ارزیابی وضعیت علمی دامپزشکی در ایران با نگاه آینده
دکتر محمدرضا مخبردزفولی، دکتر حسن تاج بخش، دکتر محمدقلی نادعلیان
(اعضاء پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران)
چکیده:
آموزش دامپزشکی از بدو تشکیل تا به حال مراحل بسیاری را طی نموده تا به صورت دانشکده های فعلی در سطح کشور درآمده است. همانطور که می دانیم اساس تعلیمات و حرفه دامپزشکی و پزشکی چه در ایران باستان و چه در دوران طولانی از تاریخ ایران بعد از اسلام یکی بود و بسیاری از پزشکان بزرگ صاحب دو فن پزشکی و دامپزشکی بودند. می توان گفت در تمام سده های بعد از اسلام، دامپزشکی در مدارس و جایگاههای خاص تدریس می شد تا به شکل امروزی که به صورت دانشکده که با بسیاری از کشورهای خارجی مطابقت دارد، درآمده است. آموزش دامپزشکی در زمانهای بسیار قدیم و قبل از اسلام و تا حدودی بعد از آن به وسیله بیطاران رسمی و کارورزیده یا امیرآخوران دامپزشک بیشتر بر بالین حیوان بیمار انجام می گرفت و آموزش شفاهی دامپزشکی یا شاگردی و استادی (نظام استاد- شاگردی) همانطوری که در پزشکی نیز چنین رویه ای متداول بود،اعمال می شد. امروزه مدت زمان دوره دکتری عمومی 6 سال در دانشکده های دامپزشکی بوده که دانشجو با انتخاب پایان نامه تحقیقی به دریافت دکترای حرفه ای نائل می شود. هم چنین در تعدادی از دانشکده های دامپزشکی که قابلیت برقراری رشته های تخصصی را دارند حدود 25 رشته تخصصی (دستیاری) و دکتری تخصصی (Ph.D) دایر می باشد که به امر تدریس مشغول هستند.
مقدمه:
دامپزشکی حرفه ای است که در طول تاریخ از آن زمان که بشر حیوانات را اهلی کرد، پایه گذاری شد. بدین ترتیب بشر وقتی خود را شناخت با دانش ابتدایی خود به بیماریهای خویش پی برد و در پی درمان و چاره گری بر آمد. در جوامع ابتدایی افرادی که به طور نسبی از بقیه هوش و ذکاوت بیشتری داشتند با توجه به طبیعت اطراف خود سعی کردند از گیاهان، مواد معدنی و فرآورده های حیوانی به عنوان دارو برای درمان بیماریهای خویش استفاده کنند. حتی دلایلی در دست است که اولین آموخته های بشر در مورد بیماریها توسط پیرزنان یا چوپانان پیر که سررشته ای در ارتباط با بیماریهای انسان و حیوان داشتند در مورد بیماریهای انسان نیز به کار گیرند. این موارد سینه به سینه نقل شد تا خط اختراع گردید و بر روی سنگ نوشته ها و الواح گلی دانشهای پزشکی ثبت گردید و کم کم به صورت کتابهای پاپیروس وار و یا خشت خشک شده در آمد. می توان گفت در تمام جوامع دانش پزشکی و دامپزشکی به موازات هم تکوین یافت و با هم یکی بود ولی کم کم و به تدریج از هم جدا شد به طوری که در قانون حمورابی به پزشک و دامپزشک به طور مستقل اشاره شده است. ولی در جوامع آریایی نژاد پزشک و دامپزشک قرنها یکی بودند و فردی که انسان را درمان می کرد، حیوانات را نیز درمان می نمود. دلیل این مدعا مدرک وندیداد (قسمت چهارم اوستا) است که بنابر مفاد آن مزد پزشک بسته به توان مالی بیمار یا صاحب بیمار مشخص شده است. به طور مثال میزان دستمزد پزشک برای درمان رئیس شهر، رئیس ده، زن رئیس ده با ارزش ترین ستور یعنی اسب و ستور متوسط باارزش یعنی گاو و کوچکترین حیوان یعنی گوسفند ذکری به عمل آمده است. در ایران در اواخر دوران ساسانیان حرفه دامپزشکی که آن زمان بچشک ستور (دستور پزشک) نامیده می شد، از پزشکی جدا شد و این جریان بعد از اسلام نیز ادامه یافت )1 و 3).
البته آموزش دامپزشکی در دایره کلی آموزش پزشکی قرار می گرفت و دارو و درمان هم یکسان ولی میزان دارو برای انسان و حیوانات مختلف، متفاوت بود. در دوران اسلامی بسیاری از پزشکان بزرگ مسلمان کتابها و یا رساله هایی در زمینه دامپزشکی نوشته اند از جمله محمدابن زکریای رازی، ابوعلی سینا و امام فخررازی، علامه شمس الدین آملی، علامه فیض کاشانی و غیره را می توان یاد کرد. در احادیث که از حضرت پیامبر(ص) روایت شده، مسئله ضمان پزشک، هم چنین دامپزشک (بیطار) را نیز در برمی گیرد و هر دو در برابر خسارات وارده به بیمارانشان مسئولند.
نیروی کار اصلی کشاورزی در ایران و کل جهان شرق تا حدود 70 سال پیش عمدتاً گاو بود. بنابراین کشاورزی و کشاورز برای درمان بیماریهای گاو و حیوانات مورد استفاده در حمل و نقل مانند اسب، قاطر، الاغ و شتر به دامپزشک و دامپزشکی نیاز کامل داشتند. از طرفی حفظ مرزهای کشور و دفاع از کیان ملت ها به طور مستقیم به حمل و نقل سریع در پشت اسبان راهوار بستگی داشت. همه اینها سبب شده بود که برخی از برجستگان و علمای دایره المعارف نویس اسلامی امثال علامه طاش کبری زاده در مفتاح السعاده و حاجی خلیفه در "کشف الظنون فی اسامی کتب و الفنون" علم دامپزشکی را از برجسته ترین علوم دانسته و حتی آن را به عنوان عمود اسلامی تلقی کنند. به آن علت که دو فریضه اصلی اسلام یعنی حج و جهاد بر پُشت اسبان و شتران بردبار و راهوار صورت می گرفت (مطالب فوق عیناً در کتابهای مفتاح السعاده، ج 1 ص 307 چاپ بیروت و کشف الظنون، ج 1، ص 208 ، چاپ استانبول ذکر شده است).
منظور اصلی آنکه در طول تاریخ حرفه دامپزشکی، حرفهای مستقل در میان دو حرفه پزشکی و کشاورزی تلقی شده و با هر دوی این فنون شریف همکاری و همیاری تنگاتنگ داشته است ولی هرگز استقلال خود را از دست نداده و رمز بقا و تکامل آن همین است. در ایران نیز این سنت پسندیده که فراز و نشیب هایی داشته، همواره حفظ شده است. امید است پس از این به این اصل بنیانی توجه نموده و شاغلان این حرفه شریف را نیازرده و امکان فعالیت محترمانه و شکوهمند این خدمتگزاران ایران را فراهم آورند. (1و 5)
آموزش دامپزشکی و هرم فارغ التحصیلان رشته دامپزشکی
برنامه های آموزش دانشکده های دامپزشکی در ایران بارها مورد تجدید نظر قرار گرفته است و شباهتهای زیادی با برنامه های آموزش دامپزشکی در سایر نقاط دنیا دارد. اکنون نیز این برنامه ها نیاز به تجدید نظر دارند و باید تغییراتی در واحدهای نظری و عملی آن انجام گیرد. بویژه شایسته است افزایش کارهای عملی بالینی و امکان پذیر گشتن آن در دستور کار قرار گیرد. ضمناً برای آموزش هر درس، نرم افزارهای لازم تهیه و بر روشهای جدید آموزش تأکید شود.
از آن نظر که اساس کار دامپزشکی همانند پزشکی آموزش عملی بر بالین بیمار است و در حال حاضر بواسطه تخریب بهترین زمینهای کشاورزی و دامپروری که عمدتاً در روستاهای اطراف شهرها قرار گرفته و تبدیل آن به مناطق مسکونی، دامداریها و به تبع آنها دامها به مناطق دور و خشک و نامساعد انتقال یافته اند، دسترسی به دامهای بیمار بسیار مشکل شده است. از طرفی گرانی کرایه و مشکلات حمل و نقل حیوانات سبب شده که دامداران تمایلی به آوردن دامهای بیمار به درمانگاههای دانشکده های دامپزشکی نداشته باشند. این مجموعه سبب شده که دانشجویان دامپزشکی از دسترسی کافی به دامهای بیمار محروم باشند. فزونی بیش از حد دانشکده ها و دانشجویان دامپزشکی نیز مزید بر علت شده و سبب می گردد که دانشجو کمتر بر بالین بیمار رود و مشاهدات درمانگاهی او اندک باشد و سرانجام دانش بالینی کافی نداشته باشد. البته به واسطه وجود اساتید برجسته دامپزشکی که اکنون نیز گروهی از آنان فعالند و در دسترس بودن کتابهای ارزنده علوم پایه و علوم بالینی، هنوز دانشجویان علاقه مند، معلومات نظری خوبی کسب می نمایند. اما جای تأسف است که این جنبه از دانش علمی به دانش عملی نمی پیوندد. در این راستا می توان از طریق کلینیک سیار با تجهیزات کامل و ارتباط برقرار کردن با دامدار، دانشجویان را جهت آموزش عملی به دامپروریها برده و یا دانشجویان در گروههای 2- 3 نفره تحت نظر اساتید در دامپروریها استقرار یافته و کارآموزی نمایند، مشروط به آنکه دانشجو بیش از ظرفیت پذیرش دامداری نباشد.(1و2و5)
سابقه آموزش دامپزشکی در ایران
دامپزشکی حرفه ای است که در دنیای قدیم و دنیای جدید همواره مورد نیاز اجتماع بوده و طبیعی است که آموزشی اصولی و مدون داشته و برای اینکار جایگاهها و مدارس خاصی وجود داشته باشد. اساس تعلیمات و حرفه دامپزشکی و پزشکی چه در ایران باستان و چه در دوران طولانی از تاریخ ایران بعد از اسلام یکی بود و بسیاری از پزشکان بزرگ، صاحب دو فن پزشکی و دامپزشکی بودند. منتها این امر مانع نمی شد که تعداد زیادی از ارباب فن تنها به دامپزشکی بپردازند و اکثریت پزشکان تنها به کار خود بسنده کنند. متأسفانه از مدارس دامپزشکی و آموزش دامپزشکی به طور خاص در منابع ذکری نشده و تنها در برخی فرسنامههای خطی اشاراتی وجود دارد و همچنین کتاب یا کتابهایی که موضوع آن شرح حال دانشمندان بیطار باشد به دست ما نرسیده است. در مدارس طبی یا مدارس علمی اسلامی که در آنها علوم طبیعی تدریس می شده، گرفته است مسلماً دامپزشکی که از رشته های مهم این شعبه از علوم است نیز مورد دقت قرار گرفته است.
از آنچه در بالا گفته شد و با توجه به مدارس و آموزش پزشکی، چنین نتیجه می گیریم که الزاماً در ایران در تمام سده های بعد از اسلام، دامپزشکی در مدارس و جایگاههای خاصی تدریس می شد. نحوه آموزش دامپزشکی را به سه قسمت می توان تقسیم کرد (2و3و4 ).
الف: آموزش نظری دامپزشکی
آموزش نظری دامپزشکی در برخی از مدارس علوم با پزشکی نظری و طبیعیات به وسیلة اساتیدی که جامعیت داشتند به عنوان جزئی از فلسفه طبیعی تدریس می شد. این نوع تدریس همانند آنچه که در مورد پزشکی انجام می گرفت، گاهی در خانه اساتید فن برگزار می شد یا به عبارتی آموزش دامپزشکی بین خانه ها و مدارس علوم تقسیم می شد. برخی از اساتید در عین حال پزشکان ماهری نیز بودند.
ب: آموزش بالینی دامپزشکی
دامپزشکی عملی و جنبه هایی از نظری آن که فایدة مستقیم کاربردی داشت به وسیلة بیطاران رسمی و کارورزیده یا امیرآخوران دامپزشک انجام می گرفت. این آموزش بر بالین حیوان بیمار در تشکیلات ایلخی های پرورش اسب، یا اصطبل های خاصه سلطنتی و دولتی و یا پرورشگاههای خصوصی اسب انجام می گرفت. ابوبکربن بدر بیطار که پدر او نیز دامپزشک بود و کتاب کامل الصناعتین (نوشته 740 ق، ترجمة آن به فارسی به دستور احمد شاه درانی افغانی حکومت 1187- 1160 ق انجام گرفته ) گوید: اولین چیزی که پدر به او آموخت عمل جراحی بیرون آوردن دمل چرکین ناحیة کشاله ران بود: " در علاج بیماریها است واول چیزیکه آموخت مرا پدر رحمه ا... تعالی بریدن در پا بود و آگاه گردانید مرا بر دشواری این جا ....). از این نکته به وجود آموزش دامپزشکی بر بالین بیمار و در ضمن به این نکته پی می بریم که شغل دامپزشکی در برخی از موارد از پدر به پسر می رسید و پدر استادِ پسر بود که این خود نوعی آموزش پیشگان خانوادگی است. برخی از پزشکان نیز گاهی به طور عملی در مورد اسبان و بازهای پر ارزش به کار و تحقیق در دامپزشکی می پرداختند که نمونه کارآمد آنها حکیم مؤمن تنکابنی است که در کتاب خود در چند مورد از تجربیات و کشفیاتی که در زمینه بیماریهای اسب و طیور انجام داده، یاد می کند. به احتمال قوی همچنانکه در مورد پزشکی رسم بود، اساتید دامپزشک پس از پایان آموزش و انجام آزمون داوطلبان، برای "نو دامپزشکان" شهادت نامه یا اجازه نامه صادر می کردند که بعداً به تأئید محتسب می رسید (2و3و4).
ج: آموزش شفاهی دامپزشکی یا شاگردی و استادی (نظام استاد – شاگردی)
نوع خاصی از آموزش در تمام حرفه ها و فنون وجود داشت که همانا در خدمت استاد فن، شاگردی کردن و یاد گرفتن اصول کار یا اصطلاحاً فوت و فن کار در طول زمان بود. این نوع آموزش عملی در مورد کسبه و صنعتگران مصداق کامل داشت. در مورد عطاران، دندانپزشکان و حتی پزشکان نیز تا این اواخر این نوع کارورزی مرسوم بود. بدین ترتیب که در طول زمان، شاگردانی که معمولاً سواد آنها نیز کم یا هیچ بود از استادِ خود، کار یاد می گرفتند. این گونه افراد را در حرفه های پزشکی؛ پزشکی مجاز، داروساز و دندانساز تجربی می گفتند که حتی هنوز نیز برخی از آنها نوعی مطب دندانسازی و داروخانه های کوچک دارند. در مورد دامپزشکان نیز چنین کارآموزیهایی وجود داشت. چنانکه بیطاران برخی از دهات مدتی در خدمت بیطار دیگری کارآموزی کرده و به درمان حیوانات ده و یا احتمالاً اسبان شهرنشینان می پرداختند. حرفه های مختلف، تشکیلات صنفی یا پیشگانی داشته و به نوعی تشکیلات فتوت و جوانمردی وابسته بودند. در تشکیلات جوانمردی تا حدی برخی از اصول تصوف نیز رعایت می شد. این تشکیلات مخصوصاً در تمدن تجارتی ناحیه سُغد (نواحی سمرقند و بخارا) و در آسیای صغیر قدرت زیادی داشت. (3و4)
د: آزمون دامپزشکان و صدور اجازه کار
آزمون اصلی دامپزشکان و صدور اجازه کار چنانکه در سایر رشته های پزشکی مرسوم بود، توسط محتسب و دستگاه حسبت یعنی تشکیلات اداره شهر و دستگاه قضاوت انجام می گرفت. ابن اخوه در "معالم القربه: آئین شهرداری" پس از آنکه اهمیت دامپزشکی را یادآور می شود، می گوید دامپزشک باید به بیماری ستوران و معالجه آنها آگاه باشد و اعمال جراحی دامپزشکی یعنی خونگیری، داغ کردن، شکسته بندی، بیرون آوردن تومورها و دملها، تراشیدن سم، اصول نعل بندی و اصلاح دست و پا را بداند و اگر به واسطه عدم مهارت موجب مرگ یا معیوب کردن ستور شود باید غرامت آن را بپردازد. سپس ذکر می کند که یکی از حکماء تعداد بیماریهای ستور را 320 نوع گفته است و مهمترین آنها از قبیل انواع تورم گلو، شکم دردها، آماس، ذات الریه، خُنام (مشمشه) کرمهای شکمی و غیره را اشاره کرده و یادآور می شود که دامپزشک در همه این بیماریها باید تبحر داشته باشد. سپس گوید: "محتسب" باید سستی نکند و بیطاران را بیازماید (3و4).
ه: سوگند نامه و اخلاق دامپزشکی
ابوبکربن بدر بیطار (ابن مُنذر) از اساتید بزرگ دامپزشکی قرن هشتم هجری در کتاب کامل الصناعتین ضمن اشاره به تعلیمات دامپزشکی به دامپزشکان توصیه می کند که دانش خود را به بهترین وجه به دانشجویان بیاموزند، صداقت و وارستگی را پیشه خود سازند. اگر صاحب بیمار توان پرداخت حق العلاج را نداشته باشد، دانش خود را از او دریغ ندارند. اگر اسبی معالجه شدنی نیست هزینة درمان را بیهوده بر صاحبش تحمیل نکنند. طالب دنیا نباشند و به انسان شفقت داشته باشند. سپس از اصول درمان و شناختن رگها و نیز خونگیری و بسیاری از نکات دیگر که دامپزشکان باید بیاموزند یاد می کند. این مبحث از کتاب ابن منذر خود به نوعی سوگند نامه، اخلاق و شیوه آموزش دامپزشکی است (3و4).
و: تاریخچه آموزش دامپزشکی معاصر
ز: تاریخچه مدرسه دامپزشکی سوئدی در ایران
اولین مدرسه بیطاری (دامپزشکی)، مدرسه دامپزشکی سوئدی در سال 1293 خورشیدی در باغ شاه واقع در میدان حُر فعلی در دانشگاه جنگ برای تربیت کادر دامپزشکی ژاندارمری برای درمان اسبان ژاندارمری و ارتش به صورت شبانه روزی افتتاح شده است. اولین شاگردان آن با تحصیلات در حد پایان دوره متوسطه و به تعداد 8 نفر بوده و به مدت دو سال تحصیل کرده اند (در سال 1295 فارغ التحصیل شده اند). دوره دوم مدرسه با 38 نفر محصل در سال 1334 قمری شروع ولی به واسطه حوادثی ناشی از جنگ بین المللی اول تعطیل و شاگردان آن به جبهه جنگ اعزام می شوند. این مدرسه در دوره سوم با 12 محصل و در دوره چهارم با 18 نفر محصل به فعالیت خود ادامه داده و در سال 1303 تعطیل و شاگردان آن که نتوانسته بودند دروس خود را به اتمام رسانند و در سال 1305 به خدمت وزارت فلاحت و فواید عامه در آمدند. مدرسه فنی دامپزشکی ژاندارمری با دو قسمت صاحب منصبی و درجه داری در سال 1303 تعطیل و 35 نفر از شاگردان آن به مؤسسه دفع آفات حیوانی منتقل شدند. این مدرسه اولین آموزشکده دامپزشکی به شمار می آید که به تربیت تکنسین پرداخته است (4).
خ: تاریخچه مدرسه عالی فلاحت
مدرسه عالی فلاحت در سال 1302 تحت ریاست محمودخان فاتح شروع به کار کرد. شاگردان مدرسه قدیم که معلوماتشان در حد متوسطه کامل بود، در کلاس اول و بقیه در کلاس تهیه- که به مدت یکسال فقط شیمی، فیزیک، طبیعی و ریاضی تدریس می شد، ثبت نام می کردند. استادان این مدرسه به شرح زیر معرفی شده اند (در مجله مدرسه عالی فلاحت):
1- مسیو پرالما فرانسوی مهندس باغبانی از مدرسه عالی ورسای و معلم غرس اشجار و قسمتی از صنایع روستایی مانند میوه خشک کنی و غیره
2- آقای دکتر تقی خان بهرامی دکتر در فلاحت، در آلمان تحصیل کرده و معلم تربیت حیوانات.
3- آقای جلال خان افشار در دارالفنون مسکو و لابراتوار سواستپول تحصیل حیوانشناسی و حشره شناسی کرده و معلم حشره شناسی و دفع آفات نباتی بوده است.
4- آقای جمشیدخان دولو مهندس فلاحت در مدرسه رن فرانسه، معلم باغبانی و غرس اشجار و از سال 1310 قسمت لبنیات را نیز تدریس کرده است.
5- آقای دکتر دلپی فرانسوی، دکتر بیطاری و باکتریولوژی، تحصیل کرده در مدرسه تولوز و انستیتو پاستور پاریس، معلم میکروب شناسی و امراض ساریه حیوانات و روش فنی دفع آفات حیوانی.
6- آقای رحمت اله خان شیبانی، مهندس فلاحت، تحصیلکرده در مدرسه فلاحتی آلمان، معلم زراعت عمومی و خصوصی.
7- مسیو گوتیه فرانسوی، تحصیل کرده در انستیتو اگرونومیک فرانسه، معلم گیاه شناسی و قسمتی از منابع روستایی
8- آقای دکتر مرتضی گلسرخی متخصص در بیطاری، معلم تشریح و وظایف الاعضاء و امراض حیوانات و حفظ الصحه روستایی و تربیت حیوانات به طور اعم.
9- آقای مصطفی خان زاهدی، مهندس فلاحت، تحصیل کرده در مدارس فلاحتی فرانسه، معلم نوغان و معرفه الجو
10- آقای معاضد، مهندس شیمی، تحصیل کرده در مدارس آلمان، معلم شیمی آلی و شیمی فلاحتی.
11- آقای مظاهر (صدیق حضرت) دکترای حقوق، معلم اقتصاد عمومی و روستایی، حقوق و قوانین مربوط به فلاحت
12- آقای میخانی دیپلمه فلاحت، مهندس زراعی
اولین دوره مدرسه عالی فلاحت در سال 1304 فارغ التحصیل شدند و مدارک آنان بوسیله محمود خان فاتح رئیس مدرسه، کلنل ماک کروک آمریکائی رئیس کل مالیات، دکتر میلیسبو (Milisbo) مستشار وزارت دارایی و مرتضی قلی بیات وزیر دارایی وقت امضاء شد.
مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی در سال 1306 هنگامی که سرلشکر شیبانی و مصطفی قلی بیات وزیر و معاون وزارت فوائد عامه بودند به دلیل نیاز به توسعه بیشتر کلاً به کرج (ساختمان کنونی موزه جانورشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران در کرج ) منتقل گردید. پس از چندی دفتر مدرسه و عمارت دیگری برای منزل معلمان و آزمایشگاه شیمی ساخته شد.
از سال 1305 تا 1307، فارغ التحصیلان مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی علاوه بر اتمام دورة مدرسه به چند گروه به شرحی زیر تقسیم شدند: گروه ماشینهای کشاورزی، گروه دامپزشکی (دفع آفات حیوانی)، گروه نوغان و چایکاری
در 24 آذرماه 1309 مدرسه عالی فلاحت که وابسته به وزارت کشاورزی بود به وسیله رضاخان افتتاح و ریاست آن و بنگاههای تابعه به احمد حسین خان عدل محول گردید. ضمناً قرار شد مجله مدرسه عالی فلاحت کرج به مدیریت مرتضی گلسرخی انتشار یابد.
شعب هشت گانه مدرسه عالی فلاحت عبارتند بودند از: 1- کلاسها و ترتیب تحصیلی شاگردان 2- لابراتوارها 3- قسمت شبانه روزی و پانسیون و صحیه 4- مزارع امتحانی 5- باغات 6- استاسیون معرفة الجو 7- ماشینهای فلاحتی 8- قریه کرج که قسمت تربیت حیوانات و نشریات فلاحتی نیز جزء آن و مخارجش از عایدات کرج پرداخت می شد.
اساسنامه مدرسه فلاحت به تصویب شورای عالی معارف رسیده و برنامه آن مطابق است با پروگرام مدارس عالیه فلاحتی فرانسه با افزایش مواد بعضی از دروس مانند بیطاری و نقصان بعضی دیگر و دورة تحصیلیه آن سه سال بود. در این تاریخ مدرسه عالی فلاحت دارای دو کلاس دوم و سوم عالی است که تعداد محصلین آنها 37 نفر می باشد (مجله مدرسه عالی فلاحت کرج)
در سال 1311 دایره حقوقی اداره کل صناعت، نامه ای به سفارت ایران در برلن نگاشت و از آنان خواست که نسبت به استخدام هفت نفر دکتر بیطار اقدام نماید که در سال 1312 پروفسور دامن آلمانی استخدام شد.
تاریخچه آموزش دوره کاردانی دامپزشکی:
دبیرستان دامپزشکی در سال 1317 افتتاح (مرحوم دکتر حامدی ریاست وقت دانشکده دامپزشکی بود)، شد. در سال 1320 پذیرش محصل کرد و پس از مرگ دکتر حامدی تعطیل شد. حدود 25 سال بعد در دوران ریاست دانشکده مرحوم دکتر عزیز رفیعی تصمیم گرفته شد که دوره تربیت تکنسین جهت تامین کادر تکنسین مورد نیاز سازمان دامپزشکی در دانشکده دامپزشکی و بعداً در مؤسسه تحقیقات امین آباد تأسیس شود. اولین رئیس آن مرحوم دکتر زند افشار بود. مدت تحصیل در این دوره 2 سال بود. این دوره بعداً در خود وزارت کشاورزی تأسیس و به شعبه های دامپزشکی، بازرسی مواد غذایی و شیلات تقسیم شد (4).
کلاس فنی مایه کوبی دامپزشکی 6 ماهه در سال 1348 به ریاست دکتر حسین انصاری در دانشکده تأسیس شد و سپس وزارت کشاورزی راساً عهده دار آن شد.
در دوران تعطیلات دانشگاه (61- 1359) حتی کلاسهای سه ماهه نیز از طرف جهاد دانشگاهی در دانشکده دامپزشکی تشکیل شده است و در حال حاضر آموزشکده های دامپزشکی دولتی و یا وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی که به 17 واحد می رسند، در سراسر کشور دایر می باشد (4).
ط: تاریخچه تکوین اعضای هیأت علمی:
مرحوم سرلشکر اسداله فتحی که نخستین دوره مدرسه بیطاری ژاندارمری را در سال 1295 به پایان رسانیده بود نخستین رئیس دانشکده دامپزشکی بوده و تا سال 1313 این سمت را بر عهده داشته است. از سال 1313 تا 1316 پروفسور "دامن" آلمانی ریاست این دانشکده را تقبل کرده است.
ده نفر دیگر که برخی از آنها محصلین قبلی مدرسه بیطاری ژاندارمری بودند در سال 1305 به فرانسه اعزام، نیمی در آلفر و نیمی در تولوز مشغول تحصیل شدند و اسامی آنان بدین قرار است: دکتر برافروخته، دکتر رستگار، دکتر ایادی، دکتر شمس، دکتر شاهین، دکتر شیبانی، دکتر سلطانی، دکتر غفوری، علیخان پایور و دکتر شریف (تاج بخش، 1375).
دکتر عبداله حامدی در اواخر سال 1311 به ایران مراجعت کرد و تا سال 1314 دامپزشکی استان آذربایجان را اداره نمود و در سال 1316 به سمت ریاست دانشکده دامپزشکی برگزیده شد.
در خردادماه 1307 قانون اعزام محصل به خارج تصویب شد و اولین کاروان محصلین در 23 مهر همان سال مرکب از 110 نفر که در مسابقات قبول شده بودند به سرپرستی اسماعیل مرآت به اروپا رفتند. آقای دکتر اسماعیل آزرم استاد بیولوژی و ژنتیک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در زمره این کاروان بوده که در سال 1317 مراجعت و در سال 1347 بازنشسته شده اند.
در سال 1309 آقایان دکتر کریم میربابائی و دکتر مصطفی اقصی برای تحصیلات دامپزشکی به اروپا اعزام و در دانشکده دامپزشکی آلفر تحصیلات خود را به پایان رسانیده و دکترای خود را در دانشگاه پاریس بخوبی گذرانیده و در خرداد 1317 به ایران مراجعت و در اداره دامپزشکی مشغول کار شده اند (نامه ماهیانه دامپزشکی شماره 3 سال دوم، خرداد 1317) (6). آقایان دکتر احمد عطائی و دکتر مهتدی (از آلفر) در تاریخ 19/10/1317 و آقایان دکتر محمدحسین میمندی نژاد و دکتر محمد درویش (از تولوز) در بهمن 1317 به ایران مراجعت کرده اند. مرحوم دکتر عزیز رفیعی در سال 1307 به خرج خود در تولوز مشغول به تحصیل شده و در سال 1309 در زمره محصلین دولتی درآمده است (تاج بخش، 1375). دکتر رفیعی در سال 1313 به ایران مراجعت و در سال 1314 در مدرسه عالی فلاحت و بیطاری به تدریس علم (الامراض) پرداخته است (4).
ی: تاریخچه دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
در سال 1311 وزارت جنگ تصمیم جدی گرفت که با کمک وزارت فلاحت، مدرسه عالی بیطاری (دامپزشکی) را تأسیس نماید. در مهرماه 1311 در زمان ریاست کل اداره فلاحت مصطفی قلی بیات (صمصام الملک) مدرسه عالی بیطاری افتتاح شد. محل آن ابتدا در باغ دلگشا مجاور بیمارستان دامپزشکی ارتش بود و سپس در سال تحصیلی 13- 1312 باغ سردار محتشم (دانشگاه جنگ فعلی) به مبلغ سی هزار تومان توسط اداره فلاحت خریداری و به آنجا منتقل شد.
در سال 1314 مدرسه عالی بیطاری (دامپزشکی) به کرج منتقل و از نظارت اداره دامپزشکی ارتش خارج شد و همراه با مدرسه عالی فلاحت زیرنظر اداره کل فلاحت قرار گرفت.
در سال 1316 فرهنگستان ایران لغت دامپزشکی را به جای بیطاری و لغت کشاورزی را به جای فلاحت و دانشکده را به جای مدرسه عالی وضع کرد. بنگاههای علمی فلاحتی کرج در قسمت تعلیماتی شامل دانشکده فلاحت، دانشکده دامپزشکی و دبیرستان فلاحت بود (سالنامه بنگاههای علمی فلاحتی کرج، 17- 1316)
در سال 1316 دکتر عبداله حامدی رئیس کل اداره دامپزشکی با حفظ سمت به استادی کرسی میکروب شناسی و ریاست دانشکده دامپزشکی برگزیده شد. وی در همین سال دانشکده دامپزشکی را از دانشکده کشاورزی مجزا کرد. دکتر رستگار، دکتر گلسرخی، سرگرد دکتر ایزدپناه، سرگرد دکتر شمس، دکتر مهتدی، دکتر اقصی و دکتر حامدی در اولین جلسه شورای دانشکده استقلال دانشکده دامپزشکی را از دانشکده کشاورزی اعلام و در سال 1318 از کرج به تهران منتقل و در چند ساختمان واقع در خیابان فلسطین شمالی (کاخ سابق) مستقر شد. دانشکده دامپزشکی از سال 1312 دانشجو پذیرفته، در اولین دوره 13 نفر دانشجو شرکت کردند و همگی پس از 4 سال در سال 1316 فارغ التحصیل شدند که از میان آنان دکتر علی اکبر امری به مقام استادی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران رسیده است (7).
در دورة دوم دانشکده در سال 1317 جمعاً 12 نفر فارغ التحصیل شده که دکتر مرتضی کاوه و از دورة 12 نفری سوم در سال 1318 مرحوم دکتر سید علی علوی نائینی مقام استادی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران را احراز کرده اند. از همین دوره دکتر حسین میرشمسی استاد محقق مؤسسه رازی شده اند.
به موجب تصمیم هشتاد و یکمین جلسه شورای دانشگاه تهران در تاریخ 14/7/1323 آموزشگاههای عالی دامپزشکی و کشاورزی که تحت نظر اداره کل کشاورزی بوده به دانشگاه تهران ملحق و از آموزشگاه عالی به دانشکده دامپزشکی و دانشکده کشاورزی تبدیل شدند. به موجب قانون 2/12/1324 بودجه دانشکده نیز به دانشگاه تهران منتقل شد.
دانشکده دامپزشکی تا سال 1324 جزو وزارت کشاورزی بوده در این سال در نتیجه یک سلسله اقدامات و فعالیت های استادان و دانشجویان،از وزارت کشاورزی منتزع و به دانشگاه تهران به عنوان دانشکده مستقل ملحق گردید. (صفحه 4441 نامه یا ماهیانه دانشکده دامپزشکی شماره های 7 تا 12 سال دهم، ششماهه دوم 1325).
دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در تاریخ 25/6/1325 رسماً برای سال تحصیلی افتتاح و شروع بکار نموده است. به موجب قانون مصوب 1328، شورای دانشگاه تهران رتبه استادی هفت نفر از معلمین دانشکده را تصویب نموده است.
ساختمان فعلی دانشکده دامپزشکی روز شنبه 27 بهمن 1339 رسماً افتتاح شده است. علاوه بر ساختمان مرکزی (خیابان آزادی، خیابان بیات یا دکتر قریب)، درمانگاه و صفنارد و مؤسسه تحقیقاتی امین آباد، مجتمع بیمارستانی دانشکده دامپزشکی در مردآباد از واحدهای تابعه این دانشکده می باشند.
همزمان با تغییر محل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در طی زمان ، طول مدت تحصیل و محتوای آن نیز متناسب با نیاز جامعه تغییرات زیادی کرده است. رشته دکترای عمومی دامپزشکی همانطور کهبیان شد ابتدا شامل یکدوره 4 ساله (1336) ، سپس 5 ساله (1340) و حدود 1346 که به شکل یک دوره پیوسته شش ساله ارائه و برگزار می گردد که در سالهای 1350 تا 1357 بصورت گرایشی بوده است. علاوه بر آن در مقاطعی دوره های دو ساله تربیت کاردان دامپزشکی و دوره کارشناسی ناپیوسته علوم آزمایشگاهی دامپزشکی نیز در دانشکده دایر بوده است. از سال 1363 به منظور تأمین اعضاء هیات علمی دانشکده های دامپزشکی مؤسسات تحقیقاتی و خدماتی دامپزشکی کشور با راه اندازی دوره های تخصصی در رشته های مختلف مرحله جدیدی از فعالیت های آموزشی و پژوهشی دانشکده آغاز گردید. نخستین دورههایی که برنامه ریزی آنها مصوب شد دوره های تخصصی پاتولوژی، جراحی و آناتومی بود که پذیرفته شدگان در امتحانات ورودی این دوره ها، در سال 1365 رسماً تحصیلات خود را آغاز نمودند (4).
در حال حاضر تعداد رشته های تخصصی (دستیاری) و دکترای تخصصی (Ph.D) به 24 رشته رسیده است (آناتومی دامپزشکی، اپیدمیولوژی دامپزشکی، انگل شناسی دامپزشکی، ایمنی شناسی دامپزشکی، باکتری شناسی دامپزشکی، بیماریهای داخلی دامهای بزرگ، بیماریهای داخلی دامهای کوچک، بهداشت و بیماریهای آبزیان، بهداشت و بیماریهای طیور، بهداشت و کنترل مواد غذایی، بیوتکنولوژی دامپزشکی، پاتولوژی دامپزشکی، جراحی دامپزشکی، رادیولوژی دامپزشکی، سم شناسی دامپزشکی، فارماکولوژی دامپزشکی، فیزیولوژی دامپزشکی، قارچ شناسی، کلینیکال پاتولوژی دامپزشکی، مامائی و بیماریهای تولید مثل دام، ویروس شناسی دامپزشکی، بهداشت خوراک دام، بافت شناسی دامپزشکی و بیوشیمی دامپزشکی)
همچنین در دوره دیپلمای عالی داروشناسی دانشجو گرفته است.
اولین دانشگاه مجری تحصیلات تکمیلی، دانشگاه تهران است و تاکنون 271 نفر متخصص در زمینه های یاد شده از این دانشگاه فارغ التحصیل شده و هم اکنون نیز 260 نفر دستیار دوره تخصصی در این رشته ها به تحصیل اشتغال دارند. ضمناً دانشگاههای شیراز، ارومیه، اهواز، فردوسی مشهد، شهرکرد، کرمان و واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد نیز مجری برخی از این رشته ها می باشند.
در سال 1386 در دوره دکترای عمومی دامپزشکی، در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران حدود 400 نفر دانشجو به تحصیل اشتغال دارند.
1- انتخاب دانشجو
از آنجایی که تحصیل در رشته دامپزشکی منوط به علاقه فرد می باشد، باید سعی گردد افرادی وارد دانشکده های دامپزشکی شوند که عامل علاقه در آنها قوی باشد. این امر میسر نمی شود مگر با مصاحبه ای که با پذیرفته شدگان این رشته به عمل می آید. البته اگر کنکور جداگانه باشد، دانشجویانی که ثبت نام می کنند ابتدا از مرحله ی مصاحبه گذشته و پذیرفته شدگان در این مرحله در کنکور دامپزشکی شرکت خواهند نمود. بدین ترتیب امکان پذیرفته شدن دانشجویان علاقمند به رشته مخصوصاً تعدادی از فرزندان با استعداد بُن عشایری و روستائی انجام پذیر خواهد شد. البته در حال حاضر وضعیت موجود غیر از این است (5).
2- تخصص های دامپزشکی
در حال حاضر 24 رشته تخصصی در تعدادی از دانشکده های دامپزشکی کشور برگزار می گردد که متأسفانه برخی از آنها امکانات لازم برای تأسیس این دوره ها را ندارند. برای سرو سامان دادن به تخصصهای دامپزشکی پیشنهاد می شود کلیه رشته های موجود مورد ارزیابی مجدد قرار گرفته و با توجه به توان علمی و امکانات مورد نیاز در مورد آنها تصمیم گرفته شود.
نکته اساسی آن است که متأسفانه در حال حاضر بسیاری از فارغ التحصیلان دوره تخصصی، شغلی در خور دانش و تخصص خود نمی یابند بنابراین ظرفیت تخصصی با نیاز کاری و امکانات شغلی باید هماهنگ گردد.
ذکر این نکته الزامی است که سازمان دامپزشکی کشور و سایر مؤسساتی که به نحوی با کارهای دامپزشکی در ارتباطند باید تعدادی از ظرفیت های کاری اساسی خود را به متخصصین دانش آموخته کشور اختصاص دهند تا اشتغال کافی ایجاد شده و با ایجاد انگیزه و اعتلای رشته های تخصصی دامپزشکی تداوم یابد (5).
3- آموزشکده های دامپزشکی
در حال حاضر در ایران حدود 20 آموزشکده دامپزشکی در نواحل مختلف کشور موجود است و همه ساله تعداد متنابهی دانش آموخته دارد که برای بسیاری از آنها کاریابی نشده است.
از آن نظر که برای انجام کارهای مختلف دامپزشکی بجز دکتر دامپزشک و متخصصین رشته های مربوط، کاردانان و کارشناسان دامپزشکی نیز همواره مورد نیاز اساسی می باشند، چنین بنظر می رسد که به ازای هر دکتر دامپزشک یک کاردان مورد احتیاج باشد یعنی در مجموع 10000 نفر کاردان دامپزشکی در رشته های مختلف برای کشور لازم است. در ضمن در مجموعه فعالیتهای دامپزشکی، کارشناسان رشته های مختلف پیرادامپزشکی نقش عمده ای دارند. در مجموع بنظر می رسد که 1000 نفر کارشناس پیرادامپزشکی برای رفع این نیازها کافی باشد.
با توجه به نکات فوق، کلاً 10 آموزشکده دامپزشکی با ظرفیت متوسط پذیرش 50 دانشجو در سال و 3 دانشکده پیرادامپزشکی با ظرفیت متوسط 40 دانشجو در سال می تواند نیازهای مملکت را برطرف نماید. البته شایسته است که توزیع این دانشکده ها نیز بسته به تقسیمات جغرافیایی کشور انجام گیرد (5).
4- هرم فارغ التحصیلان رشته دامپزشکی
با توجه به عرصه های مختلف خدمات رسانی دامپزشکی از یک طرف و تعداد واحدهای دامی کشور از طرف دیگر تعداد فارغ التحصیلان مقاطع مختلف دامپزشکی مشخص می گردد.
5- تعداد دکتران دامپزشک مورد نیاز از دیدگاه توجه به واحد دامی
در حال حاضر در ایران حدود 60 میلیون رأس گوسفند و بز، 7 میلیون رأس گاو اصیل و دورگ و بومی، 453 رأس گاومیش، یک میلیون رأس حیوانات تک سمی (اسب، الاغ و قاطر)، 197 هزار نفر شتر و یک میلیارد قطعه طیور صنعتی وجود دارد. ضمناً بر اساس تخمین تعداد سگهای گله و پاسبان 700 هزار قلاده است و تعداد سگهای ولگرد و گربه نامعلوم می باشد. حال اگر تعداد این حیوانات را به واحد دامی تبدیل کنیم (رجوع کنید به زیرنویس همین صفحه) و با افزودن حدود 10 میلیون واحد معادل دامی برای آبزیان، جمعاً 150 میلیون واحد دامی در کشور ایران موجود است.
اگر برای هر 25000 واحد دامی یک دکتر دامپزشک در نظر گرفته شود (حداکثر تعداد مورد نظر) تعداد کل دکتر دامپزشک مورد نیاز برای این مقدار دام، طیور و آبزیان برابر با 6000 نفر خواهد بود. با توجه به شاغلین در کشتارگاه (حدود 600 نفر) و دانشکده های آینده (600 نفر) مجموعاً 7800 دکتر دامپزشک برای کل کشور لازم است. حال با در نظر گرفتن ضریب اطمینان و توجه به دانش آموختگانی که به مشاغل غیردامپزشکی مشغول می شوند حداکثر می توان رقم 10 هزار نفر دکتر دامپزشک را برای کشور ایران در نظر گرفت. اگر کارایی یک دکتر دامپزشک را بطور متوسط 25 سال حساب کنیم، سالانه 400 نفر از چرخه فعالیت در رشته دامپزشکی خارج می شوند که باید جایگزین گردند. حال با در نظر گرفتن ضریب اطمینان 20 درصد که باز بر آن می افزائیم، سالیانه حداکثر باید پانصد نفر دکتر دامپزشک از دانشکده های دامپزشکی فارغ التحصیل شوند. می توان گفت که برای این تعداد امکان اشتغال متصور است و بیش از این بر خیل بیکاران افزوده خواهد شد.
حال با توجه به وضعیت جغرافیایی و مناطق مختلف دام خیز و تنوع آب و هوایی کشور حداکثر 10 دانشکده دامپزشکی دولتی و غیردولتی با ظرفیت پذیرش متوسط 50 دانشجو برای هر دانشکده در سال لازم است. شایسته آن است که مناطق 10 گانه جغرافیایی ایران یا به عبارت دیگر همان استانهای قدیمی کشور در نظر گرفته شده و برای هر کدام یک دانشکده دامپزشکی وجود داشته باشد تا هیچ منطقه ای محروم از این دانشکده ها نباشد.
منابع:
1- ارزیابی وضعیت علمی دامپزشکی در ایران، مدیر طرح دکتر محمدرضا مخبردزفولی، تاریخ تصویب طرح: اسفند ماه 1386، فرهنگستان علوم.
2- طرح آموزش دامپزشکی در ایران و راهکارهایی برای بهبود آن، مدیر طرح: دکتر بابا مخیر، فرهنگستان علوم تاریخ تصویب طرح: 21/3/85، فرهنگستان علوم
3- تاج بخش، حسن (1372): تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران، جلد اول، ایران اسلامی، انتشارات دانشگاه تهران و سازمان دامپزشکی کشور
4- تاج بخش، حسن (1375): تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران، جلد دوم، ایران اسلامی، انتشارات دانشگاه تهران و سازمان دامپزشکی کشور
5- نویسندگان، گروه علوم دامپزشکی (1387): دامپزشکی در نقشه جامع علمی کشور: خبرنامه فرهنگستان علوم، شماره بیست و هشتم، تابستان 1387.
6- نامه ماهیانه دامپزشکی (1317): شماره 3
7- سالنامه بنگاههای علمی فلاحتی (17- 1316)، کرج.
منبع: نامه فرهنگستان علوم (شماره نخست دوره جدید)
خداوکیلی اگر دلتان برای دامپزشکی میسوزد جلوی تاسیس دانشکده های جدید مثل اصفهان,بافت و ....را بگیرید.