شیوع تب برفکی روند نزولی دارد/ محدودیت تولید و کیفیت واکسن‌های موجود در کشور

با وجود عدم تخصیص اعتبار و نیرو به سازمان دامپزشکی چطور می خواهید در سطح کشور بیماری تب برفکی را کنترل کنید !!!
این حرف ها فقط شعار برای به وجود آوردن یک جوه و فضای مثبت تو رسانه هاست
باید اداره و مدیریت سازمان دامپزشکی به وزارت خانه بهداشت واگذار شود

دكتر جان هر بيماري ويروسي داراي دوره بيماري ميباشد تب برفكي هم مستثني نيست بيماري امد تلفات داد دامداران متضرر شدند بيماري خودش دارد ميرود حالا وقت مصاحبه است خسته نباشيد

خسته نباشید ....... خوب کنترل کردید . واکسن ....که کم بود .تردد دام که بدون کنترل بود .... سویه جدید هم که تروریستها آورده بودن .. بودجه هم که نداشتید .... نیرو هم کم بود .... همکاری سایر ارگانها که اصلا نبود .....تلفات هم فقط در چند نقطه محدود نداشتید ..... موسسه رازی هم ناز و کرشمه اومد .... مدیر کلهاتون هم که همه در حال تمیز کردن میزهاشون بودند ..... کارشناساتون که نگو همه صفر کیلومتر و آکبند ....بنزین برای خودروها که نداشتین .... پول آب و برق ادارات ... کاغذ A4 برای گزارش بیماری را باید بخش خصوصی هدیه بده ..... قند و چای ادارات را باید خود کارکنان تهیه کنند ....آبدارچی ادارات همه کاره اند و واکسنها رو تو بازاار آزاد ولو کردن ...و .... با این همه ماشالله هزار ماشالله خوب دارین کنترل میکنین .... خداقوت

سازمان دامپزشكي طبق معمول قرمه شبزيشو با دانشگاه تهران ميخوره آروغشو واسه موسسه رازي ميزنه. نه كه موسسه رازي بودجه ش به كر وصله... نه كه سازمان بدهي نداره به موسسه... نه كه هميشه خيلي همكاري مي كنرد و درمقابل درخواست هاي ساليانه شون متعهد و مسئولند.... نه كه موسسه رازي پول واكسنهاشو پيش ميگيره و همه امكانات و تجهيزاتشو و مواد اوليه شو همين ٦ ماه بيش داغ داغ و آكبند واسش خريدن ... ولي بازم موسسه بي معرفت دست رئيس فداكار و مدير و مدبر و دانشمند و بزرگمنش سازمان رو تو پوست گردو گذاشت

به استحضاررياست محترم سازمان ميرساند يكي از مدير كلهاي محترم يكي ازاستانها يك ماه پيش فرمودند بيماريراريشه كن كرديم تازه شما ميفرماييد كنترل كرديم

حکیم عزیز چرا کامنت بیست گانه مرا ارائه ندادی . انتظار هست ارائه دهید تا اطمینان به شما انشائالله ارتقا یابد . با تشکر از از شما

کامنت بیست گانه پلیز !

جناب آقای دکتر به عرض برسانم در استانهای غربی بویژه ....... از آذر ماه سال گذشته تا کنون بیماری تلفات چشمگیر را در نابالغین دامهای سبک شروع کرده و کماکان ادامه دارد . طبق اصول واکسیناسیون زمانی قبل از وجود وشیوع بیماری باید صورت کیرد ولی در دامپزشکی ................ بعداز بروز بیماری در گله و چند رأسی تلفات تازه شاید تحت واکسیناسیون قرارگرفته آنهم واکسن تحویل دامدار شده یا مجبور است واکسن تب برفکی را با انواع ارتباط گیری که برچسب رایگان هم دارد با قیمتی گزاف ویا نوع خارجی آنرا با 3تا 4برابر قیمت عادی تهیه نماید .جه خوب بود که کارشناسانتان را به استانهای در گیر اعزام میکردید از عمق فاجعه با خبر می شدید . نه اعتماد به گزارشات و آمار وارقام کذب مدیران کل محافظه کار .

((درصد ابتلای دام ها به بیماری تب برفکی در شهریور سال 94 در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن 65 درصد کاهش یافت. بر اساس گزارش های موجود میزان تلفات دام در مقایسه با سال 93 حدود 20 تا 25 درصد کاهش یافته است.)) لطفا کمی به این گفته توجه کنید شهریور کجا ما همه گیری بالای تب برفکی داشتیم ؟! معمولا همه گیری ها وسیع زمستان و دم عید است این چه مقایسه ای است .
سال 93 بهتر از سال 94 بوده؟ دفاع بد از عمکرد تان نشانه چیست ؟!

پلیز بررسی کامنت بیست گانه

متاسفم

باورش خیلی مشکل است!!!!!
این گزارش برای مدیران سازمان و مقامات بالا خوب است ولی مرهمی بر مشکلات بخش نیست.

وقتی یک مقام مسئول یک اداره کل تشخیص بیماری را بابیماری آنتروتوکسمی اشتباهی فرض وپس ازتجویز واکسن تلفات گله به مقادیر بالا افزایش رفته دیگر چه انتظاری می توان داشت.

................................. كنترل بيماريها بسيار ساده است اما براي كنترل نياز به دانش و اگاهي است ............................

مشکلات تب برفکی کشور :
1- تعطیلی رازی به مدت 5 ماه به بهانه ارتقاء تکنولوژی و آلودگی خط آن هم از حدود مهر ماه یعنی شروع آلودگی در کشور، گر در شش ماهه اول باشد کمتر مشگل است ولی شش ماهه دوم بوی .............. میآید .
2 ) ورود سه سویه جدید به گفته رئیس رازی در دوسال اخیر ، تا کنون این میزان آلودگی در کشور نبوده ، به خاطر داشته باشیم هر سویه یعنی فاجعه یعنی ساخت واکسن مجزا برای چندین میلیون دام و... اگر کمی کاست بنفیت کنید مطمئنا برخورد به گونه دیگر میشود . این به نوعی مانند حمله داعش ! است
3) متوجه شدن آلودگی عربستان و ترکیه به A15 , و انجام ندادن هیچ اقدامی عملی تا ورود سویه جدید به کشور
4)عدم ورود واکسن جدید از خارج به موقع این یعنی خواب بودن ......... سازمان دامپزشکی
5) ناتوانی در گرفتن بودجه و امکانات و عدم کنترل واکسن رازی و وارداتی که سالهاست انجام نمیشود گل مکان با 80 میلیارد تومان سرمایه گذاری خاک میخورد و مرکز تشخیص هم از کنار موضوع میگذرد .
6) دلسوزی بیشتر خارجی ها برای ما طوری که مریال و فائو به ما واکسن هدیه دادند و ما هیچ اقدامی برای ورود واکسن نکردیم .
7) نشستن به پای روناک که 14 سال تعطیل بوده است تا دقیقا سر زمستان به ما واکسن دهد ، این خامی محض ........ سازمان است
8) چرا رازی با اینکه ما سالها مشکل تب برفکی داریم ظرفیتش کامل نشده طی این سالها ما برای هر دوره 60 میلیون دز واکسن میخواهیم ظرفیت رازی 5 میلیون است .
8) واکسن رازی کم جان است !! گویا سازمان فشار آورده و جدیدا واکسن را قرار است روغنی کرده و 6 PD50 شده است سالها واکسن روغنی نبوده و PD50 3 بوده است و هرکس میگفت آقا این واکسن ضعیف است رازی اصلا زیر بار نمی رفت .جوابگوی واکسن بی کیفیت این سالها چه کسی است .
9)اگر بیماری با تحرکان گروه های تروریستی در منطقه وارد شده است که رئیس سازمان مسئولیت عظیمی را در بحث پیشگیری انجام نداده است و باید جوابگو باشد
10) رئیس دامپزشکی میگوید :در سال گذشته منابع تولید واکسن در داخل کشور به شدت کاهش یافت بنابراین سازمان دامپزشکی کشور با ارائه هشدارهای لازم برای مدیریت بیماری به دامداران، اتحادیه دامداران و مسئولان و اقدامات عملی در کانون های آلوده موفق شد درصد شیوع بیماری را در مقایسه با مدت مشابه سال 93 به حدود 20 تا 25 درصد کاهش دهد.) این مدیریت خیلی شاخص شعاریک است پیشنهاد میشود بدون واکسن هر سال این را ادامه دهید
11) قرنطینه سازمان دفتر واردات است و قرنطینه در آن مفهومی ندارد .
12) ارتباط سازمان با بهره برداران به شدت ضعیف است
13) (رئیس سازمان میگوید:گفت: موفق شدیم کانون های بیماری را مدیریت کنیم و شیوع بیماری روند نزولی دارد.) واقعا بیماری آمد و طومار کشور را به هم پیچید و طبیعی است فروکش کرد و این نوع شعار دادن ها برای کشور غم انگیز است ، چه مدیریتی !؟
14) عدم توانائی سازمان در گرفتن بودجه از دیگر مشکلات است وقتی شما همیشه شعار همه چی آرومه را می دهید کسی به شما بودجه نمیدهد سالها قبل طاعون میآمد سازمان بهره برداری میکرد و کلی بودجه میگرفت الان میگوئیم ما مدیریت میکنیم که من هم وزیر باشم بودجه به سازمان نمیدهم .
15) عدم استفاده از ظرفیت دامداران و نبودن چیزی به نام آموزش و ارتباط تخصصی و کاری و صرفا داشتن ارتباط اداری !نیز از مشکلان مدیریت سازمان است .
16 )دادن آمار ........... و انحرافی از طرف سازمان اتفاق نا ثوابی ست که اتفاق میافتد ................
17) مسئول مبارزه سازمان دکتر جهان پیمامصاحبه های روشنگرانه ای داشتند که متاسفانه گویا شرایطی ایجاد کردند که ایشان مصاحبه نکند.
18) فروش واکسن در بازار آزاد ازبه قول کامنتی آبدارچی ها دلال بازار آزاد واکسن تب برفکی بودند ، این مدیریتی است ؟
19)نداشتن زنجیره سرد تحت کنترل و به روز جهت واکسیناسیون تب برفکی
20) این که گفته میشود دامدار تلفاتش را بزرگ نمائی میکند و تلفات نیست این عین .......... است است و عین پاک کردن صورت مسئله.
22) کاهش قدرت کارشناسی ادارات و اداری شدن سازمان به گونه ای که گفته میشود تلفات از آنترو است !
23)رئیس سازمان میگوید:در 6 ماه اول امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته 60 درصد کاهش موارد بیماری داشتیم) آخر تب برفکی در تابستان چه میکند که شما آمارش را میدهی ، در زمستان آمار شما چیست .
24) نداشتن پشتوانه قانونی و آئین نامه اجرایی مصوب درکنترل تب برفکی و طرح ملی فراگیری کشوری را از ضعفهای موجود برای کنترل این بیماری از مشکلاتی است که وزارت خانه باید آن را تهیه و تصویب کند که متاسفانه خبری نیست
24)لطفا از حضور فلان مسئول به صورت سر زده !! و این اقدامات پوپولیستی اجتناب و به فکر حل مسئله باشید .
24) یکی از مشکلات هم این است که اتحادیه های دامداران متاسفانه فعال نبوده و ودر حد تهیه سبوس کار میکنند و نتیجه اش این است که واکنش منطقی به این بیماری ندارند لذا این از اهم مشکلات است
آخر کار صحبتی با وزیر اگر بخواهید انشائالله رحمان دور سوم وزارت را بیائید این بیماری تب برفکی بیماری نیست دست از سر شما بردارد پیشنهاد میشود کمیته ای جامع از بخش دولتی ، بخش خصوصی و منتقدین متخصص و تحادیه ها تشکیل دهید و راهکار های جامع را بگیرید و فکری به حال این طبقه ضعیف بنمایید .

جناب دکتر
واکسن مورد نیاز 1 ماه تو فرودگاه بود و شما داشتید چونه میزدید تا مجانی بردارید.درگیری در تمام استانها به شدت وجود دارد.کمی از پشت میز به دامداریها بیایید ...........

کنترل تب برفکی هم مثل رفتن تسری داخل حکم دامپزشکان به سرانجام نخواهد رسید

اینکه میگویند: "در سال گذشته منابع تولید واکسن در داخل کشور به شدت کاهش یافت" دقیقا یعنی چه؟ آیا مثل باران مربوط به نزولات آسمانیست که کم شده ؟ آیا مثل نفت تابعی از بازار بی المللی است که کم شده؟ آیا مثل مشکلات مربوط به تنظیم بازار داخلی است که ندانیم چطور بایستی بین تولید و مصرف هماهنگی ایجاد کرد؟ من نفهمیدم منابع تولید کم شده یعنی چه و علت آن چیست و چه کنیم که بر سر واکسنهای دیگه این معظل کاهش منابع پیش نیاید؟ بیان دلائل من درآوردی راه کار بیرون رفتن از بحران و جلوگیری از ظهور مجدد آن نیست!!!!! وگرنه پیدا کردن دلیل برای این معظل خیلی پیچیده نیست که بیان آن اینقدر لفاظی نیاز داشته باشد

کارشناس عزیز که کامنت با24 درد آشنا برای اعضای جامعه دامپزشکی ارائه فرمودید . واقعا خوشحالیم که هنوز در این کشور افراد باهوش و نکته سنجی امثال جنابعالی داریم ولی حیف که به امثال شما هیچوقت مسئولیت اجرایی داده نمیشود وتمام ............... شبیه اون دوستمون که تب برفکی را با آنتروتوکسمی قاطی میکنه هستند .از این مدیران بیش از این نمیشود انتظار داشت . مدیر کل استان ما اصلا ................................ برنامه ریزی برای مبارزه با هر نوع بیماری تبحر در رمینه های مختلف از قبیل اپیدمیولوژی و.... غیره دارد که مناسفانه مدیران ما ......... از علوم دامپزشکی خالی هستند و همین مصاحبه های اخیر مویران کل بیانگر میزان ....... ودرک آنه از روند بیماریهاست .وست گلتون درد نکنه حرف دل همه ما را زدی اگر چه میدانم گفتنی مثل ما زیاد داشتی ...

اصل مشكل در عدم نظارت است وزارت محترم سازمان دامپزشكي را رها كرده سازمان دامپزشكي مديران كل را به امان خدا ول كرده اگر هم بازديدهاي كارشناسي احيانا انجام شود سوغاتي استان و تعجيل در بازگشت به پايتخت تعيين كننده است در كل مجموعه سازمان دامپزشكي و ادارات كل استانها بازرسين را از كم اطلاعترين افراد كه بيضررترين هستندقرار ميدهند عدم نظارت يعني سليقه اي عمل كردن يعني وضعيت موجود

وقتي مدير كل دامپزشكي يك استان به كارهاي حاشيه اي ميپردازد مانند كالبد گشايي دام و يا شركت در كليه مراسمات استانداريها و يا زمينه سازي براي تصرف پستهاي مديريتي در ساير سازمانها وضع از اين نامناسبتر ميشود

خوش خبری : واکسن موردنیاز برای کنترل بیماری تب برفکی در دامداری های صنعتی از 20 روز پیش وارد شده است و پس از پایان تعطیلات در اختیار دامداران قرار می گیرد. بقیه دامداری ها و سنتی ها هم که قبلا یک دز ویروس حاد دریافت کرده اند و نیازی به واکسیناسیون نیست

آخ جون ، شیوع تب برفکی روند نزولی دارد

مردم به خاک سیاه نشستند ولی یک مصاحبه از وزیر ندیدیم ، جالب نیست؟

موسسه رازي دقيقا بدليل اينكه بهره وري را افزايش دهد و بخش خصوصي روناك كه 14 سال تعطيل بوده و متاسفانه مديران ارشد ........... از مديران ارشد آن هستند،پنج ماه آخر سال 95 منابع اوليه اش به قول رييس سازمان .............. فروكش كرده، انتظار مي رفت با سر كار آمدن معاونت توليد موسسه رازي ، مشكل تب برفكي كشورمان حداقل كمتر از سالهاي گذشته باشد البته نه بقول رييس سازمان (تابستان سال گذشته) ولي دلسوزي هاي وزير محترم براي تعطيلي توليد 90 ساله موسسه و اهتمام دست اندركاران رازي براي تحقق منويات وزير محترم ناآشنا حداقل به وظايف حاكميتي موسسه خسارات جبران ناپذيري در بحث پيشگيري در دامهاي كشور تاكنون براي مردم ما به جاي گذاشته و پيگيري و ادامه اين سياست مردم اين سرزمين را به خاك سياه خواهد نشاند .هر چند مديران ارشد ما با وجود اطلاع از وجود افراد آشنا به حوزه هاي تخصصي در كشور مديح سرايي كنند و حرفهاي كه فقط ادامه بيشتر مديريتشان را براي مديران بالا دستي خودشان هموارتر مي كند بزنند. .................... زهي خيال باطل كه با ...... كارهاي تخصصي را سرهم بندي كنيد.تجربه هاي آرزوهاي شكست خورده خياليشان هم .......................

من نمی دانم کسی از موسسه رازی نیست نقدی انجام دهد چرا رازی مردم را ناراضی کرده ، دلایلش چیست ، شاید حرفی داشته باشند ، من در سایت سلام ای رازی هم بحثی ندیدم . لطفا چرا این 5 ما ه رازی بخش تب برفکی تعطیل بوده است ؟

چند نکته و چند سوال:
در فرهنگ سازمانی ما این امر نقش اساسی پیدا کرده است که برای بروز هر مشکل یک یا چند مقصر پیدا کنیم و تمامی گناه را بگردن او یا آنها بیاندازیم. یکی از تفاوت های عمده ای که بین کشورهای توسعه یافته با کشورهایی مثل کشور ما وجود دارد همین نکته است که هیچکس در کشور ما مسئولیت اقدامات خودش را بعهده نمیگیرد. گویا به شکلی همه ما در دوران کودکی خود مانده ایم و در همان فضا سیر میکنیم. از عوارض مشهود چنین نگاهی در سازمان ما اینست که در اوج فوران بیماری همه ما سکوت میکنیم و هیچکس پاسخگو نیست و اگر هم صحبتی هست از کمبودهاست و مقصرها ولی بمحض فروکش کردن بیماری تک تک وارد صحنه شده و هر کدام بخشی از رویداد کنترل بیماری را سهم خواهی میکنیم. در یک بررسی گذشته نگر، آخرین مصاحبه معاونت پیشگیری سازمان مربوط به 14 اسفند سال گذشته و آخرین مصاحبه ریاست سازمان مربوط به 6 اسفند سال گذشته و البته به بهانه افتتاح یک خط تولید واکسن و آخرین مصاحبه مدیر کل مبارزه در تاریخ 5 اسفند ماه با عنوان "روند انتشار بیماری تب برفکی در کشور طی یک هفته اخیر رو به کاهش می‌باشد" بوده است. یک رویداد بسیار مهم در کشور اتفاق افتاد و عدم پاسخگویی و ارائه راه حل برای یک صنعت عظیم و سرمایه ملی کشور را نظاره میکنیم. حالا اعلام میفرمائید که: موفق شدیم کانون های بیماری تب برفکی را مدیریت کنیم! یعنی ریاست سازمان بعنوان کارشناسی با سابقه که سالها در امر مبارزه فعالیت داشته و در دوره قبلی شیوع بیماری تب برفکی نیز مسئولیت معاونت بهداشتی و پیشگیری سازمان دامپزشکی را عهده دار بوده، واقعا فکر میکند کنترل و مدیریت کانون های بیماری این گونه است؟ برای اینکه نقش خود را در کنترل بیماری بیازماییم فرض کنیم اگر تلاشی برای کنترل و مدیریت بیماری نمی کردیم، آیا وضعیت بدتری میداشتیم؟ ببینید هیچ کس حق ندارد زحمات سازمان دامپزشکی را نادیده بگیرد ولی بحث بر سر دفاع بد مدیریت سازمان از زحمات همکاران سازمان دامپزشکی و بعضا فرار از تصمیم گیری های سریع، صحیح و بموقع است.
یا فرموده اند: شیوع تب برفکی روند نزولی دارد! واقعا توقع دارد هنوز هم پس از طی ماه ها از شروع انتشار بیماری، بیماری سیر صعودی داشته باشه؟ آیا در کشوری مثلا سوریه، که بقولی بیماری از آنجا وارد کشور شده و عملا سیستم های پایش و مبارزه با بیماری در آن کشور بشدت تضعیف شده، روند بیماری کند نشده است؟ مطالعات اپیدمیولوژی بیماری مؤید این امر است که بیماری پس از یک دوره انتشار سریع، روند نزولی پیدا میکند. ولی اگر مبارزه بموقع با بیماری انجام میشد اولا، آسیب اقتصادی آن بسیار کمتر میشد و ثانیا، مناطق کمتری از کشور درگیر بیماری میگردید و ثالثا، ویروس نوظهور در کشور بومی نمیشد که لازمه مبارزه با آن به احتمال قوی افزودن دائمی سویه جدید به واکسن های قبلی باشد.
در جایی دیگر فرموده اند: بر اساس گزارش های موجود میزان تلفات دام در مقایسه با سال 93 حدود 20 تا 25 درصد کاهش یافته است! آیا امکانش هست که میزان تلفات رو اعلام کنند تا خوانندگان هم یک محاسبه ای داشته باشند؟ و آیا اصلا آمار تلفات رو دارد که با سال قبل مقایسه کند؟ چطور و با کدام منطق دو عدد مجهول با هم مقایسه می شوند و نتیجه آن همیشه نشاندهنده روند مثبت در مبارزه با بیماری هاست؟
و در ادامه فرموده اند: عدم مشاهده تب برفکی در استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی! یعنی واقعا این امر جای خوشحالی داره که بیماری از غرب وارد شده و دو استان در شرقی ترین نقطه کشور که جمعیت دام آنها بسیار پراکنده است، در گیر نشده اند؟
این نکته که فرموده اند: به علت شرایط نامناسب امنیتی در کشورهای منطقه و با ورود گروه های تروریستی، ویروس جدیدتری وارد شد! در این مورد سوالی ندارم!!!!!! ولی در ذهن خیلی ها ممکن است سوال ایجاد شده باشد!!!
یا نکته مهم تری که فرموده اند: در سال گذشته منابع تولید واکسن در داخل کشور به شدت کاهش یافت! منظور از منابع چیست؟ ما که نمی فهمیم ولی ممکن است علت کاهش منابع رو بیان بفرماند؟ آیا تحریم ها سخت تر شده یا اعمال سیاست های سازمان و وزارت جهاد باعث این بقول ایشان کاهش منابع شده است؟ هیچ فکر کرده اید که موسسه ای که در سالهای نه چندان دور بالغ بر 20 میلیون دز تولید واکسن تب برفکی داشته است و این ظرفیت هنوز پا برجاست چگونه در طی این دوره از ایفای نقش حداقلی خود باز میماند. نگاهی به موسسه بیاندازید، چه میبینید؟.......!!!! چه تغییراتی در موسسه و برنامه های او باعث بازماندگی موسسه در این شرایط حساس شده است؟ گذشته از مسائل داخلی و پیرامونی موسسه! موسسه ای که وزارت متبوع تولید را در آن حرام میداند دیگر چه انتظاری از او میتوان داشت؟
البته در جایی از مصاحبه هم فرموده اند: اتحادیه دامداران نیز قرار است تعدادی واکسن از ترکیه وارد کند! همین رو کم داشتیم که عده ای ذینفع بروند و واکسن وارد کنند! اون هم از ترکیه، یعنی رقیب اقتصادی ما در خاورمیانه و آسیای میانه، اسم اینکار چیست؟ به بیان دیگر، ممکن نیست دلالان از این کانال سعی در ایجاد زمینه برای واردات واکسن های دیگر را هم بکنند؟ آیا اینکار باعث این نخواهد شد که صنعت واکسن سازی ما هم مثل بقیه صنایع تسلیم رقبای خارجی آنهم از نوع دسته 3 شوند؟ اگر بحث بر سر کیفیت واکسن داخلی است، سازمان دامپزشکی برای ارتقای کیفیت آن چه کرده است؟ سازمان بعنوان یک دستگاه نظارتی چند بار از موسسه رازی بازدید و برنامه های او را برای بازسازی ها و رفع نقایص بررسی کرده است؟ فکر نمیکنید با مجوز دادن به تک تک اتحادیه ها برای وارد کردن واکسن مورد نیاز خود، تکلیف صنعت واکسن سازی در کشور چه میشود؟ لطفا حرف از رقابت در فضای سالم نزنیم که این حرف بشدت مشمئز کننده شده است.
اگر همین یک جمله را بعنوان نقش سازمان در کنترل و مدیریت بیماری تب برفکی بپذیریم بسیار باعث تاسف خواهد بود که فرموده اند: واکسن موردنیاز برای کنترل بیماری تب برفکی در دامداری های صنعتی از 20 روز پیش وارد شده است و پس از پایان تعطیلات در اختیار دامداران قرار می گیرد! یعنی به ویروس میشود گفت صبر کن بعد تعطیلات کنترلت میکنیم؟
و در انتها یک سوال اساسی، اینگونه مدیریت ما چه تناسبی با اقتصاد مقاومتی بعنوان یک برنامه کلان و بالا دستی دارد؟ لطفا یک مقایسه گذشته نگر بین سال های گذشته که کنترل بیماری تب برفکی با استفاده از واکسن های تولید داخل انجام میشده با سال جاری که واکسن وارداتی هم به آن اضافه شده بکنید. شرایط هم که یکسان بوده است یعنی در طی دوره یاد شده هم ویروس از مرزهای شرقی وارد شده است. آیا آسیب ها شبیه بهم نبوده است؟ با این وجود فکر نمیکنید برنامه مبارزه اشکال دارد و مشکل تنها به سازنده واکسن و بحث های کیفی ختم نمی شود؟
بر اساس اصول علمی، مشخصا استراتژی ما در مقابله با بیماری مهم است و پس از آن امکانات، و از جمله آن واکسن، و این امکانات ماست که جزء جزء استراتژی ما را باز تعریف و اجرا میکند. البته تاکید میکنیم واکسن بایستی حداقل کیفیت قابل قبول را داشته باشد ولی واردات اولین راه و تنها راه نیست. بلکه استراتژی ما در مقابله با بیماری مهم است. شما وقتی استراتژی را منطبق با شرایط منطقه و امکانات تعریف می کنید، در اینصورت همه ابزارهای در دسترس هم میتوانند نقش کلیدی را در راه رسیدن به اهداف برنامه ایفاءکنند. در اینصورت با لحاظ کردن شرایط اقلیمی، شرایط همسایگان، واکسن های در دسترس و امکانات مالی برای خرید های خارجی، استراتژی را می توان تعریف و جزئیات آن را بحث نمود. و هرگاه در حین اجرای کار به کمبود مالی یا نکته ای جدید برخورد شد، این خطا به تدوین گر استراتژی است که نکته ای را در پیش بینی ها از قلم انداخته است نه اینکه از خود سلب مسئولیت کند. اگر سازمان دامپزشکی بهر علت الان با این مشکل برخورد کرده که امکانات مالی او اجازه خرید واکسن خارجی را نمیدهد یا واکسن داخلی طبق نیاز تامین نشده، ببینید در کجای کار اشتباه کرده ایم و از این اشتباه عبرت بگیریم تا مجددا این خطا را تجربه نکنیم. تدوین استراتژی برای این است که در زمان بروز بحران دستپاچه و سرگردان نشویم و گرنه برنامه ای که نتواند در زمان بحران بکمک مدیریت سازمان بیاید نمیتواند نام برنامه را بر او گذاشت، البته اگر برنامه ای وجود داشته باشد!
والسلام

تشکر از دکتر کنعانی که نمی شناسمت ! متین و مستدل استدلال کردید ،ا نتظار هست از موسسه رازی ناقدانی صحبت کنند ، سکوت سنگینی بر این موسسه سایه افکنده است !! آقا یک مرد( کارشناس) نیست بگوید چه گذشته بر این واکسن سازی که کپ کرده است .

همانطور كه در فرمايشات دكتر كنعاني و سايرين پيداست. رسالتي كه وزارت متبوع براي مديران ارشد موسسه رازي در بدو انتصابشان تعيين و ابلاغ كرده بحث تعطيلي توليد و انتقال آن به بخش خصوصي است.بر اساس اين استراتژي بايد ابزار و وشرايط اين دستور توسط مسؤل انتخاب شده اتخاذ گردد. بديهي است نيروي انساني همسو با اين استراتژي جديد مهمترين ابزاري است كه زمينه ساز ايجاد بستر مناسب براي بقيه شرايط لازم را مي نمايد.لذا آگاهانه و با اين تدبير مديران ارشد موسسه دقيقا از بين كساني كه به چيزي غير از موسسه يعني بخش خصوصي فكر مي كردند و حتما حضور فعال در اين بخش داشتند انتخاب شدند .بديهي است كه مديراني كه به ائتلاي رازي مي انديشيدند به راحتي كنار گذاشته شدند و منزوي نمودند. با تكميل شدن انتصاب مديران تصميم گير و تصميم ساز همسو با خصوصي سازي حالا بستر براي جهش به سمت اجراي كردن وظيفه محوله فراهم شده بود. گماردن كساني كه همواره با واكسنهاي توليدي رازي مشكل داشتند و بعضا بدليل اشتغال در شركتهاي خصوصيشان ....................... دو كار بايد انجام مي شد تا سيستم پيراموني و نهادهاي نظارتي مجاب به قبول اين رسالت جديد براي موسسه رازي مي شدند : 1- ناكار آمدي 2- زياندهي .شعار اوليه هم اين بود توليدات جديد موسسه رازي فقط واگذار مي شود بدليل آنكه امكانات جاري و بودجه هاي دولتي كفاف كار اصولي و سرمايه گذازي جديد را نميدهد. تاسيسات و امكانات رازي بايد باز سازي يا نوسازي شود كه آنهم بودجه مي خواهد كه در دسترس بخش دولتي نيست .كار در بخش دولتي هم ازبهره وري كم برخوردار است. لذا در وهله اول بنا بود توليدات جديد را كه وارد خط توليد نشده اند و نياز به سرمايه گذاري دارند به شركتهاي دانش بنيان واگذار كنند و با توليدات جاري رازي كاري نداشته باشند. ولي بر خلاف وعده اوليه خودشان از آنجائيكه چند تن از مديران ارشد ............ كه خود از اعضاي عالي رتبه شركت خصوصي ............ بودند. ناچار بر خلاف شعار كذائي عدم واگذاري خطوط توليد جاري ، اولين انتخابشان واگذاري صنعت توليد واكسن تب برفكي موسسه كه از مهمترين ،سودآ ورترين و استراتژيك ترين واكسن توليدي دامي رازي بود به بهانه بستن قرارداد و انتقال تكنولوژي براي سر پا شدن شركت .............. كه 14 سال، كاري در زمينه تب برفكي از پيش نبرده بود و عملا تعطيل بود . بخش توليد تب برفكي رازي به ركود كشيده شد. نيروها و مواد اوليه آن را براي رونق بخش خصوصي روانه آنجا گشت.، و تنها مركز توليد داخلي واكسن تب برفكي يعني موسسه رازي با چالش هاي متفاوت مواجه شد. ولي مسؤلين سازمان دامپزشكي كشور و موسسه رازي در مجامع عمومي به آن باليدند و نقل محافل نمودند. از اين كار ضد منافع ملي به عنوان حماسه ملي در پيمودن قله هاي دانش و موفقيت بزرگ براي كشور در حضور مسؤلين ياد كنند . بنابر اين دوستان گرامي فرزندان رازي دلشان خون است ولي گوش شنوايي براي شنيدن سخنان كارشناسي شان باقي نمانده است. آنها از كجا بايد بگويند كه كلمات مفهومشان عوض شده ، ............ خدمت محسوب مي شود و خدمت ............. وقتي ادبيادت ملتي تغيير كرد. ما چه مي توانيم بكنيم ، گويا فاز بعدي انتقال PPR است.امروز سازمان دامپزشكي و موسسه رازي نياز به تغيير خط مشي فعلي و بازگشت به رسالتي كه برايش وجود دارند و فراموش شده دارد.واگرنه با عوض شدن چند نفر مشكل حل نخواهد شد.

دکتر خلج 30 بهمن 1394: با وجود کمبود واکسن، سازمان دامپزشکی توانست با مدیریت کانون بیماری و مناطق پرخطر این بیماری را تا حد زیادی کنترل و از رسیدن به درجه انفجار جلوگیری نماید.
این درجه انفجار کجاست؟ وقتی که 30 استان کشور درگیر شده؟

سلام لطفا این جمله را حکیم عزیز کامل کند :ولي بر خلاف وعده اوليه خودشان از آنجائيكه چند تن از مديران ارشد ............ كه خود از اعضاي عالي رتبه شركت خصوصي ............ بودند.

................ ری لیبل یعنی چه ؟ کار درستی هست ؟ منتظر جوابم

سلام ................ کسی نیست از رازیون بگوید چرا تولید کپ کرده است .

من مطمئن هستم در رازی کارشناسان فهیم کم نیست ، انتظار است که در مورد مسائل رازی صحبت کنند ، چه کسانی عضو هیئت مدیره رونک هستند و جریان کپ کردن موسسه ...

ظاهرا مشکل این است که از رازی کسی نیست بنویسد، انشا... حکیم منتشر میکند .

اصولا در هر سازمانی در مقابل حوادثی که پیش می آید مقام اول آن سازمان مسئول است و بایستی پذیرفت که معاونین و مدیران کل براساس رهنمودها و خط مشی هایی که از طرف رئیس سازمان دیکته و طرق اجرایی ارائه شده از طرف ایشان امور جاری و سیاست های سازمان را اجرا میکنند. مشخص نیست چرا در مواقع بروز بحران روسای سازمان ها در ایران اقدام به تغییر معاونین میکنند. بهرحال انتصاب معاونین بعهده رئیس و عملکردهای وی نیز با مسئولیت ریاست سازمان می باشد .................................

فکر میکنم منتشر میکند عملکرد حکیم تا حالا خوب بوده لذا اطلاعات را دوستان بنویسند تا مشکلات مشخص شود وگر نه باز هم همین است و بس!

فکر میکنم منتشر میکند عملکرد حکیم تا حالا خوب بوده 
ولی من اینطور فکر نمی کنم . آگه شک دارید به نقطه چین های متن بالا نگاه کنید. نه منتشر نمایند.

این نقطه چین ها یعنی چه؟ گاها اسمی هم آورده نشده ولی چون جناح خاصی رو مخاطب قرار میدهد حذف میشود، جالب نیست.

ما که همه چیز رو در حوزه دامپزشکی و موسسه رازی نزولی میبینیم نه فقط تب برفکی رو!!!