کد خبر: ۸۲۹۰۴
تعداد نظرات: ۵ نظر
گفت‌وگوی حکیم مهر با «دکتر لیلا مرادخانی» نخستین بانوی کلینسین دام‌های بزرگ شهرستان خوی:
«دکتر لیلا مرادخانی» افزود: بیمه‌ها، تأمین اجتماعی و دارایی همکاری مناسبی با دامپزشکان ندارند. ما با این ارگان‌ها قراردادهایی برای واکسیناسیون می‌بندیم، اما با وجود پایان زمان قرارداد، همچنان باید هزینه‌های بیمه را پرداخت کنیم ...

حکیم مهر- محسن طاهرمیرزایی: در شرایطی که ورود به حوزه دام بزرگ هنوز هم برای بسیاری از زنان دشوار و پرچالش تلقی می‌شود، «دکتر لیلا مرادخانی» از شهرستان خوی با پشتکاری مثال‌زدنی توانسته سال‌ها در این عرصه پرتلاش بماند و به یکی از چهره‌های شناخته‌شده دامپزشکی استان آذربایجان غربی تبدیل شود. او نه‌تنها نخستین کلینیسین زن دام بزرگ در شهرستان خوی است، بلکه بارها از سوی اداره کل دامپزشکی استان به‌عنوان «دامپزشک نمونه زن» معرفی شده است؛ عنوانی که حاصل سال‌ها فعالیت شبانه‌روزی، حضور مؤثر در میدان، ارائه درمان‌های دقیق و جلب اعتماد دامداران منطقه بوده است.

دکتر مرادخانی با وجود تمامی موانعی که حضور یک زن در محیط کاملاً مردانه فیلد دام بزرگ ایجاد می‌کند، مسیر حرفه‌ای خود را با اتکا به تخصص، تعهد و حمایت خانواده طی کرده و حالا الگویی الهام‌بخش برای دختران و زنانی است که می‌خواهند بی‌هیچ ترسی، وارد دنیای چالش‌برانگیز دامپزشکی شوند.

حکیم مهر: لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید و بگویید در حال حاضر در کدام شهر و مشغول چه فعالیتی هستید؟

من دکتر لیلا مرادخانی هستم، اهل شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی. از سال ۱۳۸۶ فعالیت حرفه‌ای‌ام را آغاز کردم و در حال حاضر به‌عنوان کلینیسین دام بزرگ مشغول به کار هستم. همچنین یک مرکز مایه‌کوبی وابسته به دامپزشکی دارم که از همان سال فعالیت خود را شروع کرده است.

حکیم مهر: ورودی چه سالی و کدام دانشکده دامپزشکی بودید؟

ورودی سال ۱۳۷۹ دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه هستم.

حکیم مهر: چه شد که رشته دامپزشکی را انتخاب کردید؟ آیا از ابتدا به این رشته علاقه‌مند بودید یا مسیر زندگی شما را به این سمت برد؟

مقداری علاقه‌مندی به این رشته داشتم، اما واقعیت این است که بیشتر دست تقدیر باعث شد وارد رشته دامپزشکی شوم.

حکیم مهر: پس از ورود به این رشته، واکنش خانواده و اطرافیانتان چگونه بود؟

خانواده‌ام بسیار حمایتگر بودند، اما اطرافیان با تعجب به انتخابم نگاه می‌کردند. رشته سختی بود و من نخستین زنی بودم که در منطقه‌مان قصد داشتم در فیلد دام بزرگ کار کنم. همین موضوع برای خیلی‌ها عجیب بود. اما خانواده‌ام همواره پشتیبانم بودند و مسیر دشواری را با حمایت آن‌ها طی کردم.

حکیم مهر: فضای دانشکده دامپزشکی چطور بود؟ آیا با تصورات شما تفاوت داشت؟

فضای دانشکده بسیار خوب بود و از حضور در آن دوران رضایت داشتم.

حکیم مهر: چه سالی فارغ‌التحصیل شدید؟

در سال ۱۳۸۶ فارغ‌التحصیل شدم و همان سال فعالیت حرفه‌ای‌ام را آغاز کردم.

حکیم مهر: پس از فارغ‌التحصیلی چه کاری انجام دادید؟

بلافاصله پس از فراغت از تحصیل، از اداره کل دامپزشکی استان تقاضای دریافت پروانه کردم. پس از دریافت پروانه، به‌صورت رسمی مشغول به کار شدم.

حکیم مهر: لطفاً درباره سختی‌های کار در حوزه دام بزرگ برای بانوان صحبت کنید. آیا برای شما دشوار نبود؟ تا حالا شده احساس خستگی یا ناامیدی کنید؟ به نظر شما زنان می‌توانند از عهده این کار برآیند؟

هیچ‌وقت پیش نیامده که از کار خسته شوم یا احساس کنم نمی‌توانم ادامه بدهم. با جان و دل سختی‌های کار را پذیرفته‌ام، چون واقعاً به این حرفه علاقه‌مند بودم. البته کار در حوزه دام بزرگ واقعاً دشوار است، مخصوصاً برای خانم‌ها، اما من باور دارم که خانم‌ها به‌خوبی می‌توانند از پس آن بر بیایند.

در ابتدای کار، شرایط برایم خیلی سخت بود؛ چون اولین زن دامپزشکی بودم که در فیلد دام بزرگ کار می‌کردم. هیچ همکاری نداشتم و محیط کاملاً مردانه بود. با این حال، این موانع را با تلاش و علاقه پشت سر گذاشتم.

حکیم مهر: آیا دامداران شما را به‌عنوان کلینیسین قبول می‌کردند یا ترجیح می‌دادند با یک درمانگر مرد کار کنند؟

در ابتدا چالش‌هایی وجود داشت، اما چون با آمادگی و قدرت وارد میدان شدم و کارم را به‌درستی انجام می‌دادم، توانستم در مدت کوتاهی نظر دامداران را جلب کنم. طبیعی است که در شروع مسیر، سختی‌هایی وجود داشته باشد، اما چون با علاقه آمده بودم و عملکردم رضایت‌بخش بود، کم‌کم به من اعتماد کردند.

این روند چند ماهی زمان برد، اما در همان مدت کوتاه، آن‌قدر قوی ظاهر شدم که حتی از شهرهای اطراف هم مراجعه‌کننده داشتم. آن زمان تعداد دام زیاد بود و مطبم آن‌قدر شلوغ می‌شد که مردم در صف می‌ایستادند. بعضی‌ها می‌پرسیدند «چه خبر است؟!» اما متأسفانه امروز شرایط دامپزشکی دیگر مثل گذشته نیست.

حکیم مهر: منظورتان از اینکه «شرایط دامپزشکی جالب نیست» چیست؟ چه تغییراتی رخ داده است؟

تعداد دام به‌شدت کاهش پیدا کرده و دامداران حمایت نمی‌شوند. اگر امروز به روستاها سر بزنید، می‌بینید که خیلی‌ها دامداری را رها کرده‌اند.

در منطقه ما بیشتر دامداری‌ها سنتی هستند و صنعتی کمتر داریم. یادم هست حدود دو سال پیش، در جریان یک نسل‌کشی گسترده، بسیاری از دام‌های مادر را کشتند. این اتفاق آسیب بزرگی به دامداری زد. به نظر من، اداره دامپزشکی یا جهاد کشاورزی در آن زمان حمایت کافی از دامداران نکردند و نتیجه‌اش این شد که سرنوشت بسیاری از دامداران تغییر کرد؛ متأسفانه نه به سمت بهتر شدن، بلکه به سمت تعطیلی و ترک کار.

حکیم مهر: آیا همسر شما نیز دامپزشک هستند؟

بله، همسرم نیز دامپزشک هستند و در حال حاضر داروخانه دامپزشکی دارند.

حکیم مهر: اینکه همسرتان هم‌صنف شما هستند، چقدر در موفقیت شغلی‌تان تأثیرگذار بوده است؟ به‌ویژه در شرایط خاص مانند تماس‌های نیمه‌شب یا مأموریت‌های اورژانسی؟

ایشان همیشه حامی من بوده‌اند و همواره من را تشویق کرده‌اند. در واقع، در تمام مراحل با من همراه بودند و کمک‌های زیادی به من کردند. البته معتقدم حتی اگر همسر دامپزشک نباشد اما تا این حد از همسر خود حمایت کند، قطعاً می‌تواند موجب موفقیت او شود.

حکیم مهر: برای بانوانی که به رشته دامپزشکی علاقه دارند اما در ورود به آن مردد هستند، چه توصیه‌ای دارید؟

توصیه‌ام این است که حتماً وارد این رشته شوند. دامپزشکی رشته‌ای بسیار شیرین است، البته سختی‌های خودش را دارد. از نظر درآمد شاید همیشه صرفه اقتصادی زیادی نداشته باشد، اما اگر کسی علاقه‌مند باشد، به‌ویژه اگر در فیلد فعالیت کند و درمان موفقی داشته باشد، قطعاً از این مسیر انرژی مثبت دریافت می‌کند. اگر فردی با قدرت و انگیزه وارد این حرفه شود، حتماً موفق خواهد شد.

حکیم مهر: آیا تاکنون پیش آمده که از مسیر شغلی‌تان پشیمان شوید؟

خیر، هرگز پشیمان نشده‌ام. اگر به گذشته بازگردم، باز هم همین مسیر را با وجود تمام سختی‌هایش انتخاب می‌کنم.

حکیم مهر: کمی هم درباره مشکلات حوزه دام بزرگ در استان صحبت بفرمایید.

به نظر من، بیمه‌ها، تأمین اجتماعی و دارایی همکاری مناسبی با دامپزشکان ندارند. ما با این ارگان‌ها قراردادهایی برای واکسیناسیون می‌بندیم، اما با وجود پایان زمان قرارداد، همچنان باید هزینه‌های بیمه را پرداخت کنیم. چندین جلسه هم برگزار کردیم و اعتراض کردیم. واقعیت این است که شغل دامپزشکی مستقیماً با سلامت جامعه در ارتباط است؛ «دام سالم، انسان سالم»؛ این شعار دامپزشکی است و باید این حرفه مورد حمایت جدی قرار گیرد، اما متأسفانه همچنان مهجور مانده و این جای تأسف دارد.

حکیم مهر: و به عنوان سخن پایانی...

از شما بسیار سپاسگزارم بابت وقتی که در اختیار من گذاشتید. در پایان، جا دارد از همسر عزیزم، پدر و مادرم که همیشه پشتیبانم بودند، صمیمانه قدردانی کنم.

حکیم مهر: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۳
1
7
بارک الله احسنت
وقتی کسی وسط میدان باشد اینگونه جسورانه حرف می زند.


آه از نسل کشی دام ها به دلیل سیاست های غلط
احسنت به شما
|
United States of America
|
۱۰:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۳
2
7
زنده باد خانم دکتر عزیز. بنده هم عمیقا از بیمه ها دلخور هستم. ماهانه ۴ میلیون هزینه بیمه فروشنده ام هست. ۴ میلیون هزینه بیمه واکسیناتور، الحمدلله به شدت کار میکنم و اینها رو پرداخت میکنم اما گاهی بیمه به اشتباه دامداری هم سرکارش بزاره و مشخصات بده اونا هن جز نیروهای محل کار من مینویسه. آخرین بار ۶ میلیون بخاطر این شوخی دامدار جریمه دادم هر چه دامدار رو بعدا بردم تامین اجتماعی و گفت من اصلا اینجا کار نمیکنم. من فیلم های محل کارم رو نشون دادم که ایشون دام آورده بود اون روز اصلا نشد که نشد.
اوضاع با بیمه داره به نحوی پیش میره که از اومدن کارآموز هم دیگه باید بترسم. میگن چون ۱۴ روز پیش شماست یعنی نیروی شما هست و باید بیمه بشه.
من در پرداخت مفاصا حساب هم هیچ وقت تاخیری نداشتم اما وقتی بیمه به خودش اجازه میده و میاد گردش کارتخوان های منو نگاه میکنه و میبینه من عمیقا از نظام دامپزشکی و اداره کل بی خاصیت دامپزشکی استان ما دلخور هستم. چرا باید اینقدر من با بیمه همکاری کنم و اونا با این مسخره بازی ها جلوی دامدار منو زیر سوال ببرن. گاهی دلم میخاست امور بیمه رو مورد محبت ملایم قرار بدم و نوازشی کرده باشم. تنها باری که دلم میخاست روی مهربان دامپزشکی ام رو کنار گذاشته باشم در دامپزشکی همین اومدن مامور بیمه هست که دلم میخاد واقعا یکبار کتکش بزنم دیه اش هم بدم.

دامپزشکی و جهاد هم که فقط دنبال آمار هستند هیچ حرکت مثبتی جهت حفظ جمعیت دامی ندارند. متاسفانه طرح های ملی هم که به ما واگذار میشه بسیار کم قیمت میزارن و عملا با هزینه رفت و آمد برابری میکنه. الان کوتاه ترین مسیر روستا زیر ۲۰۰ هزارتومن فقط برای یک رفت و آمد بی معطلی نیست. شما اگر واکسیناتور ماشین نداشته باشه و سه ساعت وقت بزاره هر روستا کرایه رو حساب کنید اوضاع کار بسیار خراب هست.
سالهاست که دامدار از ما تست بروسلوز میخاد و ما عملا اجازه این کار رو نداریم و دستمان در کنترل بیمارهای زئونوز بسته هست.

بگذارید از،افزایش سرسام آور داروهای داخلی مثل رازک و رویان هم خدمتتون گفته باشم. شما لیبل یک ویال اکسی ۲۰ درصد و بوپارواگن رو از این دو برند ببینید. و نرخ پارسال رو ؟؟؟؟ اصلا قیمت ۳۸۵ هزارتومن نرخ پارسال و ۷۰۰ و خورده امسال نیکلوزاماید رازک رو ببینید. چه خبره؟؟؟؟؟؟ چطور میخاید قیمت گوشت رو کنترل کنید وقتی اوضاع اینطوری هست؟؟؟دامدار ناامید از نگهداری و پرورش داره میشه. یونجه پیش کش شما یک باک کاه رو قیمت امسال و سال قبل رو بررسی بفرمایید این همه افزایش چه خبره؟؟؟

و سوال دیگه چرا تعرفه ها اعلام نشدن؟؟؟؟
ناشناس
|
United States of America
|
۰۰:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۴
1
1
خوب الان چندتا مرکز دامپزشکی شمال و جنوب ،غرب وشرق شهرو اطراف شهرستان شما صف کشیدن ! برای اظهار نظر در مورد یک موضوعی باید تمامی عوامل مورد بررسی قرار گرفته بشه و با آمار و ارقام مستند . تعداد مراکز دامپزشکی بخش خصوصی . تعداد جمعیت دام در سال های اخیر و....
در بحث کشتار دام های ماده : دامپزشکی چه نقشی ایفا میکرد ؟ دلیل اصلی گرانی نهاده های دامی و قیمت پایین دام زنده بود و... که مربوط به جهادکشاورزیه .بماند که برخی مراکزبخش خصوصی الکی نامه معرفی کشتار دام ماده اضطراری به کشتارگاه دام میدادن ،والانم میدن !
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۵ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۴
0
0
می‌خوام از صمیم قلب از خانم دکتر مرادخانی تشکر کنم؛
شما فقط یه دامپزشک فوق‌العاده نیستید، بلکه انسانی شریف، مهربون و الهام‌بخشید.
دیدن شما، برخوردتون با حیوانات، صبر و عشق بی‌پایانتون باعث شد من هم عاشق این راه بشم و تصمیم بگیرم دامپزشکی رو به‌عنوان مسیر زندگیم انتخاب کنم.
شما برای من یکی از تاثیرگذارترین آدم‌های زندگیم بودید و همیشه توی قلب و ذهنم موندگارید.

امیدوارم همیشه سالم، پرانرژی و موفق باشید .
انجمن صنفی مسولین فنی اصفهان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۹ - ۱۴۰۴/۰۴/۲۴
0
0
درود برشما همکار معظم
نظر شما
ادامه