حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «در
کانادا به محض اینکه به یک نفر میگفتم دامپزشک هستم، اولین چیزی که به ذهن او میرسید
این بود که من فرد باهوشی هستم. یعنی مستقیما این جمله را میگفتند و این برای من
خیلی جالب بود.» این را دانشجوی ایرانی دامپزشکی مقیم کانادا به حکیم مهر
میگوید: «در ایران متاسفانه برخورد اجتماعی با دامپزشکان خیلی ضعیف و درک اجتماعی
نسبت به رشته دامپزشکی محدود است، اما اینجا فقط دو دیدگاه در مورد دامپزشک وجود
دارد؛ اول اینکه دامپزشک خیلی باهوش است و دوم اینکه درآمد خیلی خوبی دارد. تا جایی
که خیلی از دانشآموزان رشته پزشکی را انتخاب نمیکنند و به سمت دامپزشکی میآیند
فقط به خاطر اینکه دامپزشکی میتواند حداقل دو یا سه برابر درآمد نسبت به پزشکان
داشته باشد.»
«دکتر هادی تبرایی» در گفتوگو با حکیم مهر معتقد است که بخش عملی دامپزشکی در کانادا داستان متفاوتی دارد و
دانشجوها با استانداردهایی رشد پیدا میکنند که در ایران اصلا آنها را نداریم:
«دامپزشکان کانادا در بحث اخلاق در دامپزشکی و بحث رعایت پروتکلها برای انجام هر
آزمایش یا معاینه بسیار از ما جلوتر و خیلی کتابمحورتر و علمیتر هستند. ملاحظاتی
که درخصوص کیسهای مراجعه کننده وجود دارد و رضایتی که از صاحب دام و مخصوصا پت میگیرند،
در اینجا چندین برابر ایران است.»
حکیم مهر: آقای دکتر، ورودی چه سالی و کدام دانشگاه
هستید؟
بنده در سال ۸۷
در رشته دکترای حرفهای دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته و در سال ۹۴ فارغالتحصیل شدم.
حکیم مهر: چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟
روزی که رتبهها اعلام شد، من بین رشتههای داروسازی و
دامپزشکی مردد بودم. از خیلی از دوستان مشورت گرفتم و همه آنها دامپزشکی را به من
توصیه کردند. چون آنها من را میشناختند و میدانستند که بیشتر به دنبال تحقیق و
پژوهش هستم تا مباحث مالی و گفتند که دامپزشکی پایه بسیار خوبی برای رشتههای تحقیقمحور
است؛ به این ترتیب رشته دامپزشکی دانشگاه تهران را قبول کردم.
حکیم مهر: بعد از فارغالتحصیلی چه کردید؟
در سال ۹۴
که فارغالتحصیل شدم، در چند شرکت دارویی به صورت همزمان کار میکردم. دو سال بعد
به خدمت سربازی رفتم و بعد از آن به صورت تماموقت در بخش تحقیق و توسعه یک شرکت
دارویی مشغول شدم و بعد در سال ۹۹
به کانادا مهاجرت کردم.
حکیم مهر: شیوه مهاجرت شما چگونه بود و تخصص را چه کردید؟
مهاجرت من به روش تحصیلی بود. من دوره تخصص را در ایران
نگذراندم و در ایران فقط دکترای عمومی گرفتم. برای دوره PhD از دانشگاه ساسکاچوان کانادا پذیرش گرفتم، البته از جاهای دیگر هم
پذیرش داشتم اما گزینهای که برای من مناسبتر بود، این دانشگاه بود. در حال حاضر
در اینجا در حال تحصیل هستم. البته پیش از این به مدت سه سال مقطع ارشد را تمام
کردم و الان دانشجوی سال اول PhD
دانشگاه تورنتو هستم.
حکیم مهر: انگیزه اصلی شما برای مهاجرت چه بود؟
انگیزه مهاجرت من قطعا ادامه تحصیل بود. کمااینکه فضایی که
در ایران کار میکردم، نه اینکه جذاب نباشد، اما شاید طوری بود که در ۵۰ سال آینده، خودم را در آن
موقعیت و فضای پژوهشی که به دنبال آن بودم، نمیدیدم و حس میکردم که شاید خیلی
جذاب و خیلی نزدیک به لبه علم نیست. دلم میخواست وارد فضایی شوم که در آن تحقیقات
خیلی پیشرفتهتر، جدیدتر و بهروزتر باشد. در واقع به دنبال تحقیق در یک دانشگاه
برتر در دنیا بودم و به همین خاطر وارد فضای تحقیقاتی فیلد ژنتیک شدم که نسبت به
سایر زمینهها خیلی متفاوت است. این فیلد در ایران اصلا وجود ندارد و ما تحقیقات aging در ایران نداریم. عدم وجود این رشته باعث شد که من تحصیل در خارج
از کشور را انتخاب کنم.
حکیم مهر: در مقام مقایسه، فضای تحصیلی رشته دامپزشکی میان
ایران و کانادا چه تفاوتهایی دارند؟
در کانادا تعداد دانشکدههای دامپزشکی خیلی کم اما باکیفیت
هستند. در چهار استان اطراف ما یعنی استانهای بریتیش کلمبیا، آلبرتا، ساسکاچوان و
منیتوبا، تقریبا تا حدود هشت سال پیش فقط یک دانشکده دامپزشکی وجود داشت و هریک از
این استانها در آن سهمیه داشتند. به این ترتیب که از هر استان ۲۰ دانشجو پذیرش میکردند که جمع
آنها ۸۰
دانشجو میشد. هشت نفر هم سهمیه بینالملل یا سهمیه سایر استانهای کانادا به صورت
مازاد میگرفتند. از حدود هشت سال پیش، یک دانشکده دامپزشکی دیگر هم تاسیس شد و
فکر میکنم که الان در تمام کانادا پنج یا شش دانشکده دامپزشکی وجود دارد. در ایران
اما تعداد دانشکدهها خصوصا دانشگاه آزاد به صورت تصاعدی بالا رفت.
تفاوت دیگر این است که تعداد ورودیهای دانشکدههای دامپزشکی
کانادا خیلی کم و رقابتها بسیار بالاست. دانشجویان دامپزشکی اینجا از میان بچههای
باهوش هستند و رقابتی که برای دامپزشکی دارند، خیلی عجیب است. در حالی که در ایران
اینطور نیست و این باعث میشود که دامپزشکی در کانادا رشته بسیار پرطرفداری باشد.
اسم این رشته میپیچد و از طرفی علاقهمندان آن از استانهای مختلف میآیند و با اینکه
شهریههای آن بسیار بالاست، اما باز هم این همه رقابت برای آن وجود دارد.
تفاوت بعدی این است که به نظر من بخش عملی در اینجا داستان
متفاوتی دارد و به طور کلی دانشجوها با استانداردهایی رشد پیدا میکنند که در ایران
اصلا آنها را نداریم. خود من وارد فیلد بالینی نشدم اما تجربهای که از بچههای دیگر
میشنوم این است که اوضاع فیلد عملی، خیلی متفاوت بوده و دامپزشکان در بحث اخلاق
در دامپزشکی و بحث رعایت پروتکلها برای انجام هر آزمایش یا معاینه بسیار از ما
جلوتر و خیلی کتابمحورتر و علمیتر هستند.
حکیم مهر: اینکه دامپزشکان کانادایی از لحاظ اخلاق از ما
جلوتر هستند، به چه معناست؟
ملاحظاتی که در خصوص کیسهای مراجعه کننده وجود دارد و رضایتی
که از صاحب دام و مخصوصا پت میگیرند، در اینجا چندین برابر ایران است. در اینجا
با پت دقیقا مانند یک شهروند برخورد میشود و در این مباحث خیلی پیشگامتر و جلوتر
از ما هستند. هر حیوان و مخصوصا پتها، در زمان درمان باید در بالاترین سطح آرامش
خود باشند.
به نظرم کاری که ما در ایران از لحاظ معاینه و رفتار با حیوان
انجام میدهیم، اینها حدود ۴۰
سال پیش از آن مرحله عبور کردند و الان وارد یک سطح دیگر شدند. نوع نگاه آنها به حیوان
متفاوت است و به خاطر همین، آموزشهایی که دارند، خیلی اصولی و به قول خودشان بیمارمحور
است. دامپزشک یا پزشک کاملا در خدمت بیمار خود هستند و آن ارجحیتی که در ایران،
دامپزشک نسبت به پت دارد، در اینجا ندارند. در واقع پت در رده بالا قرار دارد و
دامپزشک به او خدمترسانی و با روش بهتری با حیوان برخورد میکند.
حکیم مهر: ارزیابی شما از جایگاه دامپزشکان در کانادا چطور
است؟
خیلی خوب است. تجربه شخصی من این است که به محض اینکه به یک
نفر میگفتم دامپزشک هستم، اولین چیزی که به ذهن او میرسید این بود که من فرد
باهوشی هستم. یعنی مستقیما این جمله را میگفتند و این برای من خیلی جالب بود. در
ایران متاسفانه برخورد اجتماعی با دامپزشکان خیلی ضعیف و درک اجتماعی نسبت به رشته
دامپزشکی محدود است، اما اینجا فقط دو دیدگاه در مورد دامپزشک وجود دارد؛ اول اینکه
دامپزشک خیلی باهوش است و دوم اینکه درآمد خیلی خوبی دارد. خیلی از دانشآموزان
رشته پزشکی را انتخاب نمیکنند و به سمت دامپزشکی میآیند فقط به خاطر اینکه
دامپزشکی میتواند حداقل دو یا سه برابر درآمد نسبت به پزشکان داشته باشد. این دلیلی
است که خانوادهها با وجود شهریههای بسیار سنگین دامپزشکی، فرزندان خود را به این
رشته میفرستند.
حکیم مهر: شهریه حدودا چقدر است؟
سالی تقریبا ۷۴
هزار دلار که رقم سنگینی است.
حکیم مهر: آینده خود را چطور پیشبینی میکنید و چه برنامههایی
دارید؟ آیا به بازگشت به ایران فکر میکنید؟
پاسخ به این سوال سخت است. قطعا دوست دارم که به ایران
برگردم، چون حداقل به دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران احساس تعلق خاطر دارم. به هر
حال بهترین خاطرات من مربوط به دانشگاه تهران است و همیشه دوست دارم که به دانشگاه
تهران برگردم و اگر از دستم بربیاید، در آنجا تدریس کنم و هر آنچه را که آموختم،
به دامپزشکان نسلهای بعد آموزش دهم. برای فضای تحقیق هم اگر شرایط آماده باشد، با
آغوش باز میپذیرم. خیلی خوب است که تحقیقات انسان در کشور خودش و برای سلامتی
مردم و سلامتی دامها یا پتهای کشور خودش به کار آید. من این را خیلی دوست دارم
اما در هر صورت باید ببینیم که شرایط چطور پیش میرود.
حکیم مهر: شما یک مقاله در مورد کشف ژن جوانی کار کردهاید
که بازخورد خوبی داشته است. لطفا کمی در مورد آن توضیح دهید.
آن مقاله بخشی از پروژه من بود که بهعنوان دانشجو در اینجا
کار میکردم که موضوع آن روی aging یا فرآیند پیری بود. در
تحقیقات ایجینگ، حیوانات آزمایشگاهی مختلفی ازجمله موش، سنجاب، مگس سرکه و...
استفاده میشوند. اما بهترین مدل برای مطالعات ایجینگ، نوعی کرم حلقوی یک میلیمتری
به نام «سی الگانس» است که ما روی این نمونه از حیوان کار کردیم.
حکیم مهر: هدف اصلی شما چه بود؟
هدف ما بررسی بیشتر تاثیر یکی از ژنهایی بود که در فرایند
رونویسی DNA و تبدیل آن به RNA نقش دارند. زمان شروع به کار، دادههایی را به دست آوردیم که حس
کردیم ارزش آن را دارد که خیلی بیشتر و از جنبههای مختلف روی آن کار و بررسی کنیم
که این ژنها در واکنش به استرسهای محیطی، چه عملی از خود نشان میدهد. به این نتیجه
رسیدیم که ژنی که ما روی آن کار میکنیم و نام آن CCS1 است تاثیر خیلی زیادی دارد، به طوری که اگر در بدن این کرمها
خاموش شود، طول عمر را نصف میکند و اگر ما بیان این ژن را افزایش دهیم، چند اتفاق
خوب میافتد؛ اول اینکه طول عمر افزایش پیدا میکند و دیگر اینکه مقاومت بدن این
موجودات در برابر استرسورها خیلی بالا میرود، یعنی نه تنها طول عمر بلکه سلامت
بدنی آنها هم نسبت به شرایط عادی افزایش پیدا میکند.
موارد دیگری که در این مقاله متوجه شدیم این بود که این ژن میتواند
روی همه مسیرهای سیگنالی متفاوت فرایند ایجینگ اثرگذار باشد. یعنی به صورت یک مرکز
عمل میکند که همه مسیرهای سیگنالی فرایند ایجینگ و سایر ژنها متاثر از این ژن
فعالیت میکنند. پس اگر این ژن نباشد، سایر ژنها هم متاثر میشوند و این برای ما
خیلی جالب بود که تا به حال کسی نتوانسته بود ژنی را که تا این اندازه بتواند روی
سایر ژنهای موثر در فرایند ایجنیگ و پیری تاثیرگذار باشد، پیدا کند.
در این میان ما یک ژن دیگر را هم تقریبا به صورت اتفاقی پیدا
کردیم که متوجه شدیم هردوی این ژنها مهم هستند و زمانی که این دو ژن را با هم
خاموش میکردیم و با هم اثر آن را از بین میبردیم، طول عمر آنها تقریبا هفتاد
درصد کم میشد و به یکسوم حالت عادی میرسید. این نکته هم خیلی برای ما جالب بود
و در واقع دو ژن را کشف کردیم که هر دو میتوانند در فرایند ایجینگ تاثیرگذار
باشند.
حکیم مهر: آقای دکتر، به طور خلاصه این کشف چه دردی را از
بشر دوا میکند؟
اگرچه هدف طولانی مدت مطالعات ایجینگ افزایش طول عمر است،
اما هدفهای کوتاه مدت آن جلوگیری از بیماریهای وابسته به سن مثل آلزایمر، سرطان،
آرتریت روماتویید، پارکینسون و بیماریهای قلبی عروقی است. اگر ما بتوانیم کشف این
ژنها را ادامه دهیم و روی فرایند پیری کار کنیم و به درستی پیش رویم، عملا میتوانیم
همه این بیماریها را به تاخیر بیندازیم، از وقوع آنها جلوگیری کنیم یا حداقل
ابتلای آن را کاهش دهیم که این مساله برای سلامت جامعه ما خیلی مهم است.
حکیم مهر: بهعنوان حرف آخر...
ما تحقیقات ایجینگ در ایران نداریم و خیلی خوب است اگر بشود
بنایی گذاشت و در این خصوص همکاری کرد. تحقیقات ایجینگ خیلی پیچیده نیست و ایدههای
خیلی زیادی در مورد آن وجود دارد. الان دانشگاههای خوب دنیا مثل هاروارد،
استنفورد، پرینستون و تورنتو روی ایجینگ کار میکنند و اگر ما بتوانیم در ایران این
تحقیقات را انجام دهیم، کمک زیادی به پیشرفت کشور میکند، کمااینکه هزینههای آن
در مقایسه با تحقیقات دیگر واقعا خیلی زیاد نیست.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
1. ملاک درامد سایت های معتبر شغلی بین المللی است و لا غیر.
2. پزشکان با هر تخصصی خود را MD یا پزشک می نامند. حتی اگر فوق تخصص باشند. و در این سایت ها وقتی درامد پزشکان را مینویسد منظور درامد متوسط همه ی پزشکان است
3. برعکس دامپزشکان، درصد بالایی از پزشکان، متخصص هستند. حال انکه قریب به اتفاق دامپزشکان عمومی هستند. مثلا این جمعیت های اماری شامل دامپزشک(95 درصد عمومی و 5درصد متخصص) و پزشکان (70درصد متخصص، فوق تخصص، متخصص پزشکی خانواده و.. و کمتر از 30 درصد عمومی) پس عملا این مقایسه ی درامد بین جمعیت دامپزشکان عمومی و پزشکان بیشتر متخصص در حال انجام است.
4. و نکته ی آخر این که درامد دامپزشکان در بحران کرونا شروع به افزایش کرد و مخصوصا در سال جاری یک جهش تاریخی داشته است که هنوز در آمار ها نیامده است و تقریبا درامد سال 2021 را در اکثر این سایت های معتبر مشاهده میکنید که صحیح است ولی برای آن زمان است.
همکاران و دانشجویان عزیز ، علمی و دقیق پیش بروید.