«دولت خسارت مرغداران را نداد؛ مرغداران پنهان کاری کردند»، مترادف «من خودکشی می کنم چون پول توجیبی نمی دهند!»
نویسنده: امضا محفوظ
دولت همیشه مقصر است؛ اگر شهاب سنگی از 200 کیلومتری زمین هم رد شود و غبار آن روی مرغداران ایرانی بریزد و چشمان مرغان اشک آلود شود، دولت ایران مقصر است. اصولاً از شواهد و قرائن اسناد منتشر شده توسط سازمان جاسوسی ملکه کبیر اینطور برمی آید که دولت با درآمدهای حاصل از فروش نفت تعدادی ویروس جمع کن مشابه نمکی نون خشکی های زمان قدیم را اجیر کرده است تا به اکناف جهان بروند و سویه های مختلف ویروس آنفلوآنزا را در قمقمه بریزند و در بانک مرکزی ذخیره کنند و در موقع لزوم قایمکی روی مرغ های ایرانی بپاشند تا بحران بیماری برای آنها ایجاد کنند تا روح دولتمردان ایرانی شاد شود. اصولاً خوشحالی از آزار دیدن دیگران از خصوصیات بارز و سنتی است که رسم و رسوم دیرینه ای در کشور دارد.
اخیرا دکتر سید فرزاد طلاکش دبیر کل کانون سراسری مرغ تخمگذار مصاحبه ای را با خبرگزاری مهر انجام داده اند که نکات مهمی از نظر دامپزشکی در آن نهفته است:
1- موضوع اطلاع رسانی آنفلوآنزای طیور: آقای دکتر طلاکش عنوان داشته اند که ما از ابتدا هم می گفتیم که دلیل اصلی این امر را به مردم بگویید که رئیس جمهور روز گذشته این کار را انجام داد. دکتر طلاکش در بخش دیگری از سخنان خود جمعیت مرغ معدوم شده بر اثر بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان را 25 میلیون قطعه مرغ اعلام کرد و درباره گران شدن مجدد قیمت تخم مرغ عنوان داشتند که طبیعی بود که این اتفاق بیافتد.
در این نوشته چندین اشتباه وجود دارد: اول اینکه 25 میلیون قطعه معدومی در اثر بیماری آنفلوآنزا نبوده است بلکه همانطور که رئیس جمهور عنوان نمودند، قسمت اعظمی از این 25 میلیون مرغ های سالمی بودند که برای حفظ سایر فارم ها از آلودگی و همچنین حفظ سلامت جامعه معدوم شده اند.
در مورد سخن گفتن در خصوص دلیل اصلی مشکل پیش آمده به مردم نیز باید عنوان کنیم که مطابق صورتجلسات برخی از جلسات برگزار شده، این سندیکاها برای جلوگیری از قطع صادرات تنها پیشنهاد دهندگان ممنوعیت انتشار خبر درگیری آنفلوآنزا در ایران بوده اند که برای حمایت از صادراتشان صورت داده اند و آیا اعلام به بهره برداران و مرغداران و سندیکاها صورت نگرفته است؟ در صورتی که این اطلاع رسانی صورت گرفته است و آنقدر هم دقیق و به موقع بوده که اطلاعاتی که دکتر طلاکش حتی از معدوم سازی حیات وحش دارند، بسیاری از کارشناسان شهرستانهای سازمان دامپزشکی ندارند و از طرفی سویه قبلی واگیری انسانی نداشت که سازمان دامپزشکی بخواهد اعلام کند و اگر بخواهد اعلام شود هم وظیفه وزارت بهداشت است، نه سازمان دامپزشکی کشور.
در انتهای این بند فقط یک سوال باقی می ماند: آیا وجود آنفلوآنزا در کشور مستمسکی برای افزایش قیمت تخم مرغ برای اتحادیه و مرغداران است؟ چه در اینصورت پس از تب برفکی یا هر بیماری دامی دیگری نیز باید قیمت شیر و لبنیات سر به فلک بکشد؛ آیا تا کنون چنین رفتاری را از طرف دامداران دیده اید؟ آیا در زمان وقوع آنفلوآنزای انسانی، قیمت واکسن آن سر به آسمان می گذارد؟ در صورتی که دامداران حتی یارانه های کمتری دریافت می کنند، پس خرد جمعی جامعه دلیل دیگری بجز سودجویی برای این اتفاق نمی بیند.
2- موضوع عدم پرداخت خسارت و پنهانکاری مرغداران: مطمئن هستم که دکتر طلاکش هنوز دورانی را که دولت نهادهای کشاورزی خودش را داشت و در سیستم های یکپارچه مرغداری و دامداری داشته است را فراموش نکرده اند. در آن دوره سخن بخش خصوصی این بود که دولت دست از بنگاه داری بردارد و تولید را به بخش خصوصی واگذار کند و بخش خصوصی را به حال خود بگذارد تا خودش برنامه تولید را جلو ببرد. بر همین اساس به ناگاه با رشد قارچ گونه مرغداری ها اعم از گوشتی و تخمگذار و ... مواجه شدیم. چه زیرپله هایی که تبدیل به مرغداری های غیرمجاز شد و کم کم جهاد کشاورزی را مجبور کردند تا آنها را به رسمیت بشناسد و به آنها خدمات هم ارائه بدهد و خرسند از این بودند که سیستم دولتی را مجبور کرده اند تا به خواسته آنان تن در دهد. ولی معادلات پیش بینی شده و محاسبه شده دوستان چند سالی است که به واسطه عاملی که هیچ ارزشی برای این رشد قارچ گونه نداشت، در هم ریخت و ویروس ساده آنفلوآنزا این نحوه عملکرد بخش خصوصی را زیر سوال برد.
حال سوال از آقای دکتر طلاکش این است که چرا تا زمانی که سودهای بسیار بالای مرغداری نصیب اعضا میشد، بسیاری از همین افراد حتی از بیمه نمودن گله خود هم طفره می رفتند و تصور این بود که چرا باید پول بی زبان را بی دلیل خرج کنیم و حالا که بیماری شروع به گسترش در کشور نموده، دولت متهم شده که چون خسارت به موقع نداده است، پس مرغداران هم مخفی کاری کرده اند؟
خوب، مخفی کاری مرغداران محترم باعث صدمه به خودشان شده است و طبق قانون هم مرغداران بروند با طی مراحل بیمه خسارت خود را از بیمه دریافت کنند. دولت به راحتی می تواند خود را کنار بکشد که شما هیچ یک از قوانین تراکم و عدم تغییر کاربری و واحدهای غیر مجاز و اصول بهداشتی را رعایت نکرده اید؛ حال من خسارت کدام کوتاهی را پرداخت کنم؟ قصور دولت در این زمینه چه بوده که اکنون باید خسارت بپردازد، وقتی سوله وسط شهر و روستا تبدیل به مرغداری می شود و به اخطارها توجه نمی شود، این چه کسی است که باید خسارت بپردازد؟ دولت یا فرد سودجویی که بدون توجه به قوانین مرغداری غیرمجاز، خارج از ظرفیت یا بدون رعایت اصول تاسیس نموده است؟
قضاوت در این زمینه را به خوانندگان می سپارم و حال که این واحدها هستند و فعالیت هم می کنند، آیا تاخیر چند ماهه خسارت مجوزی برای یک مرغدار است که همکار مرغدار دیگرش را از هست و نیست ساقط کند؟ با نگاهی به رخدادهای اخیر در می یابیم که برخی از این مرغداران به فارم های متعدد خود نیز رحم نکرده اند و فارم های متعددشان که در استان های مختلف قرار دارند، دومینو وار به بیماری مبتلا شده اند و از بین رفته اند. آیا به فردی که از فارم بیمارش در تهران فارم دیگرش در آذربایجان مبتلا شده است و توالی ابتلا هم کاملا مشخص است، باید خسارت پرداخت یا از وی شکایت کرد؟ کدام یک از این سرمایه گذاران و مرغداران که خداوند روز به روز به سرمایه شان اضافه کند، در زمان سرمایه گذاری رفتند و مکانی را انتخاب کردند تا حتی المکان از عوامل خطرساز سرمایه شان را حفاظت کرده باشند؟ جواب هیچ کدام است، چرا که هر یک زمینی داشتند که برای اینکه مجوزهای قانونی را برای آن بگیرند، تبدیل به مرغداری کردند که وضع می شود همینی که می بینید.
3- سخن گفتن در حیطه مسئولیت ها و وظائف: دکتر طلاکش در سرتاسر مصاحبه خود هیچ وظیفه ای را برای مقابله با بیماری برای اعضای سندیکای خود متصور نیستند و اعتقاد دارند که این دولت است که باید تمام این کارها را انجام دهد. حتی در بندی عنوان کرده اند که اگر بخواهیم ویروس بیماری زا نشود، باید میزان تراکم آن را کاهش دهیم! به عنوان دامپزشک اولین بار است با اصطلاح کم کردن تراکم ویروس روبرو می شوم؛ کم کردن تراکم جمعیت انسانی و دامی را شنیده و دیده بودم ولی نحوه کاهش تراکم ویروس را بلد نیستم. کاهش تراکم جمعیت طیور هم بر عهده دولت است یا بر عهده اتحادیه ها؟
سازمان دامپزشکی ذاتا دارای وظایفی از جمله پیش گیری و کنترل بیماری های واگیردار می باشد که قانون گذار اختیاراتی وسیع برای انواع اعمال ضوابط بهداشتی و حاکمیتی در اختیارش قرار داده است. ضمن تایید این موضوغ که کنترل بیماری آنفلوانزا به همین راحتی که دوستان مصاحبه می کنند نیست، اما بی تعارف خدمت نویسنده عزیز عرض کنم که استناد به این جمله و مصوبه " مطابق صورتجلسات برخی از جلسات برگزار شده، این سندیکاها برای جلوگیری از قطع صادرات تنها پیشنهاد دهندگان ممنوعیت انتشار خبر درگیری آنفلوآنزا در ایران بوده اند که برای حمایت از صادراتشان صورت داده اند و آیا اعلام به بهره برداران و مرغداران و سندیکاها صورت نگرفته است؟" ، تاکنون به شدت دامپزشکی را آزرده است. چرا ما باید مصلحتی غیر از وظایف بهداشتی و سازمانی خود را ملاحظه کنیم. البته این واقعیت وجود دارد، مدیرانی که این ملاحظه را انجام ندادن باسرعت به بهانه های مختلف کنار گذاشته شده اند و متاسفانه از طرف بدنه، نه تنها هیچ حمایتی نشدند بلکه بعضا شروع به نمک پاشی هم کرده اند. دامپزشکی تا این سنت را کنار نگذارد باید خودش را برای مسابقه با انواع اپیدمی ها آماده نماید. 
دقیقا بخاطر همین پنهان کاریهاست که جناب دکتر از مخالفان سر سخت اجرای آیین نامه بهداشتی دامپزشکی هستند.تنها حسن آنفولانزا آشکار شدن نیات درونی افراد بود!!!! 
وقتی رییس جمهور محترم بعنوان عالی ترین ومطلع ترین فرد دولت علنا میگن پنهان کاری شده !!!! به هر حال مرعدار هم مقصره ولی من کارشناس بیمه طیور بوده ام بانک ها یاغی گری میکنن.جالبه تفکرشون این بود میگفتند اگر از بیمه دام و طیور منتفع نشوند سرو ته آن را میزنند و دنبال نقطه صعفها میگردند البته در این جریان رخداد بیماری هر کدامشان در کنار بی مسیولیتی تحمیل شده به دامپزشکی بنوبه خود سهمی از تقصیر را دارند 
