حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: اهدای «جایزه استاد دکتر بازرگانی» به دانشجویان برتر دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در زمان فارغ‌التحصیلی آنان، بهانه‌ای شد تا به سراغ «دکتر سروش تقی‌پور بازرگانی» پسر ارشد استاد مرحوم دکتر تقی تقی‌پور بازرگانی که پزشک متخصص اورولوژی، فلوشیپ اندویورولوژی و جراحی روباتیک از کالیفرنیا است، برویم و دقایق کوتاهی را با وی به گفت‌وگو بنشینیم.
حکیم مهر: آقای دکتر، مهمترین ویژگی‌های شخصیتی و علمی پدر چه چیزهایی بودند؟
در ابتدا تشکر میکنم بابت فرصتی برای مصاحبه در مورد پدر فراهم کردید. ایشان جدا از جنبه شامخ علمی (که صحبت کردن در مورد این جنبه، در تخصص بنده نیست و به بزرگان رشته واگذار میکنم)، انسانی معتقد و مقید به اخلاقیات بیش از هر چیز دیگر، بسیار شجاع، رک و بی‌پرده، همزمان مثبت‌اندیش، خوش‌قلب، آماده کمک به همنوعان و افراد کم‌توان و عاشق طبیعت بودند. جمله‌ای که در شرایط مختلف به ما آموزش می‌دادند، این بود که «دل را خوش بدار، حتی در سخت‌ترین شرایط» و خودشان نیز واقعا نماد این بودند. ایشان همیشه زندگی ساده و حداقلی را انتخاب کردند و هر زمان هم شرایطی برای بهبود فراهم میشد، رد میکردند.
حکیم مهر: به نظر شما مهمترین دلیل طراحی جایزه استاد بازرگانی چه بود؟
فرصتی پیش آمد که با خانواده و با یاران همیشگی پدر در گروه دامپزشکی، رایزنی جهت زنده نگاه داشتن نام و یاد و میراث ایشان داشته باشیم. با توجه به رسالت دیرینه ایشان در قرائت سوگندنامه دانش‌آموختگی، بنا شد هر ساله جایزه‌ای به نام «استاد دکتر بازرگانی» به دانش‌آموخته برتر رشته دامپزشکی هر دوره، با حضور خانواده تعلق گیرد.
حکیم مهر: معیارهای فرد دریافت‌کننده چه چیزهایی هستند؟
اینکه شخص دانش‌آموخته برتر رشته دامپزشکی هر دوره با توجه به شرط معدل میانگین کل دوره آموزشی باشد.
حکیم مهر: جایزه در چه زمانی اهدا می‌شود؟
همزمان با جشن دانش‌آموختگی دانشجویان دامپزشکی دانشگاه تهران و پس از قرائت سوگندنامه دانش‌آموختگی، جایزه اهدا می‌شود.
حکیم مهر: جایزه از چه نوعی و به چه شکلی است؟
جایزه شامل دو قسمت؛ یک لوح نفیس با عنوان و عکس پدر و متنی یادآور رسالتی که پدر در سال‌های کاری داشتند و بر عهده دانش‌آموختگان گذاشتند، و دیگری جایزه نقدی به جهت تشویق فرد حائز رتبه اول است.
حکیم مهر: به عنوان حرف آخر...
در پایان از زحمات جناب دکتر کوهی که در طراحی و اجرای تمامی مراحل در کنار ما و خانواده بودند، تشکر ویژه میکنم.
حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
اهدای اولین «جایزه استاد دکتر بازرگانی» به دکتر پرهام صوفی‌زاده دانشجوی برتر ورودی سال ۱۳۹۵ دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و با حضور همسر و دختر شادروان دکتر تقی‌پور بازرگانی
این اقدام خانواده مرحوم بسیار ارزشمند است. خداوند رحمت کند چرا فقط دانشجویان دانشگاه تهران؟ 
ی مدت دامداری ما میومدن.بسیار سخت کوش.بسیار با سواد.بسیار ساده زیست.بسیار پیگیر.بسیار شریف.بسیار انسان...کاش همه مثل ایشون بودن.دنیا ورای بهشت میشد یک استاد دانشگاه وقتی به کاراجرایی منصوب شود اکثرا به شخصیت علمی خود لطمه میزند بهتر است اموزش از کارهای اجرایی جدا باشد و یک ممنوعیت قانونی ایجاد شود بطوریکه هیچ استاد دانشگاهی منصب اداری برعهده نگیرد و اگرگرفت از سمت استادی تا بازنشستگی حذف شود روح بزرگ استاد بازرگانی شاد و غریق رحمت الهی روان استادبازرگانی شاد بادا !که یزدانش ازدادومردی سرشت! باسلام از اقدام اقای دکتر بازرگانی و سرکار خانم دکتر بازرگانی بخاطر زنده نگهداشتن یاد استاد تشکر میکنم امیدوارم این جایزه هر ساله به دانشجویان ممتاز تعلق بگیرد خداوند روح استاد بزرگوارمان قرین رحمت فرماید روح استاد قرین رحمت و مغفرت الهی باد . روحشان شاد. الگو بودند روح این استاد فرهیخته شاد و غریق رحمت و غفران الهی. دکتر بازرگانی‌دانشمندی بزرگ و انسانی‌شریف‌بودن استاد فقید دکتر بازرگانی تمام وقت در خدمت دانشگاه و تربیت جوانان این مرز و بوم بود و به مادیات توجهی نداشت در حالی که تعداد زیادی از اساتید دانشکده در دانشگاه های دیگر همزمان تدریس میکردند و به ظاهر از نظر اقتصادی جلوتر بودند ولی یاد و خاطره استاد فقید بعنوان اسوه تکرارنشدنی اخلاق و علم در یادها خواهد ماند.روح سترگش در آرامش ابدی و ممنون از خانواده محترمش بابت این کاربدیع و زیبا. دکتر بازرگان یک انسان با مکارم متعالی اخلاقی ودانشمند برجسته علمی بودند هم اکنون نبودن این بزرگوار ما در مسیر تشخیص بیماریها پیچیده و جدید و راهنمای های لازم با مشکل روبرو هستیم روحت شاد استاد استادی بی بدیل وتکرار نشدنی یادم نمیره یه روز امتحان مسمومیت داشتیم مراقبین همه بچه هارو بافاصله نشونده بودند همه جوزوات هم روی زمین که مبادا تقلب بشه بعد اقای دکتر وارد شدند صحنه رودیدند گفت همه کنارهم بنشینند وجزوات هم روی میز وخودش ومراقبین هم سالن رو ترک کردند فرمایش کردند من به شما اعتماد کردم میخوام ببینم شما بخودتون احترام نمیزارید من شاهدبودم اونروز کسانیکه امتحان خوب نخونده بودند برگ هارو سفید‌تحویل دادند امتحان گرفتن ایشون هم درس اخلاق بود ماهرچی داریم ازایشون بود ایشون انسانی دقیق وباهوش ودانشمند وبروز وقت شناس وبمنعای واقعی انسان روحش شاد چقدر آدمها بعد از وفات اینجا عزیز و دوست داشتنی میشن آدم لذت می‌بره ، ............ 
به جای استاد کسانی رو جذب‌کردند که بازهم همه آنهارو میشناسن
فقط خدا میتونه بین اونها قضاوت کنه
ما که هرگز نمیگذریم ازشون