کد خبر: ۸۴۲۴۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
نگاه شما:

در تداوم ممارست بر ترک فعل حرام، امنیت بهداشتی کشور را از نیمه آبادش ویران ساختند (قسمت اول) - دکتر صمد بختیاری

این روزها وطن در تمام ابعاد وجودیش نیازمند شرافت بیشتری است. اگر خوشبخت باشید، شرافت را در دستان یخ‌زده واکسیناتورهایتان و مدیران نیمه‌شب‌بیدارتان خواهید دید که با اینکه می‌دانند قدردانی مختص اتوکشیده‌های سفارشی است، ولی در میانه این ویرانی قلبشان را به زشتی نمی‌سپارند ...

در تداوم ممارست بر ترک فعل حرام، امنیت بهداشتی کشور را از نیمه آبادش ویران ساختند (قسمت اول)

دکتر صمد بختیاری

سازمان دامپزشکی هیچ صندلی را از هیچ مقامی پس نگرفت، همه آنان که فراموش شدند، در حادثه اعتماد جان باخته بودند...

در نبرد روح انسان میان شرافت و آسایش، آنچه انتخاب می‌کند گوهره وجودیش را عیان می‌سازد، این روزها وطن در تمام ابعاد وجودیش نیازمند شرافت بیشتری است. اگر خوشبخت باشید، شرافت را در دستان یخ‌زده واکسیناتورهایتان و مدیران نیمه‌شب‌بیدارتان خواهید دید که با اینکه می‌دانند قدردانی مختص اتوکشیده‌های سفارشی است، ولی در میانه این ویرانی قلبشان را به زشتی نمی‌سپارند. شاید کمتر کسی اکنون به خاطر داشته باشد که روزی وزیری پایدار! در سالروز گرامیداشت تاسیس کهن موسسه رازی هرگونه تولید در آن را حرام دانست بدین شرح:

«در جشن 90 سالگی مؤسسه رازی هنگامی‌که نوبت به سخنرانی حجتی وزیر جهاد کشاورزی رسید، همگان با کمال تعجب و ناباوری جمله‌ای از وی شنیدند که گفت «تولید در مؤسسه رازی فعل حرام است.» سالن همایش بعد از این بیانات حجتی برای دقایقی در بهت و سکوت فرو رفت. وی با تشکر از حضور نماینده و رایزن فرهنگی سفارت فرانسه در این مراسم، اظهار داشت: امیدواریم بعد از برجام بتوانیم در یک تعامل با سایر مؤسسات تولید واکسن دنیا خصوصاً مؤسسات تولید واکسن در فرانسه بیشتر همکاری داشته باشیم.

وی در ادامه گفت: آنچه مسلم است ما نباید در داخل مؤسسه واکسن‌سازی رازی‌ تولیدکننده باشیم و این حداقل کاری است که می‌توانیم انجام دهیم. با امکانات محدود خود درون مؤسسه و همچنین قوانین و مقررات دست و پاگیر نمی‌توانیم سیر و شتابی را که از ما انتظار می‌رود، پاسخ‌ بدهیم. قطعاً باید به‌وسیله همه دست‌اندرکاران داخل کشور کارهای مؤسسه را به شرکت‌های دانش‌بنیان بدهیم. همچنین تولید در داخل مؤسسه واکسن و سرم‌سازی را حرام بدانیم و مؤسسه باید به یک مرکز تحقیقات کاربردی و مرکز تعامل دانشمندان و علمای این رشته تبدیل شود.

در مراسمی دیگر همزمان با سفر رئیس جمهور به استان سمنان در سال جاری، وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان دامپزشکی کشور از شرکت رویان‌دارو (تولیدکننده داروهای دامی) در گرمسار بازدید کردند. حجتی، در افتتاح خط تولید داروی جدید شرکت رویان دارو گفت: در 90 سالگی مؤسسه رازی گفتم تولید در بخش دولتی حرام مدیریتی است. تا 15 روز دیگر باید تفاهمنامه انتقال خط تولید مؤسسه رازی به رویان‌دارو منعقد شود و گزارش آن برای من ارسال شود و این بار دیگر هیچ عذر و بهانه‌ای پذیرفته نیست.»

مطالب فوق بدون کوچک‌ترین دخل و تصرفی از خبرگزاری تسنیم می‌باشد و برای مطالعه بیشتر می‌توانید «اینجا» مراجعه کنید. قریب به ده سال بر ترک این فعل حرام ممارست نمودیم تا منویات آقای وزیر به ثمر بنشیند و بشویم یک واردکننده تمام عیار در حوزه امنیت دارو و مواد بیولوژیک، تا به جایی که هم‌اکنون با رخداد بیماری تب برفکی در کشور در حال برداشت ثمرات پربار ناشی از ترک فعل حرام می‌باشیم که علمش را جناب وزیر برافراشتند.

ترک فعل حرام و در نتیجه نابودی توان لجستیک بهداشتی کشور

پس از سخنرانی ارزشمند! وزیر محترم وقت، تخریب ستون‌های موسسه رازی آغاز گردید و زمام امور ظرف 15 روز به دست بخش خصوصی که هیچ‌گونه زیر ساختی برای خود نساخته بود واگذار گردید. قریب به ده سال از آن روز می‌گذرد و کشور در غیاب عملیاتی یکی از ستون‌های بنیادین حرفه دامپزشکی تحت آماج بیماری‌های اندمیک و اپیدمی بیماری‌های نوپدید گردید؛ از آنفلوآنزای فوق‌حاد سویه جدید تا لمپی‌اسکین و آنگارا و اکنون تب برفکی.

پس از لابی به اصطلاح بخش خصوصی با حذف متولی دولتی آن، ده سال تمام یک بازار انحصاری در اختیار این شرکت‌ها قرار داده شد تا در زمان شیوع بیماری‌ها پشتیبانی لجستیکی تامین واکسن و مواد بیولوژیک کشور را عهده‌دار شوند و آزمایشگاه‌های مورد نیاز برای این تامین را تجهیز نموده و توسعه دهند و امروز به وضعیتی رسیده‌ایم که برای کنترل یک بیماری اندمیک دست به دامان کشوری شویم که در ابتدای تاسیس موسسه رازی حتی وجود خارجی نداشته است.

بیماری به هر وسیله و دلیلی وارد کشور شد و اکنون از سازمان دامپزشکی کشور انتظار دارند با دست‌های بسته و در حالی‌که بخش خصوصی مسئول تامین واکسن، از انجام تعهدات قانونی و اخلاقی خود عاجز مانده است، بیماری را مهار نموده و بار مسئولیت بخش خصوصی را نیز در این میان بر دوش بکشد و در این میان تهدید به محاکمه و ارجاع به دادگاه و دیوان مهربان‌ترین لحن سخن گفتن بزرگان با مسئولین سازمان دامپزشکی کشور می‌باشد.

شاید عنوان کنید که سازمان دامپزشکی در غیاب تولیدکننده داخلی موثر برای تامین واکسن می‌بایست با اتکاء بر واردات، زمان‌بندی واکسیناسیون موثر را مدیریت نماید ولی در این خصوص باید عنوان نمود که پایداری شبکه آزمایشگاهی کشور که به نوع دیگری صدماتی از جنس تصمیم وزیر برای موسسه رازی خورده است، برای ایجاد این تصمیم کفایت لازم را نداشته است،

بر اساس مطالب فوق می‌توان بصورت خلاصه عنوان نمود که کشوری مانند ترکیه ظرفیت صنعتی و لجستیکی برای تطابق واکسن با سویه‌های نوظهور و تولید انبوه آن در شرایط اضطراری را دارد ولی ایران فاقد آن می باشد و علت آن را در می‌بایست در دخالت‌های غیرتخصصی وزیر سابق و وزیر فعلی جهاد کشاورزی در امور بهداشتی دامپزشکی جستجو نمود. همان‌گونه که می‌دانید این روزها نیز مشابه سخنان حجتی در خصوص موسسه رازی در سال 1395 را در خصوص انحلال سازمان دامپزشکی کشور توسط وزارتخانه شاهد هستیم. آقای وزیر، ما هم مثل شما اعتقاد داریم سازمان دامپزشکی کشور نیاز به اصلاح ساختار دارد اما نه به سوی انحلال بلکه به سوی گسترش. ساختار اداری که شما به سازمان دامپزشکی تحمیل نموده‌اید، در حال بلعیدن وظایف تخصصی‌اش می‌باشد و این بیرون مردم در حال خوردن کوبیده سی هزار تومنی از گوشت یک میلیون تومانی هستند و همان نامی که از محمود حجتی برای عملکردش در خصوص موسسه رازی باقی ماند، برای شما در خصوص سازمان دامپزشکی کشور باقی خواهد ماند و صد البته رسواتر از سلف خودتان.

کنترل مرزی و مدیریت جابجایی دام

متاسفانه مدتی است هر جا سخن از اقتصاد و بهبود فضای کسب و کار می‌شود، بدون شک یکی از سیبل‌های تیراندازی سودجویان، سازمان دامپزشکی کشور و قوانین بهداشتی آن می‌باشد. بسیاری از کسانی که این تئوری‌های متوهمانه را تولید و منتشر می‌کنند، اهداف اقتصادی آنها بر مبنایی غیر از تولید محصول خام دامی برای کشور می‌باشد و در حقیقت دامپروری برای آنها نقش پوششی دارد.

در بازه زمانی درگیری کشور با بیماری تب برفکی، سازمان دامپزشکی بر اساس دستورالعمل‌های پذیرفته شده بین‌المللی موجود سعی در ایجاد قرنطینه و مرزهای تردد و جابجایی ممنوع دام نمود ولی متاسفانه عدم تبعیت و همراهی افراد به اسم جابجایی دام‌های صنعتی و تجاری در پوشش دام عشایری و روستایی و همچنین مسیرهای غیر رسمی جابجایی دام و ضعیف بودن هماهنگی‌های بین دستگاهی همچون وزارت کشور و گمرک و دستگاه‌های انتظامی و... سازمان دامپزشکی کشور را دچار چالش ساختاری کنترل تردد و جابجایی دام می‌نماید. در این مسیر، زیان‌دیدگان اصلی این تخلفات و سرپیچی از دستورالعمل‌های بهداشتی، دامداران واقعی بودند که ستون فقرات تامین محصولات خام دامی کشور می‌باشند و سرمایه کشور که در اختیار آنان بود مورد تاراج ویروس‌های دلالان قرار گرفت.

البته در این میان نظارت میدانی ناکافی و ضعف در مدیریت مرزها در زمان بروز اپیدمی‌های داخلی و خارجی نیز مزید بر علت می‌شود که چرایی این نظارت میدانی ضعیف را قبلا توضیح داده‌ایم که فردی با بینش غیربهداشتی و مبتنی بر دیدگاه بازرگانی سازمان پایانه‌ها و حمل و نقل، سیستم نظارت بهداشتی را در دفتر قرنطینه سازمان گسترش داده که هیچ گزارش بهداشتی از آن نمی‌توان گرفت و این‌گونه دست مدیران سازمان در زمان فوریت‌های بیماری و بهداشتی در حوزه جابجایی و نقل و انتقال دام و قرنطینه داخلی و مرزی را بسته است.

هماهنگی منطقه ای و لزوم ایجاد بانک اطلاعات ژنی و زیرساخت تبادل اطلاعات

مشارکت سازمان دامپزشکی در شبکه‌های بین المللی از دیرباز شناخته شده است ولی این مشارکت دارای نقائصی می‌باشد که از جمله آنها می‌توان به تقویت زیرساخت‌ها و روتین‌های ارسال نمونه به مراجع بین‌المللی و همچنین ایجاد و به روز رسانی داده‌های ژنتیکی و هماهنگی‌های منطقه‌ای اشاره نمود.

متاسفانه این مقوله هم‌اکنون بازار تجاری گرمی برای برخی اعضای داده‌ساز هیات علمی دانشگاه و برخی مراکز تحقیقاتی شده است که تلاش می‌کنند تا به واسطه لابی‌های سیاسی و یا باندی خود، سازمان دامپزشکی را از این وظیفه به دور نگاه دارند تا سکه بازارشان از رونق نیافتد. تصور کنید به ازای هر داده‌سازی مثلا برای واکسن فلان یا ویروس بهمان که قریب به اکثریت خروجی‌های آنان با واقعیت فاصله بسیار بعیدی دارند، هزینه‌های سنگینی از شرکت سفارش‌دهنده می‌گیرند و اعتباری هم از دانشگاه دریافت می‌دارند و به دانشجویان هم که می‌رسند، دانشجو علاوه بر کار بر روی طرح این‌چنینی، باید هزینه پایان‌نامه و مقاله را به دلار به استاد بپردازد و آنقدر اینها را توهم برداشته است که خود را سازنده سید واکسن جا زده و همزمان با کار علمی، واکسن‌ساز هم می‌شوند. شما بخوانید که چه تضاد منافعی در این میان وجود دارد و اگر پای محاکمه هم به میان بیاید، خود را محقق می‌دانند و اشتباه را از سازمان دامپزشکی می‌دانند که به داده‌ها و مقالات و ادعاهای آنان اطمینان کرده است.

بر این اساس، پایش تغییرات عوامل بیماری‌زا از نظر ژنتیکی و ایجاد بانک ژنتیکی از جمله وظایف حاکمیتی سازمان دامپزشکی است که نمی‌تواند محل درآمد افراد قرار بگیرد. از سوی دیگر پردازش اطلاعات بیماری‌های جهانی و مخصوصا کشورهای اطراف و ایجاد بولتن تخصصی الکترونیک برای سازمان دامپزشکی کشور و به روز رسانی لحظه‌ای آن از جمله وظایف دفتر بین‌الملل سازمان دامپزشکی کشور است که متاسفانه در حال حاضر این دفتر بیشتر به فکر دوره‌های آموزشی رفاه دام و اعزام کارشناسان برای نظارت بر واردات گوشت است و هیچ‌گونه داده بین‌المللی را دریافت، تحلیل و بصورت عمومی یا خصوصی منتشر نمی‌کند.

پاسخ به اپیدمی ها واکنشی است، نه پیشگیرانه

راستش را بخواهید، این روزها انتخاب نیروی سفارشی در پست‌های حساس یکی از پاشنه‌های آشیل سازمان دامپزشکی شده است. اگر فکر می‌کنید منظور مدیر کل و معاونین است، سخت در اشتباهید. منظور از پست حساس جایگاه‌های مدیریتی نیست بلکه جایگاه‌های تخصصی فنی است. یکی از این پست ها، پست کارشناسی است که می‌بایست داده‌های اپیدمیولوژیک کشور را بصورت لحظه به لحظه پایش کند تا بتواند در زمان درست زنگ خطر رخداد بهداشتی را برای مدیران بفشارد و همچنین تحلیل‌های مبتنی بر واقعیت را برای ایجاد ابزار تصمیم‌گیری در اختیار آنان قرار دهد. وقتی شما در پست کارشناس سستم اطلاعات جغرافیایی کسی را دارید که کارش بیشتر از تبادل اطلاعات با مدیر کل و معاونینش، تبادل اطلاعات با بنگاه‌های اقتصادی اعم از صاحبان کشتارگاه و واردکننده و تولیدکننده واکسن و قشون‌کشی انتخاباتی باشد، خوب طبیعی است که این سنسور حساس به بیماری فاسد شده است و نیازمند جایگزینی است تا وظیفه پایش و اطلاع‌رسانی رخدادهای در جریان و پیش‌بینی‌های احتمالی آینده برای مدیران را انجام داده و ابزاری برای تصمیم‌های استراتژیک و لحظه‌ای در اختیار مدیران ادارات کل قرار دهد.

متاسفانه آخرین آپدیت‌ها و بازنگری‌های سیستم مربوط به سال 1396 است و به دلیل اینکه پردازش جغرافیایی بر روی اطلاعات توسط نورچشمی‌ها انجام نمی‌شود (به بهانه‌های واهی ...) و سال‌هاست سازمان دامپزشکی برای بهره‌برداری از امکانات خود چشمش به دهان این بزرگواران! دوخته شده، بنابراین طبیعی است که کار اینها شده توصیف الکن آنچه در سطح فارم‌ها اتفاق افتاده بر روی جدول و گراف و درصد و ضریب‌های با خطاهای فاحش و مدیران با از دست دادن صندلی‌های خود هزینه بی‌اخلاقی و بی‌کفایتی اینها را داده و دامداران و مرغداران در حال از دست دادن سرمایه خویش و کشور در حال از دست دادن امنیت بهداشتی و غذایی خود است.

سیستم ارتباط دو سویه با دامداران و نسیان نظام دامپزشکی

شک نداشته باشید که دو گروه از همکاران اولین قشری هستند که با بیماری مواجه می‌شوند؛ کلینیسین‌ها و مسئولین فنی و بهداشتی که هر دو ارتباط مستقیمی با سازمان نظام دامپزشکی کشور دارند، ولی هر چقدر شما در خصوص رفاهیات و حرف‌های تکراری «دامپزشکی رکن این است و اساس آن است» یا برنامه‌ریزی برای به دست گرفتن نظارت‌های بهداشتی خارجی در پرتال این سازمان می‌بینید، به همان نسبت برعکس کوچک‌ترین مطلبی در خصوص تب برفکی و بایدها و نبایدهای بخش خصوصی در مورد آن در هیچ یک از بسترهای این سازمان نمی‌یابید. دقیقا به همین خاطر است که سازمان دامپزشکی کشور به این نتیجه رسیده است نمی‌تواند حساب خاصی بر روی این سازمان در زمان اپیدمی‌ها و رخدادهای بهداشتی بنماید و باز هم به همین دلیل سازمان دامپزشکی کشور پتانسیل عظیمی از همکاری‌های بین‌بخشی را به همین سادگی از دست می‌دهد و مسئولین سازمان نظام دامپزشکی نیز بی سر و صدا از زیر بار مسئولیت‌های قانونی و دلایل وجودی سازمانی‌شان شانه خالی می‌کنند.

اگر انگشت‌شمار مدیاهای منتشر شده در خصوص تب برفکی از سوی روابط عمومی سازمان دامپزشکی را نگاهی بیاندازید، هیچ راهنمای مدونی در خصوص این بیماری برای مخاطب خاص دامداری‌های صنعتی و سنتی منتشر نشده است و فقط بنرها و پلاکاردهایی را می‌بینید که در محل ادارات از دامداران خواهش می‌کند تب برفکی را جدی بگیرند. به راستی در زمان اپیدمی‌ها کار ما خواهش کردن است؟ خواهش کردن برای جدی گرفتن بیماری؟ اصلا به فرض که دامداران حرف گوش کنی هم داشته باشیم؛ دستورالعمل مربوطه را که قانونا باید به آن عمل کند، از کجا بیابد؟ چگونه می‌تواند با یک کارشناس در سازمان یا در اداره کل استان صحبت کرده و سرمایه دامی خود را حفظ کند؟ این ارتباط در شرایط فعلی که باید دوسویه باشد، بر روی کدام بستر صورت می‌گیرد؟

حالا با مجموع مطالب گفته شده فوق، شما اصلا رئیس سازمان دامپزشکی باشید، چه کاری از دست شما بر می‌آید در این شرایط؟ و باید اذعان کنیم که وقتی سیاست‌های دروغین برخی به اصطلاح بزرگان را دیدیم به تلاش‌های شبانه‌روز واکسیناتورهای بی‌ادعای کشور بیشتر اعتقاد پیدا کردیم.

 

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۲۳
0
0
متاسفانه یکی از کارهایی که دکتر نوروزی کرد اجازه ورود گوشت از کنیا بود کاری که نفر قبلی حاضر به انجامش نشد. متعاقب این قضیه سویه آفریقایی تب برفکی را داریم و احتمالا بیماریهایی دیگری که بعدا خواهیم دید مثل تب دره دریفت
نظر شما
ادامه