هفته گذشته یک خبر سراسر فضای مجازی و رسانه های رسمی و غیررسمی را پر کرد. "کامران" شیر نر بریتانیایی ایرانی تبار به ایران آمد. اگر چه واردکنندگان این شیر و حتی برخی مدیران تراز بالای سازمان حفاظت محیط زیست می خواهند القا کنند که ورود کامران یک اتفاق خوشایند در حوزه احیای گونه های منقرض شده است، اما کارشناسان معتقدند این رخداد هیچ ارتباطی به احیای گونه ندارد و فقط خریدن یک حیوان بخت برگشته است از سوی صاحبان یک باغ وحش است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از اسکان نیوز، در نگاه اول اما خبر آمدن شیر ایرانی به "باغ وحش ارم" انگار می خواهد یک خبر خوش را به مخاطب القا کند. خبری که می خواهد بگوید "خداحافظ انقراض".
سروصدای عجیب رسانه ای، آن هم از رسانه ملی که گاهی مسائل بسیار مهم را پوشش نمی دهد و کلیپی که بر پیوندهای خونی این شیر با سرزمین ایران انگشت می گذارد. لابد می خواهد هم وطنان احساس خویشاوندی با این شیر داشته باشند. که چه بشود؟ که تمام تجربه های شخصی و گروهی تلخ را از رنجی که حیوان های بی زبان در دل قفس های تنگ و تاریک باغ وحش ها دارند بشوید و ببرد؛ که خاطره تلخ آن 14 قلاده شیری که همین چندی پیش به خاطر ابتلا به "مشمشه" با گلوله صاحبان باغ وحش راحت شدند را نیز از اذهان بزداید؛ که دیگر رنج های حیوانات از زندگی در قفس ها را لاپوشانی کند.
در این بین اینکه رسانه ملی در این وسط چه نقشی دارد که بدون استفاده از نظر کارشناسان حیات وحش، تنها تریبون را به سمت دامپزشکانی می برد که خود از بدنه با وحش ها هستند، سوالی بسیار اساسی است. اما کارشناسان تاکید دارند ورود این شیر نر از باغ وحش قدیمی و مجهز "بریستول"، فقط خرید حیوانی است که اتفاقا اجداد ایرانی داشته است.
به قول «ناصر کرمی» "اقلیم شناس" و استاد دانشگاه نروژ «باغ وحش تهران یک شیر خریده است. همین؛ شلوغش نکنید.»
«حمیدرضا رضایی» عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان، مشاور معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در بخش ژنتیک و موزه و دکترای محیط زیست و تنوع زیستی با گرایش ژنتیک حیات وحش دراین باره گفت:« این یک کار "باغ وحش داری" است و ارتباطی به احیای یک گونه منقرض شده حیات وحش ندارد. اگر در آینده تعداد این شیرها به 30 قلاده هم برسد، باز 30 قلاده شیر در باغ وحش داریم. سازمان محیط زیست هیچ برنامه ای برای حیات وحش و گربه سانان که در شرایط نابسامانی هستند ندارد.»
او در تشریح موضوع گفت: « در کشور ما از چند جنبه می توان به این موضوع نگاه کرد. نخست اینکه ما زیستگاهی نداریم که شیر ایرانی در آن رها کنیم تا بتواند در آن طعمه داشته و زندگی کند. 50 سال است گوزن زرد را نگه داشته ایم که طعمه خوار هم نیست و علف خوار است؛ اما هنوز نتوانسته ایم زیستگاهی مناسب پیدا کرده و رهاسازی اش کنیم. برای ببر و شیر نیز زیستگاهی نداریم تا بتوانیم در طبیعت رهایش کنیم. زیستگاه های ما نه امنیت لازم را دارند و نه شرایط طبیعی گذشته را.»
وضع نابسامان گربه سانان کشور
رضایی افزود:« اما اینکه بخواهیم در باغ وحش این حیوان ها را داشته باشیم موضوع دیگری است؛ مانند همه حیوان هایی که در باغ وحش های دنیا وجود دارند این ها نیز می توانند در باغ وحش زندگی کنند. ولی اینکه ما بخواهیم سرمایه گذاری کرده، شیر را تکثیر کنیم و بخواهیم یک جمعیت از آن درست کنیم و بعد آن جمعیت را در طبیعت رها کنیم، اول اینکه هزینه های بسیار زیادی دارد؛ زیستگاهش موجود نیست و با توجه به اینکه تعداد محدودی را می توان تولید نسل کرد به خاطر درون آمیزی بسیار شدیدشان، پس از حداکثر 15 نسل، همه آنها منقرض خواهند شد.
مگر اینکه بخواهیم مدام نر و ماده جدید خریداری کنیم. این کاری عبث و بیهوده است. ما برای احیای ببر هم که چند سال پیش انجام شد هم این نکات را گفتیم؛ اما آقایان توجه نکردند.»
این دکترای ژنتیک حیات وحش تاکید کرد:« اگر خیلی توانمند هستیم بیاییم از زیستگاه و طعمه های همین 8 گونه گربه سانی که در کشور باقی مانده حفاظت کنیم. چرا که آنها نیز اصلا وضعیت مناسبی ندارند؛ از یوزپلنگ تا پلنگ تا دیگر گونه ها.»
رضایی در ادامه با اشاره به اینکه من هیچ امکان و ضرورتی بر اینکه بخواهیم این حیوان ها را در طبیعت رها کنیم نمی بینم گفت:« فکر می کنم که این یک کار "باغ وحش داری" است و هیچ ارتباطی به احیای یک گونه منقرض شده حیات وحش ندارد و اگر در آینده تعداد این شیرها به 30 قلاده هم برسد، باز 30 قلاده شیر در باغ وحش داریم نه یک گونه احیا شده.»
مشاور معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست افزود:« ما امروز نه "دشت ارژن" را داریم که حیوان بخواهد در آن بخواهد طعمه ای بگیرد؛ نه "هورالعظیم" که بخواهیم رهایش کنیم. در دیگر مناطق ما در کشور نیز ظرفیتی نمی بینیم که به قدر لازم طعمه و زیستگاه امن و بدون معارض داشته باشیم که در آن شیر رها کنیم.»
عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان افزود:« همین الان باغ وحش تهران می تواند با باغ وحش برلین یک قرارداد ببندد برای تبادل حیوان ها برای نسل کِشی. این بسیار متداول است و هزینه ای هم ندارد. تبادل و تکثیر یکی از مسائل مرسوم در باغ وحش هاست و ربطی به احیای گونه ها و سازمان محیط زیست ندارد. محیط زیست فقط می تواند بر شیوه نگهداری حیات وحش در باغ وحش ها نظارت کند و بگوید که اینجا آیا شیوه مناسب و استاندارد زندگی نگهداری می شود و آیا حقوق حیوانات رعایت می شود یا نه؟»
دامپزشک ها اکولوژیست نیستند
دکترای محیط زیست وتنوع زیستی با گرایش ژنتیک حیات وحش در ادامه با تاکید بر اینکه دامپزشک ها نمی توانند به تنهایی درباره حیات وحش نظر داده و تصمیم بگیرند تاکید کرد:« آنها اکولوژیست نیستند و دامپزشک هستند؛ همچنانکه ما نیز نمی توانیم درباره مسائل بهداشت و سلامت حیوانات اظهارنظر قطعی کنیم. باید با هم تیمی داشته باشیم و هم فکری کنیم.»
رضایی افزود:« این ضعف سازمان حفاظت محیط زیست است که نیروی کارشناسی قوی در این حوزه ندارد؛ از ما هم کمک نمی گیرند و به اظهارنظرهای علمی ما توجه چندانی ندارند. این همه آقایان دکتر کیابی و دکترعبدلی گفتند "تیلاپیا" خطر دارد و زیان دارد و وارد نکنید، بالاخره هم بدون توجه به مسائل علمی، وارد کردند.» ا
ین عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان هشدار داد:« داریم به بیراهه می رویم؛ در حالی که توانمندی بسیاری برای برنامه ریزی در حوزه حیات وحش کشور داریم. من بارها گفته ام بیایید بگویید برنامه 30 سال آینده گوزن زرد چیست؟ اگر همین الان هم برای شیر ایرانی برنامه 30 ساله داشته باشید بررسی می کنیم و اگر علمی باشد موافقت می کنیم.»
متاسفانه معدودی از همکاران ما در همه امور محیط زیست نطر دهی می کنند که کار صحیحی نیست.
ضمناً با جابجایی یک یا دو قلاده حیوان ، نمی توان نام طرح احیا بر آن گذاشت.
در این صورت به باغ وحش های اروپایی ، نام طرح احیای جهانی باید یدک می کشیدند.