یا پاتولوژیست محترم مسئول باید به آن پاسخ دهند. از آنجا که اطلاعات مربوط به نتایج پاتولوژی و سمشناسی انتشار نیافته، اظهار نظر در این مورد منطقی به نظر نمیرسد اما اگر مسمومیتی با جیوه رخ داده باشد نیز میتواند باعث بروز علائمی چون نارسایی کلیوی گردد و آنالیز محتویات لاستیک یا سایر مواد و ترکیباتی که پیروز در معرض آن بوده، میتواند به حل این معما کمک نماید.
حکیم مهر: شخصا علت مرگ پیروز را چه میدانید؟
پیروز زمانی که به بیمارستان ما رسید، دچار نارسایی کلیوی بود و آزمایشهای ابتدایی او شامل کراتین 16 و 9 دهم میلیگرم بر هر دسیلیتر، BUN 207 و اوره 443 میلیگرم بر دسیلیتر موید این تشخیص هستند. این نارسایی کلیوی منجر به علائم دیگری چون زخمهای متعدد در سراسر دستگاه گوارش، خونریزی و استفراغ شدید منجر به پنومونی استنشاقی و همچنین اختلالات شدید در آب و الکترولیت فشار خون و سایر موارد شده بود که نهایتا از کار افتادن بخش عمدهای از ارگانهای داخلی را به همراه داشت. اگر بخواهم علت مرگ را بگویم، شاید این بهتر باشد که نارسایی کلیوی منجر به آسیب و از کار افتادن سایر ارگانهای داخلی و سپتیسمی ناشی از پنومونی استنشاقی عامل اصلی مرگ پیروز است.
حکیم مهر: با گذشت یک سال از مرگ پیروز شاید اکنون زمان مناسبی برای این سوال باشد که اگر این رخداد را مورد بازبینی قرار دهید، کدام بخش بیش از سایرین شما را اذیت کرد؟
من آزاردهندهترین مورد را رفتار سازمان محیط زیست میدانم. کمااینکه بعد از مرگ پیروز حتی کوچکترین جلسهای برای ارزیابی درمان یا حمایت از تیم درمانی که در آن زمان تحت فشارهای سنگینی قرار داشت، برگزار نشد. در حالی که بنده شخصا برای پاسخگویی به نهادهایی چون مجلس شورای اسلامی، سازمان نظام دامپزشکی، جامعه دامپزشکان ایران و سایر موارد در رفت و آمد بودم. حتی دو بار به صورت تلفنی خدمت مدیران سازمان عرض کردم که گزارش کالبدگشایی به تنهایی نمیتواند بیانکننده علت مرگ باشد و برای اعلام گزارش مرگ باید مجموعهای از عوامل را کنار هم گذاشت که متاسفانه اهمیتی به تذکرات من داده نشد. اشاره به وجود لاستیک به عنوان علت مرگ نیز ناشی از همین نوع خطاست.
متاسفانه مسئولین محیط زیست طی قریب به 15 سالی که به عنوان دامپزشک معتمد با سازمان همکاری کردم، همواره چنین رویهای داشتند و به صورت «خوش استقبال» و «بد بدرقه» رفتار کردند. سوال من این است که چرا دکتر رستمی که شاید اولین دامپزشک حیات وحش این کشور بودند، دیگر حاضر به همکاری با محیط زیست نیستند. چرا دکتر فتاحیان با آغوش باز پذیرای موارد حیات وحش ارجاعی از محیط زیست نیستند؟ آیا آقای دکتر محبی دیگر تمایلی به کمک بی قید و شرط به سازمان محیط زیست دارند؟ سازمان حفاظت از محیط زیست با دکتر اکرامی و دکتر معماریان که هرکدام از سرمایههای این مملکت هستند، چه کرد؟ آن چه که من استنباط میکنم این است که سازمان محیط زیست جهت پیشبرد اهداف خود در هر مقطع از کمک دامپزشکان بهرهمند میشود اما در جایی که میبایست مسئولیت به عهده گیرد، از زیر بار آن شانه خالی میکند و ایراد را به گردن دامپزشکان میاندازد و این امر باعث این میشود که دامپزشکانی که هر کدام افتخار این مرز و بوم و در کار خود بهترین بودند، دیگر تمایلی به همکاری با این سازمان نداشته باشند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.