کد خبر: ۱۲۴۰۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
m.bovis92

حکیم مهر - مایکوباکتریوم بویس / پایش، کنترل و مبارزه با سل گاوی در جهان - ترجمه برگرفته از ویکی پدیا : دکتر لیلا حسینی / مسئول روابط عمومی و آموزش اداره کل دامپزشکی استان البرز

 

بسمه تعالی

----------------------------------------

مایکوباکتریوم بویس

طبقه بندی علمی:

رده: باکتری

راسته: اکتینوباکترها

شاخه: اکتینومیست ها

زیرشاخه: کورینه باکتری ها

خانواده: مایکوباکتریاسه

گونه: مایکوباکتریوم بویس

مایکو باکتریوم بویس یک باکتری گرم مثبت، با سرعت تکثیر بطئی و کند ( با زمان تکثیر16 الی 20 ساعته ) و هوازی است که بعنوان عامل توبرکولوزیس در گاو شناخته شده است. ( توبرکولوزیس گاوی یا همان سل گاوی)

پاتوژنز:

در نیمه اول قرن بیستم مایکوباکتریوم بویس در مقایسه با سایر عوامل بیماری های عفونی حیوانات مزرعه به عنوان پرتلفات ترین عامل شناخته شد. انتقال بیماری به حیوان از طریق بلعیدن باکتری رخ می دهد. مایکوباکتریوم بویس معمولا از طریق نوشیدن شیر آلوده به انسان انتقال می یابد همچنین این باکتری می تواند از طریق قطرات آئروسول تنفسی منتشر گردد. عفونت های واقعی در انسان به ندرت بوقوع می پیوندد زیرا با پاستوریزه کردن شیر، باکتری موجود در آن کشته شده واز بین می رود. همچنین گاوها به طور مرتب تست سل شده و اگر آلوده باشند به سرعت حذف می شوند، در عین حال گوشت آنها می تواند مورد مصرف انسانی قرار بگیرد.

با این وجود در کشورهای درحال توسعه که پاستوریزاسیون مرسوم نمی باشد مایکوباکتریوم بویس هنوز به عنوان عامل سل انسانی عمل می نماید.

بیماری سل گاوی یک عفونت مزمن است که می تواند طیف وسیعی از پستانداران  را مبتلا نماید. این میزبان ها شامل: انسان ، گاو ، آهو ، لاما ، خوک ، گربه های اهلی ، گوشتخواران وحشی ( مثل روباه ، کایوت ، خرس، گورکن ، اپوسوم ) و جوندگان می باشند. تک سمی ها و گوسفندان به ندرت به سل گاوی مبتلا می شوند.

بیماری به طرق مختلف انتشار می یابد به طور مثال خرس ها مایکوباکتریوم بویس را از هوای بازدمی بزاق ، ادرار ، مدفوع و چرک دفع می نمایند. بنابراین بیماری از طریق تماس مستقیم انتقال می یابد. تماس با فضولات حیوان آلوده و یا تنفس آئروسول های دفعی نیز بسته به گونه درگیر می تواند آلاینده باشد.

اپیدمیولوژی و کنترل:

در نیوزیلند:

در این کشور اپوسوم عامل اصلی انتشار مایکوباکتریوم بویس است. بیماری اکنون در نزدیک به 38% اپوسوم های سراسر نیوزیلند وجود دارد. بیماری در این نواحی اندمیک است و این مناطق بعنوان مناطق ریسک پذیر شناخته می شوند. در این نواحی نزدیک به 70 % منشأ عفونت های تازه در گله ها اپوسوم ها و راسوها هستند. به دلیل وضع قوانین کنترل بیماری سل در نیوزیلند در سال 1993 یک امنیت زیستی حاصل شد، که این قوانین در آینده پایه گذار استراتژی کنترل ملی بیماری طاعون گردید.                                           

" کارگروه بهداشت دام " ، یک برنامه ملی تست گاوی و کنترل بیماری در اپوسوم را راه اندازی نمود که هدف آن حذف M. bovis   از گونه های وحشی ناقل بیماری موجود در مساحت 2.5 میلیون هکتاری (و یا یک چهارم مناطق در معرض خطر نیوزیلند تا سال 2026 ) می باشد. نهایتاً حذف کامل بیماری هدف نهایی این مسئولین بهداشت دام می باشد. ضمناً برنامه حذف سل در نیوزیلند به عنوان یک راهنمای جهانی مورد توجه سایر کشورها قرار گرفته است.

چراکه این برنامه به طور موفقیت آمیزی میزان آلودگی را در جمعیت (( گاو و گوزن )) از بیش از 1700 در سال 1994 به کمتر از100 در2011 تقلیل داد. بیشتر این موفقیت را می توان به برنامه کنترل مقاومتی کاهش انتقال عرضی آلودگی ( از مادر به جنین ) اپوسوم و شکستن چرخه بیماری در این جمعیت حیوانی نسبت داد. به طور مثال در (( هوتاکا )) واقع در مرکز جزایر شمالی نیوزیلند فرآیند کنترل مقاومتی از سال 1988 تا سال 1994 باعث کاهش تراکم بیماری به میزان 87.5 % از اپوسوم های آلوده به توبرکولوزیس شد. و همانگونه که انتظار می رفت تقریباً به همان میزان ( 83.4 %) موارد وقوع سل گاوی در جمعیت گاوی واقع در آن منطقه کاهش یافت.

اپوسوم ها با ترکیبی از روش تله گذاری و طعمه گذاری کنترل شدند. اما بعضی از روش های پیشنهادی نیز غیرعملی به نظر می آمدند مثل آلوده کردن هوا با سموم و مسموم نمودن اپوسوم ها.

بین سال های 1979 تا 1984 به دلیل کمبود اعتبار لازم برنامه کنترل اپوسوم ها متوقف گردید. در این سال ها علیرغم اجرای برنامه منظم تست توبرکولوزیس در گله های گاوی، شمار گله های آلوده به سرعت افزایش یافت، و این افزایش تا سال 1994 ادامه یافت.

همچنین مناطقی از نیوزیلند که سل در حیات وحش حضور داشت میزان آلودگی در حیوانات وحشی از 10% به 40% افزایش یافت. اپوسوم هایی که تا بدین حد ناقلین موثری برای توبرکولوزیس هستند رفتار خاص آنها به انتقال بیماری کمک فراوانی می نماید به طوری که تا آنزمان که بیماری حیوان را از پای درآورد این روند انتقال بیماری ادامه خواهد یافت. اپوسوم های بیمار مبتلا به سل رفتارهای غیرمعقول از خود نشان داده و سرگردان می شوند. مثلاً برای بدست آوردن غذای کافی در طول روز خود را به مخاطره می اندازند و در میان ساختمان ها در جستجوی گرما رفت و آمد می کنند و به طور منطقی آنها ممکن است در چراگاه ها نیز آواره گردند و در آنجا گاوهای جستجوگر و فضول را به سمت خود جذب می کنند. این رفتار در یک فیلم ویدئویی ضبط شده است.

در بریتانیا:

در دهه 1930 ، 40% گاوها در بریتانیا به مایکوباکتریوم بویس آلوده بودند و هرساله 50000 مورد جدید ابتلای انسان به مایکوباکتریوم بویس بوقوع می پیوست. طبق گزارش سازمان بهداشت بریتانیا امروزه خطر ابتلای انسان به  TB گاوی به میزان بسیار چشمگیری کاهش یافته است. همچنین  عنوان می گردد که سه چهارم از 440 مورد انسانی گزارش شده به این سازمان بین سالهای 1994 تا 2006 ، در حدود پنجاه سال سن داشته و تنها 44 مورد یعنی 10 % آنها غیرانگلیسی بوده اند.

گورکن ها (Meles meles) اولین بار در 30 سال پیش بعنوان انتقال دهنده M.bovis تشخیص داده شدند.  بنا بر گزارش یک کمیته بازبینی مستقل در سال 1997 به این نتیجه رسیدند که گورکن ها نقش مهمی در انتشار آلودگی بین جمعیت گاوها دارند. همین مسئله باعث شروع یک جدال بین طرفداران حفظ حیات وحش (برای حفظ گورکن ها) و مزرعه داران (برای جمع آوری و حذف گورکن ها بعنوان مخزن بیماری) شد.

آزمایش کشتار تصادفی گورکن ها که بوسیله گروه بررسی مستقل سل گاوی طراحی و اجرا شد، امکان یک مقایسه کلی در خصوص بیماری سل در مناطقی که گورکن ها کشته و حذف می شوند در قیاس با مناطقی که گورکن ها حذف نمی شوند را داد.

در گزارش نهایی این انجمن به این نتیجه رسید که :

اول اینکه: با وجود اینکه گورکن ها به طور کاملا مشخص مخزن باکتری عامل سل گاوی هستند ، آزمایشات مختلف نشان می دهند که حذف و کشتار گورکن ها هیچ کمکی به کنترل سل گاوی در بریتانیا ننموده است. حتی بعضی اقدامات انجام شده در خصوص حذف گورکن ها به جای بهتر نمودن اوضاع ، آن را وخیم تر نموده است.

دوم اینکه: ضعف هایی که در برنامه تست سل گاوی وجود دارد حاکی از آن است که خود گاوها به صورت کاملا اثبات شده سبب بقا و شیوع بیماری در مناطقی می شوند که سل رخ می دهد. حتی در بعضی مناطق بریتانیا تنها منبع آلودگی خود گاوها هستند. یافته های علمی نشان می دهند که بوسیله یک برنامه کنترل جدی پایش سل گاوی بر مبنای تست سل گاوی ، می توان روند افزایش وقوع بیماری را معکوس و گسترش جغرافیایی بیماری را متوقف نمود.

در 26 جولای سال 2007 ،  وزیر محیط زیست، غذا و امور روستایی بریتانیا اعلام کرد:

ما گزارش نهایی گروه مستقل تحقیقات را می پذیریم زیرا بر مبنای شواهد و مدارک مستدل تهیه شده است. ما به دقت نتایج تحقیقات آنها را دنبال نموده و در آینده نیز با دست اندرکاران صنعت گاوداری و مشاوران دولتی و متخصصان همکاری خود را ادامه داده تا به تصمیم اجرایی درستی در این موضوع دست یابیم.

در بریتانیا پستانداران دیگری علاوه بر گاو و گورکن ، ناقل مایکوباکتریوم بویس تشخیص داده شدند اما درصد جداسازی این عامل در آنها نسبت به گاو و گورکن کمتر است.

در بعضی از مناطق جنوب غربی انگلیس آهو و بخصوص آهوی کوچک بخاطر رفتار اجتماعی خاص خود ( زندگی جمعی ) بعنوان یک منبع احتمالی انتقال سل گاوی تشخیص داده شد. به دلیل اینکه در سال 2005 نود میلیون پوند خرج ریشه کنی بیماری سل گاوی شده بود ، مسئله اخیر توجه ها را به خود جلب نمود. بحث بر سر این بود که در بعضی از مناطق خطر انتقال عامل بیماری از آهو به گاو از خطر انتقال آن بوسیله گورکن بیشتر بود.

در سال 2010 دو دانشمند به نامهای پل و دیوید تورگرسون اظهار داشتند که باوجود پاستوریزه نمودن شیر ، سل گاوی به عنوان یک خطر بهداشتی برای جامعه انگلیس به شمار نمی رود. سل گاوی به ندرت به وسیله آئروسول های تنفسی از گاو به انسان منتقل می شود، بنابراین برنامه کنترل سل گاوی به شکل کنونی آن در انگلیس باعث تخصیص نادرست بودجه شده و سودی هم برای جامعه ندارد.

در واقع حتی شواهد بسیار اندکی در اثرات مثبت برنامه کنترل سل بر افزایش سود صنایع دامی وجود دارد که به دلیل مطالعات اندکی است که بر روی هزینه های مستقیم سل گاوی بر تولیدات حیوانی صورت گرفته است. پاستوریزاسیون شیر تنها اختراعی است که از انتقال سل گاوی به انسان جلوگیری می کند و اثرات مثبت بر سلامت جامعه می گذارد. بنابراین برنامه تست سل و حذف در انگلستان دیگر توجیه اقتصادی و علمی ندارد.

در جولای سال 2010 مقاله ای با موضوع (( سل گاوی ، زمانی برای بازبینی )) بوسیله گروه تحقیق مستقل و گروه بازبینی سل گاوی انتشار یافت. این مقاله سیاست فعلی انگلیس و ولز را متاثر ساخت.

این مقاله یک راه حل میانی را پیشنهاد می دهد که هم کاربردی و هم اقتصادی است. مستندات این مقاله آمیخته ای از نظرات سابق و نظرات پل و دیوید تورگرسون است.

در ایالات متحده آمریکا:

در ایالات متحده مایکوباکتریوم بویس در آهوی دم سفید (Odocoileus virginianus)  به صورت اندمیک در شمال شرقی ایالت میشیگان و مینه سوتای شمالی و نیز موارد تک گیری از بیماری در مکزیکو حضور دارد. آهوی دم سفید به عنوان تنها ناقل بیماری و عامل مسبب همه گیری سل گاوی در میشیگان شناخته شده و نیز به عنوان ناقل مشخص بیماری در برنامه ریشه کنی بیماری در جمعیت حیوانی ایالات متحده آمریکا در نظر گرفته شد.

در سال 2008 ، 7933998 مجوز برای شکار آهو داده شد که در نتیجه آن 489922 آهوی دم سفید شکار شد و بیش از 1.5 میلیون از این آهوان علامت گذاری شد. ارزش زیست محیطی شکار آهو برای ریشه کنی سل گاوی کاملا اثبات شده بود و برای همین هم قبلا در سال 2006 ، پانصد و هفت میلیون دلار هزینه شکار آهوی دم سفید در میشیگان شده و همه گیری سل در آن ایالت متوقف شده بود.

در سطح جهانی:

بیماری به صورت جهانی در گاو مشاهده می شود، ولی بعضی از کشورها توانسته اند با پروژه (( تست و حذف )) در گله های گاوی موارد وقوع بیماری را کاهش داده و یا محدود نمایند.

قسمت اعظم اروپا و بسیاری از کشورهای سواحل کارائیب از جمله کوبا ، عاری از مایکوباکتریوم بویس هستند. استرالیا نیز به صورت رسمی این بیماری را با برنامه (( BETC )) تست و ریشه کن نموده است. ولی در محدوده شمالی این کشور هنوز باقی مانده هایی از این عفونت از بوفالوهای آبی وحشی جدا شده است.

در کانادا آلودگی حیات وحش در گوزن وحشی و آهوی دم سفید در نواحی کوهستانی اطراف پارک ملی در مانیتوبا وجود دارد. برای بهبود کنترل و حذف سل ، آژانس نظارت بر بهداشت غذای کانادا ، مانیتوبا را به 2 بخش جداگانه تقسیم نموده است و کنترل بیماری را جداگانه در آنها تحت نظر دارد:

1.      

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حسام
|
Finland
|
۱۹:۲۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۳
0
0
لطفا منابع رو برام ایمیل کنید . ممنون
نظر شما
ادامه