مقدمهای بر اغراض انتخابات نماینده صنفی کارکنان دولتی دامپزشکی
نویسنده: امضا محفوظ
اگر انتخابات نماینده صنفی کارکنان در اداره شما هم برگزار شده، پس این مقاله مخصوص شماست و خواندنش به نخواندنش میارزد. قریب به دو هفته است که موضوع جدیدی از سوی دکتر رفیعیپور رئیس سازمان دامپزشکی کشور با فوریت بالا مطرح گردیده و در مسیر اجرا شدن است: انتخاب نماینده صنفی کارکنان ادارات کل دامپزشکی استانها. به نظر می رسد مکاتبات معدودی در این زمینه وجود داشته باشد؛ هیچیک از مکاتبات صورت گرفته به صورت عمومی برای کارکنان ادارات منتشر نشده و صرفا در اختیار مقامات و مسئولین بوده است و به همین دلیل ماهیت برگزاری این انتخابات برای بیشتر همکاران ناشناخته است، در حالیکه ذاتاً این انتخابات باید برای مقامات و مسئولین ناشناخته و غیرمنتظره باشد! ولی اگر سوال شما این است که شورای صنفی کارکنان بخش دولتی برای اولین بار است که تشکیل میگردد، پاسخ درست به سوال شما «خیر» است! چرا که قبلا در دانشگاهها تشکیل گردیده و همچنین لازم به ذکر است که این مهم در حوزه دامپزشکی در پاسخ به نیاز همکاران و تجربه آنان در تشکیل گروههای تلگرامی و واتساپی برای پیگیریهای تسری و حق و حقوق که بصورت غیرمنسجم و پراکنده در بستری نامناسب بود، ایجاد و در حال پیگیری است.
تاریخچه، نماینده صنفی یا شورای صنفی؟:
راستش را بخواهید تاریخچه تشکیل شورای صنفی ذیل دپارتمانهای دولتی به دانشگاههای کشور باز میگردد. اساسنامه پیشنهادی «شورای صنفی کارمندان دانشگاهها، مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی وابسته به آموزش عالی» در اوایل دهه هشتاد به پیشنهاد تعدادی از کارمندان به عنوان اعضای هیئت مؤسس تدوین شد و در اولین گردهمایی «سال ۱۳۸۲» با حضور نمایندگانی از دانشگاهها در قالب مجمع عمومی به تصویب افراد حاضر رسید و به صورت رسمی کار خود را آغاز کرد.
شورا با نام «شورای صنفی کارمندان به مدت سه سال» فعالیت داشت که به دلیل مشکلات متعددی از جمله پراکندگی جغرافیایی و نبود وسایل ارتباط جمعی مناسب، تعداد کم شوراهای صنفی و عدم حمایت دانشگاهها، غیرفعال شد لیکن با گذشت بیش از یک دهه و افزایش تعداد شوراهای صنفی کارمندان در دانشگاههای مختلف سراسر کشور و ایجاد زمینه مناسب برای فعالیت آنها، ضرورت احیا و فعالیت مجدد شورا بیش از پیش احساس میشد. دقیقا به خاطر دارم که در دوره دانشجویی شورای صنفی دانشجویان دانشکده دامپزشکی نیز تشکیل گردید که اگر اشتباه نکرده باشم، «دکتر اشکان مرجانی» به عنوان اولین رئیس شورای صنفی دانشجویی دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در سال 1379 انتخاب گردید و یکی از مهمترین خروجیهای آنان چاپ مجله علمی دانشجویی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران بود.
وظایف و ترکیب احتمالی کمیسیون های شورا:
جدای از اینکه شورای مورد نظر دکتر رفیعیپور چه وظایفی بر عهده خواهد داشت، اهداف و سرفصلهای ذیل میتواند به عنوان بسترهایی که کارکنان را برای رساندن صدایشان به مدیران و کمک به سازمان و ادارات کل جهت نیل به اهداف سازمانی و یا صیانت از حق و حقوقشان در برابر دستاندازی و کجسلیقگیهای فردی و گروهی یاری رساند، مد نظر قرار گیرد:
· کمک به ارتقای شأن و جایگاه علمی، اجرایی و مدیریتی سازمان دامپزشکی کشور و ادارات کل دامپزشکی استانها
· تلاش برای ایجاد فضای صمیمی و شاداب و تقویت تعامل و همدلی بین کارمندان با مسئولان سازمان و ادارات کل برای پیشبرد اهداف سازمانی
· تلاش در جهت ارتقای سطح مشارکت و همکاری کارمندان و مدیریت سازمان و اداره کل
· تلاش در جهت حفظ شأن و منزلت کارمندان و ارتقای جایگاه اجتماعی، علمی، فرهنگی و معیشتی آنان
· تلاش همهجانبه برای شفافسازی و روانسازی گردش اطلاعات، حمایت از حقوق مادی و معنوی جمعی و فردی کارمندان اداره کل و پیگیری لازم جهت تحقق قوانین و مقررات برای ایجاد فضای مناسب جهت انجام بهتر وظایف محوله
· ارائه نظر مشورتی به مدیریت اداره کل و سازمان در خصوص سنجش و ارزیابی مستمر کیفیت اجرای قوانین، مقررات، آییننامهها و مطالبات حقوقی، آموزشی، رفاهی جاری و آینده کارمندان در تمامی سطوح شغلی
· بررسی کارشناسانه مسائل و مشکلات صنفی کارمندان با استفاده از روشهای مختلف از جمله مراجعه به افکار عمومی آنان و انعکاس شایسته آن به مسئولان اداره کل و سازمان مرکزی
بر همین اساس و به زعم اینجانب بر اساس این وظایف میتوان کمیسیونهای هفتگانهای را برای این شورا در نظر گرفت: رفاه، تعاون، ورزش و سلامت، مالی، اداری، آموزش، بازنشستگان
آنچه در سازمان دامپزشکی کشور و ادارات کل استانها اتفاق افتاد:
تنبلی و امساک و یا وقت نگذاشتن مدیران کل استانها برای تشکیل جلسات هماندیشی و استماع مشکلات کارکنان چه بصورت فردی و یا گروهی از جمله دلایل مهمی بود که سازمان دامپزشکی را متقاعد ساخت تا در مدت زمان کوتاهی مکاتباتی برای فراهم ساختن زمینه این امر مهم به ادارات کل استانها ارسال نماید، در حالیکه سهشنبههای هر هفته درب اتاق آنان بر روی ارباب رجوع باز است تا مشکلات آنان را گوش داده و دستور رسیدگی بدهد، تو گویی ایشان فقط مدیر کل ارباب رجوع است نه کارمندان.
پس از ارسال این مکاتبات از سوی سازمان کارکنان ادارات کل بصورت شفاهی در جریان قرار گرفتند که انتخاباتی هست و نماینده صنفی از میان ایشان میبایست انتخاب شده و به سازمان دامپزشکی کشور معرفی گردد تا سپس در آنجا هم انتخاباتی صورت بگیرد و از سراسر کشور در تعداد انگشتان یک دست نمایندگانی برای نمایندگی صنفی کارکنان انتخاب شوند.
در حال حاضر این انتخابات برگزار گردیده و استانها یک به یک در حال اعلام نتایج انتخابات به صورت عمومی میباشند. بررسی افراد انتخاب شده و رویه برگزاری نتایج مهمی را به دست میدهد که میتواند دیدگاه مناسبی به ریاست محترم سازمان دامپزشکی کشور جهت بازنگری و اجرای مجدد قویتر این طرح ارزشمند منتقل نماید. بر این اساس موارد ذیل به اطلاع ایشان و همکاران میرسد.
نتایجی که ممکن است کمککننده باشد:
1- قبل از هر چیز باید عنوان کنیم که ما در هر استان نیازمند شورای صنفی هستیم نه نماینده صنفی، چرا که تجربه نشان داده نماینده صنفی معمولا به لابیگری گروهی یا پیگیری امور و اهداف شخصی منتهی میشود و بدیهی است که ترکیب این شورا در استان با شورای مرکزی که متشکل از نمایندگان شورای استانها و در سازمان تشکیل میگردد، متفاوت خواهد بود.
2- اطلاعرسانی و در اختیار قرار دادن مکاتبات، قوانین و صورتجلسات مربوط به این رویه ارزشمند جزو اصل شفافسازی بوده و نباید فقط در دسترس افراد خاصی که معمولا جزو مسئولین میباشند، قرار گیرد.
3- نگارش اساسنامه شورای مرکزی و شوراهای استانی و انتشار آن به منظور اصلاح و به روز رسانی از سوی کارکنان مهمترین اصل تشکیل چنین شوراهایی میباشد چرا که اگر اساسنامه نباشد، مشخص نیست کارکنان حول چه محوری گرد هم خواهند آمد.
4- وجود شورای مستقل از شورای مرکزی سازمان دامپزشکی کشور در هر یک از ادارات کل ضروری و لازم است، چرا که علاوه بر سازمان دامپزشکی بسیاری از مسائل و مشکلات استانی و محلی بوده و در صورتی که شورا فقط به صورت مرکزی و در سازمان باشد، وقت و اراده لازم برای پیگیری مشکلات استانی و محلی وجود نخواهد داشت؛ به عبارت دیگر بسیاری از مشکلات همکاران مربوط به عدم اطلاعرسانی بخشنامهها و دستورالعملها، برداشتها و اعمال نظر فردی مسئولین استانی بر روی دستورالعملها و بخشنامهها و روتینهای اداری است و وجود شورایی از نمایندگان کارکنان در برابر این دست از مشکلات بسیار راهگشاست.
5- از آنجاییکه موارد مبتلا به همکاران در هفت حوزه رفاه، تعاون، ورزش و سلامت، مالی، اداری، آموزش و بازنشستگان میباشد، تشکیل کمیسیونهای مربوطه در شورای مرکزی سازمان از خواستههای اصلی همکاران میباشد.
6- مقید بودن قانونی مدیر کل و معاونین و رؤسای ادارات ستادی بر تشکیل جلسه با شورای صنفی کارکنان و لزوم پاسخگویی به خواستههای آنان.
7- از آنجاییکه تمام وظایف این شورا چه در بعد استانی و چه در بعد کشوری آن مربوط به تعامل و برگزاری جلسات با مدیران استانی و سازمانی و وزارتی است، بنابراین در بعد استانی حضور مدیران ستادی در ترکیب شورای استانی کاملا بیمعنی و مصداق تضاد منافع میباشد، مثلا تصور کنید رئیس اداره رفاه و کارگزینی یک اداره کل رئیس شورای صنفی استان خودش باشد؛ خوب اینجا این بزرگوار خودش باید مطالبه کند و خودش هم پاسخگو باشد، یعنی در دو طرف میز مذاکره یک نفر خواهد نشست که نتیجه آن تشکیلنشده پیداست. ایضا همین وضعیت در خصوص معاونین توسعه و سلامت و سایر رؤسای ادارات ستادی ادارات کل نیز صادق است.
8- مطابق با رویدادهای ثبت شده که استعلام آن به راحتی امکانپذیر است، در برخی ادارات نامه ریاست محترم سازمان در خصوص برگزاری این انتخابات ساده که نتیجه آن چیزی جز کمک به مدیریت بهتر ادارات کل و سازمان نبود، برخی مدیران کل و معاونین استانها را به مود انتخابات کشوری برده و برنامهریزیها و لابیهای گسترده و جلسات متعدد فشرده حتی با کسانی که ظاهرا با آنها مشکل داشته ولی در اصل اینگونه نبوده، برای این انتخابات تدارک دیدند تا نماینده مورد نظر آنان به این افتخار! نائل گردند. خوب مدیران عزیز (تی بلا می سر)، نمایندگان مورد نظر شما هم اکنون نیز در چرخه مدیریت هستند و تاثیرگذاری لازمه را دارند و برای داشتن آنها کنار خودتان نیاز به انتخابات نبود و از همه مهمتر نیاز به اینهمه لابی و برنامهریزی نبود؛ به کارمندانتان میگفتید کنار میکشیدند تا نماینده مورد نظر شما در یک انتخابات تککاندیدایی رای بیاورد.
9- روش برگزاری انتخابات در برخی شهرستانها و استانها بیشتر به رولت روسی شباهت داشت، یعنی رئیس یک اداره ستادی و یا شهرستان که کلا با خودش پنج نفر هستند بر رای دادن کارمندان خود نظارت داشت و نتایج را هم خودش صورتجلسه نمود؛ حالا شما اگر جرات دارید نام دیگری بجز کاندیدای مورد نظر رئیس را بنویسید، چرا که پس از نوشتن از تمامی آن حقوق هفتگانه بند سوم محروم شده و به سیبری تبعید خواهید شد.
10- در نظر بگیرید در میان اسامی کاندیداها، رئیس اداره امور عمومی یا معاون اداره وجود دارد؛ خواه ناخواه قسمت مهمی از آرای مکتسبه توسط ایشان متعلق به جایگاه اداری آنان است نه خصوصیات مطالبهگری آنان و افراد از روی ترس که مبادا مشکلی برایشان ایجاد گردد و یا تملق و به منظور گرفتن فلان امتیاز و یا حل بهمان مشکل و یا فشار اطرافیان مدیر نامبرده به وی رای خواهند داد و نتیجه چنین امر مبارکی مخدوش بودن ذات این انتخاب است.
11- بسیاری از افراد یکی دو سال است که به یک استان مامور یا منتقل شده اند و هنوز نام بسیاری از شهرستانهای استان جدید خود را نمیدانند ولی داعیه نمایندگی صنفی کارکنان این استان جدید را دارند.
12- در صورتی که شرایط بند 7 تا 11 در استانی محقق شده باشد، علاوه بر اینکه این شرایط ایجاد اینرسی بیشتری برای حل مشکل کارکنان در برابر بیقانونیهای احتمالی خود این مدیران و مسئولین ایجاد میکند. همچنین سیگنالهای درستی از مشکلات موجود در استان به شورای مرکزی مستقر در سازمان و در نتیجه به مدیران سازمان دامپزشکی منتقل نکرده و کلیه اهداف ذکر شده در پاراگراف اهداف شورا ابتر مانده و شوراهای استانی و کشوری خاصیت خود را از دست میدهند و نه تنها وجود این شورا کمکی به مدیران سازمان و استانها نمیکند، که خود تبدیل به معضل جدیدی خواهد شد.
13- بازنشستگان نیز میتوانند ذیل این شورا قرار گرفته و تمامی مطالبات خود را پیگیری نمایند.
بنابراین پیشنهاد میگردد تا پس از نگارش اساسنامه و ثبت آن در انتخاب کاندیداها و شرایط احراز آن و جلوگیری از پدید تعارض منافع تجدید نظر نموده و انتخابات را با شرایط استانداردتری تکرار نمایید تا یک تشکل قوی و منسجم داشته باشید که صیانت آنها از حق و حقوق همکاران موجبات تقویت عملکردی و حرفهای سازمان دامپزشکی کشور و ادارات کل را فراهم آورد.
مصداق «آفتابه لکن هفت دست، شام و ناهار هیچی»
این مسائل فقط و فقط برای سرپوش گذاشتن به نداشتن برنامه و توان حل مشکلات است .
رئیس جمهور تغییر کرده ولی سازمان دامپزشکی هیچگونه تغییری نکرده نه در نیروی انسانی و نه در برنامه ها .
واقعا چقدر بی تفاوتی در خصوص حل مشکلات .
واقعا در سازمان دامپزشکی معلوم نیست چه کسی رییس جمهور است .