یکی از معضلاتی که بخش کشاورزی و دامپروری امروز در کشور با آن دست به گریبان است، شیوع بیماری آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در میان مرغداریهای سطح کشور است که از آبانماه سال گذشته در کشور رواج یافته و تاکنون خسارات فراوانی را متوجه فعالان حوزه مرغداری کشور کرده است.
شدت شیوع و خسارات این بیماری در سال 95 در مقایسه با سال جاری کمتر بوده است و کانونهای محدودتری نیز در کشور با این بیماری درگیر بودهاند، به طوری که از مهرماه سال جاری تاکنون بیماری توانسته 793 کانون پرورش مرغ در کشور را آلوده کند و تلفاتی بالغ بر 23 میلیون قطعه را بر صنعت مرغداری کشور وارد سازد که اکثریت آنها از میان جمعیت مرغ تخمگذار و پولت و حدود 11 درصد مرغ مادر گوشتی و تخمگذار بودهاند.
گفتنی است که بیماری آنفلوانزای حاد پرندگان مختص به مرزهای کشور ما نبوده و 66 کشور دیگر جهان نیز در بازه زمانی سال 2016 و ابتدای 2017 با این بیماری دست و پنجه نرم کردهاند، به طوری که تعداد 28 کشور اروپایی نیز در میان این کشورها بوده و اکثر کانونهای درگیر در آنها در میان پرندگان وحشی و بومی بروز کرده است، در حالی که عمده کانونهای درگیر در کشور ما در میان واحدهای صنعتی و غالباً تخمگذار بوده است. حال سوال اینجاست که چه علت یا عواملی سبب شیوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در میان واحدهای صنعتی تخمگذار ما بوده است و چه راهکارهایی برای جلوگیری از شیوع چنین بیماریهای واگیرداری در دورههای آتی و تکرار چنین تجربیات تلخی در کشور وجود دارد؟
اصولاً صنعت مرغداری در دو بخش مرغ تخمگذار و مرغ گوشتی، به علت تفاوت در نوع پرورش و زیست آنها، قابل تقسیم و بررسی است؛ و همانطور که قبلاً نیز گفته شد، بیماری آنفلوانزا در میان واحدهای مرغ تخمگذار شیوع بیشتری یافته و واحدهای مرغ گوشتی به طور نسبی از شرایط بهتری برخوردار هستند. یکی از دلایل اصلی شیوع بیماری در میان جمعیت مرغ تخمگذار کشور را میتوان در تراکم بیشتر این گونه نسبت به مرغ گوشتی در واحدهای مرغداری جستوجو کرد، به طوری که طراحی طبقاتی فضای داخلی محل نگهداری مرغهای تخمگذار در مرغداریها به گونهای است که تعداد بسیار بیشتری ماکیان در این فضاها جای داده میشوند که این مسئله سبب افزایش احتمال ابتلا به ویروس در این فضاها میشود. از سوی دیگر، فضولات مرغ تخمگذار میبایست به طور روزانه از فضای سالنهای مرغداری جمعآوری شود و به بیرون از مزرعه انتقال پیدا کند؛ همین مسئله سبب تردد بیشتر ماشینآلات به داخل فضای مزارع به منظور خارج کردن فضولات یا تامین نهاده و خروج تخممرغهای تولیدی از مرغداریها میشود و احتمال انتقال بیماری به داخل و خارج واحدهای مرغ تخمگذار را تا حد بسیار زیادی افزایش میدهد. این درحالی است که در واحدهای مرغ گوشتی عملیات تامین نهادههای دان مرغ در ابتدای دوره صورت گرفته و میتوان گفت تقریباً تا پایان دوره رشد ماکیان، تردد قابل توجهی وجود ندارد؛ تا زمانی که پرندگان به کشتارگاه انتقال مییابند و این مسئله احتمال درگیری و ابتلای حیوانات به بیماریهای واگیرداری چون آنفلوانزا را تا حد زیادی کاهش میدهد.
دیگر ضعفی که در زمان بروز بیماریهای واگیردار پرندگان، شیوع آنها را تا حد زیادی افزایش میدهد، جانمایی واحدهای مرغداری است؛ به طوری که عمده این واحدها در برخی از استانهای محدود کشور متمرکز شدهاند. به عنوان نمونه یکی از معضلاتی که سبب شیوع بیماری آنفلوانزا در استانهای پرتراکمی چون قزوین میشود، تردد ماشینآلات جمعآوری فضولات حیوانی در میان این مرغداریهاست. در این راستا، یکی از راهکارهایی که میتواند از جانب دولتها به منظور جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیردار پرندگان مورد توجه قرار گیرد، ایجاد کارخانهجات کمپوست برای جمعآوری فضولات حیوانی است؛ این کارخانهجات پس از ایزوله کردن فضولات، آنها را به صورت کود به مزارع ارسال میکنند که این اقدام میتواند تا حد زیادی از شیوع بیماریهای دام، طیور و پرندگان جلوگیری کند. فقدان چنین کارخانهجاتی در کشور موجبات سرایت بیماریهای واگیرداری چون آنفلوانزای فوق حاد پرندگان به نقاط مختلف کشور و در مدت کوتاهی شرایط را برای آلودگی مرغداریهای سراسر کشور به ویروس فراهم خواهد کرد. از این رو در استانهایی با تراکم واحدهای مرغداری بالا چون قزوین، که روزانه در حدود 300 تا 400 تن فضولات حیوانی تولید میشود، لزوم ایجاد خط تولید مکانیزه و مدرن این کارخانهجات که قابلیت خشک کردن، بیماریزدایی و باکتریزدایی این فضولات را به صورت روزانه داشته باشد، به شدت احساس میشود.
نکته دیگری که در زمان بروز بیماریهای واگیرداری چون آنفلوانزای فوق حاد پرندگان به منظور جلوگیری از شیوع آن میبایست مورد توجه قرار گیرد، معدومسازی همه ماکیانها تا شعاع 3 کیلومتری در زمان شناسایی کانون ویروس است. اما به علت فقدان بودجه کافی و عدم اطمینان مزرعهدار از دریافت خسارت، مزارعی که هنوز به ویروس آلوده نشدهاند ولی احتمال آلودگی در آنها وجود دارد، در زمان آلودگی به ویروس، آن را بسیار دیر اعلام میکنند، که این مسئله خود یکی از عوامل مهم انتشار بیماری محسوب میشود. همچنین بخشهایی که در مجاورت کانونهای آلودگی قرار دارند، در مقابل معدومسازی مقاومت میکنند و نیروهای انتظامی و قضایی نیز برخورد موثر و قاطعی با این شرایط از خود نشان نمیدهند و در نهایت شرایط به گونهای پیش میرود که ویروس آنفلوانزا از هر طرف در کشور گسترش پیدا میکند. راهکار اصلی برای حل این بحران، همانطور که در بسیاری دیگر از کشورهای جهان نیز دنبال میشود، اطمینان مزرعهدار از جبران کلیه خساراتها در زمان اعلام آلودگی به بیماری است؛ به همین علت اگر در شرایط پرداخت خسارت مرغدار تغییراتی ایجاد شود، مزرعهدار برای حمایت از صنعت مرغداری به محض مشاهده ویروس مراجع ذیربط را سریعاً از آلودگی واحد خود مطلع خواهد کرد که این اقدام تا حد بسیار زیادی از شیوع بیشتر بیماری جلوگیری خواهد کرد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه این بیماری عمدتاً از طریق پرندگان مهاجر آلوده به کشور وارد شده است، فقدان بودجه کافی امکان عکسالعمل موثر را در زمان آگاهی از اولین نشانههای آلودگی در این پرندگان، از سازمان دامپزشکی سلب کرده است. از این رو، با توجه به نقش مهم سازمان دامپزشکی در کنترل بیماریهای مشترک با بهداشت عمومی، صدور مجوزهای لازم جهت دسترسی این سازمان به اعتبارات بخش بهداشت عمومی برای مقابله با چنین بحرانهای گستردهای، در جلوگیری از شیوع بیماریها بسیار موثر خواهد بود.
با وجود این، با توجه به ابعاد گسترش چنین بیماریهایی در کشور مقصر دانستن صرفا یک یا دو وزارتخانه متولی در این مورد جایز نیست و مقابله با شیوع آنفلوانزا و عبور از این بحران با کمترین هزینه ممکن، عزمی ملی و همکاریای فراوزارتخانهای طلب میکند.