حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: «متاسفانه در دوره DVM به مسائل مربوط به حیات وحش پرداخته نمیشود، مثلا دمای بدن همه گونهها را باید حفظ میکردیم اما زمانی که سوال میکردم که حالا دمای بدن پلنگ چیست؟ تکستی در این خصوص نداشتیم.» این را «دکتر فهیمه اسلامی» بانوی دامپزشکی که ریاست اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش اداره کل حفاظت محیط ریست استان چهارمحال و بختیاری را بر عهده دارد، به حکیم مهر میگوید و ادامه میدهد: «ما در دوره عمومی دامپزشکی، حتی یک خط هم حیات وحش نمیخوانیم، در حالی که از زنبور، اسب، طیور، دام اهلی و... مطلب فراوان است. متاسفانه داستان این است که اساتیدی که بتوانند دامپزشکی حیات وحش آموزش بدهند را نداریم. اساسا دامپزشکی حیات وحش در کل دنیا جدید است و سابقه طولانی ندارد اما ما همان را هم خیلی عقب هستیم.»
وی علت این نقصان را ضعف شدید وزارت علوم میداند و تصریح میکند: «البته شاید ما دامپزشکان هم هیچ وقت نخواستیم و به دنبال آن نرفتیم و مطالبه نکردیم که حداقل دو، چهار یا هشت واحد دامپزشکی حیات وحش به دوره عمومی اضافه کنند. حیوانات که فقط اهلی نیستند؛ بسیار پیش آمده در اداره پرنده شکاری به من ارجاع میشود و تجربهای که من دارم، متاسفانه با آزمون و خطا به دست آمده، چون علم آن را نداریم و مدام باید در اینترنت سرچ کنیم و به دنبال تکستهای خارجی و مقالات بگردیم که مثلا وقتی گرگ میآید و میخواهیم آن را بیهوش کنیم و دندان او را بکشیم، چه باید بکنیم.»
دکتر اسلامی خاطرنشان میکند: «من هر زمان که دانشجویان سال آخر دامپزشکی را میبینم، به آنها میگویم که حیات وحش مغفول مانده است، اما پاسخ اکثریت آنها این است که در این حوزه پول نیست و ما حتی اگر کیسهای درمانی حیات وحش را هم درمان کنیم، چون متولی آن فرد نیست، درآمدزایی ندارد.»
حکیم مهر: خانم دکتر، ورودی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟
بنده ورودی سال 85 رشته دامپزشکی دانشگاه دولتی شهرکرد هستم.
حکیم مهر: آیا به رشته دامپزشکی علاقهمند بودید یا دست تقدیر شما را به این سمت سوق داد؟
واقعیت این است که بیشتر دست تقدیر بود، چون هدف من از ابتدا رشته پزشکی بود اما رتبهها که اعلام شد، با مشورت چند نفر از دوستان و توجه به این مسئله که دامپزشکی دکترای حرفهای است، این رشته را انتخاب کردم. خودم هم از ابتدا به حیوانات علاقه داشتم و تا یادم میآید، حیوان خانگی نگهداری میکردم، اما همواره حیات وحش را به صورت ویژهتری دوست داشتم.
حکیم مهر: وقتی رشته دامپزشکی را انتخاب کردید، اطرافیان چه واکنشی داشتند؟
پدر و مادرم من را حمایت کردند و یک مقدار که جلوتر رفتم، متوجه شدم که این حوزه چقدر گسترده و با آن چیزی که فکر میکردم، متفاوت است. گستردگی این رشته و اینکه جای کار زیادی داشت، من را بیشتر خوشحال میکرد و همواره حمایت از طرف خانواده، همراه من بوده است.
حکیم مهر: اینکه یک بانوی دامپزشک وارد عرصه حیات وحش شود، اتفاق جالبی است. شما چگونه وارد این مسیر شدید و بعد از دوره عمومی چه کردید؟
من قبل از اینکه وارد رشته دامپزشکی شوم، علاقه زیادی به حیات وحش داشتم و همیشه مستندهای حیات وحش را در تلویزیون دنبال میکردم. متاسفانه در دوره DVM به این مسائل پرداخته نمیشد، مثلا دمای بدن همه گونهها را باید حفظ میکردیم اما زمانی که سوال میکردم که حالا دمای بدن پلنگ چیست؟ تکستی در این خصوص نداشتیم. خاطرم هست در سال دوم یا سوم که بودم، یک خرس سیرک را به کلینیک ارجاع دادند. من در آنجا متوجه شدم که چقدر ما هیچ چیز نمیدانیم و چقدر این حیوان زیبا و مظلوم است. مثلا یک گاو ممکن است چند صاحب داشته باشد که دائما وضعیت او را پیگیری میکنند اما آن حیوان وحشی هیچ صاحبی ندارد و تنها و مظلوم است و به همین شکل علاقه من خیلی بیشتر شد.
بعد از اتمام دوره DVM من دیدم که هیچ راهی وجود ندارد که بتوانم حیات وحش بخوانم، لذا همزمان که تکستهای مرتبط میخواندم، در یکی از واحدهای طیور مسئول فنی شدم. آن زمان وزارت علوم یک آزمون استخدامی منتشر کرد که یکی از رشتههای جذاب آن تحت عنوان «کارشناس حیات وحش» بود که از میان دامپزشکان نیرو میگرفت. استانهای دیگر هم بودند اما من چون در چهارمحال بودم، این استان را که یک نفر نیرو میخواست، انتخاب کردم. در آزمون شرکت و مراحل دیگر را طی کردم و به عنوان دامپزشک کارشناس حیات وحش استخدام شدم. در ابتدا هم که هیچ چیز نمیدانستم و اگرچه خیلی تکست خوانده بودم اما در عمل همه چیز متفاوت بود. مثلا طول بال یک عقاب از یک طرف تا سمت دیگر دو و نیم متر است و چنگالهای قدرتمندی دارد که به من میگفتند آن را بگیر و مهار کن. یا مثلا سال گذشته یک مورد خرس در یک باغ شخصی داشتیم که از یک چشم آن خون جاری بود و گفتند آن را بیهوش و درمان کنید و خلاصه یک دنیای عظیم است. من تلاش کردم خودم را برسانم و در وبینارهای دوستانی که قبلا این دورهها را دیده و کار کرده بودند، شرکت میکردم و از همکارانی که فعالتر بودند و دوره دیده بودند، میپرسیدم. با چند نفر از اساتید خارجی هم کانال ارتباطی زدم و چند کتاب تکست خارجی سنگین خریداری کردم و خواندم تا بتوانم خودم را برسانم.
حکیم مهر: آیا هیچ وقت از حیوانات نترسیدید یا از نظر نیروی بدنی کم نیاوردید؟
شاید اتفاق میافتاد که از نظر نیروی بدنی کم بیاورم اما هیچ وقت نمیترسیدم و همیشه با خودم این تفکر را داشتم که دوست دارم برای حیوانات کاری کنم. در حوزه حیات وحش همیشه بحث درمان مطرح نیست، بلکه برنامهریزی برای حفاظت از این گونهها بسیار مهم است، چون به این شکل نیست که مدام کیس داشته باشید. بلکه هر سال ممکن است یک بار یا دو بار کیس بیاید که نیاز به اقدام ما باشد. لذا کار اصلی ما این است که چطور برنامهریزی کنیم تا گونهها را حفظ و حراست کنیم. من علم بومشناسی حیات وحش و علم حفاظت را نخوانده بودم و این حوزهها را شاید فارغالتحصیلان محیط زیست بخوانند اما من میخواستم آنها را یاد بگیرم و با دامپزشکی مخلوط کنم، چون در هر صورت کیس زیاد نیست.
حکیم مهر: چرا حیات وحش مقداری مغفول مانده است؟
واقعیت این است که از یک مقدار گذشته و متاسفانه خیلی مغفول مانده است. ما در دوره عمومی دامپزشکی، حتی یک خط هم حیات وحش نمیخوانیم، در حالی که از زنبور، اسب، طیور، دام اهلی و... مطلب فراوان است. زمانی که من در محیط زیست استخدام شدم، متوجه شدم که ما چقدر علم داریم که نمیدانیم. من وقتی بالای سر کیسی میروم که باید آن را بیهوش کنم، مجبور هستم به تکستهای خارجی رجوع و کتابهای خارجی که روی حیات وحش کار کردند را دانلود کنم. مثلا ما از داروهای بیهوشی و اینکه در لحظه چه درمانی برای حیوان نیاز است، هیچ چیزی نمیدانیم. از زمانی هم که من اینجا هستم، در کنار مدیرکل که ایشان هم دامپزشک هستند، بسیار تلاش کردیم تا کمی حواس را به سمت دامپزشکی حیات وحش جلب و حداقل دیپلما یا رشته تخصصی حیات وحش را اضافه کنیم.
حکیم مهر: در این مسیر چه کارهایی انجام دادید؟
مکاتبات زیادی کردیم و در حال حاضر خود دانشگاه شهرکرد هم پیشقدم شده است. متاسفانه داستان این است که اساتیدی که بتوانند دامپزشکی حیات وحش آموزش بدهند را نداریم. اساسا دامپزشکی حیات وحش در کل دنیا جدید است و سابقه طولانی ندارد اما ما همان را هم خیلی عقب هستیم. خود من تا حدودی حیات وحش را میشناختم اما زمانی که از بچهها سوال میکردم که مثلا فرق یوزپلنگ و پلنگ چیست، نمیدانستند. ما از گونههای حیات وحش کشور خودمان هیچ چیز نمیدانیم.
حکیم مهر: اشکال کار کجاست؟
این ضعف شدید وزارت علوم است. البته شاید ما دامپزشکان هم هیچ وقت نخواستیم و به دنبال آن نرفتیم و مطالبه نکردیم که حداقل دو، چهار یا هشت واحد دامپزشکی حیات وحش به دوره عمومی اضافه کنند. حیوانات که فقط اهلی نیستند؛ بسیار پیش آمده در اداره پرنده شکاری به من ارجاع میشود و تجربهای که من دارم، متاسفانه با آزمون و خطا به دست آمده، چون علم آن را نداریم و مدام باید در اینترنت سرچ کنیم و به دنبال تکستهای خارجی و مقالات بگردیم که مثلا وقتی گرگ میآید و میخواهیم آن را بیهوش کنیم و دندان او را بکشیم، چه باید بکنیم.
حکیم مهر: شما دو راهکار ارائه کردید؛ یکی اینکه رشته تخصصی دامپزشکی حیات وحش ایجاد شود و دیگری اینکه چند واحد به دوره DVM اضافه شود. کدامیک شدنیتر است؟
این حداقل است. راه حل شدنی این است که بچه ها در دوره DVM از اکولوژی و از حیات وحش بدانند و بعد چند مبحث درمانی یاد بگیرند. ما خیلی وقتها میتوانیم اساتید خارجی را که کار کردند، اضافه کنیم و حداقل به صورت آنلاین از آنها یاد بگیریم یا اساتید ما یاد بگیرند و به ما بیاموزند که چه اتفاقی افتاده است. ما خیلی از علم حیات وحش عقب هستیم. البته از بچههای خود ما هستند که رفتند و دورههایی را در هند و آفریقا دیدند و تجربه کسب کردند که تعداد آنها انگشتشمار است و این برای ما کم است. ما نیاز داریم که علم حیات وحش به صورت سیستماتیک فعلا به دوره عمومی ما اضافه شود و بعد برای آن چارهاندیشی کنیم و واحدهایی با تخصص حیات وحش بگذاریم. در دوره تخصص هم باید از اساتید و تکستهای خارجی استفاده شود. کمااینکه خیلی وقتها اساتید ما به قدر کافی از حیات وحش نمیدانند، چون همه ما از صبح تا شب درگیر دام اهلی هستیم.
حکیم مهر: شما به عنوان رئیس اداره نظارت بر حیات وحش استان، مهمترین کاری که انجام میدهید، چیست؟
شاید 20 درصد کار من مرتبط با درمان و اقدامات درمانی است و 80 درصد وقت خود را برنامهریزی می کنم تا بتوانم کاری کنم که زیستگاهی که فلان گونه در آن هست، حفظ شود تا آن گونه، احساس امنیت کرده، تولیدمثل کند و بقا داشته باشد. خوشبختانه اتفاق خیلی خوبی که چند سالی دنبال آن بودیم و سال گذشته رقم خورد، افتتاح مرکز درمان و بازپروری حیات وحش در چهارمحال و بختیاری بود. این مرکز در حال حاضر اتاق پرندگان شکاری و اتاق پستانداران با درهای مخصوص و شرایط ایدهآل، اتاق رادیولوژی و سونوگرافی و حتی اتاق جراحی دارد.
حکیم مهر: برای خانمهای علاقهمند به دامپزشکی و مخصوصا حیات وحش چه توصیهای دارید؟
حیات وحش علمی است که دانشجویان ما باید خیلی در مورد آن بدانند. من هر زمان که دانشجویان سال آخر دامپزشکی را میبینم، به آنها میگویم که حیات وحش مغفول مانده است. اما پاسخ اکثریت آنها این است که در این حوزه پول نیست و ما حتی اگر کیسهای درمانی حیات وحش را هم درمان کنیم، چون متولی آن فرد نیست، درآمدزایی ندارد. شاید یک بخش این باشد اما یک مبحث خیلی مهم این است که حیات وحش متعلق به کشور ماست. شاید اگر از اول علم آن را میدانستیم و در آن خیلی خوب میبودیم، اوضاع خیلی از گونهها به شرایط الان نمیرسید. شاید اگر از اول یک تیم قدرتمند بودیم که حیات وحش را بلد بودیم و مداخله میکردیم، خیلی از گونهها که الان به شرایط در خطر انقراض رسیده، شاید نمیرسید. اما الان هم هنوز دیر نیست و ما گونههایی از حیات وحش را داریم که سرمایههای کشور ما هستند. حداقل این است که دانشجویان بیایند و علم آن را یاد بگیرند.
ما فشار زیادی به وزارت علوم میآوریم که این مساله را جدی بگیرند و حداقل از تجربههای چند نفری که در سطح کشور چند سالی در حوزه حیات وحش کار کردند، استفاده کرده و به بچههای DVM یاد بدهند که با این ذهنیت بالا بیایند. وقتی از اول این ذهنیت را ندارند و به یکباره در ترم 12 میگویند که دامپزشکی حیات وحش هم هست، وقتی هیچ چیز نمیدانیم و بیرون میآییم، همین میشود. این عشق باید در دل همه ما وجود داشته باشد چون اینها متعلق به کشور ماست و اگر تمام شود، برای همیشه تمام شده، مثل ببر هیرکانی که تا ابد تمام شد. این نقش و وظیفه ماست که برای آنها تبیین کنیم که چنین دریای بزرگی وجود ندارد که ما ندیدیم و آنها را علاقهمند کنیم.
حکیم مهر: البته بحث مالی هم شاخص مهمی است. آیا واقعا درآمد دامپزشکی حیات وحش آن طور هست که یک دامپزشک بتواند با آن زندگی خود را اداره کند؟
بله، وقتی یک دامپزشک کلینیک درمانی راهاندازی میکند، اگر علم حیات وحش را داشته باشد، میتواند به حیات وحش هم کمک کند، اما ما این علم را نداریم. مثلا در استانهای دیگر اتفاق افتاده که یک عقاب با بال شکسته را پیش فلان دامپزشک بردند و او هم چون نمیدانسته، تصور کرده مانند پر کبوتر است که اگر آن را از بیخ بکشد، دوباره در میآید. در حالی که در مورد پرنده شکاری اگر این اتفاق بیفتد، حدود دو سال و نیم طول می کشد تا جایگزین شود و مثل کبوتر نیست که دو ماه دیگر در بیاید.
حرف من این است که وقتی علم حیات وحش را داشته باشیم، قویتر هستیم. مثلا میگویم که فلان دامپزشک روی بحث بیهوشی کار کرده و بیهوشی حیات وحش را هم بلد است و الان نیاز داریم که از علم او استفاده کنیم. مثل در داستان خرس دماوند، خرس را بگیریم و فلان دکتر هست که از او در رابطه با بیهوش کردن کمک بگیریم.
متولی دامپزشکی حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست است و شاید امکان استخدام دامپزشک در این سازمان وجود نداشته باشد یا شاید سازمان در آن سال استخدام نداشته باشد. از طرفی هم اگر این شخص صرفا یک کلینیک راهاندازی و روی تابلوی آن دامپزشکی حیات وحش را درج کند، شاید اتفاقی برای او نیفتد. منظور من این است در کنار کاری که میکنیم، بچههای درمان و آنهایی که بیهوشی و جراحی میخوانند و بعدها میخواهند جراح شوند، یک پیوست حیات وحش هم خوانده باشند که وقتی میگوییم میخواهیم برای درمان پلنگ تیم بگذاریم، بدانند چطور باید نزدیک شوند، بیهوش کنند و مداخله و درمان انجام دهند. ما میتوانیم این علم را بومیسازی و آن را حداقل در چند دانشکده دامپزشکی مهم پیاده کنیم.
حکیم مهر: آیا دامپزشک حیات وحش بودن، اختلالی در زندگی شخصی و مشترک شما به وجود نمیآورد؟ چطور این مساله را مدیریت میکنید؟
صرف دامپزشک بودن شاید اختلالی ایجاد نکند اما زمانی که دامپزشک حیات وحش باشید و در این حوزه مسئولیت داشته باشید، شاید دیگر شب و روز معنایی نداشته باشد. شما در حیات وحش مثل حوزه دام اهلی نمیتوانید به صاحب دام بگویید که فردا صبح مراجعه کند. نیمهشب فلان اتفاق برای فلان خرس در فلان نقطه افتاده و من نمیتوانم به او بگویم همین جا بمان تا من فردا صبح بیایم. حیوان ممکن است به مردم نزدیک شود یا مردم او را بزنند. لذا در حیات وحش بحث تعطیلی و شب و روز مطرح نیست و فقط نیازمند همدلی است. من عاشق این رشته هستم و میخواهم یک کار خوب برای حیات وحش و محیط زیست کشور انجام دهم و خوشبختانه همسر و خانوادهام کاملا من را پشتیبانی میکنند و با من همقدم هستند.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.