عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه یکی از
دلایل تمایل دانشجویان برای شرکت در آزمون دکتری، فراهم نبودن بازار کار است، گفت:
اگر وضعیت بازار کار مناسب بود، دانشجویان با مدرک لیسانس و فوق لیسانس جذب بازار
کار میشدند ولی با این شرایط ترجیح میدهند بیکاری را مقداری به تأخیر بیندازند.
آنها تصور میکنند با مدرک دکتری راحت تر میتوانند شغل پیدا کنند در حالی که شاغل
شدن با مدرک دکتری بسیار سختتر است.
به گزارش حکیم مهر به نقل از ایسنا، «دکتر مختار جلالی» عضو
هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه تعداد بسیاری بیکار با مدرک دکتری در
کشور وجود دارد، گفت: دلیل اصلی این معضل توجه کشور ما به کمیت است در حالی که به
کیفیت توجه چندانی نمیشود.
دکتر جلالی در ادامه تصریح کرد: تعداد دانشگاههای ما تا سال
۸۲ حدود ۷۰۰ دانشگاه بود ولی در پایان سال
۹۲ تعداد دانشگاهها به ۱۸۰۰ مرکز رسید، درواقع تعداد
دانشگاهها بیش از دوبرابر افزایش پیدا کرد. مجوز پذیرش دانشجو دکتری به دانشگاههایی
دادند که حتی امکانات اولیه هم نداشتند از جمله بعضی دانشگاههای آزاد غیرانتفاعی
و پیام نور.
وی افزود: نباید فارغالتحصیلان ما را به بی سوادی متهم
کنند، واقعیت این است که فارغالتحصیلان دانشگاههای با کیفیت در هر نقطهای از
دنیا که درخواست کنند به راحتی شغل پیدا میکند، مشکلات بیکاری از زمانی به وجود
آمد که دانشگاههای بی کیفیت تأسیس شدند و فقط مدرک تولید کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه اظهار کرد: این
رشد سرطانی و بی رویه آموزش عالی به این دلیل است که هر فردی یا نمایندهای که
درخواست کرد، مجوز تأسیس دانشگاه گرفت، اگرچه تعطیل کردن این دانشگاهها هم باعث
بیکاری کارکنان دانشگاه میشود ولی نباید اشتباه را با اشتباه جبران کرد، بهتر است
که این دانشگاهها را تعطیل کنند و این کارکنان را در جای دیگری مشغول کنند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه وجود این دانشگاهها باعث میشود
دانشجو چند سالی از عمرش را در این دانشگاه صرف کند در حالی که کیفیت لازم را برای
کارآفرینی را پیدا نمیکند، اظهار کرد: در سالهای گذشته افراد مختلف با مدرک
دیپلم نیز به راحتی در کارگاهی مشغول به کار میشدند، در حالی که اکنون با مدرک
لیسانس به دنبال دفتر و بعد از دریافت مدرک دکتری به دنبال هیئت علمی شدن هستند
طبیعتاً ظرفیت هیئت علمی دانشگاهها محدود است. در نتیجه افرادی که میتوانستند
کار آفرین بشوند با گرفتن مدرک بی کیفیت از این مسیر خارج و خود به یک معضل
اجتماعی تبدیل شدند.
دکتر جلالی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برای اصلاح وضعیت
موجود چه باید کرد، گفت: وزارت علوم باید یک نظارت و کنترل بر اساس آمایش سرزمین
انجام دهد و نیاز جامعه را در نظر بگیرد که بر اساس نیازها نیرو تربیت کند.
وی افزود: گام بعدی این است که وزارتخانههای اقتصادی، به
وظایف خود عمل کنند. وزارتکار، وزارت صنعت و وزارت کشاورزی ملزم به کارآفرینی
هستند، علاوه بر این وزارتخانهها باید از بخش خصوصی نیز حمایت کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره اینکه کشورهای موفقی مثل چین و
روسیه مسیر خود را تغییر دادند و به بخش دولتی اتکا نکردند، تاکید کرد: بخش خصوصی
میتواند مشکل اشتغال جوانان ما را حل کند، باید بدانیم که بخشهای دولتی به دلیل
محدود بودن نمیتوانند به تنهایی باعث شکوفایی اقتصادی شوند.
وی در ادامه تصریح کرد: اگر وزارتخانهها قصد حمایت از بخش
خصوصی را ندارند، حداقل به آن آسیبی نرسانند. اگر به جای آسیب رساندن به بخش خصوصی
از آن حمایت میکردیم اکنون این همه مشکل اشتغال نداشتیم.
دکتر جلالی با بیان اینکه تبدیل کردن تهدیدها به فرصت هنر
است، افزود: عطش علمی در ایران وجود دارد و افراد علاقه به تحصیل دارند، اما باید
به این عطش جهت بدهیم تا در مسیر درست حرکت کند و افرادی که استعداد و توانایی
دارند، در دانشگاههای با کیفیت تحصیل کنند تا سواد لازم را به دست آورند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: من به آینده کشورمان خوشبینم،
کشور ما استعدادهای زیادی دارد، ما باید کمی به مردم و بخش خصوصی اعتماد کنیم تا
مردم عرصه دار اقتصاد باشد باعث اشتغال و کارآفرینی شوند.
آن زمان که دانشگاه های علمی کاربردی رو زدند همه فکر کردند شبیه دبیرستان های غیر انتفاعی قراره پول پارو کنند فکر نمیکردند باید بعد یه مدت باید ورشکسته شدنشون رو اعلام کنند.
همین تز رو اوایل انقلاب برای دانشگاه آزاد پیاده شد که قرار بود برای اینکه فاصله بین دانشگاه و صنعت کمتر بشه و دانشجویان خارج نرند و از خروج ارز جلوگیری بشه !! اومدند این طرح دانشگاه آزاد رو پیاده کردند که شما معماری داخلی این دانشگاه رو مطالعه کنید متوجه یک موضوع میشید که اون هم نبود اتاق استاد های اختصاصی همچون دولتی بود، یعنی از ابتدا به دنبال این کار نبودند.
فعلا با مشکلات مطرح حاضر هیچ راه حل منطقی و شدنی برای این مشکلات بنده نمیبینم، ریشه این موضوع هم برمیگرده دقیقا به هیئت علمی اون دانشگاه ها.