
حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «همکاران دامپزشک هیچگاه اهل تبلیغ و برجسته کردن خود نبوده و روحیتاً به دنبال خدمت بودهاند. به همین دلیل این رشته آن طور که باید شناسانده نشده است.» این را دانشیار دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و مدیر گروه بهداشت و تغذیه دام و طیور این دانشکده به حکیم مهر میگوید.
«دکتر محمد رضاییان» معتقد است از آنجا که مسئولین و افراد تصمیمگیر شناخت کافی نسبت به رشته دامپزشکی ندارند؛ اگرچه نگاه آنها به دامپزشکی منفی نیست، اما چون فاقد شناخت صحیح هستند، طبیعتا نگاه آنها منطبق بر شناخت آنهاست.
حکیم مهر: آقای دکتر، جایگاه امروز دامپزشکی را چطور ارزیابی میکنید؟
در بررسی جایگاه دامپزشکی همواره یک بحث تئوریک وجود دارد و یک واقعیت موجود که معمولا این دو با هم منطبق نیستند. تلاش ما باید این باشد که بحث نظری و آنچه بهعنوان ایده و آرمان شناخته میشود را به شرایط موجود برسانیم. این فاصله در بعضی رشتهها و حرفهها کم است اما در حوزه دامپزشکی آنچه مطرح بوده و هنوز هم هست، این است که علیرغم تلاش زیاد حرفهمندان این رشته و نقش زیادی که ایفا کردند، اما هنوز جامعه ما شناختی که باید از دامپزشکی ندارد.
جامعه علمی ما هم به همین شکل است. اعضای هیات علمی، همکاران دانشگاه و حرفههایی مانند پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی که ارتباط بیشتری دارند نیز آن شناخت جامعی که باید از دامپزشکی داشته باشند، ندارند. نتیجه همین میشود که هنوز دامپزشکی نتوانسته است نقش خود را در جامعه به خوبی ایفا کند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه مسئولین در هر سطح و رده و افراد تصمیمگیر از این رشته شناخت واقعی ندارند، اگرچه نگاه آنها به دامپزشکی منفی نیست، اما چون فاقد شناخت صحیح هستند، طبیعتا نگاه آنها منطبق بر شناخت آنهاست. لذا افراد مختلف در سطوح مختلف، بستگی به اینکه چه نگاه و چه شناختی از دامپزشکی دارند، توجهی که به این رشته میکنند متفاوت است که یکی از مشکلات دامپزشکی در کلان نیز همین است. البته در مراکز آموزشی این مسائل کمتر است و در اجرا نمود بیشتری دارد. خلاصه اینکه آن انتظاری که میرود و آن شناختی که باید از حرفه دامپزشکی درجامعه و در بین مسئولین و تصمیمگیران وجود داشته باشد، وجود ندارد.
حکیم مهر: در این میان چقدر خود دامپزشکان مقصر هستند؟
قطعاً خود ما مسئول معرفی این رشته هستیم. در همین جا هم نکته وجود دارد و آن اینکه امکانات لازم باید فراهم باشد، در حالی که امکانات آن طور که باید در اختیار نیست. بعضی رشتهها پتانسیلها، توانمندیها و زمینههایی در اختیار دارند که از آن استفاده کردند.
مساله دیگر این است که همکاران دامپزشک هیچگاه اهل تبلیغ و برجسته کردن خود نبوده و روحیتاً به دنبال خدمت بودهاند. اما نتیجه آن در عمل همین شده که هنوز آن شناخت لازم نسبت به رشته دامپزشکی پیدا نشده است. پس خودمان در معرفی رشته نقش زیادی داریم و باید به آن توجه کنیم.
حکیم مهر: از نظر شما تعداد فارغالتحصیلان دامپزشکی زیاد نیست؟
این یک واقعیت است که از سالهای دور مطرح بوده و همچنان هست. وقتی ماموریت مشخص باشد، با توجه به آن نیازسنجی میشود و بر اساس آن باید ببینیم که چه تعداد دانشجو نیاز داریم؟ آنچه بعد از انقلاب در کشور ما اتفاق افتاده این است که سیستم آموزش عالی در همه رشتهها یک توسعه بسیار زیاد ایجاد کرد. تا جایی که طبق آمار، تعداد دانشجویان در کل کشور ۲۶ برابر شده است. این توسعه خیلی زیاد در دامپزشکی هم اتفاق افتاده است.
فراموش نمیکنم پاسخ مسئولینی را که وقتی از آنها علت جذب این همه دانشجو در دانشگاههای دولتی سوال میشد، میگفتند ما مسئول اشتغال آنها نیستیم و فقط نیت داریم که آموزش دهیم. وقتی تعداد دانشجو زیاد باشد، طبیعی است که کیفیت آموزش پایین میآید و چنین چیزی هم اتفاق افتاده است، لذا میتوان گفت که در حال حاضر تعداد دانشکدههای دامپزشکی در کشور با هیچ استانداردی به معنای نیاز، همخوانی ندارد.
مثال بارز آن کشور فرانسه است که بنده نزدیک به ۲۸ سال پیش که آنجا بودم، ۵ دانشکده دامپزشکی داشت و الان هم همان تعداد را دارد. در انگلستان نیز وضعیت به همین شکل است و آنها دانشکدههای دامپزشکی خود را اصلاً توسعه ندادهاند. در سایر کشورهای اروپایی و حتی آسیایی نیز این توسعهای که در ایران اتفاق افتاده، به وجود نیامده است. نتیجه اینکه تعداد فارغالتحصیل بالا و متاسفانه از نظر کیفیت آموزشی آن انتظاری که وجود داشته، محقق نشده است.
حکیم مهر: اشاره کردید که در گذشته نظر مسئولین این بود که ما مسئول آموزش هستیم و به اشتغال کاری نداریم. چه اندازه این حرف منطقی است؟
اینجا ۲ مبحث مطرح میشود؛ اولی مربوط به مسئولیت متولی آموزش است. در حال حاضر ریس دانشکده دامپزشکی مسئولیت دارد که تا میتواند امکاناتی فراهم کند تا آموزش دانشجویان دکترای دامپزشکی مهیا شود و فارغالتحصیل با کیفیت بالا تحویل دهد. تا اینجا صحیح است، اما مساله دوم این است که چه تعداد دانشجو باید بپذیریم؟ در اینجا باید مسائل کلان کشور را در نظر گرفت و باید در کل کشور برآورد و پیشبینی شود که جمعیت دامی ما چقدر است و بر اساس چه تعداد واحد دامی، به یک دامپزشک نیاز داریم؟ هر دانشکده چه تعداد دانشجو برای هر سال نیاز دارد تا کیفیت آن خوب باشد و نتیجه اینکه چند دانشکده دامپزشکی نیاز داریم؟
از آنجا که این یک موضوع کلان است، باید نهادهای مسئول در سطح شورای عالی انقلاب فرهنگی، تصمیم بگیرند. چنین چیزی به خوبی اتفاق نیفتاده و لذا تعداد دانشکدهها افزایش پیدا کرد. در واقع هر جا واحد دانشگاهی ایجاد شد، مسئول واحد میگوید که من مسئول آموزش هستم و این توجیه، هم درست است و هم نیست.
حکیم مهر: مدت زیادی است که بحث انتقال آموزش دامپزشکی به وزارت بهداشت مطرح شده، اما تاکنون عملیاتی نشده است. شما چقدر موافق این انتقال هستید؟
این هم جزء مسائل کلان کشور است. در کشورهای مختلف جایگاه دامپزشکی به عنوان یک حرفه از نظر ساختاری تفاوتهای مختلف دارد، مثلا در فرانسه کل قسمتهای آموزش که دامپزشکی هم جزء آن است در حوزه بحث کلان کشاورزی به معنی اگریکالچر و نه زراعت، زیر نظر وزارت کشاورزی است؛ اما دانشگاهها و آموزش آنها جدا و زیر مجموعه وزارت علوم است. در ایران آنچه که از سابق و در کلان کشور تعریف شده بود، وجود یک وزارتخانه به عنوان متولی آموزش عالی است.
کل آموزش عالی دارای گروههای مختلف بود و در این گروهبندی، دامپزشکی در گروه پزشکی بود. اما به خاطر شرایط آن زمان و نیازی که به پزشک وجود داشت، دانشکدههای پزشکی نیز از تعداد کم تختهای بیمارستانی گلایه داشتند و مجموعه این دلایل منجر به این شد که آموزش پزشکی از وزارت آموزش عالی کشور جدا و به وزارت بهداشت منتقل شود. با این تفکیک دامپزشکی تنها ماند و در گروهی که مجموعهای از رشتههای پزشکی بود، همه رشتهها به جز دامپزشکی منتقل شدند.
اگرچه در ادامه نیز دامپزشکی به اسم گروه در وزارت علوم فعالیتهایی داشت، اما دیگر آن نقشی که قبلا در قالب داشت، به خاطر شرایط و مسائل تغییر پیدا کرد. آیا این تصمیم یعنی جدا کردن یک بخش آموزش به نام آموزش پزشکی از کل آموزش عالی و الحاق آن به وزارتخانهای که متولی اجراست، درست بود؟ هنوز بعد از ۳۰ سال جای ارزیابی دارد.
من بیشتر موافق این مساله هستم که آموزش پزشکی کشور نیز دوباره به وزارت علوم بازگردد. احساس من این است که به صلاح کشور است که کل آموزش عالی یکپارچه و متولی آن هم وزارت علوم باشد.
حکیم مهر: در حوزه اجرا چطور؟ آیا موافق انتقال سازمان دامپزشکی به وزارت بهداشت هستید؟
اگرچه آموزش دامپزشکی ما با پزشکی در وزارت علوم بود، اما حوزه اجرای آن در وزارت جهاد کشاورزی است. اگر مبنای پزشکی را بپذیریم، ما باید آموزش را به وزارت جهاد کشاورزی منتقل کنیم و این به این معناست که آموزش کل رشتههایی که در وزارت جهاد کشاورزی است، با اجرا یکی شوند. چنین چیزی منطقی نیست. نکته دیگر اینکه معنی آن این است که برای رشتههای دیگر هم همین کار را بکنیم. یعنی رشتههای فنی هم از وزارت علوم جدا شوند و دیگر وزارت علومی وجود نداشته باشد. این منطقی نیست.
بحث بعدی جایگاه خود سازمان دامپزشکی است. با اینکه دامپزشکی در وزارت علوم تنها شده است، اما مشکلات آن نیز کمتر شده است. مساله انتقال سازمان موضوع امروز و دیروز نیست. از قبل از انقلاب همیشه همکاران سازمان دامپزشکی از شرایطی که به عنوان بخشی از ساختار وزارت کشاورزی در آن قرار گرفتهاند، گلهمند هستند. شکایت آنها هم از همینجا ناشی میشود که خود وزارت کشاورزی هنوز هم نتوانسته آن ماهیت و نقش و جایگاهی که دامپزشکی باید داشته باشد را بشناسد. چون شناخت ندارد نگاه منطقی ندارد که نتیجه آن مشکلات و مسائلی است که میبینیم.
حکیم مهر: پس بالاخره چه باید کرد؟
نظرات در این زمینه مختلف است. زمانی صحبت از این بود که دامپزشکی آن قدر مهم است که بهعنوان یک سازمان مستقل زیر نظر ریاست جمهوری فعالیت کند، اما شرایط و تجربه تا الان نشان داده اینکه هر سازمان بخواهد ساز جدایی بزند و زیر نظر ریاست جمهوری قرار گیرد، امکان پذیر نیست. خاص آنکه الان فضای مجلس و دولت هم مساعد این پیشنهاد نیست.
سازمان جنگلها و مراتع نیز همین خواسته را دارند. کل همکاران رشته منابع طبیعی هم خیلی از شرایط موجود رضایت ندارند و میگویند توجه لازم به ما نشده است. البته چون سازمان حفاظت از محیط زیست به عنوان سازمانی مستقل است، این بحث هم مطرح شده که دامپزشکی میتواند جزء حفاظت از محیط زیست قرار گیرد، چون حفظ حیات وحش هم بخشی از آن است. اما خیلی این نگاه، جدی نیست.
ماموریت دامپزشکی حفظ سرمایه دامی و ارتقای بهداشت عمومی است. نقطه اشتراک ما با پزشکی همکاری در ارتقای سطح سلامت عمومی جامعه است. اما آنها در بحث حفظ سرمایه دامی ماموریتی برای وزارت بهداشت تعریف نکردند و شناخت زیادی هم از آن ندارند. در این قسمت ارتباط ما بیشتر با رشته دامپروری است. آنهایی که در بحث گروههای علوم دامی هستند، میتوانند در بخش تغذیه و اصلاح نژاد با دامپزشکی همکاری کنند که اگر دامپزشکی جدا شود، این رابطه هم قطع میشود.
یکی از مسائل دیگر این است که در حوزه دامپروری نیز همین ناهماهنگیهایی که بین دامپزشکی و سایر حرفههای مرتبط است، وجود دارد. در کل نظر من این است که جدا شدن از وزارت جهاد کشاورزی با ساختاری که وضع موجود وزارت بهداشت دارد، دورنمای روشنی ندارد. شاید از نظر آموزشی مثبت باشد، اما در زمینه اجرا مشکل دارد. در بحث دارو و نظارت بر مواد غذایی که یکی از حیطههای کار دامپزشکی است، از آنجاکه وزارت بهداشت هم در این قسمت مسئولیت دارد، میتوان هماهنگیهایی انجام داد، اما در سایر بخشهای دامپزشکی که مربوط به مبارزه با بیماریهای دامی است، در وزارت بهداشت آن شناخت واقعی وجود ندارد.
در حال حاضر مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی در وزارت بهداشت است، در هر استان یا شهرستان یک دانشگاه علوم پزشکی وجود دارد و رئیس دانشگاه علوم پزشکی، هم متولی آموزش است و هم متولی خدمات. در صورتی که ما در همه استانها دامپزشکی نداریم. در شهرستانهایی هم که دامپزشکی داریم، جمعیت دامی با وضعیتی که خدمات بهداشتی و درمانی دارد، تطابق روشنی ندارد. در نتیجه اگر فرض کنیم اشخاصی که معمولا روسای دانشگاههای علوم پزشکی هستند، بخواهند مدیریت دامپزشکی را هم دست بگیرند، مقداری مشکل به وجود میآید؛ مگر اینکه بگوییم سازمان دامپزشکی به عنوان سازمان مستقل در وزارت بهداشت تعریف شود که وزارتخانههای ما از نظر ساختاری، چنین اجازهای ندادهاند. در حال حاضر هر وزارتخانه در هر استان یک اداره کل دارد و این اداره کل تقسیمبندی میشود و اگر بخواهد سازمان جدا شود، کسی آن را نمیپذیرد.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
مشکلات سازمان دامپزشکی باید روشن شده و دوستان پیگیر رفع این مشکلات شوند. در اغلب کشورها هم دامپزشکی با وزارت کشاورزی ارتباط دارد و در قالب وزارتخانههای کشاورزی است.
وقتی ماموریت روشن باشد برای انجام آن باید ساختار به روز و متناسب با ماموریت باشد که تحرک لازم به وجود بیاید. اگر چنین ساختاری باشد، تفاوت زیادی نمیکند که در کدام وزارتخانه قرار گیرد. مشکل اینجاست که کل ساختار سازمان دامپزشکی متناسب با ماموریت نیست و بنابراین به هر جا که منتقل شود، وضعیت همین است. در نهایت اینکه خیلی نباید چشم امید به بودجه طرح تحول نظام سلامت داشت.
استاد عزیز من یادم شما استاد بهداشت دام و جیره نویسی خود ما بودید شاید باورتون نشه از یک کلاس هفتاد نفری دانشگاه تهران خود شما چهل پنج نفر بیکار هستند شما فکر میکنید با این روند بیکاری کسی از خانواده ها و جامعه دید مثبت به دامپزشکی پیدا میکنند من خودم به شخصه همه رو از خواندن این رشته باز میدارم..وقتی یک رشته کار نداشته باشه دیگه احتراما نخواهد داشت..دامپزشکی نابود شده..و هیچ اینده ای نداره
من نمیدونم چرا حکیم مهر با اون دسته از استادان و عزیزانی برای الحاق به وزارت بهداشت مصاحبه میکنه که خود دارای پوزیشن در وزارت علوم هستند مسلما جواب این افراد منفیست چهار استاد از دانشگاه تهران هستند که دارای پست در وزارت خانه علوم هستند..اتفاقا همین عزیزان از تاسیس دانشکده های بافت..شبستر و شوستر حمایت کردن و در بازدید از دانشکده ها امکانات و تایید کردن..شما باید با اون دسته از استادانی مصاحبه کنی که هیچ سمتی در وزارت علوم از لحاظ اجرایی نداشته باشند
اختصاص بخشی ازبودجه سلامت به دامپزشکی و عدم دخالتهای بیجا ی وزارت کشاورزی در امور ان و اشنابودن بیشتر وزارت بهداشت به مسایل دامپزشکی و پیشگیری بیماریها و شناخت بیشتر جامعه ازخدمات دامپزشکی ازمزایای انتقال سازمان به وزارت بهداشت است مطلبی که خیلی از اعضای هیات علمی و باسابقه این رشته همچون دکترمحمدعلی راد و خیلی ازنمایندگان دامپزشک و پزشک مجلس به ان اذعان دارند. ازموده را ازمودن انهم بعدازاین همه سال خطای بزرگی است
بسیار تا بسیار استاد عزیز اینده دامپزشکی بد و تیره خواهد بود واینکه وضعیت اموزش این رشته از هم پاشیده دیگر همچون گذشته دانش اموزان باهوش با رتبه های خوب به سمت دامپزشکی نمیان الان ماشاهدیم برخلاف دهه قبل نسل جدید دامپزشکی با رتبه های نجومی این رشته انتخاب میکنن این خودش بطور کلی کیفت اموزش این رشته رو برده زیر سوال و دیگر امار بیکاری وحشتناک این رشته هستش اکثرا فارغ التحصيلان این رشته بیکارند یا جذب کار غیر مرتبط..وضعیت دامپزشکی روز به روز دلره بدتر میشه... این همه دانشکده دامپزشکی و این حجم تولید دکتر بیکار واقعا تاسف باره..
................. چطور برخی از اساتید همین دانشگاه تهران به عنوان نماینده وزارت خانه در بازدید ازدانشکده بافت ..شوشتر و شبستر ر این دانشگاه ها رو ازنظر امکانات و کیفیت اموزشی تایید کردن ....................... قبول کنید کارنامه وزارت بهداشت بهتره یک فارغ التحصيل دامپزشکی در سمت مسول فنی به اندازه یک دانشجو سال اخر پزشکی ام حقوق نمیگره..سیستم وزارت بهداشت نظام داره حساب کتاب داره..هنوز که هنوزسازمان دامپزشکی نتونسنه جلوی دخالت افراد غیر دامپزشک در امر درمان بگیره..چرا برخی از اساتید از حق دفاع نمیکنن ................... حق شرکت در خیلی از رشته های علوم پایه پزشکی مثل فارماکولوژی از دست دادیم..موسسه رازی ریاستش ازدست دادیم..رتبه قبولی دامپزشکی به بالای چهل هزار رسید ..و و..هزار اتفاق دیگه دامپزشکی داره نابود میشه بعد هنوز از این سیستم دفاع میکنن
در اون کشورهایی که دامپزشکی جزوی از وزارت کشاورزی است نیامده اند رشته های علوم پزشکی را جدا کنند . اصلا مقایسه ایران با باقی کشورها کار درستی نیست چون اصولا در ایران قوانین دیگری حاکم است. تا زمانی که دامپزشکی به مانن باقی سایر علوم گروه پزشکی به آموزش پزشکی منتقل نشود اوضاع به همین نحو باقی میماند. حیطه دامپزشکی مستقیما با سلامت و بهداشت جامعه در ارتباط است و این رشته باید جزیی از وزارت بهداشت باشد تا بتواند از بودجه لازمه استفاده کند.
لطفا این بحث .... الحاق دامپزشکی به وزارت بهداشت تموم کنید.
با سلام خدمت دوستان و همکاران عزیز...چند مورد خاص هستش که بنده حقیر که فرد کوچکی از جامعه دامپزشکی هستم می خوام گوش زد کنم...اولا این که..مدیر محترم حکیم مهر..لطفا به جای گفتگو با افراد دانشگاهی سعی کنین یه چند مورد با دکتر های دامپزشکی که مشغول کار در امر درمان و دارو هستن نیز گزارش و گفتگو کنین..من خودم در نقطه صفر مرزی در حال خدمت هستم..و فک کنم درد این جامعه رو ما بهتر از افرادی که پشت میز نشستن بدونیم...در کل من دیروز به گفتگوی وزیر بهداشت گوش میکردم..ایشان گفتن در مرحله دوم طرح تحول سلامت ما به سراغ پیشگیری حرکت میکنیم نه درمان..و البته این جانب به نظرم این امر به جز با پیوستن دامپزشکی به وزارت بهداشت امکان پذیر نیست
هیچ رشته ای اینده اش در ایران بدتر از دامپزشکی نیست..شما دهسال دیگه دامپزشکی نگاه کنید با این حجم دانشکده دامپزشکی او این حجم فارغ التحصيل ودامپزشک بیکا ر دیگه چیزی از این رشته باقی نخواهد ماند. .من الان سه سال فارغ التحصیل شدم و بیکارم همه فامیل من و به عنوان الگو کسی که دامپزشکی خواند و بدبخت شد مثال میزن تو فامیل به بچه اش میگم بیشتر درس بخوان که دامپزشک نشی ...خبر ندارید الان دامپزشکی بخاطر امار بالای بیکاریش هیچ جایگاهی در جامعه نداره
بهتر است با اساتید دانشگاه در حوزه خودشان مصاحبه شود. اساتید عزیز حداکثر نظرات اطرافیان را منتقل می کنندو هرچند درست باشد اما به لحاظ منطبق نبودن منبع با موضوع مصاحبه کیفیت و اثر بخشی لازم را ندارد. مثلا در بحث واکسن انفلوانزا نظر خواهی از این بزرگواران خوب بود.
.......... تنها افرادی که از ماندن دامپزشکی چه از لحاظ آموزش در وزارت علوم و چه از لحاظ حیطه کاری در جهاد کشاورزی دفاع میکنند، افرادی هستند که یا چشم به روی واقعیت ها بسته اند ........ چند سال دیگر که نه همین امسال دیدیم که چطور آنفلوآنزای مرغی یا تب کریمه کونگو چطور میتواند ضربه به بهداشت و اقتصاد و شاید امنیت جامعه بزند .............
حکیم جان .یه چند تا خبر از مدیران سازمان دامپزشکی بزنید.که ما هم کامنت بزاریم اذیتشون کنیم تا حالمون جا بیاد.اینا در دنیای واقعی ما را ظله کردن .ما هم در مجاز یه حالی بهشون بدیم.
چرا به صلاح کل کشور است که آموزش پزشکی دوباره به وزارت علوم بازگردد؟