پرنده ی پژوهش با یک بال در تیررس نزدیک بینی
دکتر حسین یاوری
هفته ی پژوهش به پایان رسید اما آیا این را می توان پرسید: پژوهش بدون بال اجرا، آیا ممکن است پروازی واقعی یا عملیاتی در عرصه ی توسعه به نمایش در آورد؟ یا اینکه به منصه ظهور برساند؟
این سوال از این جهت مطرح شد که به ندرت نگارنده شاهد بوده است در معرفی پژوهشگران نمونه، فردی از میدان عملیات یا اجرا چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی به عنوان یک پژوهشگر معرفی شده باشد؛ که حلقه ی مفقوده ی آن را آیا می توان در نامگذاری ناقص این هفته ردیابی کرد تا اگر به پژوهش مبتنی بر نتیجه محوری بنگریم و آن را تشبیه به پرنده ای کرده باشیم، به بال دیگر آن توجه جدی تر نیز شود تا دیگر شاهد این گله مندی نباشیم که بین دانشگاه و صنعت، ارتباط موثری وجود ندارد. و به زبان ساده تر پل ارتباطی برای تشکیل چنین تیمی بیشتر از پیش احساس شود.
که در همین ابتدا اگر مصداقی بر رد این ادعا دارید، آماری معنی دار بر این موضوع حداقل در زمینه رشته ی دامپزشکی که حوزه ی تخصصی نگارنده است ارایه دهید؟
و آیا می توانید حدس بزنید یکی از کاربردی ترین پیام های این هفته چه می توانسته باشد؟ که شوربختانه آن پیام به زعم این کمینه در سیطره ی رزومه محوری برای افراد شاغل در موسسات پژوهشی یا دانشگاهی همچنان پنهان مانده است؟
پس اجازه دهید برای روشن تر شدن موضوع، این یادداشت را با بیان چالشی که هم اینک از عدم ارتباط بین دانشگاه ها و دستگاه های اجرایی در خصوص تاسیس دانشکده ها یا تعداد دانشجوی جذب شده هر ساله پیش می آید، ادامه ی گفتگو را اینگونه داشته باشیم:
اینکه در هفته ی پژوهش در شب یلدا، خبری در سایت ها و پلتفرم های شبکه های مجازی دامپزشکی دست به دست می شد مبنی بر اینکه پس از بازدید یک روزه یکی از اساتید دانشگاهی از دانشکده ای تازه تاسیس و دپارتمان های آن که با اعتماد به نفس بیان فرموده بود: "مات و مبهوت امکانات این دانشکده شده است و از راه اندازی آن لذت برده است" و ممکن است ما از خرید هندوانه برای آن شب تا این اندازه اعتماد به نفس نداشته باشیم و از خریدمان لذت نبرده باشیم تعجب نکنید!!
این اعتماد به نفس و آن عدم اعتماد به نفس در یک نکته نهفته است که برای تایید یا رد کارمان در خصوص هندوانه معیار یا شاخصی در درست بودن انتخابمان برای حصول نتیجه موجود می باشد و باید پاسخگوی خریدمان باشیم و به عبارتی مسئولیت آنرا بپذیریم، اما برای گفته های آن استاد فرهیخته هیچگونه معیاری یا شاخصی که بتوان با آن ترازو شرایط موجود تاسیس یک دانشکده و دلایل نیازسنجی و آینده آن را سنجید و بتوان نتیجه گیری نمود که آیا تاسیس دانشکده و تعداد جذب دانشجو بر اساس نیازسنجی یا امکان سنجی خاصی انجام گرفته است یا نه!! یا اینکه حداقل فرایندی برای استعلام از دستگاه های اجرایی برای نیاز نیروهای آتی آنها هست تا بتوان با آن معیارها انطباق نمود!، به نظر یافت نمی شود.
یکی از علل فقدان این شاخص ها که بتوان به عنوان مرجع از آنها نام برد را قبلا به صورت مبسوط در نقد شرح وظایف فرهگستان علوم با عنوان "آینده روشن دامپزشکی با رصد مشکلات بی نشانه" به صراحت توسط همین قلم به آن اشاره شده است و به تبع آن همانطور که گفته شد و می توان مصداق یا تاییدی بر این نگارش دانست، این است که هیچ ارتباطی حداقل بین دانشگاه و نیاز بخش اجرایی در زمینه ی جذب دانشجو وجود ندارد که یکی از چالش های نظام های صنفی با دانشگاه ها در حال حاضر همین موضوع است.
و چه بسا اگر حداقل در فرهنگستان علوم به درستی شرح وظایفش برای اعضا تبیین شده بود و مبتنی بر آن، دستور جلسات و مطالبه گری حرکت کرده بود، امروز فقدان مرجع یا معیار سنجش نیازسنجی برای تاسیس دانشکده ها یا جذب دانشجو در این حد احساس نمی شد.
انگار بی معیار حرکت کردن و با شانس و اقبال سخن گفتن که در آینده پاسخی بر این لذت نداشتن سهل تر از هندوانه خریدن شب یلدای ما شده است، چرا که نتیجه لذت آن نزدیک بینی را، قرار است نه آن استاد عزیز بلکه خانواده آن دانشجوی و خود آن دانشجو بچشد، و قطعا آن استاد عزیز در پایان تحصیل دردسرهای پیشروی آنها را نخواهد دید، چرا که ممکن است با عینک نزدیک بینی به آن نگریسته شده است.
پس برای اولین پیشنهاد و جهت گیری پژوهشی، ایکاش در هفته ی پژوهش در سال آتی، رونمایی از کتابی با عنوان «معیارها و استانداردهای تاسیس دانشکده ها، مراکز آموزشی و نیازسنجی رشته های دانشگاهی» را برای تمام شاخه های علوم وابسته به فرهنگستان علوم شاهد باشیم که سریعترین مصوبه قبل از این کتاب، ملزم دانستن دانشگاه به استعلام از دستگاه های اجرایی برای نیاز چه تعداد دانشجو و کدام رشته ها در سال آینده است، که این مهم می طلبد کمیته آینده پژوهی فرهنگستان علوم با این اقدام پاسخی شایسته برای ذینفعان تمام حرفه ها باشد تا احساسات بر منطق تا این حد پیشی نگیرد!!
حال که این رویداد بزرگ بهانه ای شد پیشنهاد تدوین کتاب فوق ارایه شود تا مطابق نوشته های انتقادی که در پی هر نقدی برای اینکه بر مدار اشکال تراشی این نوشتار قرار نگیرد، دوباره برگردیم به اولین سوال این یادداشت که گفته بود کارآمدترین پیام این هفته چه می توانسته باشد تا بر اساس آن علاوه بر کتاب شاخص ها و معیارهای تاسیس دانشکده ها که در بالا آمده بود و مثل همیشه از شما نیز دعوت می شود شما هم با نظرات ارزنده تان در این امر، ضمن گوشزد کردن اشکالات این کمینه که به نظر کم هم نمی آید، نقشی مهم و ارزنده در تکمیل آن پیام با مشارکت فعال خود داشته باشید تا نقشی موثر در فرایند آینده پژوهی کشور ایفا کنید.
که در پایان برای جمع بندی موضوع و قبل از ذکر آن پیام برای روشن تر شدن مصداق ها پیشنهاد می گردد:
هفته ی پژوهش به هفته "تحقیق و توسعه" تغییر نام یابد
تا پیام اصلی هفته ی پژوهش "جهت گیری جاری تحقیقات کشور برای توسعه در سال آتی باشد که برای دستیابی به این مهم لازم است به جای معرفی فرد برتر، معرفی و تجلیلی از "تیم پژوهش و توسعه ی برتر" خط مشی این هفته و رخداد بزرگ کشور قرار گیرد تا هر دو بال این پرنده یعنی بال تحقیق و بال اجرا که همان توسعه است، بر مدار آبادانی کشور قرار گیرد.
درباره گسترش رشته های دانشگاهی هم ضرورتا باید دولت با کار کارشناسی و نظرخواهی از نظام ها و اتحادیه ها و برمبنای اسناد امایش، اراده مقاومت دربرابر مطالبات محلی بعضا نمایندگان و دیگر گروههای ذی نفوذ را در خود تقویت کند تا بیراهه نرویم و مشکلات کنونی برای دهه اینده انباشته نشود.