حبس برای نگهداری گربه؟ حکم جنجالی دادگاه برای مدفوع گربه؛ آغاز دور جدید برخورد با حیواندوستان؟
دکتر جواد شایانخواه
در روزهای اخیر شاهد صدور حکم ۹ ماه حبس تعزیری و ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی برای زنی به اتهام «تهدید علیه بهداشت عمومی از طریق نگهداری گربه و ریختن فضولات در مشاعات» بودیم، که موجی از نگرانی را در میان حقوقدانان، دامپزشکان و فعالان حقوق حیوانات برانگیخته است. این حکم که توسط یکی از شعب دادگاههای تهران صادر شده، به گفته کارشناسان، تعارض نگرانکنندهای میان قانون، بهداشت و حقوق حیوانات ایجاد کرده و پرسشهایی جدی را در مورد نحوه برخورد قضایی با مسائل مربوط به حیوانات خانگی مطرح میسازد.
در این مقاله ی تحلیلی به بررسی ابعاد حقوقی، علمی، دامپزشکی، اجتماعی و جرمشناختی این رأی پرداخته و ضمن تبیین نقاط قوت و ضعف آن، پیشنهاداتی برای بهبود رویههای مشابه در آینده ارائه خواهیم داد.
ابعاد حقوقی: خلاء قانونی و تفسیر موسع (در اصطلاح عامیانه حقوقی کش دادن یا پهن کردن بیدلیل معنای یک قانون)
دادگاه در این پرونده، با استناد به تصاویر، مستندات، گواهی گواهان، گزارش مرجع انتظامی، پیامکهای طرفین و نظریه مرکز بهداشت، متهمه را بر اساس مواد ۶۰۸ (توهین) و ۶۸۸ (تهدید علیه بهداشت عمومی) قانون مجازات اسلامی محکوم کرده است. با این حال، در تحلیل حقوقی ، ایرادات و چالشهای جدی را در این رأی برجسته میکند:
۱. استناد به ماده ۶۸۸ (تهدید علیه بهداشت عمومی):
الف) ابهام در جرمانگاری: نگهداری گربه در قوانین ایران بهطور مستقیم جرمانگاری نشده است. تفسیر موسع ماده ۶۸۸ برای چنین مواردی، نقض صریح اصل قانونی بودن جرائم و عطف به ما سبق نشدن قوانین کیفری است.
ب) عدم رعایت تشریفات دادرسی: اختلافات همسایگی باید ابتدا در شورای حل اختلاف رسیدگی شود. طرح مستقیم شکایت در دادگاه کیفری میتواند نقض تشریفات دادرسی باشد.
ج) مسئله حقوق خصوصی: دفع فضولات در مشاعات، اساساً یک مسئله حقوق خصوصی میان ساکنان و مربوط به حقوق همسایگی است و در صلاحیت مراجع اداری یا شوراهای حل اختلاف قرار میگیرد، نه جرمانگاری کیفری بدون شواهد قطعی از تهدید گسترده بهداشت.
پ) فقدان قانون جامع: ایران فاقد قانون جامع و مدرن در زمینه حقوق، تکالیف و بهداشت مرتبط با نگهداری حیوانات خانگی است. این خلاء موجب اعمال قوانین عمومی و نامرتبط با تفسیر موسع میشود که میتواند سابقه خطرناکی برای نگهدارندگان مسئول حیوانات خانگی ایجاد کند.
۲. اتهام توهین (ماده ۶۰۸): صدور جزای نقدی ۵۰ میلیون تومانی بابت توهین نیز جای تأمل دارد. مشخص نیست توهینها دقیقاً چه محتوایی داشته و آیا مشمول شرایط مشدد بودهاند یا خیر. ارتباط ادله با مصادیق قانونی توهین و تناسب مجازات با اظهارات نیاز به بررسی دقیقتر دارد.
یکی از مهمترین نقاط ضعف این پرونده، عدم تفکیک خطرات بهداشتی واقعی از تصورات غلط یا بزرگنمایی شده است:
الف) گربههای شهری و سلامت عمومی: گربهها، چه خانگی و چه آزاد، بخشی از اکوسیستم شهری هستند و وجودشان به خودی خود تهدیدی برای سلامت عمومی نیست. با واکسیناسیون منظم، انگلزدایی دورهای، رعایت بهداشت فردی و دفع صحیح فضولات، ریسک انتقال بیماریهای مشترک (زئونوز) به شدت کاهش مییابد.
ب) ارزیابی خطر دفع فضولات: فضولات حیوانی در صورت رها شدن میتوانند منبع آلودگی باشند، اما خطر انتقال بیماری به شدت وابسته به مقیاس، تداوم و اقدامات پیشگیرانه مالک است. صرف ریختن فضولات در مشاعات، بدون توجه به این عوامل، لزوماً معادل "تهدید جدی و گسترده علیه بهداشت عمومی" نیست. این عمل بیشتر یک تخلف بهداشتی محلی و قابل مدیریت است.
ج) نقص کارشناسی دامپزشکی: به گفته دکتر سیدمحمد علوی، رئیس انجمن دامپزشکی ایران، "۹۰٪ ادعاهای بهداشتی علیه گربهها ناشی از جهل علمی است. آمار واقعی نشان میدهد سگهای ولگرد و موشها ۳۰۰٪ خطرناکترند، اما کسی به دنبال مجازات آنها نیست!" غفلت از نظر تخصصی دامپزشکی و متخصصان زئونوز و بهداشت محیط در این پرونده، یک ضعف جدی است.
الف) عدم کارایی حبس: زندانی کردن یک شهروند به جرم نگهداری گربه خانگی، از منظر سیاست کیفری، فاقد کارایی اصلاحی، بازدارنده یا تربیتی است. ماده ۶۸۸ اساساً برای آلودگیهای جمعی طراحی شده است، نه موارد جزئی.
ب) خطر انگ اجتماعی: این رأی میتواند منجر به انگ اجتماعی، آسیبهای روانی، تشدید دشمنی با همسایگان و تشویق خشونت علیه حیوانات شود. همچنین، ترس از پیگرد قانونی ممکن است به رهاسازی بیشتر حیوانات خانگی توسط مالکان نگران منجر شود که خود تهدیدی جدیتر برای بهداشت عمومی و محیط زیست است.
این حکم نیاز مبرم به تدوین قوانین خاص، شفاف و مدرن در زمینه حیوانات خانگی و حل اختلافات مرتبط را آشکار میکند. که بایستی برای جلوگیری از بروز موارد مشابه، راهکارهای زیر را پیشنهاد داد :
۱. تدوین لایحه جامع «حقوق حیوانات خانگی و مدیریت شهری»: شامل مکانیزمهای نظارتی (ثبت ملی حیوانات، گواهی سلامت دورهای)، ضمانتهای اجرایی (جریمههای پلکانی برای عدم ثبت حیوان، دفع غیربهداشتی فضولات، ایجاد مزاحمت) و حل اختلاف در مجتمعها از طریق کمیته انضباطی ساختمان با حضور نمایندگان ساکنان و کارشناس دامپزشک.
2. اصلاح ساختار قضایی: الزام دادگاهها به دریافت نظر مشورتی سهجانبه از سازمان دامپزشکی، وزارت بهداشت و روانشناس حیوانات. همچنین، ممنوعیت صدور حکم حبس برای تخلفات غیرعمدی مرتبط با حیوانات، مگر در موارد بیماریزایی عمدی یا تکرار جرائم پس از سه بار اخطار.
3. راهکارهای جایگزین حبس: جایگزینی حبس با خدمات عمومی (مانند فعالیت در پناهگاههای حیوانات)، جریمههای هدفمند (واریز ۷۰٪ جریمه به صندوق حمایت از حیوانات شهرداری) و دورههای آموزشی اجباری برای مالکان حیوانات خانگی.
4. تحول زیرساختی (پروژههای شهری): طرح «تهران، شهر دوستدار حیوانات» با اختصاص بودجه شهرداری برای ساخت ایستگاههای فضولات حیوانی و پارکهای سگپروری مجهز و راهاندازی اپلیکیشن هایی برای گزارش تخلفات و درخواست خدمات.
5. پویشهای رسانهای و فرهنگی: تولید برنامههای آموزشی با حضور حقوقدانان، دامپزشکان و روانشناسان، و استفاده از اینفلوئنسرها برای کمپینهای آگاهیبخش.
6. پیوست حقوقی پیشنهادی برای مجلس: اصلاح ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی و افزودن تبصرهای که نگهداری حیوانات خانگی ثبتشده را حق مسلم شهروندی بداند.
در پایان بایستی گفت،این رأی، هرچند به ظاهر بر بهداشت عمومی تأکید دارد، اما به دلیل عدم تناسب مجازات، تفسیر خطرناک قوانین و نادیده گرفتن تحلیل کارشناسی ریسک بهداشتی، قابل نقد و خطرآفرین است. مجازاتهای سنگین کیفری مانند حبس، راهحل این معضلات نیستند و میتوانند به پیامدهای منفی وخیمتری مانند رهاسازی حیوانات منجر شوند. رویکرد صحیح، تمرکز بر آموزش، پیشگیری، ایجاد زیرساختهای بهداشتی، تعریف تخلفات و جریمههای اداری متناسب و حل مسالمتآمیز اختلافات در پایینترین سطح ممکن است تا به سمت "تهران، شهر دوستدار حیوانات" حرکت کنیم.
انتظار بیشتری از دکتر شایان خواه داشتیم
1- مدفوع مدفوع است حتی اگر حیوان ضدانگل مصرف کند
اگر فردی بیمار نباشد ایرادی ندارد در آسانسور دفع کند؟
2- خودتان میگویید محتویات پیام را نمیدانید پس چرا قضاوت میکنید؟ تهدید و توهین از طریق پیامک همیشه جرم بود و مجازات داشته ..................
3- حبس تعزیری است یعنی در صورت تکرار اجرا خواهد شد واقعا نمیدانید و مطلب منتشر میکنید؟
4- خطر انگ اجتماعی؟ یعنی کسی که حیوان خانگی دارد از ترس اینکه انرا رها نکند باید هرکاری دلش خواست بکند؟ چرا چون مشتری شماست؟؟؟
5- چه کسی به دنبال مجازات حامیان سگهای ولگرد نیست؟ اتفاقا سگهای ولگرد هم مخالفین زیادی دارد . همین طرح سگ گردانی شامل جمع آوری سگهای ولگرد هم بود
6- موش ها هم حامی دارند؟ چه کسی را مجازات کنیم؟
در پاسخ به بخش های مختلف سئوال های شما به ترتیب پاسخ متفاوتی میدم که بدونید و درجریان باشید
۱.رفیق عزیز، هیچکس نگفته که فضولات حیوانی بیخطره یا باید در مشاعات رها شه بحث سر اینه که سطح خطر باید علمی بررسی شه، نه با تصور و بزرگنمایی گربهای که واکسن زده و تحت مراقبته، قابل قیاس با حیوانات ولگرد یا بیمار نیست. جرمانگاری صرف، بدون توجه به درجه ریسک، میتونه یه بدعت خطرناک باشه که در آینده هر حیواندوستی رو تهدید کنه
۲.دقیقا حرف شما درسته، ولی بحث ما اینه که وقتی محتوای پیامکها مشخص نیست و در رأی هم ذکر نشده، قضاوت در مورد میزان جرمانگیزی اونها سخته. توهین درجهبندی داره، نه هر ناسزایی حبس داره، نه هر پیامی تهدید حساب میشه شفافیت و مستندسازی لازمه نه فقط عنوان کلی جرم
۳.ما هم میدونیم تعزیری یعنی چی، برادر یا خواهر بزرگوار ولی مسئله اینه که وقتی از اول اصلاً پرونده نباید کیفری باشه و جای حل اختلاف بود، همون صدور حکم تعزیری هم یه ایراده بحث سر جای طرح دعوا و نوع برخورده، نه صرفاً اصطلاحات کیفری
۴.اولا من نه کلینیک دارم نه مطب و نه اجازه اش رو دارم و درثانی هیچکس نگفته کسی حق دارد دیگران را آزار دهد یا قانون را زیر پا بگذارد اما وقتی با یک رفتار یا مشکل اجتماعی مثل نگهداری غیرمجاز حیوانات یا واکسینه نکردن آنها برخوردی صرفاً قهری، تنبیهی و بدون هیچ آموزش یا راهحل جایگزین داشته باشیم، عملاً داریم صورت مسئله را پاک میکنیم، نه اینکه آن را حل کنیم
تصور بکن خانوادهای حیوان خانگی داره، ولی به دلیل ناآگاهی یا فقر، آن را واکسینه نکرده یا در جای نامناسب نگه میداره حالا اگر با این خانواده برخورد تند، جریمه یا توقیف حیوان صورت بگیرد، ممکن است آنها از ترس برخورد مجدد، حیوان را رها کنند. این حیوان، که ممکن است هنوز ناقل بیماریهایی مثل هاری یا بیماریهای مشترک انسان و دام باشه، وارد محیط عمومی مثل خیابانها یا پارکها بشه و نتیجه اون ؟ خطر بالاتر برای کودکان، سالمندان و جامعه
برخورد با چکش قضا یعنی برخورد صرفاً از مسیر قضایی، بدون ابزارهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی ولی ما به یک جعبه ابزار هوشمند نیاز داریم، نه فقط یک چکش چون چکش همهچیز را میخ میبینه !!!!!
۵.منم موافقم که سگ ولگرد یا موش نباید ول باشه ولی دقیقا بحث اینه که آمارها میگن اونا خطرناکترن، ولی برخورد قهری با حامیانشون هم هیچوقت به این شدت نبوده! اینجا نگهدارنده حیوان خونگی (با کلی تزریق و مراقبت) رو با کسی که فاضلاب تو کوچه میریزه یکی گرفتن این مقایسه اصلا عادلانه نیست
۶.ببین عزیز، ما نگفتیم موشها رو باید بذاریم وسط سفره ولی فرق هست بین یه موش بیماریزا با یه حیوان خانگی یا حتی یه سگ ولگرد که واکسن زده و کسی رو اذیت نکرده تو دنیای امروز، حتی حیوانات شهری هم حقوق دارن. اگه تو خونه خودت هم یه مشکلی پیش بیاد، با چکش حلش نمیکنی، دنبال راهحل عاقلانهای میگردی
اینجا مسئله اینه که بعضیا برای نشون دادن قدرت، بلد نیستن فرق بین مجازات مقصر با ترسوندن مردم و قربانی کردن بیگناهها رو تشخیص بدن بهجای مجازات اون کسی که غذای مونده میریزه تو کوچه و باعث جمع شدن موش میشه، گیر میدن به یه حیوان بیزبون
پس آره، تو دنیای مدرن حتی موش هم حامی داره چون به جای حذف کورکورانه، راه علمی برای کنترلش داریم این اسمش تمدنه، نه دلسوزی کورکورانه!!!
با احترام ویژه ارادتمند جواد شایانخواه
مدفوع گربه آلوده به بسیاری از میکروبهایی است که اگرچه برای خودش بیماریزا نیست ولی براحتی انسان را الوده میکند
..............
مرکز بهداشت این چیزها سرش نمیشود!
یکسری کلاس آموزشی هم برای آن بیچاره ها بگذار تا متوجه تفاوت مدفوع فله ای، پاستوریزه و استریلیزه با برند شما بشوند
2- عزیز مگه کسی از شما خواست قضاوت کنی؟ دادگاه قاضی دارد که برای قضاوت بر شما ارجح است انتظار داری بیاد متن پیامها رو منتشر کند که شما قانع بشوید
شاید اصلا یک فحاشی ساده نبوده و ناموسی بوده باید قبلش با شما هماهنگ کند قاضی؟
3- برادر قانون داریم برای دفع فضولات غیربهداشتی. این یعنی جرم واقع شده ان هم نه یکبار بلکه بارها که مرکز بهداشت هم تایید کرده.
همین دخالت شما در مشاغلی که سررشته ای از آن ندارید نشاندهنده سطح فرهنگی شخص شماست
4- یعنی شما میفرمایید اگر به یک خانواده دارای حیوان خانگی فقیر حالا چه مالی یا فرهنگی، تذکر بدهیم ممکن است ان را رها کند؟ نتیجه: تذکر ندهیم تا جان همان خانواده یا همسایگانش را به خطر بیندازد؟ بابا منطقتو شکر
اولا که خانواده فقیر، دقیقا به دلیل همان بیماریهای مشترک صلاحیت نگهداری حیوان خانگی را ندارد و باید قهرا حیوان از ایشان گرفته شده و به مراکز نگهداری سپرده شود چون شاید خودش عقلش نرسد ولی ما عامدا سلامت خانواده اش را که صددرصد دارای کودک یا سالمند هستند به خطر میاندازیم
5 رو ولش
6- بعضیا نه عزیز
انگار فقط شمایید که هم کامل مسلط به علم دامپزشکی هستید و با یک نگاه به مدفوع بار میکروبی و درجه ریسک آن را تشخیص میدهید و عالم به علوم بهداشتی و از آن بالاتر قضاوت نیز هستید
....................