کد خبر: ۱۲۴۷
تعداد نظرات: ۴۸ نظر
دکتر محمد لطفی‎زاده در این نامه با اشاره به مبانی مورد ادعای آقای طاهری که خود را بنیانگذار نوع جدیدی از عرفان معرفی نموده است و عدم تسلط اولیه ایشان حتی در روخوانی درست متن قرآن کریم (در حالیکه در سخنرانی‎ها و مقالاتشان به آیات قرآن استناد می‎کنند) خواستار توضیح سازمان نظام دامپزشکی درباره نقش فرادرمانی در درمان بیماریهای حیوانات شده است!...

حکیم مهر -  در یکی از پایگاههای اطلاع رسانی (وبلاگ) موسوم به عرفان کیهانی (حلقه) تصویری از دکتر فرجی مدیرکل دامپزشکی استان تهران ، دکتر جعفری معاون آموزش سازمان نظام دامپزشکی ، دکتر رادمهر استاد آناتومی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران و دکتر رزم یار مشاور عالی رئیس سازمان نظام دامپزشکی در کنار آقای محمدعلی طاهری منتشر شده و ضمن آن خبری هم درج گردیده و از تدوین سرفصل دوره‌های فرادرمانی دامپزشکی که آنرا با عنوان Ultra veterinary medicine هم اطلاق کرده اند خبر داده است.

راست به چپ : دکتر جعفری (معاون سازمان نظام دامپزشکی) - دکتر رادمهر (استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران) -  آقای محمد علی طاهری (مدعی ارائه عرفان حلقه) -  دکتر رزم یار (مشاور عالی رئیس سازمان نظام دامپزشکی) -  دکتر فرجی (مدیرکل دامپزشکی استان تهران)


متن خبر وبلاگ مذکور به آدرس http://interuniversal-kerman.mihanblog.com/post/22 که ظاهراً از طریق یکی از اعضای حاضر در این جلسه تنظیم شده و در اختیار آن وبلاگ قرار گرفته به این شرح است :
سومین جلسه کمیته فرادرمانی دامپزشکی با حضور استاد محمدعلی طاهری و همچنین دکتر رادمهر مسئول برگزاری دوره های آزاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، دکتر امیرعباس جعفری معاونت بهداشت، آموزش و توسعه سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران، دکتر علی اکبر فرجی عضو کمیته طب مکمل سازمان نظام دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران و دکتر جمشید رزم یار عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار گردید. این کمیته تدوین سرفصل های دوره های آموزشی Ultra Veterinary Medicine Courses را در دستور کار خود دارد.
به این مناسبت رئیس مرکز مجازی پژوهشهای راهبردی دامپزشکی در نامه‎‌ای به دکتر سید محمد آقامیری رئیس سازمان نظام دامپزشکی خواستار توضیح ایشان درباره این اقدام تأمل برانگیز شده است.
دکتر محمد لطفی‎زاده در این نامه با اشاره به مبانی مورد ادعای آقای طاهری که خود را بنیانگذار نوع جدیدی از عرفان معرفی نموده است و عدم تسلط اولیه ایشان حتی در روخوانی درست متن قرآن کریم (در حالیکه در سخنرانی‎ها و مقالاتشان به آیات قرآن استناد می‎کنند) خواستار توضیح سازمان نظام دامپزشکی درباره نقش فرادرمانی در درمان بیماریهای حیوانات شده است!
وی قویاً از رئیس سازمان نظام دامپزشکی خواسته است در برابر افکار انحرافی که فاصله معناداری با قرآن کریم و سیره اهل بیت عصمت و طهارت دارند و با کنار گذاشتن توسل به ائمه اطهار علیه السلام که نص صریح قرآن کریم است می‎کوشند مکاتب جدیدی را که فاقد هرگونه اعتبار است عرضه نمایند موضع مناسبی اتخاذ نموده و وجهه این سازمان را با ورود چنین مباحثی خدشه‎دار ننمایند.
دکتر لطفی‎زاده با اشاره به ادعای آقای طاهری درباره فرادرمانی که با استفاده از اتصال به حلقه شعور کیهانی که حتی با اعلام ساعت و زمان‎های خاصی انجام می‎شود آنرا در مورد حیوانات کاری عبث و به بیراهه رفتن توصیف نموده است.
در پایان نامه از رئیس سازمان نظام دامپزشکی خواسته شده در صورت صلاحدید در اولین فرصت در جلسه‎ای مشترک این موضوع عمیقاً به بحث گذاشته شود تا ادعاهای اینچنینی سبب خدشه‌دار شدن وجهه صنف دامپزشکی نگردد.
گفتنی است در گفتگویی که با دکتر جعفری معاون سازمان نظام دامپزشکی در این خصوص انجام شد ایشان ضمن تأیید دعوت از آقای طاهری (که البته ایشان را استاد طاهری خطاب می کردند) تأکید داشتند که در حال بررسی مسئله هستیم تا در صورتی که امکان استفاده از فرادرمانی در دامپزشکی باشد از این روش استفاده نماییم.
امید است سازمان نظام دامپزشکی به جای پرداختن به مباحثی نظیر فرادرمانی که حتی مبانی هم با اشکالات جدی همراه است توان و بودجه خود را که از بیت المال و حق عضویت اعضاء تأمین می‎شود معطوف مسائل مهمتر صنف دامپزشکی نماید.
ضمناً نشریه حکیم مهر آمادگی انتشار هرگونه توضیح رسمی مسئولین محترم سازمان نظام دامپزشکی در این خصوص را دارد.

متن نامه به دکتر آقامیری :

 

جناب آقای دکتر آقامیری
رئیس محترم سازمان نظام دامپزشکی

سلام علیکم
احتراماْ در یکی از پایگاههای اطلاع رسانی موسوم به عرفان حلقه خبری درباره حضور آقای محمدعلی طاهری در آن سازمان برای تدوین سرفصلهای فرادرمانی دامپزشکی منتشر شده است. از آنجایی که درباره مبانی مورد ادعای فرد مذکور اشکالات جدی وجود دارد و ادعای ایشان مبنی بر برقرار نمودن اتصال به حلقه شعور کیهانی اساس درمان عنوان شده خواهشمند است دستور فرمایید به منظور پاسداشت وجهه صنف دامپزشکی و برای جلوگیری از خدشه‏دار شدن آن قبل از تدوین چنین سرفصلهایی در خصوص نقش فرادرمانی در دامپزشکی بررسی عمیقی درباره مبانی مورد ادعای ایشان انجام شود. گرچه شنیدن سخنان مختلف و پیروی از بهترین آنها توصیه صریح خداوند متعال در قرآن کریم است اما اگر افکار انحرافی به صنف دامپزشکی رسوخ نماید جبران آن آسان نخواهد بود.
انتظار آن است که سازمان نظام دامپزشکی بجای پرداختن به موضوعاتی نظیر فرادرمانی و صرف وقت و بودجه برای تدوین سرفصل آموزشی درحالی که هنوز بر مبانی اصلی آن هم اشکالات جدی مترتب است به موضوعات مهم‎تر صنف دامپزشکی بپردازد و بودجه بیت المال و حق عضویت اعضاء را در مسیر مناسب‎تری هزینه نماید.
ضمناً در صورت صلاحدید این آمادگی وجود دارد تا با حضور در جلسه‎ای مشترک با فرض عدم تأیید یا رد کلی مدعای وی ، مباحث ایشان استماع و اشکالات وارد بر آن به بحث گذاشته شود.
با احترام
دکتر محمد لطفی‌زاده
رئیس مرکز مجازی پژوهشهای راهبردی دامپزشکی

--------------------------------------------------


 نکته جالب توجه آنکه در توضیح فرادرمانی در سایت منتسب به همراهان عرفان حلقه آمده است که کسی با کوشش و سعی خود نمی تواند درمانگر باشد و باید اجازه بگیرد و لذا بعد از امضای سوگندنامه
این اجازه به وی تفویض می شود!!!

جالبتر هم آنکه فرادرمانی را حاصل اتصال به حلقه شعور کیهانی دانسته و عجیب آنکه هر نوع بیماری با این نوع درمان قابل علاج دانسته شده و درمانگر واسطه اتصال به حلقه وحدت - حبل الله عنوان شده است. حال چگونه این ماهیت کاملاً عرفانی در دامپزشکی استفاده خواهد شد جای سؤال است و صد البته در مورد مبانی مطروحه اختلافات جدی با متن قرآن کریم هم دیده می شود و این در حالیست که در توجیه این عرفان از آیات قرآن کریم هم استفاده می شود.

 

انتشار یافته: ۴۸
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
شميم
|
-
|
۲۳:۴۷ - ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
1
5
آقاي دكتر اتفاقا من به يكي از دامپزشكان براي تومور پستان سگم مراجعه كردم و گفت اگر مي خواهيد قبل از جراحي اين روش طب مكمل را امتحان كنيد كه چون بدون هزينه و زحمت بود پذيرفتم جالب است كه طي چند روز تومور كوچك و كوچك تر شد و فيدل ديگر آن ناحيه را ليس نمي زند و درد ندارد
شما كلا با هر چيزي كه آشنا نيستيد مخالفيد؟يا پس از تحقيق و امتحان پي به غير ممكن بودن آن برده ايد؟
دامپزشكاني كه الان در تهران فرادرماني مي كنند داراي صلاحيت هستند يا خير؟
با تشكر
محتشم زاده
|
-
|
۲۳:۵۷ - ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
0
1
اين سردار و اين حجه الاسلام كاش كمي اندازه شما اسلام را مي شناختند؟؟؟؟!!!!!!!!! خود بزرگ بيني هم حدي دارد


اولين همايش بنیاد خيريه بهشت ياس پنهان برگزار شد

اولين همايش بنیاد خيريه بهشت ياس پنهان با حضور استاد محمد علي طاهري، سردار محمد رضا جوركش، حجت الاسلام و المسلمين حجت نجفي و جمعي از مربيان مؤسسه عرفان كيهاني (حلقه) برگزار شد.

به گزارش روابط عمومي مؤسسه عرفان كيهاني، در اين مراسم كه با هدف آشنايي و تعامل هر چه بيشتر مربيان عرفان كيهاني با خيريه بهشت ياس پنهان برگزار شد، سردار جوركش، رييس هيأت مديره اين خيريه، ضمن طرح شرايط و نحوه همكاري مربيان، آمادگي اين مؤسسه را جهت ارائه هرگونه امكانات و حمايت همه جانبه از مربيان اعلام كرد.

استاد محمد علي طاهري نيز در اين نشست با تأكيد بر اينكه كه عمده بحث هاي ما آكادميك است، خاطر نشان ساختند: بسياري از واژه هايي كه ما به كار مي بريم واژه هايي جديد است و زمان مي برد تا بتوانيم آن ها را وارد ادبيات علمي كنيم.
فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه
|
-
|
۰۰:۰۲ - ۱۳۸۸/۱۰/۳۰
0
0
اشاره ای سطحی،ازنگارنده ای غیرمتخصص برامرخطیر فرادرمانی در ویژه نامه سراب ضمیمه روزنامه جام جم درج گردیده ، ازآنجاکه ورود به این عرصه برای هرمنتقدی با هرسطحی ازدانش امکان پذیرنیست و باید به لوازمی علمی وتخصصی مجهزگردید تا بتوان قضاوتی دراین خصوص کرد، لذا اجمالاَ نکاتی را برای تنویرافکارعمومی باستحضارمی رساند :
نتایج «فرادرمانی»ازدو منظر قابل بررسی و ارزیابی است، یکی از منظر «عرفانی» که نتایج حاصل از آن باید بصورت مستقل مورد بررسی قرارگیرد و می تواند اساساّ هدف از فرادرمانی، درمان جسم به تنهایی تلقی نگردیده بلکه با نگاهی فلسفی ،دست مایه ای برای باز شدن روزنه ای روبه سوی شناخت هوشمندی و ارتباط با آن و نوعی هستی شناسی و راه یابی به کمال ارزیابی شود.
دراین مقاله قصدپرداختن به این بعد از فرادرمانی نداریم بلکه بعنوان یک دانش تجربی می خواهیم به آن نگاه کنیم. با این هدف که آیا فرادرمانی می تواندرسماّ و بصورت کاملاّ منطقی به عنوان یک علم در کناردیگرعلوم تجربی قرارگیرد؟
اندیشمندان علوم، علوم انسانی و علوم تجربی را از یکدیگر جداکرده اند. نه ازطریق و باب موضوع و هدف، بلکه گفته اند که اختلاف اساسی علوم تجربی با علوم انسانی این است که از باب” متد” با یکدیگر متفاوتند.
آنها می گویند درعلم دو مقام داریم:
یکی مقام کشف وگردآوری context of discovery
و دیگری مقام داوریcontext of justification
نکته مهم واساسی درعلوم تجربی این است که تجربه مولود علوم تجربی نیست بلکه داورآن است به این معنی که علوم تجربی محتوایش به تنهایی از طرق تجربه گردآوری وکشف نمی شود، بلکه ازطریق تجربه، داوری می شود.
درکسب وگردآوری علوم تجربی، هیچ محدودیتی وجود ندارد برای ارائه یک تئوری علمی کاشف آن از راههای بسیاری می تواند به آن دست یابد. تور شکار علوم تجربی بسیار فراخ است. این تور از تجربه گرفته تا نبوغ، تخیل واستفاده از آراء گذشتگان به عنوان موادخام و حصول یک نتیجه کاملا جدید، تشبیه، تمثل و حتی«شهود»رامی تواند دربرگیرد.
حتی اگر از انیشتین و نیوتن درباره چگونگی رسیدن به نظریه شان بپرسیم خواهند گفت هیچوقت آن را ازطریق تجربه مستقیم کشف نکرده وطریقه رسیدن به آن را تحت عنوان «جرقه ذهنی» نام می برند.
بنابراین می توان گفت که در علوم تجربی با یک قیف روبرو هستیم که دهانه ای فراخ و مجرایی باریک در انتها دارد این دهانه فراخ به منزله مرحله گردآوری و دریافت و مجرای باریک به منزله مرحله داوری وقضاوت است. پس در مرحله داوری تنها «تجربه»است که می تواند مهرعلمی بودن برآن بزند.
لذا علم، معرفت سامان یافته ، نظام دار، مدلل، تجربه پذیروتایید شده است.
این تمیزصحیح، درمقام داوری پیش می آید نه درمقام گردآوری.
پوزیتیویستها به خطا رفته اندکه علم تجربی را به معنای «علم مولودتجربه»معرفی کرده اند درحالی که علم تجربی،به معنای «علم محکوم تجربه»است.
حال اگر بخواهیم به عنوان محقق درعلوم تجربی باشیم باید چه موضعی اتخاذ کنیم؟
مقام محقق در علوم تجربی، مقام «تماشاچی»است ولی در علوم انسانی مقام«بازیگری»است.
یعنی روح متد علوم تجربی نظاره گری است، اما روح متد اصلی درعلوم انسانی بازیگری است.شخص عالم در علوم طبیعی تماشاگر قلمرو تحت بررسی خویش است،یعنی مانند یک دوربین فیلم برداری نظاره گراست.
اما درعلوم انسانی روح حصول معرفت،این است که شخص عالم می باید خود، درایجاد حادثه مورد شناخت شرکت فعال داشته باشد و به عنوان یکی از اعضای بازیگر نقشی برعهده داشته باشد.یعنی موضع عامل نه ناظر
اکنون درموضعناظرهستیم،گفتیم آنچه علم را علم می کند روش داوری اوست و از نکات اساسی وکلیدی این داوری این است که «همگانی» باشد.
همین که شخص بخواهد نظریه اش را اظهارکند بایدیک«زبان مشترک»برای نتایجش داشته باشد، یعنی علمی بودن آن به عمومی بودن آن است و عمومی بودن معیار است .پس علمی بودن آن است که زبان مشترک داشته باشد و در داوری یک تئوری علمی، باید دیگران هم بتوانند شرکت کنند.
درعلوم تجربی سئوال«ازکجاآورده ای» نداریم به هرطریقی که کشف شده مهم نیست( این درجای خودش بحث دارد)مهم این است که در مرحله نقادی وداوری به کجا می رسد؟
نباید نکته ای اساسی را از نظر دور داشت که ازنظرما علوم طبیعی وعلوم انسانی هردو به یک اندازه از جهان بینی شخص عالم تاثیرمی پذیرند واین تاثیرپذیری ذره ای از علمی بودنشان نمی کاهد.
شاید بتوان گفت کهOBJECTIVE بودن علم به معنای بی طرف بودن آن است درمقام داوری، نه بی طرف بودن درمقام شکار، واین دومقام به هیچ عنوان نباید خلط شوند.
هنگام نظریه پردازی وجمع آوری تئوری های اولیه و تولد یک علم، کاملا با اندیشه های شخص عالم و آراء علمی و فلسفی وعرفانی و انسان شناسی او آمیخته است و از آنها نشان ورنگ می پذیرد.
آنچه در ابتدا راجع به عنصرشهود درمقامگردآوری بیان شد به این معنا است که یک نظریه علمی در بیرون تولید نشده، که شخص عالم با استنتاج و استنباط از آن عوامل، به بیانش بپردازد، بلکه نوعی ارتباط و اتصال انسان با هستی و منبع لایزال شعورحاکم برآن است که زمینه آن اشتیاقی است که در شخص عالم وجود دارد .
همه قضایا ومطالب ومفاهیم علمی باهمان منشاء مورد نظر وقتی به بیان می آید، «زبان » به عنوان بهترین تجلی گاه جهان بینی وفرهنگ مطرح می شود.لذا نیازمند تغذیه ازیک فلسفه خاص وروح فرهنگی معینی است .به تعبیر دیگر زبان ما بطور اساسی واصولا ساختی فلسفی دارد و به روش خود دریافت های جهان شناختی وفرهنگی ما را حمل می کند و این زبان هرجا رخنه کند و به هرجا سربکشد فرهنگ وفلسفه راهم باخود خواهد برد ،تعریف ما ازانسان تعیین کننده چگونگی علم تجربی مانسبت به آن است، واین همانی است که در عنوان «انسان ازمنظری دیگر»معنایش آشکارتر می شود.
ازآنجاکه فرادرمانی، به عنوان دانشی تجربی به اثبات رسیده تجربه درمان انحصار به شخص بنیانگذار آن ندارد، بلکه عمومی و دارای زبان مشترکی است که قابل دریافت وحصول برای همگان با هر دیدگاه و طرز تفکری است .
درپایان توجه خوانندگان ر ابه این نکته جلب می نمائیم که این نگرش تنها نگرشی ازجنبه تجربی به فرادرمانی است که آن را بعنوان دانشی تجربی اثبات می کند.و برای تجربه کردن تک تک مشتاقان دست یابی به این تجربه عظیم والهی دعوت می کنیم با ما همراه شوند و به این عالم غیرقابل تصور پا نهند وحضور،تاثیر و ارتباط عالم هوشمندی رادرعالم محدود ماده و فیزیک بطور محسوس ادراک کنند.
این درحالی است که منظر عرفانی فرادرمانی بسیار عمیقتر ودل نشین تر است ازنگاه تجربی به آن است زیرا رفتن درپله عشق زیبا تراست ازایستادن وتوقف کردن برپله عقل است.
علت عاشق ز علت ها جداست عشق اصطرلاب اسرار خداست
لازم به ذکراست
اخیراُ مواردی بسیارمحدودازدرمان های انجام پذیرفته، درویژه نامه های مجله طب کل نگر منتشرگردیده است از علاقمندان و محققین دعوت می شود برای کسب اطلاعات بیشتر به آن مراجعه و مطالعه فرمایند.

کمیته پزشکی فرادرمانی


طبق معمول سانسور كنيد معلم اخلاق عزيز!!!
|
-
|
۰۰:۳۲ - ۱۳۸۸/۱۰/۳۰
0
1


نخستین پایان نامه دانشجویی در زمینه طب مکمل فرادرمانی در کشور ثبت شد. این پایان نامه با عنوان «اثر فرادرمانی بر سیر درمان بیماری آسم» توسط دکتر سروش عازمی خواه تحت نظارت دکتر قاسم عظیمی و دکتر علی دواتی در دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد انجام شد. طبق تحقیق RCT انجام شده، اثر فرادرمانی بر شدت و تعداد حملات بیماری آسم در بیمارستان شهید مصطفی خمینی (ره) بررسی گردید و نتایج قابل توجهی از اثر این طب مکمل ایرانی دیده شد.

شایان ذکر است، فرادرمانی، طب مکمل ایرانی است که توسط استاد محمد علی طاهری بنیانگذاری شده است. هر روش کمک درمانی و مکمل که خارج از محدوده روشهای درمانی پزشکی جدید باشد، طب مکمل و جایگزین نامیده می شود. فرادرمانی به عنوان یک روش مکمل بر اساس نظریه پیوند شعوری یا اشتراک شعوری اجزا بنا شده است. طبق این نظریه، هرگاه بین شعور اجزا و شعور کل ارتباط برقرار شود، شعور ذهن قادر به اصلاح و ترمیم و خود درمانی روان و جسم می شود. با پیوند شعور جزء و کل، حلقه پیوند شعوری تشکیل شده و بخش مدیریت توزیع شعوری ذهن تجهیز می شود و با کلیه اجزاء در ارتباط قرار می گیرد. محققان ایرانی در این مطالعه دریافتند که فرادرمانی اثر قابل توجهی در کاهش شدت و تعداد حملات آسم در بیماران مبتلا داشت. این مطالعه ضرورت استفاده از درمانهای مکمل پزشکی از جمله فرادرمانی را در کنار درمان روتین پزشکی آشکار می سازد.



به نقل از : روزنامه همشهری - یکشنبه 8 آذر ماه 1388 - صفحه 6

حسيني
|
-
|
۰۱:۲۵ - ۱۳۸۸/۱۰/۳۰
0
1
نگاهي به نظريات ايشان شايد كمكي بكند به اينكه بحث انحرافي است يا اتفاقا راهي شده براي جذب مردم فراري از دين و مذهب و بخصوص جوانان

آیینه ی عاشورا

به نام خدا

در روز عاشورا می توانیم جامه ای سرخ بپوشیم و فریاد برآوریم که این سرخی، نشانه پیروزی خون بر شمشیر است که درس آن را از حماسه کربلا آموخته ایم.

می توانیم لباسی سر تاپا سفید بپوشیم و با صدایی بلند بگوییم، این کفن است که پوشیده ایم تا عهدی باشد بین ما و حسین(ع) که در راه ادامه ی نهضت حق طلبانه و ظلم ستیزانه اش، برای شهادت همیشه آماده ایم.

می توان سیاه پوشید و بانگ سرداد که این سیاهی نشانه ی آن است که من و من ها، در روز و روزهای عاشورا، حسین و حسین های زمان را تنها گذاشته ایم و آن ها در مصاف با یزیدیان عصر خود، مظلومانه به شهادت رسیده اند و این لباس سیاه نشانی است بر شریک جرم بودن مادر ریخته شدن خون آن ها، زیرا در جایی، حتی سکوت نیز شرکت در وقوع جرم و شریک بودن در آن است. آیا این فکر لرزه بر اندام ما نمی اندازد و تصور شریک جرم بودن در ریخته شدن خون حسین(ع) خواب را از چشمان ما دور نمی کند؟

در این روز می توان لباسی سبز پوشید و گفت این به نشانه ی آن است که نهضت حسینی، خزان مظلومان را بهار کرده و نوید این پیروزی، بهار اندیشه را برای بشریت به ارمغان آورده است.

می توان زرد پوشید و گفت ما به خزان نشسته ایم؛ چرا که بعد از عاشورا، بهارانسانیت، تابستان را پشت سر نگذاشته به خزان رسیده است. می توان...

می توان خندید و شادی و پایکوبی کرد و فریاد «شهیدان زنده اند» را سر داد و نشان داد که از اعماق وجود مسروریم؛ چرا که آنان نمرده اند و نزد خداوند روزی آسمانی دارند و جاودانگی الهی، متعلق به آنان است.

می توان بر سر زد و شیون نمود که چرا همرزم حسین(ع) نبوده ایم و این افتخار را نداشته ایم تا هم رکاب او باشیم.

می توان گونه های خود را به رنگ سرخ درآورد تا یزیدیان، زردی روی ما را که در خزان نامردمی ها به زردی گراییده است، نبینند؛ همانگونه که منصور حلاج با خون خود گونه هایش را سرخ نمود تا روی زردش را گمراهان و عشق ستیزان نبیند و شادمان نشوند.

می توان خاک بر سر ریخت که شایسته ی انسان خفّت زده است و گفت ما نیز نسبت به راه حسین(ع)، خوار و ذلیل هستیم و از این ذلت باید بر سر خود خاک بریزیم.

می توان عَلَم دار شد و زور بازوی خود را به رُخ دیگران کشید؛ بساط زورآزمایی به پا کرد و بر این مبنا که عَلَم کدام دسته از همه بزرگ تر و سنگین تر و چه کسی در بلند کردن عَلَم قوی تراست، شهرت آفرید. همچنین می شود سنگین ترین عَلَم ها را بلند کرد و گفت، این به نشانه ی عَلَم نهضت اوست که هر چقدر سنگین باشد آن را بر دوش خواهیم کشید. می توان...

آری می توان هر کاری انجام داد؛ مهم آن است که در پس آن کار، چه اندیشه ای نهفته باشد و این که انسان با چه طرز فکری به رسالت خود نگاه کرده، در چه جایی و با چه محتوایی آن را پیدا کند. ضمن این که پس از یافتن آن رسالت، لازم است بداند که درابتدای راهی دراز قرار دارد که چگونه آن اندیشه را به عمل در آورد و به آن تحقق ببخشد.

حال که آموخته ایم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا »: همه جا کربلا و همه روز عاشورا است، اینک ما در عاشورا و کربلای خود چه می کنیم؟ آیا اگر در روز عاشورا و در صحرای کربلا حاضر بودیم؛ حسین(ع) را یاری می دادیم و او را تنها نمی گذاشتیم؟ آیا این سؤال لرزه بر اندام ما نمی اندازد و تصور تنها گذاشتن و یاری نکردن او ، خواب را از چشمان ما دور نمی کند؟ خدا را شکر کنیم که ما روز عاشورا در کربلا و در این آزمایش بزرگ شرکت نداشته ایم، زیرا اگر حضور داشتیم به احتمال زیاد یا در زمره یزیدیان بودیم و یا از کسانی که حسین(ع) را ترک کردند.

اگر ما در کربلا نبوده ایم تا افتخار همرزم بودن در کنار او را داشته باشیم، در کربلای عصر خود که زندگی می کنیم؛ و اگر در روز عاشورای تاریخی حضور نداشته ایم، در عاشوراهای زمان خود که قرار داریم.کافی است که حسین و حسین های زمان خود را بشناسیم؛ عاشورا و کربلا به خودی خود پیدا می شوند. اما اگر حق طلبان و ظلم ستیزان کماکان تنها مانده اند، به این دلیل بوده است که ما حسین شناس نبوده ایم.

بیایید معرفت و روح نهضت حسین(ع) را یافته و حماسه ی بزرگ او را زنده کنیم تا در زمره ی یزید و یزیدیان نباشیم زیرا که جهان دو قطبی است و ما یا در راه حسین(ع) و یا در راه یزید هستیم؛ یا راه تسلیم در برابر حق و مسلمانی را دنبال می­کنیم و یا راه طغیان در مقابل حق و طاغوت بودن را؛ راه سومی وجود ندارد. بیایید به حال خود گریه کنیم؛ مسلمانی خود را محک بزنیم و عملکردهای خود را پیش روی بیاوریم و خود را از بابت لقمه هایی که بر سر سفره داریم، حسابرسی کنیم؛ آنگاه خواهیم فهمید که در راه حسین(ع) هستیم یا در راه یزید. چرا که رابطه ی تنگاتنگی بین لقمه ها و یزیدی بودن وجود دارد:

ببین که چه ریسیده ایم، دست کِه لیسیده ایم تا کـه چنیـن لقـمـه ها، ســوی دهـان آمـده اند (مولانا)

ظهر عاشورا است و ظهر عاشوراها، فرصتی است که انسان با خود واقعی اش روبرو شود. من نیز در این آیینه، خویشتن خویش را مشاهده می کنم و می بینم که امروز چقدر عجول هستم(کان الانسانُ عَجولاً)؛ تا چه حد حریص و سیری ناپذیرم(اِنَّ الانسانَ خُلِقَ هَلوعاً) و تا چه حد رسیدگی به شکم مرا به بند کشیده است و در این حال که نگاه من خالی از بصیرت و قلب من تهی از معرفت بوده، درک و فهمی از درس حسین(ع) نیافته ام و در غفلت به سر می برم! آیا این مصداق(اولئک کالانعام بل هم اضل) نیست؟ امروز به راحتی دروغ می گویم، به گرسنه و درمانده تر از خود رحم نمی کنم و در اِسراف غرق شده و غذای متبرک او را اسراف کرده و در زباله دانی می ریزم و... این است خـود واقعـی مـن که در روز عـاشـورا برمَـلا می شود.

آری عاشورا، آیینه ی تمام قدی است در مقابل ما تا بتوانیم خود واقعی را در آن نظاره و شناسایی کنیم و به معرفت راه حق برسیم.

بیاییم در این آیینه به خود نگاهی بیاندازیم و برای خود چاره ای اندیشیده، طرحی نو بیابیم تا پس از رسیدن به اندیشه ای درست، نوبت به انجام عمل رسد و بتوانیم نهضت حسین(ع) را در عمل زنده نگاه داریم. وای اگر از همه ی این نهضت ها و حماسه های بزرگ، برای ما دست بریده ای، لب خشکیده ای، سر بریده و فرق شکافته ای و... باقی مانده باشد و معرفت حرکت انسان های بزرگ تاریخ در گذر زمان به دست فراموشی سپرده شده و از آن ها فقط مراسمی برجای مانده باشد. آن وقت است که باید گریست و گریست، برسر زد و شیون کرد، برای این همه غفلت و...

عده ای حسین(ع) را کشتند و شادی کردند و یا از شهادت او و امثال او احساس خوشحالی می کنند؛ عده ای دیگر فکر حسین(ع) و یا حسین ها را می کشند و در ظاهر گریه و دلسوزی می کنند تا آسان تر به اهداف و مقاصد خود برسند؛ و برخی نیز فکر می کنند با گریستن برای او قصورات و گناهان گذشته آن ها پاک شده و مجوز لازم برای گناهان آینده را دریافت می کنند. گروهی هم فکر او را زنده نگاه داشته، برایش اشک شوق ریخته، می­بالند که بشر، نهضتی افتخار آفرین همچون نهضت حسین(ع) را به خود دیده است. این گریه نه گریه بدبختی و فلاکت، بلکه گریه­ی عاشق است در شوق شکوفایی عشق و معرفت. و اینک با این سؤال رو به رو هستیم که ما در زمره ی کدام گروه قرار داریم؟

امروز عاشوراست. به یاد می آورم سال ها است که با حسین(ع) بیعت بسته و بیعت شکنی می کنم، به یاد مُهر نمازم افتادم که از تربت پاک کربلاست و من به نشانه ی بیعت با او مبنی بر ادامه ی نهضت حق طلبانه و ظلم ستیزانه اش همواره برآن پیشانی می گذارم و هر زمان که پیمان اول «اِیّاک نعبد و اِیّاک نستعین» را با خدا می بندم که «تنها عبد او باشم و فقط از او استعانت بطلبم» پیمان دوم را هم با حسین (ع) بسته، بیعت می کنم که راه او را ادامه دهم، اما دریغ و صد دریغ از ذره ای عمل که تا قبل از وقت نماز بعدی، هر دو پیمان را بارها و بارها شکسته و زیر پا گذاشته ام.

امروز در آیینه عاشورا خود را نظاره می کنم و جُز پیمان شکنی حرفـه ای و ماهر که حتی به پیمان شکنی های خود نیز واقف نیست، شخص دیگری نمی بینم. من پیمان خود را با خدا و با حسـین(ع) می­شکنم و می خواهم با شرکت در مراسمی و ریختن اشکی به خود بگویم که دین خود را نسبت به او ادا کرده ام و با این وسیله وجدان پیمان شکن خود را راحت کـنم. اما آیا بدین ترتیب وظیفه ی خود را درقبال این پیمان انجام داده و در زمره حسینیان قرار گرفته ام؟

سزاوار است که با این ویژگی­ها که دوری­ام از آن امام همام را نشان می­دهد، به پیمان سوم (لبیک؛ اللهم لبیک؛ لبیک لا شریک لک؛ لبیک) متعهد نشوم و بار پیمان شکنی ام را از این سنگین تر نکرده، به شیطان نیز سنگی نزنم تا دروغ هایم، بیش تر از این آشکار نشود؛ چرا که سنگ زدن بر شیطان فقط مراسمی ظاهری نیست و بیعتی است بزرگ و انجام آن کار انسان های بزرگ و تعلیم دیده است؛ کسانی که آگاهانه می دانند چه می خواهند و چه می کنند و به دنبال چه هدفی هستند.

اگر حسین (ع) هم اکنون در بین ما حاضر شود؛ از عملکردهای ما در زنده نگهداشتن نهضت عظیمش چه می بیند؟ او ما را نظاره خواهد کرد که همچون قوم بنی اسراییل که در غیاب موسی، «گوساله ی سامری» را بر سر دست بلند کردند ما نیز درغیاب او عَلَم ها ساخته، سرهای اژدهای فلزی را بر طرفین آن قرار داده، مجسمه های فلزی شیر، گوزن، طاووس و ... دیگری را به جای گوساله بر آن نصب کرده ایم و آن را بلند می کنیم و به هر سو می کشیم و عَلَم نهضت او را تبدیل به عَلَم زورآزمایی و خودنمایی نموده ایم. در کجای مکتب مقدس اسلام که با بت شکنی آغاز شد، بلند کردن مجسمه های فلزی حیوانات توصیه شده است؟ این امر در شیعه چه جایگاهی دارد و نگاه حسین(ع) در این مورد به ما چگونه خواهد بود؟

بی شک او ما را خواهد دید که باطن را فدای ظاهر کرده، در این مراسم مهم، کمتر به درس های عاشورا می اندیشیم و بسیار اندک عمل می کنیم، بیایید بیدار شویم و حرمت «بت شکنی» اسلام را ارج نهاده و حفظ کنیم.

اگر امروز حسین(ع) در بین ما بود و ما از آن حضرت سؤال می کردیم که از ما عمل و وفای به عهد می خواهد و یا فقط گریه و زاری و بر سر زدن را، چه پاسخی به ما می داد؟

به طور مسلم آن حضرت به ما می فرمودند که وفای به عهد را خواستار هستند؛ عهدی که بر طبق آن حق طلبی و ظلم ستیزی ناشی از مرام حسینی، لازم و واجب می شود. زیرا آن امام شهادت را برای نشان دادن راه خدا انتخاب نمود تا برای ما الگوی کاملی باشد از انسان متعهد نسبت به خدا(ایاک نعبد و ایاک نستعین)، حق طلب و ظلم ستیز، تا بتوانیم او را نمونه و چراغ راه خود قرار دهیم نه این که برای شهادت افتخار آمیز او فقط شیون کرده و بر سر بزنیم ولی در زمره ی حسینیان زمان خود نباشیم. قرار بود که شیعه ی آل علی(ع) باشیم و مشایعت کنندگانی که پای در جای پای آن ها می گذاریم و به انگشت اشاره آنها توجه نموده، راه مستقیمی را که نشان می دهند، دنبال کنیم، چگونه شیعه بودن خود را نیز به دست فراموشی سپردیم؟

آری باید برای این همه گمراهی و دور بودن از راه و پیمان شکنی ها گریه کنم؛ حداقل امروز را، زیرا احتمال دارد فردا همه چیز دوباره فراموش شده، من چهره ی واقعی خود را نیز تا مُحرم و مُحرم های دیگر به دست فراموشی سپارم.

حسین(ع) تا ابد، بر شاخه ی درخت هستی و معرفت نغمه خوان است، تا چه کسی از نغمه ی او پریشان و منقلب شود و به این وسیله درون خود را کشف کرده و شکوفا کند.

آن کـس که پریشان شود از نالـه ی بلبل در دامنش آویز که در وی اثری هست (حافظ)

حسین(ع) شاهد حق شد و با خون خود به آن شهادت داد.او در این راه شهید شد و به جاودانگی دست یافت و این پیام را برای ما به جا گذاشت که «اگر دین ندارید، حد اقل آزاده باشید». سلام بر سرور آزادگان.



با امید به توفیق عمل

محمد علی طاهری










© کپی رایت توسط : سایت همراهان عرفان کیهانی (حلقه) (کلیه حقوق مادی و معنوی مربوط و متعلق به این سایت است.)
کپی برداری مطالب با ذکر منبع امکان پذیر است .

(تعداد بازدید : 3517 بار)
[ بازگشت ]
سهيل ق
|
-
|
۰۲:۲۷ - ۱۳۸۸/۱۰/۳۰
0
1
به نظر من اين آقاي استاد طاهري مقصر است
اگر مثل بقيه رشته هاي طب مكمل مثل بنيانگذار هوميو پاتي و طب سوزني و انر‍ژي درماني و رايحه درماني و گياه درماني و غيره نتايج درمان را به شخص خودش منتصب مي كرد و منكر وجود قدرت خداوند در بهبود مردمان و نقش رحمانيت او مي شد كسي به او شك نمي كرد ولي چون نقش خودش را كمرنگ كرده و اين علم را بخودش منحصر نكرده و ديگران هم پس از آموزش مي توانند اين روش را بكار گيرند مقصر است
تازه هيپنوتيزور ها با تلقين كار هايي مي كنند كه در هيچ مرامي قبلا به آن اشاره نشده ولي بدليل اينكه موثر است بشر پذيرفته است حتي كشور هاي اروپايي با آنكه در انجيل كلمه هيپنوتيز نيامده است ولي در فرادرمانگري در بسياري از موارد درمان يك طرفه و بدون اطلاع بيمار انجام شده و من خود چندين موردش را ديده ام و اين آدم را بيشتر به شك مي اندازد
موسوی
|
-
|
۰۱:۴۵ - ۱۳۸۸/۱۱/۰۴
0
1
با سلام
جناب اقای دکتر لطفی زاده خواهشمندم در رابطه با عرفان حلقه و استاد طاهری تحقیقات بیشتری انجام دهید و پیشنهاد می کنم خود نیز حلقه را تجربه کنید که مطمئن هستم پس از ان هرگز بدین گونه قضاوت نمی کنید.
با سپاس
محسن فقیهی
|
-
|
۱۱:۵۳ - ۱۳۸۸/۱۱/۱۰
0
2
باسلام واحترام
دوستان عزیز که از آقای دکتر درخواست بررسی نموده اند اول خودشان کمی به سایتها ومقالات ومجلات علمی مراجعه می کردند وبعد از دیگران توضیح علمی می خواستند چون کسی که ادعای علم محوری دارد باید درعمل خود نیز باید بدین گونه عمل نماید.من وچندی ازدوستان که پزشک می باشند در درمان بیماران خود از روش فرادرمانی استفاده نموده ایم که افراد درمان شده واز این روش درمانی بسیار راضی بوده اند
اعظم
|
-
|
۱۹:۱۴ - ۱۳۸۸/۱۱/۱۰
0
0
ای کاش آقای دکتر کمی بیشتر تحقیق میکردند تا اظهار نظری اینچنین عجولانه را از خودبه یادگار نگذارند.
باید به ایشان یاداوری شود که هم اکنون بسیاری از پزشکان فرادرمانگرند(متخصصانی که خود بیش از افراد معمولی بر عدم توانایی پزشکی در معلاجه بسیاری از بیماری ها آگاهی و اقرار دارند) و تفاوت ایشان با آقای دکتر محمد لطفی‌زاده در این است که به شنیده ها اکتفا نکرده و خود بارها و بارها فرادرمانی را تست کرده و سپس آنرا توصیه و بکار برده اند.
حتماً آقای دکتر لطفی زاده با این عقیده موافقند که ؛ یک پزشک به راحتی سابقه و اعتبار علمی خودرا در معرض خطر قرار نمیدهد!!!
بهترین توصیه به ایشان اینست که فرادرمانی را برای حیوانات تحت درمان خود تست نمایند.زیرا یک حیوان نه تلقین پذیر است و نه در معرض سوء استفاده عقیدتی!
پانیذ هدایتی
|
-
|
۱۲:۱۵ - ۱۳۸۹/۰۲/۰۷
0
1
به نام بی نام او
با آرزوی توفیق الهی از جانب همراهان جناب استاد طاهری .
چقدر خوب می شد اگر در این وبلاگ که جایی برای شنیدن حرف هاست توهین به شخص خاصی نمی شد و از الفاظ نامربوط نیز فاکتور گرفته می شد . استاد طاهری تنها برای ارتقا سطح آگاهی و کمال انسان تلاش می کنند و چقدر خوب بود که اول مطالعه و تحقیق می کردیم و بعد درباره ایشان قضاوت می کردیم . من این مطلب را برای تمام دوستانی می نویسم که این خبر را می خوانند . ما باید به وحدت برونی و سپس به وحدت درونی برسیم . بیش از این وارد حریم مقدس خداوند (قضاوت درباره دیگران) نشویم و با دیده ی ظاهر بین به مسائل مذهبی و معنوی و ... نگاه نکنیم .
مهربانی و عشق و یکپارچگی چیزهایی ست که استاد محمد علی طاهری سعی کرد به ما بدهد و من همین جا از جانب تنی چند از همراهان ایشان از کلیه دوستان عزیزی که این اخبار را می خوانند خواهش می کنم کمی تامل و تفکر کنند در اندیشه ارزشمند استاد طاهری عزیز .
با تشکر و تقدیم احترام و مهر و دوستی ( پانیذ هدایتی)
م.ت
|
-
|
۱۸:۰۳ - ۱۳۸۹/۰۲/۰۷
0
0
نمي دانم چرا در اين اوضاع كه كشور ما نيازمند همدلي و وحدت ملي است و دشمنان بدنبال تفرقه افكني ما به راحتي با تهمت به دوستداران اسلام و نظام باعث دوري و رنجش آنها مي شويم.
2مقاله ازايشان را امروز7/2/89 در روزنامه رسالت و صبح اقتصاد به چاپ رسيده بودند را خواندم كه بسيار زيبا و وزين بودند آخر خودتان قضاوت كنيدو انصاف بدهيد....

عزيزان بهر حال همه ما روزي در پيشگاه خداوند پاسخگو خواهيم بود....
saman
|
-
|
۱۸:۴۶ - ۱۳۸۹/۰۲/۱۵
0
0
به نظر من ط. هیچی نیست. اینها فقط یک دروغه
بیدار
|
-
|
۲۱:۵۸ - ۱۳۸۹/۰۲/۲۲
0
0
من تازه خبر را خوندم. متعجب بودم که چرا ایشان را زودتر دستگیر نکردن ، آیا دنبال بهانه های بهتری از وصله متقلب بودن و شیادی میگشتند. مسلمه که صراحتا نمیشود کسی را به دلیل بیدار کردن ضمیر خواب ما انسانها دستگیر کرد، من در این جلسات حضور داشتم و هیچگاه حضور خداوند رو به این نزدیکی حس نکردم ،در این کلاسها به من آموخته شد که چگونه به تمام مخلوقات خداوند احترام بگذارم .مسلم است که بعضی آقای طاهری را خطر بزرگی میبینند چرا که ایشان معنی واقعی دین و خداوند را به انسان نشان میدهند. در کلاسهای ایشان به غیر از احترام به انبیا و سر مشق قراردادن اولیا و ترویج پرستش خدای یکتا هیچ چیز دیگری وجود ندارد و هیچکدام از ما شاگردان دنباله رو کسی به غیر از خدای یکتا نیستیم
وحدت
|
-
|
۲۳:۵۳ - ۱۳۸۹/۰۲/۲۶
0
0
به نظر شما نوشتن سخنان بي مدرك و نسنجيده در يك سايت رسمي درسته؟
مریم
|
-
|
۱۹:۰۸ - ۱۳۸۹/۰۲/۲۷
0
0
بسم الله الرحمن الرحیم یستمعون القول و یتخذون احسن...قران کریم. خداوند عزیز همان خالق بی همتای شعور کیهانی که امروز بدون هیچ شناختی ان را به استهزا گرفته ایم فرموده که سخنان را می شنوند و بهترین را انتخاب میکنند....چرا این جنین ساده راهی که میتواند جراغ هدایت و دعوتی به سوی او باشدرا با بی توجهی پس میزنیم؟انا هدینا السبیل اما شاکرا و اما کفورا و ما چه اسان به اما کفورا لبیک میگوییم.......ان الارض یرثها عبادی الصالحون همان طور که قضای حتمی الهی و سنت خداست به زودی حقانیت این راه بر همگان اشکار خواهد شد و ان قدرت مطلق پشتوانه راه خواهد بود و من اکنون شکرگذارم که به لطفش نور هدایت زندگی ام را منور ساخته...و در اخرر:با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی....
محمد
|
-
|
۱۹:۲۵ - ۱۳۸۹/۰۲/۲۷
0
0
آیه ای که مریم نوشته را اشتباه نوشته یتخذون نه یتبعون رئیس این فرقه هم همینطوره آیه ها را غلط میخونه بعد مدعی عرفانه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فازمتر
|
-
|
۱۷:۴۸ - ۱۳۸۹/۰۲/۳۰
0
0
سلام :
جدا خنده دار است كه يك فرد فاقد صلاحيت از هر باب اين همه افراد عالم و با تجربه را به اين راحتي سرگردان كنه يا به عبارتي مغز ها را به كار بگيره كه چنين مقالات و اظهار نظرهاي علمي در كاري من در آوردي ارائه بشه!!! واقعا حيف وقت افرادي چون شما نيست كه ثانيه اي براي اين فرد و عقايد و افكار پوچش تلف كنيد !!!؟؟؟
با عرفان من درآوردي و بي هويت خود اين فرد از شما سئوال مي كنم : مگر نه اينكه در چنين عرفان و درماني 2 نفر لازمه كه يكي شاهد وناظر (باصطلاح فرادرمانگر ) و ديگري ناظر ( باصطلاح فرا درمانگير ) حضور داشته باشند كه ارتباط با عضو سوم ( روح القدس ) برقرار بشه تا اسكن انجام بشه !!! عضو چهارم كه خداوند است همه رد در اين حلقه مرتبط به خود نموده و شفا انجام پذيرد !!! آخر مگر فرا درمانگير كه يك حيوان است ميتواند نفر تلقي گردد !!!؟؟؟ نفري كه حتما فرادرمانگرش ابتداء به او توصيه ميكند بي طرف باش و فقط ناظر باش و به هيچ چيز جز خودت فكر نكن !!! تازه بعد از اسكن سگه بايد به فرادرمانگره گزارش اتفاقات وجودش را هم بده !!! پس استغفرو ربي اطوبه روح خدا در سگه هم دميده شده و صاحب شعور شده و جزء احسن الخالقين ها قرار گرفته!!!و.......
شما را به خدا خودتون خنده تون نمي گيره!!!؟؟؟ آخر دناعت تا چه حد !!!؟؟؟ توهين به خلقت خدا و به انسان اشرف مخلوقات تا چه حد!!!؟؟؟ ووووووووووو...........................
شمارا به خدا بس كنيد و افكارتون رو دست اين از خدا بي خبر نسپاريد . نگذاريد اين چنين افرادي حيثيت و علم شما و مقدسات شما رو براي اهداف بيگانه به بازي بگيرند و...........
ازهمه شما ها پوزش مي طلبم .
سعید
|
-
|
۲۳:۱۱ - ۱۳۸۹/۰۲/۳۱
0
0
راه امام حسین 1400 ساله ادامه داره چون حق بود -راه استاد هم ادامه داره ای کور دلان
رحمان معلمی
|
-
|
۰۰:۱۲ - ۱۳۸۹/۰۳/۰۲
0
0
به نام خدا
از اقدامتون برای ادامه ی این راه متشکرم.
به امید روزی که با صدای بلند ندای عشق رو به گوش همگان برسونیم.
بهاره
|
-
|
۱۳:۰۳ - ۱۳۸۹/۰۳/۰۳
0
0
یکی از بدترین گناهان نشر اکاذیب است بهتر است قبل از نوشتن کمی اطلاعات کسب می نمودید حاضرم حضوری در این مورد با شما مناظره کنم. از همین طریق خبرم کنید
به امید آزادی ایشان
به امید هدایت شما
فازمتر
|
-
|
۲۱:۳۱ - ۱۳۸۹/۰۳/۰۴
0
0
سلام :
اين مومن مسجد نديده ميگويد كه شيطان تنها موحد بارگاه الهي است!!!
آيا مگر نه اينكه مغضوب خداوند را كه كلام نبي اكرم است ، تنها موحد قرار دادن آن خلاف راه رسول خداست ؟ آيا اين گونه عزت بر شيطان گذاردن جز ترويج شيطان پرستي معناي ديگري دارد !!!؟؟؟ اين فرد ادعاي رسالت هم دارد !!! واي بر سينه زنان زير علم كج و خميده اين فرد . اينگونه ادعا داريد كه ط. اسلام را به شما شناساند!!!؟؟؟ اينچنين مدعي هستيد كه به روشني راه خدا و مسير عاشق به سمت معشوق را برايتان كوتاه و روشن نمود !!!؟؟؟ اين يكي از آموزه هاي اين فرد در اين جامعه است . ادامه دارد .- فازمتر
سحر
|
-
|
۱۴:۰۰ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۲
0
0
اين م. ط. و امثال اون از جهل فرهنگي و ديني استفاده كرده و مردم رو تيغ مي زنند. اگه راست مي گن چرا از مردم پول مي گيرند
فازمتر
|
-
|
۰۲:۰۹ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
0
بهاره خانم سلام :
من فازمترم و حتما معرف حضور هم هستم . شما مثل اينكه خيلي اهل بحث و مباحثه هستيد و صد البته جاي تحسين هم داره.
اما در صفحه اصلي همين سايت (صفحه ما قبل ) مطلبي رو فرموده بوديد كه منهم جوابيه ابتدائي خدمتتون معروض داشتم . براي شروع بحث پيشنهادي آنلاين در ابتدا سئوالاتي چند از حضرت عليه نمودم كه جوابي نديدم . همونطوري كه قبلا هم خدمتتون عارض بودم اگر پاسخ سئوالات رو مرحمت فرمائيد در صورتيكه خودم رو هم وزن دانسته هاي شما ببينم بحث با شمارو خالي از لطف نميبينم !!!
مگر بنده لايق نباشم كه در آنصورت نيازي به مباحثه نخواهد بود و نتيجه امر مشخص و مبرهن است .
به اميد هدايت ساده دلاني گمگشته و رهائيشان از شر شياطين باالفطره و.........
فازمتر
|
-
|
۰۲:۲۱ - ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
0
0
سحر عزيزسلام و عليكم :
خداكنه پول بگيرند و مغز رو تخريب نكنند !!!
موضوع اصلي اينه كه يك بيسواد ديني كه احوالش رو چند جا مطرح كردم و اعترافات خودش هم جوابگوي همه ابهامات هنوز اين جماعت دارند براش سينه ميزنند !!! ببين چه خبره !!! 95% اين افرادو از نزديك ببيني ظاهر و باطنشون به چيزي كه همخوني نداره اعتقادات دينيه !!! حساب كن اينهمه طالب عرفان و معرفت و اين چاپخانه توليد عارف!!! چه خبره . يكي از مسائل همون كه بهش اشاره كردي و متاسفانه مسئله اصلي اشاعه بي دينيو لامذهبيه !!! البته تعداد معدود و انگشت شمار مستثني هستند كه عمده اينها همون اول به ريشه جريان پي برده و خارج مي شوند . و..............
روشن
|
-
|
۱۱:۳۷ - ۱۳۸۹/۰۳/۲۰
0
0
با ناچیز ترین اطلاعات عظیم ترین قضاوت .
روشن
|
-
|
۰۲:۵۳ - ۱۳۸۹/۰۳/۲۱
0
0
روشن سلام :
خوشحال ميشيم مارو از جهات ذيل متوجه كني :
اولا : شما خانم هستيد يا آقا ؟

ثانياا : اسمي كه اعلام فرموديد(روشن) واقعيست يا مستعاره ؟

ثالثا : اگراين نام واقعيه ، لطف كني اسم كوچكت رو هم اعلام كني خوشحال ميشيم .

رابعا : ممكنه لطف بزرگي در حق اين جماعت كني و اطلاعات ناچيز اين خلق ا... و قضاوت عظيمشون رو ناديده بگيري و ايندفعه خودت عظيم ترين و بالا ترين اطلاعات و شناختي رو كه از اين آدم (طاهري) داري در اختيار افراد كم عقل و بي اطلاعي مثل من بگذاري كه ايندفعه لا اقل با عقل ناقصمون بتونيم ناچيز ترين قضاوت صحيح مثبت رو در مورد اين آدم بكنيم !!! واقعا اگر اين كار رو انجام بدي در حق افراد بي اطلاعي مثل من لطف بزرگي ميكني !!!
برقرار باشي . روشن
فازمتر انبر دستيان
|
-
|
۰۴:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۳/۲۱
0
0
سلام :
در 5 سطر بالاي نظر خوانندگان مطلبي در مورد سوگند نامه و تفيض اجازه درمان و اتصال به حلقه وحدت و اتصال به حلقه وحدت حبل الله و استفاده از ماهيت عرفان كيهاني حضرت ممدعلي خان طاهري (ع) و.....كه مربوط به سايت منتصب به همراهان عرفان حلقه است به چشم مي خورد .
دوستان عزيز موضوع خيلي ساده تر از اين حرفهاست . اين آقا بعد از چند سالي تلاش متوجه شد هجوم ساده انديشان به سرعت سر به كاهش گذاشته و اين حنا بي رنگ شده و بايد به سمت جمعيت اصلي مشتاق اين عرفان برود لذا وارد مقوله دامپزشكي شد!!! البته رشد اين عرفان و درمان دام و احشام در بين دامها خيلي سريع تر پيش مي رود . طبق اصول و شرايط اين عرفان براي درمان گاو و گوسفند و غيره و حتي توليد درمانگر و و مستر و عارف هاي كيهاني در احشام اتصال به حلقه شعور كيهاني جهت درمان و اتصال به حلقه هاي ديگر از جمله حلقه وحدت و.... :
1- ميزان سوادو معلومات 2-- تخصص 3 - موقعيت اجتماعي 4- موقعيت شغلي 5- اعتقادات و...... اصلا مطرح نيست !!! 6- .....
احشام ودامها و ... عزيز براي درمان نياز به ارتباط دارند و بدين منظور فقط چشمها را ببندند و به هيچ چيز فكر نكنند . بعد از خروج از ارتباط به دستور درمانگر لازمه گزارش كامل آنچه كه در مدت ارتباط در وجودشان اتفاق افتاده به درمانگر ارائه كنند .
بخشي از اصول ورود به حلقه همراهان عرفان كيهاني :
1- احشام و دامها و... عزيز براي ورود به حلقه همراهان عرفان كيهاني ، اولا بايد قسم نامه كتبي را به دستخط خود نوشته و امضاء نموده و آندسته كه سواد ندارند اثر انگشت را بزنند .
2- احشام و دامها و....عزيز در صورت سر پيچي از دستورات مركزيت اين عرفان و...... و سوء استفاده از تشعشع دفاعي و ..... و پشت كردن به مجموعه و...... اتصال آنها بطور اتوماتيك قطع مي گردد .
3- آندسته از احشام و دامها و....عزيز كه اتصال آنها به موجب اتفاقات بند 2 بالا قطع شده براي اتصال مجدد بطور اتوماتيك 50000 تومن خرج داره .
4- احشام و دامها و .... عزيز ميتوانند مدرك پايان دوره خود را به دست بگيرند و با نگاه به آن خيره شوند اونوقت به خاصيت درمان از طريق اين نوع اتصال پي مي برند .
5- احشام و دامها و.... عزيز در سراسر دنيا با اعلام نام و نام خانوادگي و ايميل و.... به مركزيت حلقه از تاريخ....ساعت 30/12 بامداد ميتوانند ارتباط ويژه مخصوص از مركزيت مجموعه دريافت نمايند . اين اتصال دائمي است .
6 و 7 و............
و...........اين رشته سري دراز دارد!!!!!!!!!
korosh
|
-
|
۲۲:۰۶ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۱
0
0
کسانی‌ که شناخت کافی‌ از مبانی عرفان و دین دارند یا اصلا چیزی از عرفان نمیدانند و فقط شنیدیند که چیز خوبی‌ است؟این افراد تا چه اندازه سایر مکاتب عرفانی و اسلامی را مطالعه و بررسی کرده اند که بتوانند سایر مکاتب عرفانی را با مکتب عرفانی مورد نظر خود(مثل عرفان جعلی حلقه)مقایسه نمایند و تمام گفته‌های این عرفان جعلی را جدید نپندارند؟آیا یک کارشناس باید درمورد این عرفان نظر دهد یا خانومهای خانه دار و دانشجویان و افرادی که هیچ چیزی از عرفان و مکاتب عرفانی نمیدانند؟جالب تر این است که همین افراد پس از مرید شدن این ...... حتی نظرات کارشناسان را هم قبول ندارند و آنها را نا‌ آگاه میدانند.چرا استادان اینها (مثل همین مورد اخیر که ۲-۳ هفته قبل در ۲۰:۳۰ گفت شد‌آقای م-ب) به راحتی‌ دختران پاک را تصاحب میکنند و به اهداف شیطانی خود میرسند،دخترانی که فاسد نیستند بلکه مؤمن بوده و رفته اند در مملکت اسلامی عرفان بیاموزند!!!!و به خاطره مرید شدن گفته اند هرچی‌ که استاد میگه همون درسته و حتما ماها باید به خواست او تنن بدهیم!!!!مثل طرفداران ...... که میبینند استادشان دروغ گفت و ۱۵ ساله که همه را فریب داده و اصلا اونی‌ که خودشو معرفی‌ کرده نیست و هیچ سوابقی نداشته است اما حاضر به قبول چیزی که میبینند نیستند و می‌گویند هرچی‌ استاد بگه درسته؟؟؟!!!!!!!!
korosh
|
-
|
۲۲:۰۷ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۱
0
0
۱۵ ساله پیش که ط. (استاد بزرگ عرفان جعلی حلقه) از طرف استاد خودش یعنی‌ ....... مهندس شد و به ...... گفت که مهندسه فکرش رو هم نمیکرد که یه روزی اینطوری ....... عالم بشه،حداقل مثل همکاراش (دیگر شاگردان .....) باید میگفت که فرستاده امام زمان است که ...... به این راحتی‌ و با مدرک قابل اثبات نباشه و ...... عالم و آدم نشه! جدا که مکر خدا بالاترین مکر‌ها است
شهرداد
|
-
|
۲۱:۲۲ - ۱۳۸۹/۰۵/۲۴
0
0
با عرض سلام
من بعد از خواندن نظرات فقط و فقط از استاد گرانقدر خواهش میکنم این بی خردان و نادانان خیلی خیلی بزرگوار را به خاطر نادانی و بی ادبی هایشان ببخشد و البته یقین دارم استاد قبلا تمام این افراد بی خرد که بدون داشتن تحقیق و علم و ...... در هر کاری اقدام به ترور شخصیتی می کنند را بخشیده اند.
آرزو میکنم روزی را ببینم که بزرگواران بی خرد نبوده و حداقل بعد از تحقیق در مورد موضوعی آن را به تمسخر گیرند .
یک بچه 10 ساله هم میداند که آیا شیطان یا خداوند از گسترش عارف ناراحت می شود .
حال قضاوت با شما.
محفوظ
|
-
|
۱۹:۰۲ - ۱۳۸۹/۰۸/۱۰
0
0
سلام اين جريان انحرافي است كه توسط عده ای براي مقاصد .......... طراحي شده اسامي افرادي كه از ............ هستند در اين ميان ميتواند به كشف حقايق كمك كند .... بعلت وحشت از ذكر نام ايشان خودداري ميشود اما ترا بخدا موضوع را بررسي كنيد موضوع ......... و ... است بيشتر نميتونم توضيح بدم
حمیدی
|
-
|
۲۰:۰۳ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۸
0
1
سلام
اعطای دکتری افتخاری دانشگاه طب سنتی ارمنستان به استاد محمدعلی طاهری برای ارایه شیوه فرادرمانی و سایمنتولوژی را تبریک عرض نموده و این برگ زرینی بر تاریخ ایران عزیز اسلامیمان بوده که همواره سهم عظیمی در ترویج اخلاق و علم وهنر به جهان را داشته اند.

تامل انگیز است : البته برای آنانکه آشکارا عداوت می کنند و برای مافیا و دلالان دارو و تجهیزات پزشکی
لینک خبر :

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1188472

پخش خبر مسرت بخش موفقیت فرادرمانی از شبکه چهار

انسان تاکنون به کدام دست آورد و یا تحقیقات جدید نخندیده و تمسخر نکرده ؟

در علم پزشکی و تاریخ آن پر است از تناقضاتی که بعد ها جز شرمندگی برای قضاوت گران عجول که به یک فکر و تجربه تاخته اند.

آیا وقت آن نرسیده که مسئولین ما از شعار های شبه اسلامی دست برداشته و یستمعون القول .... شوند؟

اینهمه موضع گیری و ایجاد شبه ؟ برای چیست ؟

به خود آییم که با خودی ها چه می کنیم !

برای استاد طاهری و دکتر رزمیار که شجاعانه دست به تحقیق زدند و تیم همراه آنان موفقیت آرزومندم

مهنا
|
-
|
۲۱:۲۶ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۲
0
0
باید به این آقا فرصت داده بشه که ادعاش رو اثبات کنه اگر موفق شد که خیلی عالیه چون یه راه کاملا جدیده اگرم موفق نشد که مخالفان برنده میشن و کسی چیزی از دست نداده،پس بهتره به جای محکوم کردن تئوری های ابن آقا با ارجاع کیس های درمانی بصورت منطقی و مستدل ادعای ایشون رو رد کنید،
ب
|
-
|
۱۴:۳۷ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۷
1
0

اخبارتکان‌دهنده‌ازجلسات‌يك‌فرقه

يكي از دانشجويان شركت كننده در كلاس‌هاي عرفان كيهاني که خواست نامش فاش نشود در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، ضمن تشریح جزئیات جلسات مخفی فرقه موسوم به عرفان کیهانی گفت: اختلاط زن و مرد و فساد اخلاقی در این جلسات تا حدی است که حدود دو ماه قبل يكي از شرکت کنندگان در این کلاس ها به دلیل افسردگی شدید خود را حلق‌آويز كرد.

اين دانشجو ادامه داد: بنده سال گذشته به واسطه يكي از هم کلاسی هایم، در كلاس‌ هاي عرفان كيهاني محمدعلي طاهري ثبت نام كردم كه ابتدا 50 هزار تومان شهريه واريز كردم، اما آدرس مشخصي از اين موسسه به ما ندادند و فقط به ما گفتند كه اين موسسه چند شعبه در تهران دارد كه شعبه اصلي آن در گيشا فعال است.

وي ادامه داد: آگهي ثبت نام در كلاس‌هاي عرفان كيهاني در چند روزنامه كثيرالانتشار چاپ مي‌شد كه مراجعه كننده زيادي داشت كه دو سوم اين شركت كنندگان دانشجويان بوده‌اند.

اين دانشجو درباره مكان برگزاري كلاس‌ها گفت: اين كلاس‌ها مكان مشخصي نداشت و هر هفته جاي آن تغيير مي‌كرد و بيشتر در خانه‌هاي افرادي كه با اين گروه مرتبط بودند برگزار مي‌شد.

وي در خصوص برگزاري اين كلاس ها به صورت مختلط بيان داشت: در اين كلاس‌ها روابط آزاد بود و گاهي اوقات به روابط هاي بسيار بد و زننده نيز كشيده مي شد.


اين دانشجو اضافه كرد: ‌محتواي اين كلاس‌ها به تمسخر گرفتن دين اسلام و غلط دانستن نماز و روزه و ساير كتاب‌‌هاي ديني است كه حتي زيارت عاشورا را خرافه مي دانستند و مي گفتند كه اين دعا به دليل تاکید بر موضوع لعن و برائت باطل است.

وي بيان داشت: مدرك اين استاد به گفته اطرافيان فوق ليسانس مهندسي مكانيك است اما بعد متوجه شديم كه مدرك سيكل هم ندارد.

اين دانشجو تعداد شركت‌كنندگان در اين كلاس‌ها را بالاي 40 نفر در هر كلاس عنوان كرد و گفت:‌ در پايان اين كلاس‌ها كارت فرادرماني به دانشجويان مي‌دادند.


وي تاثيرات اين كلاس‌ها را افسردگي، خودكشي و ساير مشكلات روحي عنوان كرد.


این در حالیست که تلاش خبرنگار ما برای پیگیری موضوع برخورد با این فرقه منحرف در دانشگاه ها به نتیجه نرسیده و اکثر مسئولان ذیربط در اینباره اظهار بی اطلاعی می کنند.
پاسخ ها
شادی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۲
متاسفم برات. گیرم که این .........یات رو پخش کردی جواب خدارو چی میدی!!
محفوظ
|
-
|
۱۵:۲۸ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۷
0
0
اينها دنبال اغفال ........... مردم هستند همشون پرونده دارن در نيروي انتظامي .....كلي مسله مالي و امنيتي داره برين تحقيقات از حفاظت .......كو گوش شنوا
تال
|
-
|
۱۵:۲۹ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۷
0
0
متن پیاده شده دفاع از شیطان
برخی از دوستان حلقه که ظاهرا جز حمایت از ..... هیچ چیزی بلد نیستند حتی به خودشون زحمت ندادند به یکی دو تا ترجمه و تفسیر قران مراجعه کنند تا بفهمند استادشون چه هجویاتی گفته. از یک سو آقای ..... شبکه منفی رو شبکه شیطانی معرفی میکرد و از سویی دیگر خودش از شیطان حمایت می کند ؟؟؟
برای روشن تر شدن بحث متن پیاده شده ی حمایت آقای ..... از شیطان و اتهام به خدا و همه ی موحدان عالم رو میگذارم
جملات ........:
به شیطان گفتند یه جا گفتن جز بر من بر کسی سجده نکن . شیطان تنها موحد بارگاه الهی است یعنی تنها مخلوقی است که جز بر او بر هیچ چیزی دیگری سجده نکرده است یعنی یک امتیاز یعنی یه رکورد بی نظیری برای خودش داره .............یعنی تنها مخلوقی است که جز بر خدا بر هیچ چیز دیگری سجده نکرده .........یعنی به سمت من دون الله نرفته . درست شد یا نه ؟
بعد اونجا بهش گفتند جز بر من بر کسی سجده نکنی اونوقت اینجا گفتن .... واذقلنا للملائکه اسجدو لادم فسجدوا ...گفتن منو باید سجده بکنی همه سجده کردند این سجده نکرد بعد اینجا می گه منو اغوا کردی . قبلا به من گفتی که جز بر من بر کسی سجده نکنی منتها اینها در قالب مثال و داستان و این ماجراهاست ولی می رسونه که اینها طرح و نقشه و برنامست و نقشه دیمی نیست بلکه بر اساس چیه بر اساس طرح و برنامست
اا
|
-
|
۱۵:۳۱ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۷
0
0
فقط این مونده بود ....
اهانت .......... به قرآن و پیامبر (ص)
........ فرقه حلقه در جلسه اعضای شورای فرقه حلقه در مورخه ۲۶ بهمن ۸۸ ضمن اهانت به قران آنرا کلام پیامبر(ص) معرفی نمود.
در این جلسه طاهری در پاسخ به اشکال دیدگاههای وی با قران و احتمال واکنش مخالفین گفت:تقصیر ما نیست قران خودش ..... دارد.او در پاسخ به سئوال خانم ش.ن. مبنی بر اینکه پیامبر در وقت اعلام آیات چون خودش این مسائل را می دانسته به مردم بیان نکرده گفت:................متاسفانه برخی اعضای متعصب فرقه حلقه حاضر نیستند انحرافات استاد خود را قبول کنند
Tabriz
|
-
|
۰۱:۰۵ - ۱۳۸۹/۰۹/۳۰
0
0
chizi , nemitunam begham joz in ke baratun talabe kher konam! kheli , che az ,bimariha ba in ravesh darman shode , che doost dashte bashin che nadashte bashin , be in rah edame khahim dad , :)
sds
|
-
|
۱۴:۱۴ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۷
0
0
استاد من آقای دکتر بیژن رادمهر که از لحاظ مبانی علمی بسیار بالاتر از من قرار دارند وقتی نتایج فرادرمانی را اعجاب انگیز یاد میکنند
من به عنوان شاگرد اون قطعا و یقینا حرفهای استادم رو مبنا قرار میدم و به افراد بی اطلاع از این بابت توجهی نمیکنم
محمود
|
-
|
۱۳:۵۳ - ۱۳۸۹/۱۲/۲۱
0
0
با سلام. می خواستم بپرسم محل برگذاری کلاس های فرادرمانی در مشهد کجاست؟ و اساتید مدرس آن چه کسانی هستند؟
اسد
|
-
|
۲۱:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۶
1
0
محمدزضا اسدزاده در وبلاگش به تجربه ای شخصی از برخورد با یكی از شاگردان عرفان كیهانی حلقه كه سرسلسله شان محمدعلی طاهری است، اشاره كرد و نوشت:



مدتی پیش یكی از دوستان قدیمی كه خانواده اش هم در عرصه سیاست شهره بود و هم به كسوت تدین و تقید دینی آراسته، به خانه مان آمده بود.

مادرم شروع كرد از برخی دردهای جسمانی گفتن و اینكه به متخصصان فراوانی مراجعه كرده است. دوست مهمانمان ناگهان گفت كه شاگرد نزدیك استادی است به نام محمدعلی طاهری كه دوای همه دردهای انسان را می شناسد. گفت كه می تواند با مكتب عرفان كیهانی اش، دردهای هر فرد را آن هم از راه دور شفا بخشد.

دوست قدیمی خانوادگی ما انگارحسب رسالتی كه داشت خواست كه عزم كرده تا مشكلات جسمانی مادرمان را برطرف نماید. بعد گفت كه می رود تا از استادش برای ارتباط با علم كیهانی و مداوای عرفانی اجازه بگیرد.

مدتی بعد دوباره به منزل مان آمد و گفت كه تلاش كرده اما ارتباط كیهانی با خانه ما برقرار نمی شود!

پرسیدیم چرا؟ گفت دو دلیل دارد. یكی اینكه مادر ما معلم قران است و اهل دعا. پس اول باید هرچه كتاب دعا و قرآن داریم از خانه خارج كنیم و دیگر این كتاب قرآن عربی را كناربگذاریم و به صوت قرآن هم گوش ندهیم. دلیل هم آورد و گفت: این كتاب عربی متعلق به عرب است و خداوند متعلق به همه انسانهاست. ما ایرانی هستیم و باید مستقیم با خدا ارتباط برقرار كنیم و این ارتباط نیازی به هرچه از جنس كاغذ و كتاب و كلمه است ندارد !

بعد گفت : در مكتب عرفانی ایشان و استادشان - طاهری- حلقه دل انسان مهم است و خدای انسان. نه كاغذ و كتاب و با كمال جسارت پیشنهاد داد كه ترجیحا هرچه قرآن و كتاب دعا داریم در حیاط بسوزانیم.

پرسیدیم شرط دیگر این ارتباط عرفانی چیست؟ به چند تابلوی نصب شده در محیط خانه اشاره كرد كه همه نام اهل بیت عصمت و طهارت بر آن نوشته شده بودند و گفت: دوم اینكه این تابلوها را از خانه تان دور كنید. این نام های عربی و قهرمانان عربی هستند كه 1400 سال پیش عرب ساخته و مانع ایجاد حلقه ارتباطی انسان با خدا هستند و ....

بعد قرار شد ما اگر می خواهیم عضو جلسات عرفان حلقه انها شویم ، هر دوره ای 50 هزار تومان هزینه بپردازیم و جمعه صبح ها به خانه آنها در سعادت آباد تهران برویم تا با مكتب استاد محمد علی طاهری آشنا شویم.

مادر ما كه از گفته های آن دختر گرامی كه ریشه در خانواده ای مذهبی و سیاسی هم داشت متعجب شده بود، نمی دانست چه بگوید.

اما چه جای تعجب است؟ وقتی مكتب، مداح پرور و مداح محور می شود و اسلام وارونه و دین احساسی و معنویت بی علم و عقل عرضه می شود و آنها كه باید بیدار می بودند تا آیین خدا را برای مردم پاس بدارند، یا مشغول سیاست اند یا در كسوت ریاست، دیگر نه طاهری ها مقصر اند و نه آنان كه دل به واژه های ساده و احساس برانگیز مدعیان می بندند.

... و چه عجب آنگاه كه حدیث معروف رسول خدا (ص) درگوش هایت می پیچد كه:

زمانی در آخر الزمان بر مردم بیاید كه هر كس دین خویش را به سختی حفظ كند . دینداری شان بسان كسی ماند كه آتش در دست خود نگه دارد.

روزگاری خواهد آمد كه دین خدا تكه تكه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند.

در آخرالزمان دغلبازان و فریبكارانی بیایند كه حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان كه نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید.

روزگاری خواهد امد كه مردمانشان به پراكندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند كه گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یكی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نكرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افكار گوناگون روایات جدید شود، كمتر كسی از شماست كه دینش را حفظ كند.
پاسخ ها
شادی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۲
دروغ محض
binaam
|
-
|
۲۳:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۸
0
0
http://www.asbd2011.com/abstract/35.asp
Australasian Society for Bipolar and Depressive Disorders Conference

20–22 October 2011

Sydney Convention and Exhibition Centre, Sydney, Australia
A Case Report on Treatment of Bipolar Disorder of 10 Years Via Faradarmani
PhARMD Eshagh Esmaeili, Association of Faradarmani, Iran
Fatemmeh Ashrafi-Amineh, Association of Faradarmani, Iran
Sara Saie Joeghan, Association of Faradarmani, Iran


Objective:
Given the relapse of symptoms with short intervals in conventional medical treatments of bipolar disorders,Faradarmani&Psymentology,as two newly introduced Iranian complementary treatments which are based on the theory ofIntelligent BondorCommon Consciousness of the Parts,can be considered in treating various kinds of bipolar disorders.The presented case attempts to investigate the effectiveness of Faradarmani & Psymentology on treatment of bipolar disorder.

Methods: The patient is a 47 year old female who has been suffering from depression and mania since 1999.After discontinuing the use of prescribed lithium,she experienced flares up of depression,anxiety and panic approximately each month for 1-2 days.In 2007 after the suicide of her son,she attempted to commit suicide and started medication again but discontinued the drugs after only one week due to the side effects.In the same year,she became familiar with Faradarmani and Psymentology.

During a Faradarmani or Psymentology session the patient is asked to close her eyes for at least five minutes and manage to dispel the distracting thoughts,and merely observe,impartially,the feelings and experience encountered during the therapy.The patient was required to do this procedure at least once a day.In summary,the patient becomes connected to the Interuniversal Consciousness(the network of awareness and consciousness encompassing the universe)via Fara-therapist and undergoes the Scanning process;due to the nature of this connection,some information is conveyed and the defective parts are treated

Results:The symptoms were gradually relieved after the repeated sessions of Faradarmani and Psymentology,in such a way that the intervals between relapses of symptoms became longer and the duration of the relapses were shortened.Until now,the symptoms only intensify on the anniversary of her sons death which is each time controlled by Faradarmani and Psymentology.

Conclusions:The presented case shows the effectiveness of Faradarmani and Psymentology on this patient with bipolar disorder.It seems that she is moving towards complete recovery which will be further clarified in the following follow ups
ناشناس
|
-
|
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۲
0
0
با سلام
در این میان بعضا کسانی صرفا این موضوعات را برای کسب منافع مالی آن دنبال می کنند. ........... عرض می کنم که با پرداختن به این موضوعات و تبدیل محیط آکادمیک دانشگاهی به این موضوعات اعتبار علمی ......... خدشه دار ......... ............. غفلت از وظائف دانشگاهی بود که واقعا ضربه یزرگی ............... وارد نمود.
حمد.اصفهان.
|
-
|
۱۰:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۸
0
0
من روی گربه امتحان کردم.بخیه هاش 4روزه جوش خوردن.دکتر منشیی تعجب کرده بود و میگفت محلاله که بعد از عقیم سازی و این برنامه ها انقدر سریع خوب بشه اونم گربه پرشین نازنازی.
محمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۰۹
1
0
سعدی شیرین سخن چه زیبا فرموده
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد.
قطعا عرفانی که طبق نظر فردی همچون م طاهری که مدرک دیپلم ایشان هنوز محرز نشده و عرفان رو منهای اهلبیت میخواد به مرحله ظهور بکشونه، ارزشی نخواهد داشت
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
0
0
بفرض این که انرژی درمانی (که جز خرافه چیزی نیست) درست باشد چه ربطی به عرفان دارد ؟ با طرح اینقبیل از خرافات دشمنا ن حق در صدد ایجاد تفرقه در میان مسلمانند و از بین بردن دین و بد بین کردن آنان به عرفان درست .زیرا میدانند افراد نا آگاه از دین چند صباهی این خرافه ها را دنبال میکنند بعد هم که دیدند مریضی با این حقه بازیها بهبودی نمیابد فکر خواهند که نعوذ بالله دین یعنی همین و راحت بدنبال هرزگی ها میروند . غالبا فکر نمیکنند مقصر خودشانند که شیطنت را بجای دین گرفته اند پس حالا باید بروند و دین را بشناسند . چون اگر تا این اندازه عقلشان می رسید که از همان ابتدا می پرسیدند این خرافه ی چاکرا اگر واقعی بودند چرا بیزیکدان برزک چهان مانند نیوتن . هایزنبرگ . انیشتین و دیگران از اینها خبر نداشتند . چرا مرتاضان انگل زی هند توانستند منابع شناس انرژی باشندولی آنان نتوانستند؟! هاون .گوشتکوب .کلنگ . بیل . خرطوم فیل و دو چیز اختیاری و دلخواه دیگر بشرطی که دسته دار باشند منابع انرژی شده و بنام چاکراهای اصلی هفتگانه و دسته های آنها هم منابع فرعی هفتاد گانه ی آنها (که البته خرطوم فیل دسته سر خود است) ورد زبان نا آگاهانی که بدنبال شگفتی ها هستند باید باشد؟
نظر شما
ادامه