کد خبر: ۶۶۷۶۴
تعداد نظرات: ۵ نظر
مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی حفاظت از فوک خزری در گفت‌وگو با حکیم مهر:
«دکتر امیر صیاد شیرازی» افزود: حتی در سازمان حفاظت محیط زیست هم بودجه‌ای برای استخدام دامپزشکان حیات وحش تعریف نشده است ...
 
 

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «متاسفانه حتی در سازمان محیط زیست هم بودجه‌ای برای استخدام دامپزشکان حیات وحش تعریف نشده و این  خلاء همیشه احساس می‌شود»؛ این را مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی حفاظت از فوک خزری به حکیم مهر می‌گوید: «اما علاقه‌مندی باعث می‌شود انسان تمام این سختی‌ها را به جان بخرد. خود من سال‌ها از این بابت به مشکل خوردم و همین باعث شد که دنبال کارهای دیگر هم باشم. کار اصلی من فوک بود و زمان اصلی را آنجا می‌گذاشتم اما به کارهایی مثل خرید و فروش هم روی آوردم که در معیشت خود نمانم.»

از نظر «دکتر امیر صیاد شیرازی» دوستان علاقه‌مند خودشان باید پیگیر علاقه خود شوند، چون به صورت آکادمیک چنین رشته‌ای در دانشگاه نداریم: «اگرچه گونه‌ای که ما در حیات وحش کار می‌کنیم به دروسی مثل دام کوچک در دامپزشکی نزدیک است، اما اگر دامپزشکان بخواهند چیزی را در مورد حیات وحش به صورت تخصصی آموزش ببینند، حتما باید خودشان پیگیر باشند.»

وی در گفت‌وگو با حکیم مهر تصریح می‌کند: «‌این نیاز وجود دارد که ما در دانشگاه‌ها بتوانیم واحدهای درسی را به صورت تخصصی‌تر همراه با کارگاه‌های آموزشی مستمر داشته باشیم تا نه تنها من، بلکه خیلی از دوستانی که در زمینه حیات وحش فعال هستند و تجربه کار دارند، وارد مسائل آکادمیک شوند و این علم و تجربه را در اختیار سایرین بگذارند. البته دانشگاه‌ها هم باید علاقه‌مندی خود را نشان دهند و با دعوت دوستانی که در زمینه حیات وحش کار می‌کند و با اجرای کلاس‌ها و برنامه‌های آموزشی، این مسیر را گسترش دهند.»

حکیم مهر: آقای دکتر، چه شد که به حوزه دامپزشکی علاقه‌مند شدید؟

از کودکی و از زمانی که یادم است، به حیوانات علاقه داشتم تا جایی که در آزمون کنکور، فقط رشته دامپزشکی‌ را انتخاب کردم و در دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز قبول شدم، اما از آنجا که علاقه من فقط به حیات وحش بود، حدود سال سوم و چهارم به تدریج درگیر حس پشیمانی ‌شدم، چون رشته دامپزشکی محتوای زیادی از حیات‌وحش ندارد و تقریبا تمام چیزهایی که انسان آموزش می‌بیند، به نحوی در خدمت بشر و برای استفاده و بهره‌برداری انسان است.

در هر صورت در حال طی این مسیر بودم که به صورت اتفاقی همکلاس دوران دبیرستان خود، مرحوم دکتر محمدمصطفی شاهی فردوس را در تهران دیدم. ایشان گفتند که با یک بیمارستان تخصصی هلندی که روی فوک‌ها کار می‌‌کند، آشنا شدند و از آنجا که می‌دانستند من هم به این حوزه علاقه دارم، من را به خانم لنی‌هارت که رئیس و موسس آن مرکز در هلند بودند، معرفی کردند. ایشان سفری به ایران داشتند و ما یکدیگر را ملاقات کردیم و آن زمان حتی خود من نمی‌دانستم که فوک خزری وجود دارد.

به مدت یک سال و نیم خانم لنی‌هارت از من خواستند که به سواحل ایران بروم و به جمع‌آوری اطلاعات بپردازم. با اداراتی مثل محیط زیست، شیلات و... در ارتباط بودم و پرسش‌نامه‌هایی تدوین شد. آخرین تحقیقات در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ نشان می‌داد که جمعیت فوک خزری خیلی کم شده و خانم لنی هارت در پی این بودند که فعالیت‌های حفاظتی را با آموزش نیروهای بومی در منطقه خزر برای فوک خزری شروع کنند. در نهایت دیدند که بنده و چند نفر از دوستانی که کار پرسش‌نامه‌ها را انجام می‌دادیم، علاقه‌مند هستیم. از طرفی با مذاکراتی که با کشورهای اطراف دریای خزر داشتیم، به این نتیجه رسیدند که ایران پتانسیل بهتری برای تبدیل شدن به پایلوت این پروژه است، لذا با هدف گسترش فوک‌های خزری، در سال ۲۰۰۸ پروژه را بین ۴ کشور اطراف خزر شروع کردیم.

حکیم مهر:‌ جزئیات پروژه چه بود؟

آموزش‌ها و اطلاع‌رسانی‌هایی را مخصوصا برای ماهی‌گیران و اهالی بومی شروع کردیم و بعد دیدیم که ماهی‌‌گیران همکاری کرده و هر چند وقت یک بار فوک‌ها را از داخل تور رها می‌کنند‌. کمااینکه پیش از آن فوک‌ها را به خاطر عدم شناخت و آگاهی می‌کشتند اما در طول این مدت آموزش‌هایی که داشتیم تاثیرگذار بود و دیدیم که به تدریج فوک‌های زخمی و مریض را به ما اطلاع می‌دهند، لذا احساس کردیم که نیازمند یک مرکز برای ساماندهی این وضعیت هستیم. در سال ۲۰۱۰ در جزیره آشوراده یک کلینیک کوچک که توانایی نگهداری از ۶ تا ۷ فک را دارد، در تاسیسات ماهیان خاویاری احداث کردیم. از آن زمان هم کار ما جدی‌تر شد و آموزش‌ها برای اهالی بومی، ماهی‌گیران و کودکان را به ویژه در مناطق شمالی گسترش دادیم و سعی کردیم دانشگاه‌هایی را که در خط ساحلی کشور هستند، درگیر کارهای تحقیقاتی کنیم تا بتوانیم یک کار ماندگار انجام دهیم. شکر خدا تا امروز نیز شرایط بد نبوده است.

حکیم مهر: مهمترین مشکلاتی که با آن روبرو بودید، چه بود؟

مشکل اول این است که فوک خزری یک حیوان کاملا ناشناخته است و حتی ادارات و سازمان‌هایی مثل محیط زیست نیز اطلاعی از وجود آن نداشتند و کاری برای آن نکرده بودند، همین باعث می‌شد که کار ما سخت‌تر شود. اما الان بعد از چند سال‌ کار، سازمان‌های مختلف مخصوصا محیط زیست و شیلات در جریان قرار گرفتند و همکاری‌های آنها بهتر شده است. هر چند که متاسفانه در طول قرن اخیر جمعیت فوک‌های خزری بیش از ۹۵ درصد کاهش پیدا کرده و همین زنگ خطری است که به ما نشان می‌دهد اگر کار مشارکتی بین هر ۵ کشور انجام نشود، آینده روشنی نخواهیم داشت.

ما در طول این سال‌ها صرفا در ایران مشغول به کار نبودیم. یعنی از طریق ارتباطی که در طول چند سال گذشته با کشورهای دیگر داشتیم، دومین مرکز درمانی و تحقیقاتی فوک خزری به کمک مرکز ما در کشور قزاقستان احداث شد و الان مشغول کار هستند. یا مثلا تا یکی دو سال گذشته، سازمان شیلات کشور روسیه، مجوز شکار فوک را به شکارچیان می‌فروخت. به کمک گروهی از دوستان به ویژه در روسیه، یک کمپین بین‌المللی برگزار و قدام به جمع‌‌آوری امضای الکترونیک کردیم که در نهایت تعداد زیادی امضا جمع و این خبر رسانه‌ای شد. دولتمردان روسیه نیز اسم فوک خزری را وارد کتاب سرخ خود کردند، چون آنها مثل ایران IUCM را قبول ندارند و خودشان بر اساس تحقیقاتی که می‌‌کنند، حیوانات در معرض خطر را وارد لیست کتاب سرخ می‌کنند. این اتفاق در سال ۲۰۲۰ رخ داد و الان شکار به صورت قانونی و با مجوز انجام نمی‌شود، اما چون به هر حال در طول این سال‌ها خیلی از مردم در مناطق روسیه و داغستان به صورت سنتی شکار داشتند، همچنان شکارهای غیرمجاز وجود دارد. با این حال کمک زیادی به ما کرد چون همین شکار قانونی سالانه حداقل ۵ هزار فوک را از بین می‌برد و این معضل باعث شده بود جمعیت فوک آسیب جدی ببیند. اما از سال گذشته این میزان تلفات کاهش پیدا کرد و ما فرصت بیشتری برای جبران داریم.

حکیم مهر: دوباره به گذشته برگردیم، آیا بعد از آشنایی با خانم لنی هارت تحصیلات دامپزشکی را تمام کردید؟

بله، آن زمان دیگر من آن چیزی را که به دنبال آن بودم، پیدا کردم، اما چون این رشته برای بحث درمان به من کمک می‌کرد و با کمک آن می‌توانستم کارهایی را در حوزه امدادرسانی و درمان برای فوک‌های آسیب‌دیده انجام دهم، تحصیلات دامپزشکی را ادامه دادم. البته قبل از اینکه از پایان‌نامه دفاع کنم، خانم لنی هارت فضایی را ایجاد کرد که توانستم مرخصی بگیرم و به هلند بروم و در آنجا دوره‌ای را در بیمارستان آنها بگذرانم تا اینکه آمادگی بیشتری برای این کار داشته باشم. از آن زمان این ارتباط همچنان وجود دارد و اگرچه خانم هارت این چند وقت به خاطر کرونا نتوانستند به ایران بیایند، اما علاقه دارند که به کشورهای منطقه سر بزنند. مخصوصا ایران چون همکاری اهالی بومی و ماهی‌گیران بسیار مورد علاقه ایشان است. ما همچنان از تجربه و علم ایشان استفاده می‌کنیم.

حکیم مهر: دامپزشکانی که علاقه‌مند به حوزه حیات وحش علی‌الخصوص فوک خزری هستند، چه باید بکنند؟

دوستان علاقه‌مند خودشان باید پیگیر علاقه خود شوند، چون ما به صورت آکادمیک چنین رشته‌ای در دانشگاه نداریم. اگرچه گونه‌ای که ما در حیات وحش کار می‌کنیم به دروسی مثل دام کوچک در دامپزشکی نزدیک است، اما اگر بخواهند چیزی را در مورد حیات وحش به صورت تخصصی آموزش ببینند، حتما باید خودشان پیگیر باشند.

دوستان علاقه‌مند به کارهای تحقیقاتی می‌توانند در صورتی که ما پروژه تحقیقاتی داشته باشیم، در کنار ما باشند. کمااینکه تاکنون چند نفر دانشجو از رشته‌های مختلف مثل دامپزشکی داشتیم. از طرفی کار فیلدی باید در فیلد باشد، یعنی باید زمان بگذارند و از نزدیک تجربه کسب کنند، چون خود ما هم خیلی از مسائل را به صورت تجربی یاد گرفتیم. مخصوصا در مورد گونه ای مثل فوک خزر که کار روی آن خیلی کم انجام شده و باید بسیاری از چیزها را از طریق تجربه و ممارست کسب کنند.

از نظر من در شرایط کنونی راهش این است که وقت بگذارند و به فیلد بیایند و این مساله با گذر زمان به ما ثابت می‌کند که این افراد علاقه کافی دارند که بتوانند عضو مجموعه ما باشند یا خیر. گاهی اوقات که با دوستان صحبت می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که این نیاز وجود دارد که ما در دانشگاه‌ها هم بتوانیم واحدهای درسی را به صورت تخصصی‌تر همراه با کارگاه‌های آموزشی مستمر داشته باشیم. این باعث می‌شود که نه تنها من، بلکه خیلی از دوستانی که در زمینه حیات وحش فعال هستند و تجربه کار دارند، وارد مسائل آکادمیک شوند و این علم و تجربه را در اختیار سایرین بگذارند. البته دانشگاه‌ها هم باید علاقه‌مندی خود را نشان دهند و با دعوت دوستانی که در زمینه حیات وحش کار می‌کند و با اجرای کلاس‌ها و برنامه‌های آموزشی این مسیر را گسترش دهند. چون در ایران از لحاظ تننوع زیستی بسیار غنی هستیم و این فرصت وجود دارد برای کسانی که خارج از ایران آموزش دیدند تا اطلاعات خود را از طریق دانشگاه‌ها به دانشجویان منتقل کنند. به نظر من جوامع دانشگاهی مسئولیت اصلی را در این زمینه دارند.

حکیم مهر: آیا دامپزشکان علاقه‌مند به این حوزه، از نظر معیشت در تنگنا قرار نمی‌گیرند؟

شرایط معیشتی خیلی سخت است و به علاقه‌مندی فرد برمی‌گردد. ما سال‌های سال است که وقت خود را در اینجا گذاشتیم. البته بعضی اوقات پیش می‌آید که به عنوان یک سازمان مردم‌نهاد می‌توانیم از بیرون پروژه بگیریم. مثلا یکی دو سال پیش یک پروژه‌ یک‌ساله با دفتر HCP سازمان ملل داشتیم که خیلی به ما کمک کرد. اما خب، در طول این سال‌ها دو پروژه به این شکل بوده است و لذا مجبور هستیم که برای گذران زندگی کارهای دیگری هم انجام دهیم. در نهایت این علاقه است که باعث می‌شود انسان پیگیر شود و سختی‌ها را به جان بخرد. هدف هم همین است که انسان یک تاثیر مثبت در طبیعتی که آسیب دیده ایجاد کند و این کار، سختی هم دارد.

متاسفانه از این بابت حتی در سازمان محیط زیست هم بودجه‌ای برای استخدام دامپزشکان حیات وحش تعریف نشده و این خلاء همیشه احساس می‌شود. اما مهمترین مساله این است که علاقه‌مندی باعث می‌شود انسان تمام این سختی‌ها را به جان بخرد. خود من سال‌ها از این بابت به مشکل خوردم و همین باعث شد که دنبال کارهای دیگر هم باشم. کار اصلی من فوک بود و زمان اصلی را آنجا می‌گذاشتم اما به کارهایی مثل خرید و فروش هم روی آوردم که در معیشت خود نمانم. متاسفانه حیات وحش از لحاظ مالی شرایطی ندارد که دامپزشکان بخواهند آن را جزء اولویت‌های کاری خود بگذارند، مگر آنها که در باغ وحش‌ها کار می‌کنند که تعداد آنها خیلی کم است. گروه‌های مثل ما که مباحث حفاظتی را دنبال می‌کنیم، با اسارت حیوانات مخالفیم. خود من هیچ وقت سمت باغ وحش نرفتم چون ترجیح من این است که فضا را مهیا کنیم تا حیوانات در طبیعت زندگی کنند. این قضیه فقط علم دامپزشکی را نمی‌خواهد، بلکه علم اکولوژی لازم دارد.

حکیم مهر: به‌عنوان حرف آخر...

از جوامع دانشگاهی می‌خواهم فضایی را در حوزه دامپزشکی حیات وحش فراهم کنند، اگرچه ما دغدغه‌های خودمان را به اندازه کافی داریم اما من همیشه از این موضوع استقبال کردم که دانشگاهی کلاس خاصی در این زمینه بگذارد، با این وجود کلاس‌ها در حد تک‌جلسه یا دو جلسه بوده و دیگر پیگیری نکردند. ما فقط گونه فوک خزری را نداریم بلکه بسیاری از گونه‌ها هستند و من خیلی‌ها را می‌شناسم که توانستند خارج از ایران اطلاعات خوبی به دست بیاورند و آموزش‌های خوبی ببینند‌ و الان داخل ایران کار می‌کنند. اگر این افراد شناسایی شوند و از حضورشان استفاده کنند، بعد از چند سال یک جامعه دامپزشک آموزش دیده داریم که می‌تواند برای بحث حیات وحش کمک کننده باشد.

ایران شرایط این را دارد که پذیرای علاقه‌مندان خارج از کشور برای آموزش باشد. از آنجا که ما شروع کننده بحث حفاظت فوک خزری بودیم، بارها شده که از کشورهای حوزه خزر به اینجا آمدند و آموزش دیدند و به کشورهای خود بازگشتند تا این کار را انجام دهند. بنابراین کار به صورت پایلوت انجام شده و ما این پتانسیل را داریم. اگر در بخش‌های دیگر هم همین کار صورت گیرد و استمرار داشته باشد، ما می‌توانیم یک قطب خوب برای تربیت دامپزشکانی باشیم که برای حیات وحش کار می‌کنند. این فیلد کاری قطعا می‌تواند درآمدزا هم باشد و دوستان علاقه‌مند از این بابت نگرانی نداشته باشند.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 
 
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۸
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
0
7
زمین و زمان دارند به حال دامپزشک و دامپزشکی گریه می کنند!
ناشناس
|
United States of America
|
۲۰:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
1
4
مه تنها حیات وحش بلکه دام بزرگ، دام کوچک، حتی اگزوتیک همه و همه بی درامد هستند حتی خود دامدار
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۲
0
7
چه موجودات زیبا و خارق العاده ای هستن.
خدا خیر و برکت بده به تمام کسایی که برای حفظ این ذخایر زیستی تلاش میکنن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۳
0
1
پس چرا علت تلفات اخیر را نپرسیدید؟
مجید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۴
0
2
دوستانی که علم استقلال از وزارت جهاد کشاورزی و عدم ادغام به وزارت بهداشت را دارند ملاحظه بفرمایند سازمان مستقل محیط زیست نمیتواند نان شب کارکنانش را تهیه کند ! سازمان بدونه وزیر یعنی این ، ماندن در وزارت جهاد سیب زمینی بسیار بهتر از یتیم بودن در بین غول ها ست. سازمان دامپزشکی و بخصوص بخش آموزش دامپزشکی (جهت ایستادگی در برابر مدرک فروشی ) باید با وزارت بهداشت ادغام گردد یا اینکه فکری به حال وضعیت آموزش دامپزشکی و رشد قارچ گونه دانشکده ها گردد.
نظر شما
ادامه