حکیم مهر - از روز 26 خرداد ماه سال جاری که سازمان دامپزشکی کشور طی اطلاعیه ای رسماً وقوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان (تحت تیپ H5N1) را در مناطقی از کشور تایید کرد، تا روز گذشته که رئیس سازمان در مصاحبه ای از پاک شدن ایران از این بیماری و ارسال گزارش آن به OIE خبر داد، 46 روز به طول انجامید؛ اما عملکرد سازمان دامپزشکی در مواجهه با بروز این بیماری در کشور چگونه بود؟ اجازه دهید عملکرد این سازمان را در 46 روز گذشته با عملکرد آن در سالهایی نه چندان دور که این بیماری در کشور شایع شده بود، مقایسه نماییم ...
1- همه ما به خاطر داریم که در سال های گذشته با بروز آنفلوانزای پرندگان، فضای امنیتی در مورد این بیماری حاکم شده و اعلام وقوع این بیماری در کشور کاملاً محرمانه تلقی شده و مرتباً انکار شد که از عواقب آن بومی شدن بیماری در کشور، تحمیل میلیاردها تومان خسارت به کشور، لطمه جبران ناپذیر به صنعت طیور بوده است.
رئیس وقت سازمان دامپزشکی کشور بجای برخورد علمی با موضوع، بر اساس ملاحظات سیاسی و امنیتی نوع بیماری را «نیوکاسل فوق حاد» اعلام کرد و این نگاه غیر علمی موجب شد که دامپزشکی کشور منزوی شده و از نظر فنی و حرفه ای، حرفی برای گفتن نداشته باشد. وزارت بهداشت قصور را متوجه سازمان دامپزشکی کرده و این نگاه امنیتی موجب شد که این سازمان جایی برای دفاع از خود نداشته باشد و مجبور به سکوت شد. وزارت جهاد کشاورزی هم که تنها دیدگاه اقتصادی و تولیدمحور دارد، با استقبال از این پنهان کاری به امنیتی شده موضوع کمک نموده و در نهایت، هم صنف دامپزشکی و هم تولیدکنندگان کشور متضرر شدند.
در جریان شیوع این بیماری در مناطقی از کشور در سال جاری، رویکرد سازمان دامپزشکی شفافیت و اطلاع رسانی سریع بوده است. این اطلاع رسانی و شفافیت علاوه بر اینکه سبب حساس شدن مردم به رعایت اصول بهداشتی و پیشگیری از ابتلا به موارد انسانی آن گردید، بلکه توجه سایر مسئولین را به اهمیت موضوع جلب نموده و سبب تقویت اقدامات بین بخشی به منظور کنترل آن گردید.
باید توجه داشت که این شفافیت و اعلام وقوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در کشور، در حالی انجام شده است که تعداد زیادی از مسئولین تشکل های صنفی پرورش طیور طی مصاحبه های متعدد و مکرر، از سازمان دامپزشکی به دلیل اعلام رسمی وقوع بیماری در کشور انتقاد کرده و آن را دلیلی برای ورشکستگی مرغداران قلمداد نمودند.
در همین دوره زمانی، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بخصوص اعضای کمیسیون کشاورزی، طی مصاحبه های مکرر فضای انتقادی شدیدی را علیه سازمان دامپزشکی به وجود آورده و این بیماری را به نردبانی برای آغاز فعالیتهای انتخاباتی خود بدل نمودند، به طوری که حتی یکی از اعضاء این کمیسیون خواستار پاسخگویی رئیس سازمان دامپزشکی درخصوص افت قیمت تخم مرغ گردیده بود!
2- در مورد انجام اقدامات قرنطینه ای و پیشگیرانه انجام شده برای کنترل بیماری نیز در سال های گذشته و همزمان با بروز آنفلوانزای پرندگان در کشور، همان گونه که پیشتر گفته شد، مسئولین وقت سازمان دامپزشکی فضای امنیتی در مورد این بیماری ایجاد نمودند و اعلام کذب نوع بیماری (نیوکاسل فوق حاد) موجب شد که اقدامات قرنطینه ای مناسبی برای کنترل بیماری انجام نشود و عزم ملی برای مقابله با بیماری ایجاد نگردد. از عواقب این رویکرد بومی شدن بیماری در کشور، خدشه به اعتماد متخصصین و تحمیل میلیاردها تومان خسارت به کشور بود.
در جریان شیوع این بیماری در مناطقی از کشور در سال جاری، به نظر می رسد سازمان دامپزشکی تا حد امکان اقدامات قرنطینه ای و پیشگیرانه لازم برای کنترل بیماری را انجام داده و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از انتشار بیماری به سایر استان ها به کار برده است، هر چند در مناطق محدودی هم با شکست مواجه گردید.
باید به این نکته هم توجه داشت که این اقدامات قرنطینه ای با مخالفت شدید مرغداران مناطق درگیر مواجه گردیده بود و افرادی که تمایل داشتند منافع ملی را قربانی منافع کوتاه مدت خود نمایند، بصورت تمام قد علیه اقدامات کنترلی سازمان دامپزشکی موضع گیری نمودند، ولی با این وجود این سازمان بدون توجه به این اعتراضات، با انجام اقدامات قرنطینه ای شدید و بی سابقه تا حد زیادی توانست از انتشار بیماری به مناطق دیگر کشور جلوگیری کند.
هر چند قرنطینه نمودن استان مازندران منجر به ضرر و زیان کوتاه مدت و محدود تعدادی از مرغداران این استان شد، ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که این استان تنها 8 درصد تولید گوشت مرغ کشور را برعهده دارد و همین اقدامات موجب شد که سایر استان ها که 92 درصد باقیمانده گوشت مرغ کشور را تولید می کنند، تا حد زیادی از درگیر شدن با بیماری مصون بمانند.
در مجموع، می توان عملکرد سازمان دامپزشکی کشور را در برخورد با وقوع این بیماری در کشور مثبت قلمداد نمود. هر چند انتقاداتی در زمینه پرداخت نامناسب غرامت به مرغداران خسارت دیده ناشی از این بیماری وجود دارد، ولی نباید بودجه محدود سازمان دامپزشکی در قبال مسئولیت های فراوان آن را فراموش کرد. شفافیت، اطلاع رسانی و اقدامات قرنطینه ای و کنترلی سرانجام منجر به پایانی خوش گردید، در حالی که غفلت از هر یک از این اقدامات می توانست این بیماری را به یک فاجعه ملی تبدیل سازد.
این آخرین باری نخواهد بود که صنعت طیور کشور با این بیماری دست به گریبان شده است و مسلماً باز هم در آینده شاهد بروز آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در کشور خواهیم بود، ولی آنچه که اهمیت دارد این است که از دامپزشکی کشور باید از مقایسه نتایج این رویکردهای مختلف درس گرفته و این تجربیات را برای کنترل هر چه مناسبتر بیماری در آینده به کار بندد.