سال نو؛ نوک و نیش چاروق قلم
دکتر محمد یادگاری
بر سبیل مقدمه ابتدا برگی از تاریخ را ورق می زنم؛
گفته شده در سال هایی نه آنچنان دور، روزنامه ای مطلب تندی نسبت به «دکتر محمد مصدق» نوشت و وی را با القاب زشت و زننده ای مخاطب قرار داد. شاهزاده قاجار با دیدن آن مطلب برخورنده، تیریج قبای شازدگیش جریحه دار شد و به حالت تب در رخت خواب افتاد. مادرش بانو «ملک تاج خانم نجم السلطنه زنی نیکوکار و موسس بیمارستان نجمیه » برای احوال پرسی و عیادت راهی منزل او شد. محمد مصدق که در تب می سوخت روزنامه را به طرف مادر گرفت و گفت:«بینید چه نسبت های ناروایی به من داده اند»
بانو ملک تاج خانم نجم السلطنه با حوصله مطالب روزنامه را خواند و پس از فراغت از جای برخاست. سپس در حالی که رو ترش کرده و ابرو در هم کشیده بود، با چشمانی غضب آلود نزدیک فرزندش شد و در حالی که با نوک چارقی که به رسم زنان بزرگ زاده درباری در محیط منزل نیز به پا داشت، چند ضربه ملایم به پهلوی مصدق زد و گفت: «پاشو، پاشو خودتو جمع و جور کن، تو اگر عرضه شنیدن فحش و متلک های روزنامه ها را نداری، بیخود می کنی وارد سیاست میشی»
شاید همین رفتار سنجیده و تلنگر به موقع بانوی مادر بود که باعث شد مصدق السلطنه سالها بعد، زمانی که بر کرسی نخست وزیری تکیه زد در مقابل سخت ترین هجمه ها و حملاتی که برخی مطبوعات زمانه اش بر وی روا داشتند سعه صدر به خرج دهد و هرگز نه شکایتی از آنها به دستگاه قضا برد و نه به نیروی پلیس تحت امرش دستور برخورد با آنها را بدهد؛ و از همین رهگذر خوشنامی در تاریخ را عاید خود سازد.
غرض از بیان این مقدمه دو نکته اساسی است که به نظر می رسد سال نو را بهتر است با آن آغاز کنیم؛
ابتدا تحمل صدای منتقد و مخالف! بل نه تنها تحمل که پذیرش و خرسند بودن از وجود صدای منتقد، بل نه صدای منتقد که حتی تحمل صدای مخرب!! بگذاریم کارنامه مدیریت ما حداقل اگر مدال حکمرانی خوب (good governance) را به هر دلایلی نگرفت، حداقل برنده کاپ اخلاق باشد که قطع به یقین تاریخ از ما به نیک نامی یاد خواهد کرد، مصدق مصداق بارز حکمران اخلاق مدار است !
و اما بعد ...
سال ۹۷ برای دامپزشکی می تواند در دو بخش سراغاز تحولی نوین باشد؛
دو تصمیم مهم در سال ۹۷؛
1. راه اندازی جلسات کمیته مشورتی رییس سازمان دامپزشکی
2. برگزاری احتمالی انتخابات مهمترین تشکل بخش خصوصی کشور (سازمان نظام دامپزشکی) در مهرماه سال ۹۷
بازگردم به منظورم از مقدمه نسبتاً غیرمرتبط، ما همواره سال را با روز ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند پایان می بریم؛ تفکر رو به جلویی که نفت را ملی کرد چنان مهم و تاریخی بود که نسلی را در ایران ساخت که بعدها در تمام عرصه ها دیدگاه ها را عوض کرد؛ چه در سیاست چه در علم چه در سینما و... نگاهی به تاریخ بیاندازیم تحولی عظیمی در نگاه مدیریتی و دانشگاهی ما رخ داد که از ذکر آنها به دلیل جلوگیری از اطناب در کلام صرف نظر می کنم و صرفاً به این اشاره می کنم که دامنه این تحول چنان گسترده بود که تا مصر و جمال عبدالناصر خود را فرزند تفکر مصدق می دانست ! یک تصمیم، یک نگاه مترقی، تاریخ را چنان متحول می کند که می شود منشاء تحول
ملی شدن صنعت نفت، صرفاً مال مردم شدن نفت و آوردن پول نفت سر سفره مردم نبود! بلکه تفکری بود که من و شما را آموخت که ما در سرنوشت خود موثر هستیم و تصمیم گیر!!
به تأسی از ملی شدن صنعت نفت، معتقدم ما نیز در دو گام اساسی یعنی انتخابات نظام و بارور شدن کمیته مشورتی می توانیم در ملی تر شدن دامپزشکی کشور موثر باشیم. یکی از زیباترین و دموکراتیک ترین انتخابات های تاریخ ایران، انتخابات مجلس هفتم در زمان دکتر مصدق بود که علی رغم اینکه ایشان نیازمند به یک مجلس همراه بود، اصول دموکراسی را زیر پا قرار ننهاد و در انتخابات دخالت نکرد، هرچند مجلسی مخالف وی تشکیل شد، انتخابات دموکراتیک نظام بدور از انواع مهندسی های عوامل بیرونی و درونی موجودیت این نهاد را ملی تر و قدرتمند تر می کند!
یکی دیگر از زیباترین مسائل دوره مصدق، اگر معادل بگیرم تشکیلات جبهه ملی است که مانند یک کمیته مشورتی در کنار مصدق بود و در ان گرایشات مختلف از دکتر نخشب و مظفر بقایی تا مهندس بازرگان و فروهر و بختیار را می بینید !
بازهم مصدق علی رغم اینکه متوجه شد عده ای با ایشان اختلاف نظر دارند، در کمیته مشورتی، هیچگاه هیچکدام را اخراج نکرد و یا از دعوت آنها ممانعت نکرد. سرسخت ترین مخالف، مظفر بقایی آزادانه منتقد بود! همه اینها مصدق را مصدق کرد و نفت را ملی کرد و در آن سال اولین سالی بود که بالانس صادراتی ما بر واردات پیشی گرفت، حتی اگر عده ای بگویند چه فایده که آخرش با کودتا شکست خورد! اما همان کودتا به شکلی در انقلاب اسلامی تکرار نشد و آن ناشی از شکستن ثمربخش بودن کودتا در سال ۳۲ بود !
در پایان با الهام گیری از آنچه بانو ملک تاج خانم نجم السلطنه با محمد مصدق کرد و گفت، ضمن تبریک سال نو، من نیز با نوک و چاروق قلم به پهلوی مسئولان می زنم، به عنوان یک دلسوز صنف عرض می کنم؛ آن مسندی که شما بر آن اجلال جلوس فرموده اید، کرسی چموشی است که اگر مهارش را به کف احساسات و دگم نظری بسپارید، دستاوردی جز زشت نامی ندارد و اگر به بند تدبر و تعقل لگامش زنید، در حال و آینده در جرگه نیکنامان خواهید بود، انشاالله.
همچنین ضمن تبریک سال نو به بدنه صنف، به عنوان یک همراه و خاک پای عزیزان عرض می کنم که بی تفاوتی و ناامیدی و خود محوری و گفتن اینکه کلاه خودم را بچسبم باد نبرد، راه به جایی نخواهد برد. تامین منافع صنف و سلامت جامعه در گرو همیاری و هم اندیشی است و ۳۵ هزار عضو فعلی نظام بزرگتر از معدود افرادی سنگ انداز در راه پیشرفت دامپزشکی هستند
فاعتبرو یا اولی الابصار
روز و روزگار نو
درود بر دکتر یادگاری عزیز
آیا " مهمترین تشکل بخش خصوصی " نظام دامپزشکی است !!!!؟؟؟؟ متاسفانه مدتی است چنین عنوان غیر واقعی در حال القاء می باشد !! تنها ارتباطی که نظام دامپزشکی با بخش خصوصی دارد ، تامین بودجه نظام از پول داخل جیب بخش خصوصی است !! و لا غیر 
واقعا وجود افراد فعال و زحمت کشی مانند شما در دامپزشکی موجب افتخاره.
کامروز کابلی