حکیم مهر - فلسفه زندگیاش لبریز از مهرورزی است. از اینکه بتواند زندگیبخش باشد و حس زیبای زندگی را هدیه دهد، احساس میکند قدمهای استوار و مثبتی برای نجات زندگی برداشته است. تعریف زیبا و متفاوتی از مفاهیم زندگی دارد. او راهی را که انتخاب کرده است دستاوردی جز زندگی برایش به یادگار نمیگذارد.
«لنی هارت» 73 ساله یک دامپزشک زن هلندی است که 50 سال از عمر خود را به محیط زیست بویژه فوکهای در حال انقراض در مناطق مختلف دنیا از جمله ایران اختصاص داده است، بهترین خاطرات عمرش را بودن در کنار مردم بومی منطقه ساخته است. برق شادی و امید را که در چشمان بیدار موجودات زنده حس میکند و زمانی که فــوکهای دریایی را به زیستگاه شان باز میگرداند، احساس میکند به بالاترین دستاورد زندگیاش دست یافته است. آموزش، تحقیقات، بازتوانی و درمان حیوانات آسیب دیده از جمله فعالیتهایی است که امروزه در قالب مجموعهای بزرگ و بینالمللی به عهده دارد. با او به گفتوگو نشستهایم تا بخشی از فعالیتهای زیست محیطی و آنچه را برای نجات فوک خزر در ایران به اجرا در آمده است مطلع شویم.
این دامپزشک زن هلندی طرح حفاظت از فوکهای خزر در ایران را الگویی موفق برای کشورهای حاشیه خزر معرفی میکند زیرا معتقد است حفظ این موجودات زنده ارتباط مستقیمی با بهتر زیستن انسان دارد.
از دوران کودکی تان بگویید و چطور شد که زندگی تان به محیط زیست مرتبط شد؟
کودکی پرتحرک بودم و گاهی اوقات غیر قابل کنترل، کوچکترین فرزند و تنها دختر خانواده بودم. در زمینه زیست شناسی تحصیل کردهام، از دوران کودکی به طبیعت علاقهمند شدم از آنجایی که با حیوانات رابطه خوبی داشتم دوست داشتم با آنها و زندگی شان در ارتباط باشم اما به پیشنهاد یکی از برادرانم در مرکز تلفن مشغول به کار شدم ولی میدانستم برای این کار ساخته نشدهام. بعد از ازدواج و تولد تنها فرزندم مدتی کار را کنار گذاشتم. یک روز یکی از همسایگانم یک سگ دریایی را که بیمار بود از ساحل پیدا کرده و به خانه من آورد.
با کمک و راهنمایی دوستانم نخستین حیوان را در حیاط خانهام با کمترین امکانات درمان کردم و بعد از درمان آن حیوان را در دریا رها کردیم. این کار در طول 50 سال گذشته به گونهای ادامه پیدا کرد که هماکنون نه تنها در هلند، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر با کمک مردم مشغول حفاظت از سگهای دریایی در معرض انقراض هستیم.
هزینه های این فعالیت در هلند از کجا تأمین می شود؟
حدود 70 درصد از هزینههای مرکز از طریق کمکهای مردمی تأمین میشود و بقیه هزینهها از طریق جذب اسپانسر. البته کمکهای مردمی از روز نخست کار به این میزان نبود و با گذر زمان و ایجاد فرهنگ در بین مردم در طول سالها گرایش مردم به این سمت بیشتر شد. البته مرکز ما در کشور هلند به نوعی خیریه محسوب میشود و به حدی در این سالها پیشرفت کرده و قدرت پیدا کردهایم که حتی افراد متخصص را به ایران فرستادیم تا این اتفاق نیز اینجا به بهترین شکل بیفتد.
به نظرتان بزرگترین خطری که محیط زیست را تهدید میکند، چیست؟
صنعت و فعالیتهای بشری مهمترین عامل و نگرانکنندهترین مسأله پیش رو است. این امر باعث شده که همواره تلاش ما برای آگاهسازی مردم و همچنین صاحبان صنایع به طور روز افزون بیشتر شود. آلایندهها بزرگترین مشکل و عامل اصلی و تأثیرگذار به حساب میآیند. همچنین تغییرات آب و هوایی، تخریب زیستگاهها، بروز بیماریهای جدید و افزایش مرگ و میر ناشی از بیماریهای باز پدید بر اثر بروز ضعف ایمنی در بدن جانداران همگی در نتیجه حضور آلایندهها است از این رو فکر میکنم با نگرشی صحیح و اصلاح صنایع و رعایت اصول زیست محیطی میتوان امکان پیشگیری از تخریب را فراهم آورد.
برای آگاهی بخشی و همراه کردن مردم هر منطقه بویژه ایران چه تلاشهایی انجام دادهاید؟
قبل از هر چیز برای شروع فعالیتها نیاز به بودجه داشتیم و بعد از آن در هر منطقهای باید به مردم بومی اهمیت میدادیم تا با ما همگام شوند. برقراری رابطه خوب با مردم بومی مناطق بویژه ایران باعث پیشرفت کار و تحقیقات شد. اگر قرار بود که به صورت شخصی با یک ماشین و یک تیم تحقیقاتی به این مناطق میرفتیم و آنها را در امور دخیل نمیکردیم، احتمالاً با شکست مواجه میشدیم از این رو سعی کردیم بودجهای را در اختیارشان قرار دهیم تا بدانند که فقط به فکر حیوانات منطقه نیستیم و این کار تحقیقاتی به نفع ساکنان بومی منطقه است. همین همراه شدن با مردم بومی باعث شد تا آنها باور کنند به فکرشان هستیم و این رمز موفقیت ما در ایران بود و توانستیم این کار را به شکل یک الگو درآورده و از آن پیروی کنیم. من در ایران ابزار را در اختیار جوانان علاقهمند قرار دادم و هیچ وقت به آنها نگفتم چه کارهایی را باید انجام دهند دوست داشتم با اطلاعاتی که در اختیار دارند خود بتوانند کار را پیش ببرند. بنابراین همراه کردن مردم و تغییر در نگرش آنها مهمترین اصل است و باید به گونهای برخورد کرد که حس حمایت از طبیعت در فکر تمامی مردم نهادینه شود. سعی کردم در کنار مردم باشم بنابراین با آنها نشست و برخاست کردم، وضعیت زندگیشان را جویا شدم و از مشکلاتشان پرسیدم، تلاش کردم تا در حل مسائل آنها مانند یک دوست همراهی شان کنم. ایجاد حس دوستی و رفاقت در گام نخست بسیار تأثیرگذار بود و از همین راه بود که توانستم برای کمک به محیط زیست روی دوستی مردم بومی مناطق و بخصوص ایران حساب باز کنم این روشی بود که در طول زندگی همواره در اولویت کارم بوده است.
بیشترین مشکلی که در ایران برای نجات فوک خزر با آن مواجه بودید و سعی در رفع آن داشتید؟
گزارش های زیادی به دست آورده بودم که نشان میداد آمار تلفات فوک خزر در ایران زیاد است. عدهای از ماهیگیران زمانی که این حیوان در تور ماهیگیری گرفتار میشد بدون داشتن اطلاعات لازم آنها را میکشتند. بنابراین بودجهای را تأمین کردیم و مبلغی را به عنوان جایزه قرار دادیم تا صیادانی که تور ماهیگیری شان به این دلیل خراب میشود این حیوانات را به ما بسپارند تا این فوکها را بعد از درمان در دریا رهاسازی کنیم و آنها هم این پول را به عنوان خسارت تور خرج تعمیر تور ماهیگیری کنند. این روش تقریباً خوب پیش رفت. در قدم بعدی سراغ زنان قالیبافی رفتیم که ترکمن نشین بودند و به علت اینکه سطح معیشتی ضعیفی داشتند و این صنعت در ایران رو به فراموشی رفته بود سعی کردیم تا دوباره این صنعت احیا شود تا مردم احساس کنند که به کمک این حیوان میتوانند زندگی بهتری را تجربه کنند. در تلاش بودیم تا مردم بومی به این حیوان به چشم یک رقیب نگاه نکنند و بدانند از این حیوان درآمد مالی خوبی خواهند داشت. از کشورهای هلند، آلمان و... سفارشاتی میگرفتیم و زنان منطقه قالیچههایی را با تصاویر فوک میبافتند و تمام پول را به زنان قالیباف میدادیم البته این طرح را در موریتانی نیز اجرا کرده بودیم و زمانی که در آن کشور شروع به کار کردیم، استقبال مردم به حدی چشمگیر بود که توانستیم به موفقیت دست پیدا کنیم. البته مراکز زیادی برای انجام کارهای تحقیقاتی در ایران در سالهای گذشته بودجههای زیادی را از سازمانهای بینالمللی گرفته بودند در حالی که این افراد اطلاعات را به دست میآوردند، بدون اینکه کار را به مردمان بومی بسپارند بنابراین کار نیمه کاره رها میشد و به نتیجه نمیرسید در حالی که کار با مردم بومی اثر بخشی بیشتری دارد.
چرا مسأله فوک خزر برایتان با اهمیت شد؟
مسأله فوک خزر مسألهای بینالمللی است و قطعاً منحصر به یک کشور نیست. طرح حفاظت از این موجود از ایران آغاز شد و این آغاز الگویی بود که در دیگر کشورهای حاشیه خزر باید ادامه پیدا کند. از الگوی ایران در تأسیس شعب دیگر در کشورهای روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان استفاده میکنیم. همیشه عقیدهام این بوده که تمام کشورها توانایی انجام کار دارند و نقش ما تنها به عنوان یک مشاور و راهنما است و در نهایت این 5 کشور منطقه خزر هستند که باید کار را در دست گرفته و در حفاظت از طبیعت بکوشند. این همان اتفاقی است که در ایران رخ داده از این رو تنها راه نجات فوک خزر همکاری منطقهای و بینالمللی بین این 5 کشور است. البته ما در کشورهای دیگر نیز قصد داشتیم این طرحها را پیاده کنیم به عنوان مثال در کره جنوبی نمونهای از فوک در حال انقراض بود که با اجرای همین طرحها به موفقیت دست یافتند و فلسفه کاری ما در همین مناطق است از این رو فرقی نمیکند ایران باشد یا کشورهای دیگر، هر کشوری که خواهان نجات این حیوان باشد، با کمک گرفتن از تیم تخصصی ما امکان انجام فعالیتهای علمی را با کمک جوانان علاقهمند خواهد داشت.
فوک خزر چه ویژگیهای خاصی نسبت به گونههای دیگر دارد؟
در مناطق مختلف دنیا مانند هاوایی، موریتانی، فرانسه و... با گونههای مختلف فوک کار کردهام و گونههای زیادی دیدهام. تا به حال هیچ مطالعهای در زمینه تفاوتهای ژنتیکی فوکهای مناطق مختلف صورت نگرفته است و این مسأله را میتوان به عنوان یک طرح مهم در ایران آغاز کرد و فرصت مناسبی است تا به این مسأله پرداخته شود. فوکهای هلند و فوکهای برخی مناطق دیگر شباهت زیادی به فوک خزر دارند و از نظر آناتومیکی و ظاهری کمی تفاوت دارند و قابل تشخیص هستند و با توجه به اینکه فوک خزر در محیطی بسته زندگی میکند، شباهتهای زیادی با فوکهای دیگر دارد، اما ممکن است گاهی اوقات رفتارهای فیزیولوژیک شان فرق داشته باشد.
چه مسألهای بیشتر باعث شده تا این نمونه فوک نسبت به گونههای دیگر منحصر به فرد باشد؟
رفتار تمام فوکها تقریباً شبیه هم است فقط تفاوتهایی از نظر غریزی دارند که فوک خزر نسبت به تمامی فوکهای دیگر کشورها تمایل دارد روی سطح یخی بچه هایش متولد شوند در حالی که نمونههای دیگر این کار را انجام نمیدهند و همین رفتار این گونه را منحصر به فرد نشان میدهد که خاص منطقه ایران است.
عکسالعمل فوک خزر هنگام رهاسازی در دریا در مقابل فردی که جانش را نجات داده است چیست؟
زمانی که فوک اسیر شده در تور ماهیگیری را نجات میدهیم به آرامش خاصی میرسد و وقتی که از تیم امداد و نجات فاصله میگیرد و وارد دریا میشود برای یک لحظه سرش را میچرخاند و نگاهی به نشانه تشکر میکند. در آن لحظه احساس میکنم خستگی از وجودم دور میشود آن نگاه آخر این موجود بسیار خوشاینـــــد و دل انگیز است.
چه ارتباطی بین حفظ زندگی فوکها با زندگی انسانها وجود دارد و چقدر وجود این موجودات در سلامتی و زندگی انسان تأثیرگذار است؟
مهمترین مسأله این است که اگر فوکها سالم و سلامت باشند گروههای پایینتر هرم غذایی و زنجیره غذایی دریای خزر نیز سلامتی شان تأیید میشود. از این رو میتوان این حیوانات را مانند ماهی و خاویار سمبل دریای خزر دانست و بررسی و مطالعه روی این حیوانات نشان دهنده این است که در دریای خزر چه میگذرد. از طرفی نیز سلامت اکوسیستم و موجودات آبزی مشخص میشود با توجه به اینکه مردم بومی مصرفکننده ذخایر غذایی دریای خزر هستند تمام اتفاقاتی که برای این حیوان رخ دهد مردم را درگیر میکند بنابراین وضعیت سالم فوک خزر به زندگی سالم مردم منطقه مرتبط است. البته فقط درگیر مشکلات دریای خزر نیستیم بلکه آلودگی تمام دریاها روز به روز در حال گسترش است. مطالعات نشان میدهد سیستم ایمنی موجودات به خاطر آلودگی آب دریاها ضعیف شده است و این ضعف با ایجاد مسمومیتها موجب مرگ و میر حیوانات دریایی میشود و بیشک برخی بیماریها در کمین انسان است و با گسترش آلودگی دریایی زندگی انسانها به خطر میافتد. بنابراین به حیوانات باید به چشم موجوداتی آفریده شده از سوی خداوند نگاه کرد که در زندگی انسان بیتأثیر نیستند و من به این مسأله به صورت انفرادی نگاه کردم و از کنار آن بیتفاوت عبور نکردم صرفاً به این دلیل که مردم برخی مناطق دنیا دست به کشتار این موجودات و حیوانات دیگر میزنند نباید روی چنین مسأله مهمی چشم بست، بلکه باید برای این حیوانات ارزش قائل بود تا بتوانیم فعالیت گستردهای داشته باشیم و کمکهای مردمی را جلب کنیم.
دفن زبالهها در جنگل یا رها کردن آنها در ساحل دریا و... چـــــه مشکلات زیست محیطی را به دنبال دارد؟
زبالهها بیشک نقش اساسی در آلودهسازی اکوسیستم دریایی ایفا میکند بویژه در مناطق ساحلی با توجه به بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی چند راه به صورت مشترک برای حل مسأله زباله مؤثر است. باید تلاش کرد تا کمتر زباله تولید شود و استفاده از مواد تجزیه شونده یا قابل بازیافت نیز مؤثر است. بازیافت زبالهها و در نهایت استفاده از کارخانجات زباله سوز و تولید انرژی از زبالهها به حفظ محیط زیست کمک میکند.
به نظرتان زنان تا چه اندازه در حفظ و سلامت محیط زیست نقش دارند؟
رابطه مستقیمی بین حس حسادت و احساسات پاک انسانی برقرار است. زنان نماد حس محبت و عشق هستند همیشه در طول زندگی کاریام بانوان نخستین افراد همراه من بودهاند. البته این محبت در وجود هر انسانی وجود دارد که البته در قلب و وجود تمام زنان تبلور بیشتری دارد، معتقد هستم زمانی موفقیت حاصل خواهد شد که منطق و احساس در کنار هم قرار گیرند.
موانع را چگونه از سر راه برداشته اید و چطور پس از هر بار شکست دوباره ادامه داده اید؟
هیچگاه سعی نکردهام به اتفاقات بد گذشته فکر کنم، عقیدهام این است که نحوه نگرش به چالشها در زندگی باید به گونهای باشد که همیشه راه حلی برای مسائل وجود دارد و انسان قادر به حل آن است. موفقیت یعنی تلاش، یعنی حرکت بیوقفه، یعنی امید و امید بهترین رکن زندگی است، امید باعث شد تا هیچ گاه از کار و تلاش دست نکشم.
گفتگو از: مهدیه شایگان
منبع: روزنامه ایران