با سلام و احترام،
این پرسشنامه با موضوع «ارزیابی سطح اعتماد و رضایت به پیامهای سلامت دامپزشکی از کانالهای مختلف ارتباطی» بخشی از یک پژوهش علمی در زمینه ارزیابی ارتباطات سلامت در دامپزشکی پرندگان خانگی است که با هدف بهبود کیفیت تعامل بین دامپزشکان و صاحبان پرندگان خانگی انجام میشود. پاسخهای شما به بهبود آموزش، افزایش رضایت و ارتقاء سلامت پرندگان کمک خواهد کرد.
تکمیل این پرسشنامه از سوی شما دامپزشکان محترم، حدود ۵ تا ۷ دقیقه زمان میبرد.
کلیه اطلاعات به صورت محرمانه ثبت شده و صرفاً برای اهداف پژوهشی استفاده خواهد شد.
از همراهی ارزشمندتان سپاسگزاریم.
.برای مشاهده پرسشنامه و مشارکت در این پژوهش کلیک نمایید
در مورد بخش اول، اطلاعات عمومی. همین اول کار، سؤال در مورد "سال تولد با جزئیات ماه و روز" یه پرچم قرمز متدولوژیکه. برای هر نوع تحلیل آماری که به سن مربوط باشه، سال تولد یا سن بهتنهایی کافیه. اضافه کردن ماه و روز هیچ ارزش تحلیلی اضافهای نداره ولی ریسک شناسایی فرد رو، خصوصاً در جامعه هدف کوچکی مثل متخصصین پرندگان و دامپزشکان، به شدت بالا میبره. این مسئله میتونه باعث سوگیری در پاسخدهی بشه چون حریم خصوصی شرکتکننده به خطر میفته. این سؤال باید برای حفظ یکپارچگی دادهها، به سال تولد یا بازه سنی تغییر پیدا کنه.
در مورد آیتم حوزه تخصص سوال 4ام هم یه مشکل اساسی وجود داره که کل دادههای این بخش رو زیر سؤال میبره. گزینهها با هم همپوشانی دارن و مانعة الجمع نیستن، کسی که متخصص پرندگانه، متخصص اگزوتیک هم هست. این باعث میشه طبقهبندی افراد دقیق نباشه و در نتیجه اگه بخوای این گروهها رو توی تحلیلت با هم مقایسه کنی، اون تحلیل از پایه ایراد داره و نمیشه ازش دفاع کرد.
حالا سؤال ۶ در مورد زمینههای ارتباطی. لیست موضوعات جامع و خوبه، اما دستورالعمل انتخاب حداکثر ۹ گزینه از ۱۰ گزینه، قدرت تمایز این سؤال رو عملاً از بین میبره. دادهای که از این سؤال به دست میاد به احتمال زیاد دچار ceiling effect میشه، یعنی تقریباً همه موضوعات به عنوان موارد مهم انتخاب میشن و در نتیجه نمیشه هیچ اولویتبندی واقعی رو ازش استخراج کرد. برای اینکه داده معناداری به دست بیاد، این ساختار باید به یک سؤال رتبهبندی یا یک فرمت انتخاب اجباری، مثلاً ۳ موضوع پرتکرار را انتخاب کنید، تغییر کنه.
سؤال ۷ و ۱۳ هم یه مشکل ساختاری مشابه دارن. اینجا همه چیز، از گفتگوی چهره به چهره گرفته تا ابزارهای خاص هوش مصنوعی، توی یک لیست ریخته شده. این عدم دستهبندی، تحلیل رو سخت میکنه. نگرانکنندهتر از اون، عدم دقت فنی در لیست کردن ChatGPT و openAI به عنوان گزینههای مجزاست. یکی محصوله، اون یکی شرکت سازندهشه. اینجور جزئیات، اعتبار ابزار رو زیر سؤال میبره. این گزینهها باید بازنگری و به شکل منطقی دستهبندی بشن، مثلاً در گروههای حضوری، رسانههای سنتی، شبکههای اجتماعی و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی.
در خصوص سؤالات ۸ و ۹، این یک نکته خیلی مهمه. باید روشن باشه که این ابزار، اعتماد یا پایبندی مراجع رو نمیسنجه؛ بلکه داره ادراک و تصور دامپزشک از این مفاهیم رو اندازه میگیره. این یک تمایز بنیادینه. دادههای این بخش به شدت تحت تأثیر سوگیریهای خودارزیابی و مطلوبیت اجتماعی قرار خواهند گرفت. اینکه بدونیم دامپزشکها فکر میکنن نرخ پایبندی مراجعینشون چقدره جالبه، اما نمیشه اون رو به عنوان یک سنجش عینی از پایبندی گزارش کرد. صحبتی که میکنم برای دفاع خودتون از داده هاست.
سؤال ۱۰ هم، صادقانه بگم، یک سؤال هدر رفته است. از نظر آماری کار رو خراب میکنه. چون تقریباً همه جوابشون «بله» است ، این سؤال واریانس نزدیک به صفر داره و عملاً در تحلیل آماری به هیچ دردی نمیخوره. باید کلاً عوض بشه؛ یا فراوانی رو با یک مقیاس لیکرت (مثلاً: نادر، گاهی، اغلب) بسنجی، یا بری سراغ چرایی ماجرا و با یک سؤال چندگزینهای، دلایل اصلی مثل هزینه، پیچیدگی اجرا، یا باورهای غلط رو لیست کنی
سؤال ۱۵ یک ایراد ساختاری بزرگ داره. این یک سؤال دووجهی کلاسیکه. تمایل به استفاده از ابزارهای ارتباطی مثل اپلیکیشن و ویدئو رو با تمایل به استفاده از ابزار کمکی تشخیص بالینی مثل هوش مصنوعی ادغام کرده. نگرش یک فرد به این دو حوزه کاملاً میتونه مستقل از هم باشه. در نتیجه دادهای که از این سؤال به دست میاد قابل تفسیر نیست. این سؤال باید حتماً به دو سؤال مجزا و متمرکز تقسیم بشه.
سؤال ۱۶ هم مجدداً به شدت مستعد سوگیری مطلوبیت اجتماعیه. درخواست از افراد برای ارزیابی کفایت عملکرد خودشون، دادههای جانبدارانهای تولید میکنه. رویکرد متدولوژیک قویتر اینه که سؤال به شکل غیرمستقیم طراحی بشه. مثلاً در مورد موانع رسیدن به کفایت یا منابع مورد نیاز برای بهبود پرسیده بشه. اینطوری به همون مفهوم پرداخته میشه، بدون اینکه پاسخدهنده در موضع تدافعی قرار بگیره.
داشتن دو سؤال باز خیلی مشابه، یعنی ۱۴ و ۱۷، افزونه و تکراریه. این کار ریسک خستگی پاسخدهنده رو بالا میبره و احتمالاً به پاسخهای تکراری یا ناقص در کادر دوم منجر میشه. این دو باید در یک سؤال باز و مشخص در انتهای پرسشنامه ادغام بشن.
در مجموع، موضوع پژوهش ارزشمنده، اما این چندتا ایراد متدولوژیکی که گفتم نیاز هست که رفع بشه تا دادههای قابل دفاعی ازش دربیاد و اعتبار کل پژوهش حفظ بشه.
موفق باشی دکترجان